فقیه یك چهره رسانهیی است با وجود گرایشات سیاسی كه دارد كه همین گرایشها و منش فكری بود كه مسیر حضور در دولت نهم و پس از آن را برای مدیر روابط عمومی سازمان پزشكی قانونی دولت هشتم فراهم كرد. اما این جوانترین مدیر دولت نهم (كه امروز احتمالا جوانتر از او هم در دولت دهم حضور و فعالیت دارد) وقتی در مقابل رسانهها قرار میگیرد عینك سیاسی خود را كنار میگذارد و در مقام پاسخگویی قرار میگیرد؛ حسنی كه كمتر مدیران دولتهای محمود احمدینژاد از آن برخوردارند.
تحركاتی كه طی دو سال گذشته در منطقه خاورمیانه و كشورهایی همچون مصر و سوریه و بحرین اتفاق افتاده عملا مردم این كشورها را درگیر مخاصمات مسلحانه كرده است. هلال احمر ایران چه كمكهایی به مردم این كشورها داشته است؟
كمكهای ما امدادی بوده. تاكنون چند محموله كمكی برای هلال احمر سوریه فرستادیم. البته كمكی به مصر نداشتیم اما به یمن و تونس و لیبی هم كمكهایی در قالب محمولههای دارویی و تجهیزات پزشكی و چادر و پتو فرستادیم و در ایجاد درمانگاه هم كمك كردیم.
جمعیت هلال احمر ایران چه رقمی از بودجه سالانهاش را به كمكهای بینالمللی اختصاص میدهد؟
تخصیص بستگی به میزان مشكلات دارد زیرا كمكهای بینالمللی دو گونه است. یا از بودجه جمعیت هلال احمر برای كمكهای كم و حداقلی هزینه میشود چنان كه از درآمدهای جمعیت و با كمك كمیته امداد هم محمولهیی به میانمار فرستادیم. اما زمانی كه حجم آسیب زیاد باشد از كمكهای مردمی استفاده میكنیم كه مثال آن هم كمكهای ارسالی جمعیت به پاكستان و سومالی است كه به طور كامل از كمكهای مردمی تغذیه شد.
بعد از اقدام دولت لیبی درباره گروگانگیری امدادگران جمعیت هلال احمر، آخرین واكنش جمعیت هلال احمر ایران در مقابل جمعیت هلال احمر لیبی چیست؟ آیا قصد ادامه همكاری با این جمعیت را دارید در حالی كه تلقی این است كه برای آزادی گروگانها نهتنها كمكی از سوی دولت لیبی و جمعیت هلال احمر لیبی صورت نگرفت بلكه جمعیت هلال احمر ایران به تنهایی و با استفاده از حربههای در اختیار خود برای آزادی گروگانها تلاش كرد؟
جمعیت هلال احمر لیبی تا سطحی كه میتوانست كمك كرد اما در مقابل افراطیون توانی بیش از آن نداشت. افراطیون حتی دبیركل جمعیت هلال احمر لیبی را هم تهدید كرده بودند كه در صورت تكرار مصاحبهها، خودش را گروگان میگیرند. به نظر من جمعیت هلال احمر لیبی كار خودش را انجام داد اما كشور لیبی دولت ندارد و قدرت در اختیار گروههای افراطی است.
سازمان مدیریت بحران از طرف وزارت كشور تشكیل شده. این سازمان واقعا چه كاری در زمان وقوع بحران انجام میدهد و چه حد از وظایف در چنین زمانهایی بر دوش هلال احمر است؟
جمعیت هلال احمر یك دستگاه اجرایی و سازمان مدیریت بحران یك دستگاه مدیریتكننده و هماهنگكننده است. در زمان وقوع بحران و حوادث هم تمام وظایف بر عهده هلال احمر نیست. مثلا برای قطع برق در هنگام وقوع حادثه، وزارت نیرو موظف است یا خرابی جاده در چنین زمانی متوجه دستگاه مربوط است. سازمان مدیریت بحران هماهنگی بین دستگاههای مختلف را برعهده دارد كه به نظر من، تشكیل این سازمان مفید بوده و باید روز به روز برای هماهنگی قدرتمندتر شود زیرا مهمترین كار در زمان وقوع بحران، مدیریت بحران است كه وظیفه این سازمان است.
تجارب هم به ما نشان میدهد كه نبود این سازمان تا چه حد در كنترل تبعات حوادث موثر بوده چنانكه در زمان وقوع زلزله بم چنین سازمانی نداشتیم اما زلزله آذربایجان در زمان وجود این سازمان اتفاق افتاد و میبینیم كه عملكرد هماهنگی در زلزله آذربایجان بسیار بیشتر از زلزله بم بود. شاید این سازمان هنوز به جایگاه واقعی خود نرسیده و هنوز فاقد پتانسیلهای لازم است اما اصل وجود چنین سازمانی ضروری است و تجربه شخصی من متوجه تاثیر این سازمان است.
فكر میكنید در زلزله آذربایجان و در مقایسه با عملكرد جمعیت هلال احمر، این سازمان تا چه حد توانست وارد عمل شود؟
در زلزله آذربایجان، هلال احمر وظایف اجرایی داشت اما در مواقعی كه با دستگاهها دچار مشكل میشدیم و حرف شنوی از ما مختل میشد از سازمان مدیریت بحران درخواست میكردیم كه وارد عمل شود. به عنوان مثال، تامین امنیت انبارهای جمعیت در زمان وقوع حادثه، چالش جدی و همیشگی ما است زیرا مردم نگران و مضطرب هستند و حضور افراد سودجو و وقوع مسائل خارج از روال منطقی در چنین شرایطی معمولا دور از انتظار نیست. در زمان زلزله آذربایجان و در حالی كه سه شهرستان دچار حادثه شده بودند، در یك شهرستان ما با نبود امنیت انبارهایمان مواجه شدیم و سازمان مدیریت بحران با نیروی انتظامی هماهنگ كرد و ظرف دو روز این مشكل حل شد. شاید اگر میخواستیم خودمان این مشكل را حل كنیم، یا بسیار دیر و به سختی موفق میشدیم یا هرگز موفق نمیشدیم.
7 ماه از زلزله آذربایجان گذشته. وعدههایی كه برای بازسازی منطقه زلزلهزده داده میشد این بود كه تا مهر و آبان بازسازی تمام شود. اكنون به پایان سال رسیدهایم. آیا ارزیابی شما از روند بازسازی، تحقق این وعدههاست؟
جمعیت هلال احمر وظایف خود را در منطقه
زلزله زده انجام داد. ما نیروی امدادی هستیم و در تعریف وظایف ما هم آمده كه ظرف 45 روز الی سه ماه كارمان را به پایان برسانیم زیرا طولانی شدن این مدت باعث رسوب ما و تحلیل توان امدادیمان خواهد شد آن هم در حالی كه باید همواره آماده باشیم زیرا امكان وقوع حادثه در هر لحظه و در هر نقطه از كشور ممكن است. ما نباید در بحث بازسازی به وعدههای اتمام ظرف دو ماه و سه ماه توجه كنیم بلكه مهم است كه ببینیم پس از شش ماه از وقوع حادثه كجا هستیم و در چه وضعیتی قرار داریم. به نظرم در مقایسه با سرعت بازسازی در سایر زلزلههایی كه در ایران رخ داده، روند كار در زلزله آذربایجان بسیار مناسب بود. یادمان باشد كه بازسازی منطقه زلزلهزده بم از سال 84 و دو سال پس از وقوع زلزله آغاز شد و زلزلهزدگان دو سال در كانكس زندگی میكردند. من با توجه به فصل سرما فكر میكنم كه سرعت بازسازی، مناسب بود و اگر این اتفاق در فصل گرما رخ داده بود قطعا سرعت بازسازی هم بسیار بیشتر میشد در عین حال كه رفع تمام مسائل پس از وقوع یك حادثه طبیعی زمانبر است.
یك سوال هم درباره مناقشات وزارت بهداشت و جمعیت هلال احمر درباره اورژانس و امداد هوایی میپرسم. مسالهیی كه ظاهرا هنوز حل نشده و هر دو طرف میگویند وظیفه ما است. مشكل تاسیس اورژانس و امداد هوایی چیست و چگونه باید حل شود؟
ما به هیچوجه مدعی اختیارات اورژانس و امداد هوایی نیستیم. جمعیت هلال احمر یك نهاد عمومی غیر دولتی است. ما معین دولت هستیم و به هیچوجه هم ادعای وظیفه درباره اورژانس و امداد هوایی نداریم. حرف ما این است كه اورژانس و امداد هوایی باید ایجاد شود. باید در كشور، اورژانس هوایی به صورت قانونمند و بر مبنای آیین نامه مصوب مجلس و دولت و ردیف بودجه مشخص داشته باشیم كه نداریم. امروز، كشور به آن حد از توانایی رسیده كه اورژانس هوایی دارای یك ساختار باشد. قرار است این ساختار زیرنظر وزارت بهداشت باشد؟ ما به هیچوجه درباره اینكه چه كسی متولی این امر است حرفی نداریم. جمعیت هلال احمر، آشیانه و شركت تخصصی و 17 بالگرد و 150 خلبان دارد كه این امكانات در هیچ سازمان دیگری موجود نیست. وزارت بهداشت یك فروند هلی كوپتر دارد و باقی هم استیجاری است. حالا این امكانات را با داشتههای هلال احمر مقایسه كنید. به هیچوجه مناقشهیی درباره انجام این كار نداریم زیرا نهاد عمومی غیر دولتی هستیم و باید انجام یك وظیفه از ما خواسته شده و هزینه هم پرداخت شود. امروز، امداد هوایی را داوطلبانه و از بودجه جمعیت انجام میدهیم در حالی كه معتقدیم این وظیفه باید قانونمند و از ردیف بودجه برخوردار شود. اگر اختیار اورژانس و امداد هوایی را به ما بدهند ما صرفا با هزینه كمتری میتوانیم این مسوولیت را بپذیریم در غیر این صورت و اگر هر دستگاه دیگری متولی شود هم، حتما در كنار آن دستگاه خواهیم بود و كمك میكنیم.
مجلس باید قانون این ساختار را مصوب كند؟
فرقی نمیكند اما قانون مصوب مجلس بسیار قویتر خواهد بود.
اما چنین قانونی هیچ گاه در دستور كار مجلس نبوده. آیا باید این گونه تعبیر كرد كه اورژانس و امداد هوایی فاقد اولویت لازم برای مجلس است؟
بحث ما هم همین است. ما به مسوولان كمیسیونهای مجلس اعلام و از آنها درخواست كردیم كه جمعیت هلال احمر، یك نهاد غیر دولتی و پیشنهاددهنده است. اما وجود اورژانس هوایی با قانون و بودجه و متولی مشخص ضروری است. امروز اگر حادثهیی در كشور اتفاق بیفتد، چه كسی پاسخگو خواهد بود؟
ضرورتش را برای شهر تهران بیش از سایر نقاط كشور میبینید؟
من برای كل كشور نگرانم. جادههای ما بسیار آسیبپذیر و پرتردد است. آمار تردد سالانه جاده تهران مشهد یا جاده تهران اصفهان كه تا بندرعباس هم ادامه دارد را ببینید. اورژانس و امداد هوایی نیاز كشور است.
اگر قانون تصویب كند كه متولی اورژانس هوایی، وزارت بهداشت است اما جمعیت هلال احمر باید ارائه خدمت كند میپذیرید؟
اگر قانون بگوید بله.
یعنی با سلب مسوولیت مشكلی ندارید؟
ما در پی این نیستیم كه چه كسی مسوول باشد. فقط اصرارمان بر این است كه این كار سامان بگیرد. مجلس امروز از چه كسی انتظار پاسخ و مسوولیت دارد؟ در حادثه آتش سوزی كه برای بچههای چابهار اتفاق افتاد چه كسی مسوول بود؟ قوانین را بیینید. حتی یك بند قانون هم درباره اورژانس و امداد هوایی نداریم. ما با بودجه جمعیت امكاناتی را فراهم كردیم در حالی كه امكانات ما برای امداد هوایی است و نه اورژانس هوایی زیرا ما متصدی اورژانس نیستیم و هلیكوپترهای ما، امدادی است در حالی كه تبدیل آن به اورژانس بسیار هزینه بر است. واقعیت این است كه اورژانس هوایی وضعیت خوبی در كشور ما ندارد. این مساله باید حل شود وگرنه تعیین متولی اصل قصه نیست.
نظر شما