پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۵:۱۲
کد خبر: 69670
سلامت نیوز :غلامحسین الهام، معاون رییس‌جمهوری، در همایش ملی جمعیت، تعالی و راهبردها که در وزارت کشور برگزار شد، گفت: «زمانی که تعداد اعضای خانواده به سه تا چهارنفر محدود شود کودک با آسیب‌های روانی و کمبود عاطفه روبه‌رو می‌شود و معضل اجتماعی کودک خیابانی یکی از عوارض تعدیل جمعیت است‌.»

به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ وی با بیان این‌که در آینده برای نسل تک‌فرزند، عمه، عمو، خاله و دایی وجود ندارد، اظهار داشت: «کوچک شدن خانواده‌ها منجر به این می‌شود که فرزند آن خانواده به کوچه و خیابان پناه ببرد.» خبرگزاری ایرنا این جمله آقای الهام را تیتر کرده بود: «تک‌فرزندی در آینده منجر به معضل اجتماعی کودک خیابانی می‌شود.» چنین گزاره‌ای پایه کارشناسی ندارد و نه تنها برای افراد عادی جامعه باورپذیر نیست بلکه خانواده‌های تک‌فرزند آن را توهین به خود تلقی می‌کنند. آقای الهام که خودشان فقط دو فرزند دارند، معلوم نیست براساس کدام سند و تحقیق و تجربه به چنین نتیجه‌ای رسیده‌اند؟

در بحث‌های کارشناسی این همایش 25 مقاله در زمینه تاخیر ازدواج و پیامدها، باروری پایین و پیامدها، پیامدهای اجتماعی سالخوردگی جمعیت، روند ثبت مهاجرت و وقایع حیاتی در کشور، چشم‌انداز جمعیت و معیشت روستایی ایران، کیفیت جمعیت، کار و زندگی و... ارائه شد که هیچ‌یک به اندازه سخنرانی جنجالی الهام بازتاب رسانه‌ای نداشت. بحث این یادداشت این نیست که چرا آقای الهام طرفدار خانواده پرفرزند است. این مطلب هم که افزایش جمعیت خوب است یا بد، این‌جا مورد بحث نیست. اشکال صحبت‌های الهام این‌جاست که برای دفاع از نظر خود، بدون دلیل و سند پای کودکان خیابانی را به میان کشیده است و نتیجه‌گیری کرده که بچه‌های خانواده‌های کم‌فرزند سر از خیابان درمی‌آورند. برای ورود به بحث به این آمارها توجه کنید.

مدیرکل دفتر آمار جمعیتی ثبت احوال درباره تعداد جوانان در سن ازدواج گفت: 23میلیون و 800هزار جوان در سن ازدواج در کشورمان زندگی می‌کنند که از میان آن‌ها 11‌میلیون و 200هزار نفر ازدواج نکرده‌اند. وی افزود: «در هر ساعت 16 طلاق در کشور اتفاق می‌افتد.» خانواده‌های ایرانی که دارای پسر و دختر در سن ازدواج هستند، اغلب عواملی مانند بیکاری جوانان، پایین بودن دستمزدها، گرانی بهای مسکن و اجاره‌خانه و نرخ بالای تورم و گرانی را در تاخیر ازدواج و تسریع طلاق فرزندان خود موثر می‌دانند.

بسیاری از جوانان 25 تا 35‌ساله هم گلایه می‌کنند که شرایط مادی حداقلی برای تشکیل خانواده را ندارند. بهتر این بود دولتی که الهام در آن پست معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست‌جمهوری را بر عهده دارد، برای افزایش جمعیت کشور، زمینه‌های مادی افزایش ازدواج و باروری را از طریق رونق اقتصادی، کاهش تورم، افزایش اشتغال و بالا بردن دستمزدها فراهم می‌کرد.

