سلامت نیوز : شكارچیان، یك بز آبستن را در پارك ملی بمو مورد هدف قرار دادند تا ورود
لولههای نفت به یكی از مهمترین پاركهای ملی كشور، تنها اتفاق تلخ در
هفتههای جاری این پارك ملی نباشد.این دومین گونه حفاظت شده بار دار است كه
در ماه گذشته توسط شكارچیان به قتل میرسد. پیش از آن چهار شكارچی مسلح دو
شوكای در معرض انقراض را كشتهاند و جنین آنها را بیرون كشیدهاند. آنها
درست زمانی شوكاهای مادر را صید كردند و جنین آنها را بیرون كشیدند كه قتل
یك خرس مادر و دو توله آن، به اعتراضهای بسیار زیادی میان افكار عمومی
منجر شد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ از سوی دیگر صدور حكم حبس 18 ماهه شكارچیان هم كه یك خرس مادر و دو
توله آن را در سمیرم اصفهان كشته بودند، نتوانست از ورود صیادان به
پاركهای حفاظت شده جلوگیری كند. حال هنوز هم این سوال باقی است كه آیا
زیست حیات وحش ایران با توجه به تعاملی كه سازمان حفاظت از محیطزیست با
پروژههای اقتصادی دارد و همچنین قوانین كه ماموران دولت در كسوت محیطبان
را به پای چوبه دار میكشاند، تا چند سال دیگر در طبیعت ایران ادامه دارد؟
از سوی دیگر وضعیت 2200 محیطبانی كه از حیات وحش دفاع میكنند، چه میشود؟
یكی از محیطبانان دنا كه نمیخواهد نامی از او برده شود، در گفتوگو با
تهرانامروز میگوید: «شكارچیان تا پیش از صدور حكم اعدام برای دو محیطبان
این منطقه، از محیطبانان واهمه داشتند، اما الان به راحتی ما را تهدید
میكند.» پاسخ این سوالات زمانی مشخص میشود كه محمد درویش كارشناس ارشد
محیطزیست در گفتوگو با «تهرانامروز» با آمار غیررسمی ثابت میكند كه
گونههای حیات وحش زیستگاههای ایران بدون صدور مجوزهای سازمان محیطزیست
هم به زودی منقرض میشوند.
«محمد درویش» كه عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع كشور هم
است به ما میگوید: «دست كم یك میلیون و پانصد هزار قبضه اسلحه، حیات وحش
كشور و محیطبانان را هدف گرفته است.» او تعداد علفخوارهای موجود را
111هزار و557 رأس اعلام میكند كه دست كم ۴۵ میلیون گلوله سربی (۳۰ تیر
برای هر اسلحه در سال) و ۳۰۰ میلیون ساچمه (۲۰۰ ساچمه برای هر تفنگ) به
صورت بالقوه در كمین همین تعداد اندك علفخوار موجود در كشور نشسته است.
حیاتی وحشی كه به تازگی دو رأس بز و كل آن هدف گلولههای سربی شكارچیان
پارك ملی بمو در شیراز قرار گرفته است. البته محیطبانان پارك ملی بمو پس
از یك شبانهروز تعقیب و گریز توانستند شكارچیان را دستگیر و اسلحه و
دوربین شكاری آنها را توقیف كنند. در این تعقیب و گریز از متخلفین لاشه یك رأس كل وحشی جوان (حدودا دو
ساله)، یك رأس بز وحشی آبستن و دو بره كه از شكم حیوان ماده خارج شده، كشف و
ضبط شدهاست.
سهم هر علفخوار سالانه 30 هزار گلوله
«محمد درویش» و البته سایر كارشناسان میگویند: «سازمان حفاظت از
محیطزیست، آمار دقیقی از تعداد گونههای حیوانی موجود در كشور نمیدهد.»
به گفته درویش، سالهاست كه این سازمان از انجام چنین كاری بازمانده یا
بازداشته شده است! و عملا اعلام میشود كه آمار دقیقی از شمار وحوش موجود
در كشور، چه در مورد مهرهداران خشكیزی، چه آبزی و چه در مورد پرندگان
وجود ندارد. همین نكته باعث میشود تا یكسوال بیپاسخ دیگر به سوالات
بیجواب حوزه محیطزیست اضافه شود. درویش و بسیاری میپرسند اگر در سازمان
آماری رسمی و دقیق از شمار جانوران هدف شكار وجود ندارد، چگونه است كه
ادارات كل محیطزیست در استانهای كشور هر ساله، تعدادی مجوز شكار برای
شكارچیان داخلی و خارجی صادر میكنند؟ مهمتر از آن اینكه، كشتو كشتارهای
حیاتوحش كه امروز از سوی افكارعمومی با واكنشهای بسیار تندی روبهرو
شده، اصلا شامل شكارهای مجوزدار سازمان محیطزیست و سایر سازمانها مربوط
نمیشود.
مجوزهایی كه به گفته درویش سالانه بهطور میانگین هر علفخوار ایران را
با 3093 گلوله سربی یا ساچمهای كه به سمتش نشانه رفته است، تهدید میكند.
البته باز هم این همه ماجرا نیست. در آمارها او عواملی چون تصادف در
جادهها، تصرف زیستگاهها، تخریب پوشش گیاهی، كمبود آبشخور، بیماری، فعالیت
رو به گسترش دامداریهای سنتی و صنعتی و... محاسبه نشده است. او حتی تاكید
میكند كه در این محاسبه، به اخباری كه میگوید سالانه دهها نفر از
شكارچیان حرفهای از دیگر كشورهای جهان و نیز شیوخ متمول آن سوی خلیجفارس
برای شكار یا زندهگیری حیوانات موجود در ایران، وارد كشور شده و میشوند،
توجه نشده است.
آمارهای عجیب سازمان جنگلها
در میان بیتوجهیها سازمان حفاظت از محیطزیست كه چتر حمایتی خود را
مدتهاست از سر حیات وحش جمع كرده و به كناری گذاشته است، گفتههای مدیركل
امور جنگلی سازمان جنگلها، منابع طبیعی و آبخیزداری كشور كه از رشد 135
درصدی جمعیت آهوان خراسان شمالی خبر میدهد به واكنشهای زیادی منجر شده
است. هرچند زاد و ولد گونههای حیات وحش اصلا در حوزه كاری سازمان جنگلها
نیست اما از آنجایی كه اعتبار پروژههای بیابانزایی كه فعالیت اختصاصی
سازمان جنگلهاست - همانطور كه مسئولان سازمان جنگلها هم تایید میكنند-
از سوی دولت به سازمان محیطزیست داده شده،بنابراین اظهارنظرهای مسئولان
سازمان جنگلها در حوزه محیطزیست هم نباید خیلی عجیب و غریب باشد. اما این
اظهارنظرهای عجیب و غریب كه تمام محاسبات علمی را بر هم زده نه تنها به
افزایش گونههای در معرض انقراض كشور منجر نمیشود كه اگر همینطور ادامه
یابد،ممكن است مسئولان تا چند سال دیگر اصلا متوجه انقراض كامل گونههای
حیوانی نشوند!
ما برای حفاظت از بمو، شاهد مرگ همكارانمان بودهایم
وضعیت محیطبانان كشور هم بهتر از گونههای حیوانی نیست. آنها از یكسو
مورد هجوم شكارچیانی هستند كه امروز با گستاخی تمام، وارد محوطهها و
زیستگاههای ملی میشوند و از سوی دیگر نظاره گر سازمانی هستند كه به جای
حفاظت از محیطزیست، جلودار ورود پروژههای عمرانی به پاركهای ملی و
زیستگاههاست.
یكی از محیطبانان پارك ملی بمو كه تاكید زیادی میكند كه نامی از او
برده نشود، میگوید: «ما برای حفاظت از این پارك شاهد مرگ همكارانمان
بودهایم.» پارك بمو برای ماندگار شدن 4 محیطبان را از دست داده است.
علاوه برآن، آمارها نشان میدهد كه تاكنون نزدیك به ۳۱۵ محیطبان و
جنگلبان برای حفاظت از محیطزیست ومنابع طبیعی به قتل رسیدهاند. در حال
حاضر ۱۱محیطبان در زندان هستند كه دو نفر از آنها به اعدام محكوم شدهاند
ودر انتظار قصاص به سر میبرند. بنابراین انقراض هر دو اتفاقی است كه در
صورت استمرار روند موجود، بهوقوع خواهد پیوست و محیطزیست به سوگ آنها
خواهد نشست.
اگر در سازمان آماری رسمی و دقیق از شمار جانوران هدف شكار وجود ندارد، چگونه است كه ادارات كل محیطزیست در استانهای كشور هر ساله، تعدادی مجوز شكار برای شكارچیان داخلی و خارجی صادر میكنند؟
نظر شما