به گزارش سلامت نیوز به نقل از وطن امروز ؛ وقتی در بیمارستان فوق تخصصی 15 خرداد تهران دست یک جوان 25 ساله تصادفی مرگ مغزی، از مچ به یک جوان 38 ساله که 6 سال پیش دست خود را در چرخگوشت از دست داده بود، پیوند زده شد امیدواری زیادی به جامعه تزریق شد که از این پس باید منتظر کارهای شگرفتری از سوی پزشکان ایرانی بود و افق تازهای برای مرتفع شدن نیازهای بخش درمان و سلامت در داخل کشور گشوده شد. مسوولان بیمارستان میگویند 11 سال منتظر چنین روزی بودیم زیرا به سرانجام رساندن این کار بزرگ میتواند پیوند اعضا را وارد مرحله نوینی کند. به بهانه این دستاورد ارزشمند با دکتر سید اسماعیل حسنپور معاون آموزشی بیمارستان 15 خرداد و فوق تخصص جراحی پلاستیک به گفتوگو نشستیم که از نظرتان میگذرد.
آقای دکتر آیا این عمل سخت در کشور سابقه داشت؟
این عمل چندین ساعته تاکنون در منطقه خاورمیانه انجام نشده و در كشورهایی که انجام شده به صورت انفرادی بوده است. این عمل مهمی بود که توسط یک تیم خبره پزشکی انجام شد. من شخصاً از آغاز کار تا پایان در کنار تیم بودم و از نزدیک نظارت میکردم. برای چنین کار سنگینی میطلبد که یک تیم از قبل از هر حیث آماده و مهیا باشند. همکاران ما از 5-4 شب قبل به اتفاق اعضای تیم پیوند ترمیم دارو و درمان و... شرایطی را فراهم کردند که بتوانند چندین ساعت مداوم را در اتاق عمل برای انجام یک جراحی موفقیتآمیز مهیا کنند. در حوزه پزشکی جراحی عمل پیوند از سالها قبل شروع شده، در دهه اخیر در آمریکا، اروپا و در کشورهایی از قبیل چین و فرانسه و به صورت تک دست یا 2 دست پیوند انجام شده، ولی این جراحی که در ایران و در بیمارستان 15 خرداد انجام شد، ما را به آینده و کارهای مهمتر بیشتر امیدوار و مصمم کرد.
موفقیت نهایی چنین عمل جراحی چه زمانی مشخص میشود؟
تازه کار شروع شده، نتیجه ابتدایی کار بسیار رضایتبخش بود و باید حداقل یک هفته بگذرد تا وضعیت فرد به طور کامل مشخص شود. اما در چند روز اخیر وضعیت بیمار عادی و خوب بوده است. در پیوندهایی که از خود فرد پیوند انجام میگیرد 99 درصد وضعیت روشن است و بلافاصله پس از جراحی موفقیت یا عدم موفقیت تیم جراح مشخص است ولی در چنین مواردی که از فرد دیگری پیوند انجام داده میشود، شرایط متفاوت است.
فرق پیوند دست با سایر اعضای بدن که پیوند داده میشود در چیست؟
برخلاف جراحیهای کبد، کلیه، قلب و... پیچیدگیهای زیادی در پیوند دست وجود دارد، در این جراحی بافتهای بیشتری از جمله استخوان، رگ و عصب درگیرند. ضمن اینکه مسائل دیگری از جمله آمادگی بیمار برای پذیرش یک اندام از فرد دیگر قبل و بعد از عمل و رضایت اطرافیان فرد مرگ مغزی شده لازم است. بایدگفت ابعاد مختلفی میتواند در یک پیوند جراحی از دست یک فرد به دست دیگری تاثیرگذار باشد.
فردی که عضوی از بدنش از جمله انگشتان دست یا پا را از دست میدهد و دسترسی سریع برای مراجعه به درمانگاه و بیمارستان ندارد تا چه زمانی فرصت دارد امیدوار به پیوند عضو از دست دادهاش باشد و در این بازه زمانی چه اقداماتی انجام دهد که عضو قطع شده برای ترمیم مجدد با مشکل مواجه نشود؟
عضوی که قطع میشود باید در کیسه گاز استریل شده تمیز با سرم مرطوب شده و در کیسه پلاستیکی محکم نگهداری شود و در کنار آن مخلوطی از آب و یخ گذاشته شود تا به بیمارستان برسد. بافتها و اندامهای ساعد و بخشهای دارای عضله زودتر فرسوده میشوند و باید زودتر برای درمان اقدام شود.
در مجموع انگشتان دست باید تا 12 ساعت به عمل جراحی برسند هرچند گزارشهایی بوده که از 36 تا 72 ساعت هم انگشتان قطع شده ترمیم شده است. من خودم پیوندی را انجام دادم که فرد آسیبدیده از چند ناحیه انگشت، مچ دست و بازو قطع شده بود و از زمانی که حادثه در دشت مغان برایش اتفاق میافتد تا به اردبیل و سپس تبریز و به دنبال آن بیمارستان 15 خرداد تهران میرسد بیش از 36 ساعت گذشته بود که خوشبختانه با توجه به نوع نگهداری اعضای قطع شده جراحی صورت گرفته با موفقیت انجام شد. ولی در چنین شرایطی باید مدیریت بحران کرد و فرد حادثه دیده و نزدیکان او برای نتیجهبخش بودن پیوند عضو باید با تدابیر به موقع و حساب شده اقدام کنند که بعدها عواقب وخیم و جبرانناپذیری بهدنبال نداشته باشد.
در موفقیت کامل یک پیوند چه عامل یا عواملی حائز اهمیت است؟
شرایطی هست که مربوط به خود بیمار است. اگر بیمار در سنین بالا قرار داشته باشد ممکن است پیوند عضو وی با مشکل مواجه شود. پیوند رگها و اعصاب برای افراد مسن دشوارتر است، نه اینکه جراحی روی افراد مسن با موفقیت کامل انجام نمیشود ولی اگر فرد آسیبدیده جوان باشد جراحی وی ریسک کمتری خواهد داشت. ضمن اینکه نگهداری در شرایط مناسب عضو قطع شده تا زمان پیوند و همچنین بهرهگیری از تیم جراحی مجرب از عوامل دیگر در موفقیت یک پیوند میتواند مثمرثمر باشد.
برخی معتقدند در بیمارستانهای آموزشی که رزیدنتها جراحی را انجام میدهند، ریسک بالایی را باید بپذیرند و ترس از اینکه عمل با موفقیت انجام نشود برای آنها زیاد است، این را چگونه ارزیابی میکنید؟
در بیمارستانهای آموزشی رزیدنتها فلوشیب هستند و حتی بسیاری از آنها عضو هیات علمیاند که کارهای اورژانس را در مراکز دیگر تجربه کردهاند. در کار یک تیم جراحی تقسیم کار وجود دارد و دستیار سال اول، دوم و سوم با کمک گرفتن و مشاوره از دستیار سال چهارمی تجربیات و دانش خود را با هم به اشتراک میگذارند. اگر یک رزیدنت در یک عمل جراحی کار نکند و حضور نیابد کی استاد میشود، باید به وی میدان داد و در مواردی که نیاز هست کمکش کرد. در عمل جراحی معمولا استاد پیشکسوت بالای سر رزیدنت هست و نکات لازم را گوشزد میکند و باید گفت که در این زمینه نگرانی و دلواپسی خاصی وجود ندارد. ضمن اینکه دستیارها، ارزشیابیهای لازم را چه از حیث تئوری و چه از بعدعملی پشت سر میگذارند. همچنین در بیماریهای اورژانسی پیوند اندام که فوری و فوتی است چند تا جراح همزمان حضور دارند.
تفاوت جراحیها در شرایط اورژانسی و غیراورژانسی در چیست؟
ما در شرایط غیر اورژانس در بحث پیوند مشکل تکنیکی نداریم، یک بافت سالم از عضو فردی که مرگ مغزی شده جدا میشود و با جراحی و استریل پیوند میشود، این کار به راحتی قابل انجام است. اما در شرایط اورژانس داستان متفاوت است چرا که شما فرصت چندانی نداری و باید به سرعت تمام نیازهای بیمار را مرتفع کنی و این امر در پیوند دست و پا حساسیت بیشتری دارد چرا که بافتهای بیشتری درگیرند.
دکتر حسنپور، برنامه بعدی شما در حوزه پیوند چیست و چه برنامهای جزو اهداف و آرزوهای شماست که میخواهید محقق شود؟
با توجه به اینکه بافتهای صورت، بینی، ابرو و لب ساختمان پیچیدهای دارند هدف بعدی ما پیوند صورت است که بتوانیم بافتهای صورت فرد آسیبدیده از تصادفات، زخم گلوله و حتی اسیدپاشی که جایگزین مناسبی برای ترمیم ندارند را بازسازی کنیم، به شکلی که نتیجه مطلوبی بدهد. کارهایی در دست اقدام است که در آینده برای مریضهایی که نیاز دارند صورت آنها پیوند داده شود. مطمئنا با پتانسیل و توانمندی که در دانشمندان و پزشکان حاذقمان داریم دور از دسترس نیست و انشاءالله در آیندهای نه چندان دور این امر هم محقق میشود.
آقای دکتر شما به جز عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و معاونت آموزشی بیمارستان فوق تخصصی 15 خرداد، یک پزشک فوق تخصص پلاستیک نیز هستید بفرمایید بیشترین مراجعه در این حوزه مربوط به چیست؟
شایعترین نوع عمل زیبایی، مربوط به بینی است و جراحی مربوط به سبک زیبایی صورت، شکم، ساکشن در ردههای بعدی قرار میگیرند. البته در اروپا و آمریکا جراحی ساکشن بیشتر رایج است، در فرانسه نیز لیفت صورت بیشتر مرسوم است و پروتز سینه و ساکشن در ردههای بعدی قرار دارند.
میزان تمایل به زیبایی بینی بین دختران و پسران به چه صورتی است؟
معمولا عمل زیبایی بینی در بین دختران شایعتر است، تا چند سال پیش تعداد مراجعه آقایان برای زیبایی بینی به نسبت دختران به 5 درصد هم نمیرسید ولی الان میتوان گفت نزدیک به یک سوم مراجعهکنندهها پسران هستند. شاید بتوان گفت 25 تا 30 درصد مراجعات افراد به من پسر هستند و این روند سیر افزایشی داشته و دارد. مدت زیادی است که جراحی زیبایی به آشفته بازاری تبدیل شده که بعضا مشاهده شده افرادی که صلاحیت ندارند مبادرت به عمل زیبایی میکنند. جراحی پلاستیک زیبایی یک کار فوق تخصصی است که فرد جراح باید دورههای لازم را گذرانده باشد، در ایران آمار جراحیهایی که توسط افراد غیرمتخصص انجام میشود رو به افزایش است، شاید دلیل عمده این کار عدم نظارت کافی باشد، جراحان پلاستیک که صلاحیت لازم دارند بین 200 تا 300 نفرند که همگی مورد تایید وزارت بهداشت هستند و دورههای لازم را طی کردهاند.
مردم و متقاضیان جراحیهای مرتبط با زیبایی چگونه اطلاع پیدا کنند که فلان پزشک صلاحیت لازم را دارد؟
مردم خودشان باید با آگاهی پزشک معالجشان را انتخاب کنند. درباره جراحیهای مرتبط با زیبایی نیز اسامی پزشکان مورد تایید وزارت بهداشت در وبسایت انجمن جراحان پلاستیک قابل دسترسی است ضمن اینکه خود افراد متقاضی جراحی زیبایی باید در این باره پیگیر باشند که دچار ضرر و زیان نشوند.
آیا تبلیغاتی که در رسانهها بویژه رسانههای مکتوب انجام میشود از سوی مسؤولان نظارت میشود یا خیر؟
نظام پزشکی برنامهای دارد که تبلیغات را کنترل کنند، نظارتی که در سالهای گذشته نبوده و اکنون این ضرورت احساس میشود. بهترین کار ممکن برای مردم کنترل و تحت نظارت گرفتن تبلیغات بسیاری از افرادی است که با هر تخصص و گرایشی خود را جراح پلاستیک معرفی میکنند. باید در تبلیغات فرد فقط آن تخصص را که گرفته قید کند نه بیشتر، در سیستم آموزش ایران جراحان پلاستیک، همان جراحان عمومی هستند که دوره 3 ساله پلاستیک را گذراندهاند.
برای عملهای جراحی پلاستیک تعرفه خاصی در نظر گرفته شده است؟
جراحی پلاستیک طبق تعرفههای بیمه نیست و این جراحی بستگی به بیمار دارد که چه کسی را برای انجام عمل جراحی قبول میکند. باید تحقیق لازم از طرف مریض باشد ضمن اینکه فرد جراح هم باید به اصول اخلاقی پزشکی پایبند باشد و به میزان خدمتی که ارائه میدهد هزینه دریافت نکند.
متاسفانه در سالهای اخیر پدیده زیرمیزی دامن جامعه پزشکی را گرفته است، به نظر شما چه راهکاری باید برای به صفر رساندن آن انجام شود؟
پدیده زیرمیزی بیشتر در بیمارستانهای خصوصی رایج است، بیمارستانهای دولتی خیلی با این موضوع درگیر نیستند. در بیمارستانهای خصوصی با توجه به اینکه درباره عملهای جراحی تعرفه مشخصی وجود ندارد بعضا مبالغ هنگفتی از بیمار دریافت میشود. اما باید در نظر داشت برای مقابله با این پدیده، باید متناسب با تورم، هزینهها حقالعمل جراحی و همینطور حق ویزیت پزشکان در حد قابل قبولی ارتقا پیدا کند تا برخی پزشکان که تعداد آنها هم خیلی زیاد نیست به خود اجازه ندهند مبالغ بیشتر از آن چیزی که برای آنها لحاظ شده دریافت کنند. باید زمینههای منجر به گرفتن زیرمیزی را از بین برد. همچنین به پزشکی که در بخش دولتی کار میکند و در اداره زندگیاش مشکل دارد نیز کمک کرد. اگر راهکار مناسبی اندیشیده نشود افراد متعهدی که میخواهند مقید باشند با مشکل مواجه میشوند ولی در مجموع و به اعتقاد من اکثر قریب به اتفاق پزشکان شاغل در بیمارستانها و دانشگاهها به سوگندی که خوردهاند پایبند هستند و نباید پدیده زیرمیزی را به کل جامعه پزشکی تعمیم داد.
نظر شما