اگر دولت کنونی در هفت سال گذشته در انجام وظایف ذاتی خود در حوزه اقتصاد و معیشت خانواده‌ها درست عمل می‌کرد، احتمالا جمعیت هم به طور طبیعی افزایش پیدا می‌کرد. البته موضوع افزایش و کاهش جمعیت مبحثی پیچیده و چندساحتی است و در کنار عوامل مادی باید به تغییر در دیدگاه جامعه و به‌خصوص جوانان درباره ازدواج و باروری اشاره کرد. افزایش‌ درصد جمعیت شهرنشین، بالارفتن میزان سواد به‌خصوص در میان زنان و دختران، تبدیل خانواده‌های گسترده سنتی به خانواده سلولی، الزاماتی مانند زندگی در آپارتمان‌های کوچک، بالا رفتن هزینه نگهداری فرزند از جمله هزینه تحصیل، توجه بیشتر خانواده‌ها به آینده فرزندان، از جمله عوامل تشویق‌کننده به داشتن فرزند کمتر بوده است.

سر آخر این‌که باروری و تعداد فرزندان امری سلیقه‌ای و خصوصی است. نرخ رشد جمعیت کشور مطابق سرشماری سال 90، 3/1 (1 ممیز 3 دهم)‌درصد بود و ایران در رتبه‌بندی جهانی جایگاهی متوسط (رتبه 95) را داراست. برای درک مفهوم این رتبه، جایگاه بعضی کشورها را از نظر شاخص رشد جمعیت یادآور می‌شوم. کشور چین با رشد جمعیت نیم‌درصدی، از سال‌ها پیش داشتن بیش از یک فرزند را ممنوع کرده است. رشد جمعیت در کشورهایی مانند ژاپن، روسیه، بلاروس، آلمان، کوبا، جمهوری چک، ارمنستان و گرجستان منفی است. در میان کشورهای در حال توسعه، هند 3/1 (1ممیز3‌دهم)‌درصد، ترکیه 2/1 (1ممیز 2 دهم)، مصر 8/1 (1ممیز8دهم)‌درصد، برزیل (9 دهم‌درصد) رشد جمعیت دارند.

مقایسه کودکان خانواده‌های کم‌فرزند با کودکان خیابانی وقتی بیشتر موجب تاسف می‌شود که توجه کنیم تحصیلات آقای الهام در رشته حقوق است. ایشان با یک تلفن به کانون کارآموزی کودکان یا سازمان بهزیستی درمی‌یافت که تصور اشتباهی از کودک خیابانی در ذهن دارد. کودکان خیابانی اکثرا متعلق به خانواده‌های پرفرزند اقشار حاشیه‌ای و فقیر جامعه هستند. اگر لازم بوده که در سخنرانی، خانواده‌های کم‌جمعیت و تک‌فرزند نکوهش شوند، باورپذیر‌تر بود که آقای الهام می‌گفت فرزندان این خانواده‌ها بیش از حد به پدر و مادر وابسته‌اند و بدون اجازه اولیا توی کوچه و خیابان پا نمی‌گذارند.

ماده 1 آیین‌نامه ساماندهی کودکان خیابانی، کودک خیابانی را چنین تعریف کرده است: «فرد کمتر از 18 سال تمام که به صورت محدود یا نامحدود در خیابان به سر می‌برد، اعم از کودکی که هنوز با خانواده خود تماس دارد و از سرپناه برخوردار است یا کودکی که خیابان را خانه خود می‌داند و رابطه او با خانواده به حداقل رسیده یا اساسا چنین ارتباطی وجود ندارد.»

پدیده کودکان خیابانی با فقر مالی و فرهنگی خانواده‌ها و پدیده تکدیگری در‌هم‌تنیده است. تحقیقات نشان داده که این کودکان توسط پدر یا سرپرست خانواده به شدت کتک می‌خورند و در مواردی پدران برای تهیه پول موادمخدر کودکان خود را برای کار یا گدایی به خیابان می‌فرستند و حتی آن‌ها را به گدایان حرفه‌ای یا افراد خلافکار دیگر، اجاره می‌دهند. نگاهی به لباس و سر و وضع ظاهری این کودکان در چهارراه‌های شهر در حال فروش پفک، بیسکوییت، آدامس و دودکردن اسپند، نشان می‌دهد که اغلب فقیر و گرسنه‌اند. کودکان خیابانی هیچ شباهتی به فرزندان خانواده‌های تک‌فرزند و کم‌فرزند ندارند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha