به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ چندی پیش در یک مصاحبه تلفنی موفق شدیم انتقاداتی که به مدیریت منابع آبی کشور وارد است، با معاون وزیر نیرو در حوزه آب و آبفا در میان بگذاریم. علیرضا دایمی به این چالشها پاسخ گفت.
از سال 83 قانونی تصویب شد که مطابق با آن مدیریت حوضههای آبریز کشور را از حالت یکپارچه درآورد. این قانون چه پیامدهایی به دنبال داشت؟
تا سال 83 شرکتهای آب منطقهای وجود داشتند که شامل چند استان و منطبق بر یک حوضه آبریز بودند. در سال 83 قانونی به مجلس رفت و براساس آن شرکتهای آب استانی ایجاد شد. البته باید گفت اینکه از سال 84 مدیریت غیرواحد اعمال شد، حرف چندان دقیقی نیست. ما هم معتقدیم مدیریت آب باید براساس حوضههای آبریز باشد نه مرزهای استانی. مدیریت استانی در زمینه آب خیلی مورد قبول متخصصان منابع آب و مدیران آبی کشور نیست. در دنیا هم این اصل پذیرفته شده است. ماده 141 قانون برنامه پنجم توسعه هم تاکید میکند که مدیریت باید در سه سطح ملی، حوضههای آبریز و استانی صورت گیرد؛ یعنی باید هر سه سطح مدیریت را در کشور داشته باشیم.
به هر حال این قانون در حال حاضر اجرا میشود. این روش اداره منابع آبی چه پیامدهایی دارد؟
اولین مشکل، منازعات بین استانهاست. در واقع با این روش بین استانها برای برداشت آب بیشتر رقابت ایجاد میشود. مثلا در حوضه قزلاوزن یا سفیدرود، هفت استان کردستان، زنجان، اردبیل، تبریز، قزوین، آذربایجان شرقی و گیلان منبع آب یکسانی دارند و باید کل این حوضه را به صورت پیوسته مدیریت کنیم. در غیراین صورت برداشتها بیش از اندازه میشود و ایجاد موانعی مانند تاسیساتی در بالادست میتواند موجب شود حقابه پایین دست رعایت نشود. مدیریت منابع آب براساس حوضههای آبریز بهگونهای است که آب برای همه بخشها مانند کشاورزی، صنعت، شرب و معیشت تامین میشود و منازعات بین استانها کاهش مییابد.
با توجه به اینکه تقسیم آب میان بخشهای مختلف بر عهده وزارت نیروست، این وزارتخانه با وجود مدیریت پراکنده چطور برنامهریزی میکند؟
در شورایعالی آب که بالاترین مرکز تصمیمگیری در مسائل آب کشور است با حضور رییسجمهور موضوعات چالشبرانگیز بین استانها مطرح میشود. تلاش ما تقسیم عادلانه آب براساس قوانین و اسناد است تا مشکلات به حداقل برسند. آنچه برای مدیریت آب لازم است همراه بودن این مدیریت با اقتدار است که بتواند مشکلات را کاهش دهد.
برای تغییر قانون مدیریت غیرواحد آب در کشور، دولت چه اقداماتی داشته است؟
دولت در شورایعالی آب در دوره دهم چهار جلسه داشته و نیز نشستهایی در سطح حوضه آبریز با مسئولان محلی و استانها برگزار کرده است تا مشکلات حوضهها را رفع کند.
کسانی که از حوضه زایندهرود سهم دارند، از سخنرانی رییس دولت در استان چهارمحال و بختیاری انتقاد میکنند که با صحبت درباره حق استفاده از زایندهرود، رعایت حقابه پایین دست را به نوعی زیر سوال بردهاند.
بحث آقای احمدینژاد در آن سخنرانی ایجاد تعادل بین مصارف بالادست و پایین دست بود. ایشان در آن سخنرانی درباره اینکه مدیریت آب باید در دست یک استان باشد صحبتی نکردند؛ بلکه گفتند در تقسیم آب، مناطق محروم استانهای بالادست باید برای استفاده از این منابع حقوق مساوی داشته باشند. برداشت ما از صحبتهای ایشان این بوده و متناسب با این برداشت برنامهریزی میکنیم. در بخشی از استان چهارمحال و بختیاری مردم حتی به آب شرب هم دسترسی نداشتند و سیاست این بوده که این مناطق به آب دسترسی پیدا کنند. قصد این نبوده که منابع آبی که در آن استان تامین میشود، صرفا در همان جا مصرف شود. بعدها هم ما این نکته را رعایت کردیم.
به هر حال عدهای از کارشناسان صنعت آب معتقدند برداشت بیرویه آب در بالادست باعث شده آب به زایندهرود اصفهان نرسد.
متناسب با قانون، وزارت نیرو موظف است جلوی برداشتهای بیرویه را بگیرد. ما میزان آبی را به چهارمحال و میزانی را به اصفهان اختصاص دادهایم. متاسفانه خشکسالی سال گذشته بسیار شدید بود و این موضوع، حجم منابع آب را کاهش داد. مصارف حوضه هم افزایش داشته و شکی نیست که در زمان خشکسالی پایین دستیها بیشترین آسیب را میبینند؛ چون بالادستیها هنوز دسترسی به آب دارند و سهم خود را و نه بیشتر برداشت میکنند. خشکسالی میزان روان آبهای زایندهرود را به میزان 55درصد کاهش داده که کم شدن جریانهای سطحی باعث خشک شدن رودخانه شده است. مسلما هم مردم اصفهان و هم چهارمحال باید در افزایش بهرهوری و استفاده صحیح از آب کوشش کنند. جمعیت افزایش داشته و مصارف صنعتی، گردشگری و کشاورزی در دو استان بیشتر شده و از طرفی وارد دوران کمبود آب شدهایم.
با توجه به خشکسالی که از آن صحبت میکنید به نظر میرسد به یک مدیریت صحیح نیاز است؛ به طوری که نبود این مدیریت میتواند علت نرسیدن آب به مناطق پایین دست باشد.
مهمترین اقدام وزارت نیرو تخصیص آب است؛ با برآوردی که از رودخانهها و حوضههای آبریز کشور داریم تعیین میکنیم که کدام استان به چه میزان و برای چه مصارفی از آب استفاده کند. استانها باید از این ابلاغ پیروی کنند. متاسفانه بعضی از هموطنان عزیز ما بدون مجوز از وزارت نیرو اقدام به حفر چاه یا برداشت آب از رودخانهها میکنند که این کار حجم آب رودخانه را به شدت کاهش میدهد.
مهمترین نکته این است که باید از حفر چاههای غیرمجاز و ایجاد ایستگاههای پمپاژ بر رودخانهها جلوگیری و قانون را رعایت کنیم. اگر تمام مردم حوضه، قانون را رعایت و تنها با مجوز به برداشت آب اقدام کنند، مشکل در خشکسالی کمتر نمود پیدا میکند. هیچ تخصیص اضافهتری به مناطق بالادست زایندهرود داده نشده است. تخصیص وزارت نیرو بر مبنای علمی و براساس برآورد حوضه بوده و اگر این تخصیص رعایت میشد امروز در حوضه زایندهرود مشکلات کمتری داشتیم.
در زمانهای خشکسالی باید مصرف آب را کاهش دهیم. در طول تاریخ، خشکسالیهای بزرگ در کشور داشتهایم و مردم در زمان خشکسالی اراضی را کشت نمیکردند، اما امروز توقع این است که حتی در زمان خشکسالی و کمبود آب هم کشت و صنعت و مصارف شهری به میزان قبل صورت بگیرد. در صورتی که این تفکر غلط است. ما باید خود را با شرایط طبیعت منطبق کنیم. طبیعت خود را با ما منطبق نمیکند. در زمان خشکسالی باید مصارفمان را متناسب با نبود آب کاهش دهیم.
برای مقابله با برداشتهای بیرویه چه اقداماتی داشتهاید؟
در راستای وظیفه قانونی وزارت نیرو برای حفاظت از رودخانهها و منابع آبی، افرادی که قبل از سال 85 به حفر چاههای غیرمجاز اقدام کردهاند، در حال تعیین تکلیف هستند و سهمیهشان کاهش مییابد. برداشتهای غیرمجاز بعد از سال 85 هم باید توسط احکام دادگستری و با حضور نیروهای استان مسدود شود. چاههای حوضه زایندهرود و کل کشور شناسایی شدهاند. پرونده دارندگان چاههای غیرمجاز از طریق پیشخوان دولت تکمیل شده و در فرآیند تعیین تکلیف هستند. در کل کشور از مجموع 103هزار چاه غیرمجاز، حدود 52هزار چاه صاحب پرونده و کارشناسی شدهاند.
این اقدامات تا چه حد در حوضه زایندهرود موثر بوده است؟
فکر میکنم اگر این قانون با کمک استانداران دو استان انجام شود، قضات و دستگاه قضایی هم از ما حمایت کنند و برداشتهای مستقیم از آب رودخانه که غیرمجازند، متوقف شوند، حتما زایندهرود وضع بهتری خواهد داشت. در بررسیهای ما سهم زایندهرود و تالاب گاوخونی دیده شده و اگر تخصیصها و مجوزها و قانون رعایت شود یقینا در حوضه زایندهرود مشکلی وجود ندارد. البته باز خشکسالیها و ترسالیها هست ولی در هر صورت رودخانه پرآب خواهد شد.
طرحهای آبرسانی به زایندهرود تا چه حد کارگشا هستند؟
بزرگترین و قدیمیترین طرحهای آبرسانی کشور برای تامین آب زایندهرود اجرا شدهاند. طرح تونل کوهرنگ یک قبل از انقلاب انجام شده است، بعد از انقلاب هم با توجه به مشکلاتی که در حوضه وجود داشت، کوهرنگ 2 و3 اجرا شد که هریک البته حجم نسبتا زیادی را وارد حوضه کردهاند. در عین حال از تاسیسات دیگری هم برای آبرسانی به زایندهرود استفاده شده است. با این وجود نکته مهم این است که در کنار این آبرسانی باید به بهرهوری آب در حوضه توجه کنیم. در واقع بیش از اینکه آبرسانی مهم باشد، بهرهوری صحیح از آب در حوضه زایندهرود باید مد نظر قرار گیرد.
به تونل سوم کوهرنگ اشاره کردید. این تونل هنوز به بهرهوری نرسیده و گویا در احداث آن مشکلاتی وجود داشته، این مشکلات چه بودهاند و برای حل آنچه تمهیداتی اندیشیدهاید؟
بله؛ هنوز به بهرهوری نرسیده و علت آن این است که تونل به لحاظ تکنیکی در قسمت انتهایی با لایهای که از نظر زمینشناسی آسیبپذیر است، مواجه شده و این موضوع، سرعت عمل حفاری را کاهش داده، یعنی تونل دایم ریزش میکند و این ریزشها خطرپذیری به همراه دارد که سرعت عمل را کاهش میدهد. البته در حال حاضر این مسئله در حال برطرف شدن است. از متخصصان حفاری تونل کشورهای دیگر هم استفاده کردهایم. مقدار کمی از انتهای تونل باقی مانده که امیدواریم تا سال آینده به نتیجه برسد.
مسئولان استانی بعضا از کمبود اعتبار برای اجرای طرحهای آبرسانی زایندهرود میگویند. چرا برای این طرحها اعتبار لازم تخصیص داده نمیشود؟
باید بگویم در کل کشور و از جمله حوضه زایندهرود با کمبود منابع مالی مواجه هستیم. این مشکل سراسری است و اعتبارات زیادی در کل کشور نیاز است. سالانه این طرحها نزدیک به 15هزارمیلیارد تومان اعتبار لازم دارد اما اعتباراتی که در اختیار مدیریت آب قرار میگیرد نزدیک به نصف این رقم است.
کمبود اعتبار چقدر در تداوم خشکی زایندهرود تاثیر داشته است؟
اگر اعتبارات کافی داشتیم میتوانستیم از خشکسالی با شرایط بهتری عبور کنیم و چنانچه تونل سوم کوهرنگ به بهرهبرداری رسیده بود، مقداری از مشکلات ناشی از خشکسالیها را کاهش میداد. اما کمبود اعتبار عامل اصلی نیست. رودخانه وجود دارد و ما باید سعی کنیم وضعیت خود را با این رودخانه منطبق کنیم.
دریاچه ارومیه در چه وضعیتی قرار دارد؟
این دریاچه هم مانند زاینده رود، با دو پدیده مواجه است؛ اول، 14سال خشکسالی ممتد که امیدواریم امسال شرایط بهبود پیدا کند و باید گفت امسال، اولین سالی است که شرایط کمی بهتر شده و اگر این شرایط ادامه پیدا کند مشکل دریاچه قابل حل است. مسئله دوم افزایش برداشتهاست. زمانی در حوضه دریاچه و اراضی، برداشتهای کمی وجود داشته اما الان جمعیت سه برابر شده و تولیدات کشاورزی از 5/2میلیون تن به 5/8میلیون تن در سال افزایش یافته است.
چقدر علت خشکی دریاچه به نبود مدیریت واحد برمیگردد؟
در باره دریاچه ارومیه کمتر با مشکل نبود مدیریت واحد روبهرو هستیم. دو استان آذربایجان شرقی و غربی آنجا ذینفعند و مشکل ما رقابت برای برداشتهای بیشتر نیست. مشکل اصلی خشکسالی است. البته توسعه اراضی کشاورزی و افزایش برداشتها هم در هر دو استان به طور موازی وجود داشته است.
توصیه ما این است که در حوضه دریاچه هم مدیریت یکپارچه اعمال شود، در این رابطه تلاشهایی هم داشتهایم و دو سال میشود که مدیریت یکپارچه در آن منطقه اعمال میشود. جلساتی بین دو استان برگزار میشود که سعی میکنیم با تقسیمبندی و مدیریت یکپارچه این موضوع را برطرف کنیم.
با توجه به اهمیت فلات مرکزی، چقدر حل مشکل زایندهرود در دستور کار قرار دارد؟
برای وزارت نیرو، زایندهرود در اولویت اول است، اینکه بتوانیم حداقل در حوضه آبریز جلوی برداشتهای بیرویه را بگیریم. البته چون مسئله این رود، یک موضوع اجتماعی چند مولفهای است، کل دستگاهها باید با ما همکاری کنند، البته همکاری الان حتما وجود دارد اما کافی نیست و زمانی میتوان گفت این همکاری کافی است که امیدوار باشیم هیچ برداشت غیرمجاز و بدون پروانهای از رودخانه صورت نمیگیرد. با وجود این در این حوضه خشکسالی عامل اصلی است. امسال اولین سالی است که سد زایندهرود به حداقل ارتفاع مخزن خود رسیده است. امسال حدود 150 تا 170میلیون مترمکعب بیشتر آب در مخزن نداشتیم، در صورتی که معمولا آب سد زایندهرود همواره ظرفیت لازم را دارد. یعنی میتواند تا یکمیلیارد مترمکعب آب را تنظیم و ذخیره کند. پیشنهاد میکنیم مردم کمک و بهرهوری آب را مدیریت کنند و میزان هدررفت آن را کاهش دهند. در این صورت حتی در زمان خشکسالی هم میتوانیم آب را مدیریت کنیم.
نظر شما