دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۳:۵۴

مراکز غیر مجاز همسر یابی مدت هاست که مانند قارچ در سطح شهرها شروع به زایش و رویش کرده‌اند و با سوءاستفاده از مصایب جوانان و مشکلات جامعه، کوله بار «سود» خود را سنگین تر می کنند و ذهن جوانان را سرگشته تر.

دختران مانده، پسران رانده!
سلامت نیوز : ضرب الاجل 6 ماهه، مهلتی است که وزارت ورزش و جوانان برای سایت ها و مراکز غیر مجاز همسر یابی همزمان با ثبت‌نام صدور مجوز برای مراکز مشاوره ازدواج در نظر گرفته و گفته که در غیر این صورت پس از 6 ماه، قوه قضاییه در مورد نحوه برخورد با این مراکز تصمیم‌گیری خواهد کرد. مراکز غیر مجاز همسر یابی مدت هاست که مانند قارچ در سطح شهرها شروع به زایش و رویش کرده‌اند و با سوءاستفاده از مصایب جوانان و مشکلات جامعه، کوله بار «سود» خود را سنگین تر می کنند و ذهن جوانان را سرگشته تر.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ؛ این مراکز که اغلب روی انگشت خانم یا آقای دکتری می چرخد که پیدا نیست دکترای چه دارد، مدعی ازدواج های موفق و ضمانت در معرفی گزینه مورد نظر است و در تماس اول، با گفتار شیرین و مهربان خود، جوان متقاضی را مانند خرگوشی افسون شده به سوی خود جذب می کند و در ادامه، با دریافت هزینه و تهی کردن او از امید، همه چیز به جای اول باز خواهد گشت.

4نفر، 99 هزار تومان

آگهی تبلیغاتی سبز رنگ هم زمان با گشودن در خانه ، روی زمین می افتد و تیتر درشت آن کاملا به چشم می آید: « ازدواج کنید!» همین کافی است که کنجکاوی به جانت بیفتد و برای برداشتن برگه از روی زمین خم شوی و آن چه را که در ادامه تیتر آمده است بخوانی: معرفی افراد مناسب مطابق با شرایط و خواسته افراد. ازدواج آگاهانه همراه با اجرای تست همسان گزینی. ادامه آگهی با شماره تماس، آدرس، و یک دنیا امید به جوانان برای مراجعه به این مرکز و یافتن نیمه گمشده شان همراه است. به قصد کنجکاوی تماس می گیری که ببینی چه خبر است. خانمی جوان گوشی را بر می دارد و از سن و سال و کارت می پرسد و می گوید که 14 سال است در این مرکز فعالیت می کند و با اینکه قصد تضمین ندارد،اما باید بدانی که اکثر قریب به اتفاق آشنایی‌هایشان به ازدواج، و ازدواج هایشان به موفقیت ختم شده، سپس می افزاید: «البته موفقیتت بسته به این است که پرتوقع نباشی. مثلا کوتاه قد نباشی و به دنبال همسر 180 سانتی بگردی»

توضیح می دهد که شرط اول، مراجعه به مرکز است و شرط دوم، پرکردن پرسشنامه ای حاوی 405 سوال که اطلاعات کشف نشده ای از تو باقی نخواهد گذاشت و شرط سوم، برداشتن عکس از تو و تشکیل پرونده. سپس معرفی گزینه مناسب و مشاوره با کارشناس مرکز که پس از کمی کنجکاوی مشخص می شود کسی جز مدیر مرکز نیست که تحصیلات روان شناسی دارد اما مشخص نیست در چه مقطع و گرایشی. خانم جوان همچنین متذکر می شود که: نگران نباش! خیالت راحت که هر چقدر سخت گیر و حساس باشی، باز در این جا مورد دلخواهت را خواهی یافت، چرا که این مرکز از اقصا نقاط کشور دارای عضو است و اگر این نشد، یکی دیگر.

بعد زمانی که انگشت حیرت به دهان گزیده ای که این جا کجاست و افرادی که از اقصا نقاط کشور عضو این مرکز شده اند چه کسانی هستند و چنین مجموعه میلیونی ای چرا تا به حال مهجور مانده است، صدای خانم رشته افکارت را پاره می کند: « در ضمن، برای معرفی 4 نفر متقاضی همسری، 99 هزار تومان دریافت می شود و هزینه ثبت نام و پرکردن تست ها نیز 20 هزار تومان است. اگر نخواستی 4 نفر دیگر.» و تو در دل می افزایی که هم چنین 99 هزار تومان دیگر.

سوداگران ازدواج

امان ا... قرایی مقدم، جامعه شناس در گفت وگو با «قانون» در خصوص مراکزی که تحت عنوان «واسطه گر ازدواج»به فعالیت می پردازند، این مراکز و گردانندگان آن ها را سوداگرانی می نامد که با سوءاستفاده از نقاط ضعف جامعه، دست بر مسائل و مشکلات جوانان گذاشته اند و با گفته‌های امید بخش و تضمین های پوشالی و در حالی که انگیزه ای جز سود شخصی ندارند، آن ها را به سوی مشکلاتی بیش از آن چه با آن دست به‌گریبان هستند، سوق می دهند. قرایی مقدم با تاکید بر اینکه ازدواج معامله نیست، فعالیت این مراکز را چه رسمی و چه غیر رسمی برای جامعه زیان بار می داند و می گوید: دختران مانده و پسران رانده، بخش اعظم متقاضیان این مراکز را تشکیل می دهند. حتی اگر هم مانده و رانده نباشند و فریب تبلیغات کاذب این مراکز را خورده باشند، و به فرض محال که آشنایی آن ها به ازدواج ختم شود، فکر می‌کنید عاقبت این ازدواج چه خواهد بود؟

این جامعه شناس، در ادامه با اشاره به عواقب چنین وصلت های غیر متعارفی می افزاید: این زن و شوهر در اولین برخورد و کدورت پس از زندگی مشترک یکدیگر را به این متهم خواهند کرد که در پی حقارت و نداشتن توانایی برای یافتن شریک زندگی، در چنین مکانی به دنبال همسر گشته اند. بی تردید چنین مکالمه ای در پی نخستین مشاجره بین این افراد رد و بدل خواهد شد، چرا که فرهنگ جامعه ما چنین روشی را برای ازدواج پذیرا نیست. خانواده ای که فرزندش از این طریق شریک زندگی خود را یافته، هرگز دل خوشی از این ازدواج نخواهد داشت و به طور حتم اگر مشکلی حادث شود، از آن سوءاستفاده خواهد کرد. حال تصور کنید سرنوشت فرزندی را که از این زندگی حاصل شده باشد.

دولت خود را از این موضوع کنار نکشد

قرایی مقدم، فعالیت این مراکز و مواردی از این دست را عوامل تخریب کننده خانواده اصیل می‌داند و معتقد است که جامعه ایرانی دچار نوعی فروریختگی ارزش های فرهنگی و دینی و هنجاری شده است. به گفته وی طبق آخرین موارد اعلام شده، هر یک از ساعات روز با 16 مورد طلاق همراه است و این در حالی‌است که هنوز روش های ازدواج از طریق واسطه گری در مراکز، در کشور همه گیر نشده. این جامعه شناس، تصمیم دولت در خصوص اعطای مجوز به برخی از مراکز واسطه گر ازدواج را تصمیمی کاملا ناصحیح خوانده و می گوید: دولت با دادن مجوز به برخی از این مراکز و تخته کردن در برخی دیگر، خود را از این موضوع کنار نکشد. خانواده رکن اصلی جامعه است. فعالیت این مراکز، دوام و پایداری خانواده را بیش از آن چه در حال حاضر کاهش یافته، کاهش خواهد داد.

به خودی اعتماد ندارم، وای به غریبه!

پدرام، 25 ساله است ، چشمش که به آگهی تبلیغاتی یکی از این مراکز می افتد به شوخی می‌گوید: «کجاست؟ برویم ازدواج کنیم.» می‌پرسم که خارج از شوخی آیا به راستی حاضر است همسرش را از طریق این مرکز پیدا کند؟ از شوخی که خارج نمی شود، اما پاسخش این است که به آنکه دیده ای و خودت انتخاب کرده ای نمی توانی اعتماد کنی، وای به حال کسی که غریبه است و یک غریبه دیگر برایت پیدا کرده. اما آرزو از طریق یکی از دوستانش با این مراکز آشنایی نسبی دارد. تعریف می کند: دوستم به یکی از این مراکز که ظاهرا دارای مجوز بود سر زده بود و می گفت با اینکه راضی نبوده اما آن جا از او و بقیه عکس و فیلم تهیه کرده اند. مانند یک کلاس درس، هر دختر و پسر به نوبت روی صندلی روبه‌روی بقیه می نشستند و از خود و اخلاق و روحیات و خواسته هایشان می گفتند و بقیه به ظاهر و خصوصیات این فرد امتیاز می‌دادند و افراد شخص مورد نظر خود را انتخاب می‌کردند.آرزو می‌گوید این که به اجبار از تو فیلم و عکس می گیرند خیلی ترسناک است و دوستم بعد از آن، از ادامه این کار منصرف شد و دیگر مراجعه نکرد. با این حال عکس او به طور حتم هنوز در آن مرکز موجود است.

منشور این مراکز کجاست؟

حسین باهر، جامعه شناس و استاد دانشگاه شهید بهشتی در گفت و گو با«قانون»، نیاز مبرم دختران و نیاز غیر مبرم پسران به ازدواج را عامل رونق فعالیت گردانندگان این مراکزمی داند، به این معنی که افراد از این نبود توازن، برای کسب سود شخصی استفاده می کنند. باهر با توجه به فرهنگ سنتی ایرانی که با وجود تغییرات بسیار همچنان ریشه های خود را در میان مردم حفظ کرده، می گوید که چنین فعالیت هایی اگر به شیوه اصولی انجام شود در خارج از ایران موثر خواهد بود، اما در داخل کشور ابتدا نیازمند فرهنگ سازی و آماده کردن اذهان عمومی است.

وی با اشاره به فرهنگستان علوم پزشکی و انجمن سلامت اجتماعی و آغاز فعالیت یک سازمان با کسب اجازه از این فرهنگستان می گوید:" هر سازمان به منظور آغاز فعالیت خود به صورت قانونی، موظف است به این سازمان مراجعه کند و منشور مورد نیاز برای عملکرد خود را از آن ها بخواهد. سوال این جاست که منشور این مراکز کجاست؟ حتی اگر دولت به این مراکز برای کسب مجوز فرصت بدهد، باز هم فعالیت اصولی نیازمند سابقه و تجربه و همکاری کارشناسان و مشاوران خبره است که بعید می دانم این مراکز زحمت جمع آوری چنین گروهی را به خود بدهند. آن هم در جهت امر خطیری چون ازدواج که به شخصه 20 سال است در زمینه آن مشاوره می دهم و می دانم از مشکل ترین و مهم ترین موارد مشاوره است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha