یکشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۳

تکلیف کودکان کار هنوز مشخص نیست. کودکان و نوجوانانی که در سطح شهرها پراکنده‌اند و از دست و لباس رهگذران آویزان می‌شوند که فالی بفروشند یا توی سطل‌های زباله را می‌گردند و گونی به دوش کوچه‌های شهر را بالاو پایین می‌کنند.

سلامت نیوز : تکلیف کودکان کار هنوز مشخص نیست. کودکان و نوجوانانی که در سطح شهرها پراکنده‌اند و از دست و لباس رهگذران آویزان می‌شوند که فالی بفروشند یا توی سطل‌های زباله را می‌گردند و گونی به دوش کوچه‌های شهر را بالاو پایین می‌کنند. برای دیدنشان هیچ ترفندی لازم نیست. همین که پایت را از خانه بیرون بگذاری چند تای‌شان را می‌بینی که از کارگری ساختمان و پادویی توی مغازه‌ها گرفته تا فروش آدامس و فال و مرد عنکبوتی پلاستیکی، به دنبال کسبی برای معاشند. لایحه حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست هنوز به طور کامل به تصویب نرسیده و هنوز هم بچه‌هایی که مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند منتظر تصویب این قانون‌اند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ بهزیستی بچه‌هایی را که مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند از خانواده‌ها جدا می‌کند و خانواده‌ها طبق قانون قادرند دوباره آن‌ها را از بهزیستی تحویل بگیرند و باز هم روز از نو و روزی از نو. محمد نفریه، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، از گرفتن حق سرپرستی این کودکان درصورت تصویب این لایحه خبر می‌دهد. نفریه در این زمینه می‌گوید: در حال حاضر کودکانی که با سوء استفاده خانواده‌ها با عنوان ظاهری اشتغال و باطنی تکدی‌گری فعالیت می‌کنند و اینگونه منبع درآمدی برای خانواده خود هستند، پس از جذب در مراکز سازمان بهزیستی، پدران و مادرانشان حکم ترخیصشان را از قوه قضائیه دریافت می‌کنند چرا که در حال حاضر، حکم نگهداری دائمی کودکانی که به منبع درآمد خانواده‌ تبدیل شده و مورد سوء‌استفاده پدر یا مادر قرار می‌گیرند به سازمان بهزیستی سپرده نمی‌شود و بدین ترتیب مجددا کودک مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد. براساس پیش‌بینی‌های قانون مذکور، حق سرپرستی کودکان از خانواده‌هایی که کودک خود را دائما مورد سوءاستفاده قرار می‌دهند، گرفته می‌شود.

عنوان این موضوع «خلع ید پدران و مادرانی است که از کودک سوءاستفاده می‌کنند» که جزئی از لایحه حمایت از حقوق کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست است. با قانون شدن این لایحه، در آینده بهزیستی می‌تواند پدران و مادران بی‌صلاحیت را خلع ید کرده و کودکان را به صورت دائمی در مراکز سازمان نگهداری کند. بنا بر گفته‌های نفریه 70 درصد کودکان خیابانی تهران اتباع بیگانه‌اند. همچنین در خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، فارس و مرکزی نیز اوضاع بر همین منوال است و حدود 70 درصد کودکان خیابانی را بچه‌هایی از ملیت‌های دیگر تشکیل می‌دهند. ظاهرا برنامه سازمان بهزیستی برای حل این معضل ابطال کارت اقامت اتباعی است که پس از دادن تعهد هم کودکان خود را مورد سوء‌استفاده قرار می‌دهند. بهزیستی در این زمینه گفت‌و‌گوهایی را با وزارت کشور،‌ کمیساریای عالی پناهندگان و دفتر اتباع بیگانه صورت داده است. اما این‌جا سوالی مطرح می‌شود: این راه حل تا چه حد عملی است و چقدر در حل این مشکل می‌تواند کارگشا باشد؟ آیا درصورت تصویب اجرایی کردن آن ممکن است یا علاوه بر تصویب این قانون برنامه‌های تکمیلی دیگری نیز برای برطرف کردن معضل کودکان خیابان و آزار و سوء استفاده از کودکان، موردنیاز است؟

اقامت بسیاری از این کودکان قانونی نیست

فاطمه اشرفی، رئیس انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده، در گفت‌و‌‌گو با آرمان از قانونی نبودن اقامت شمار قابل توجهی از کودکان تبعه می‌گوید. این‌که بیشتر این کودکان طی 10 سال گذشته وارد ایران شده‌اند و این مساله نتیجه ناامنی‌های مناطق جنوبی افغانستان و استان‌های پشتو زبان است که بیشتر تحت سلطه طالبان هستند. «در این سال‌ها ما با معضل دیگری به اسم قاچاق کودک مواجه هستیم که روزانه تعداد قابل توجهی از کودکان برای کار از مرزها وارد می‌شوند که هزینه‌های زیادی در پی دارد. بچه‌هایی که کارگر ساختمانی‌اند و یا همین شبکه بسیار گسترده‌ای که در مساله بازیافت به وجود آمده. اغلب این بچه‌ها زبان فارسی بلد نیستند. به محض ورود هم جذب شبکه‌های بازیافت می‌شوند. همین‌ها که توی سطل زباله‌ها را می‌گردند. این یک پدیده نسبتا نوظهور است. شاید تا دو سال پیش شمار این کودکان و نوجوانان این‌قدر زیاد نبود ولی امروز بچه‌هایی که از کانال قاچاق وارد کشور شده‌اند در همین شبکه‌های زباله‌گرد به وفور دیده می‌شوند که اغلب هم زیر 15 سال سن دارند.»

با این بچه‌ها چه باید کرد؟

فاطمه اشرفی آموزش مناسب به این کودکان را ضروری می‌داند. چرا که اگر این بچه‌ها تحت آموزش‌ قرار بگیرند فضای جامعه ما شاهد کودکانی شلخته و آواره نخواهد بود و به جای آن با انسان‌هایی صاحب فرهنگ شهرنشینی و آگاه روبه‌رو می‌شویم. بهترین راه برای بهبود اوضاع فراهم کردن امکان دسترسی به آموزش برای کودکانی است که ناگزیر به اقامت هستند. « وجود بچه‌های خیابانی با اقامت غیرقانونی، شمشیری دولبه است. در حال حاضر هیچ قدرت مشخصی برای بیرون کردن این کودکان وجود ندارد. از طرف دیگر هیچ برنامه مشخصی هم برای ساماندهی این کودکان تدوین نشده است.

ورودشان به بهزیستی ممکن نیست چرا که بهزیستی نمی‌تواند کسانی را که کارت اقامت دائم ندارند تحت پوشش قرار دهد. پس چاره، جلوگیری از ورود این بچه‌ها به حوزه‌های آسیب ساز اجتماعی است و این‌که بتوانیم آسیب‌هایی را که این بچه‌ها با آن مواجه هستند، تعدیل یا کم کنیم. چرا که کمی دور از انصاف به نظر می‌رسد بخواهیم بچه‌هایی را که زیر سن قانونی هستند از کشور بیرون کنیم در حالی که به لحاظ جسمی، روحی و روانی بسیار آسیب‌پذیر هستند. نمی‌توانیم همین‌طور لب مرز رهایشان کنیم.»

بهزیستی با کودکان آسیب دیده چه می‌کند؟

سرپرست یکی از مراکز اورژانس اجتماعی در گفت‌و‌گو با آرمان از بهتر شدن روند حمایت از کودکان در این سازمان می‌گوید. این‌که دادگاه‌ها هم در سال‌های اخیر با این مسائل بیشتر آشنا شده‌اند و بیشتر حمایت می‌کنند. در صورتی که رفتار والدین با کودکان تنها «مسامحه و غفلت» نباشد و با مشاوره اوضاع بهتر نشود، کودک تحت حمایت بهزیستی قرار می‌گیرد. مثلا اگر پدر و مادر بیمار روانی باشند یا دچار اعتیاد باشند و کودک در معرض آسیب‌هایی چون آزار جنسی و یا خرید و مصرف مواد مخدر قرار داشته باشد، در این موارد بهزیستی سرپرستی کودک را به عهده می‌گیرد و کودک به مراکز شبه خانواده بهزیستی سپرده می‌شود که در مورد سرپرستی کودک و بازگرداندن آن به والدین، روش‌های سختگیرانه‌ای را در پیش می‌گیرند.

خانواده از بهزیستی بهتر است

این فعال حوزه آسیب‌های اجتماعی همچنین از تفاوت کودکانی که برای کمک به معاش خانواده مشغول به کارند با کودکان بی‌سرپرست آواره در شهر می‌گوید. «بچه‌ای که در خیابان کار می‌کند و دارای خانواده و سرپناه است با بچه‌ای که بی‌سرپرست در خیابان گدایی می‌کند تفاوت دارد. کودکان بی‌سرپرست متکدی در کشور هند زیادند. دولت هند برای این کودکان سرپناه‌هایی ایجاد کرده که از امکانات بهداشتی و غذا و جای خواب بهره‌مند شوند. ولی در ایران چون شمار این کودکان آنقدر‌ها زیاد نیست چنین اتفاقی نیفتاد. هرچند مرکزی در خیام فعالیت می‌کند که به بچه‌ها آموزش‌های سرپایی و امکانات بهداشتی می‌دهد. بچه‌هایی که مثلا یک روز درآمدی نداشته‌اند و نگرانند که به خانه بازگردند هم شب را در این مرکز اقامت می‌کنند.»

وی همچنین ایجاد شرایط مناسب و ماندن کودک در خانواده را از اقامت کودک در مراکز بهزیستی بهتر می‌داند. چرا که بچه‌ای که به خاطر اعتیاد والدین به مرکز آورده شده در کنار بچه‌ای که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته و مواد مخدر مصرف کرده اصلا شرایط مناسبی نیست. از این جهت است که اگر کودک در خانواده باشد و خانواده از طریق مددکاری و مراقبت‌های بهزیستی بهبود یابد برایش مناسب‌تر است و کاچی خانواده به نظر می‌رسد بهتر از بی‌سرپرستی باشد.

امکانات بهزیستی محدود است

هر قدر که تعداد مراجعین به بهزیستی بیشتر شود، خدمات رسانی به آن‌ها نیز سخت‌تر می‌شود. «از طرف دیگر هم بخش خصوصی در بهزیستی است که به علت مدیریت سلیقه‌ای این بخش‌هاست. چون در این موارد بهزیستی تنها نظارت می‌کند و مراکز خصوصی بنا بر دیدگاه خیرین اداره می‌شوند. در همین مرکز، فقط همین امروز سه مراجعه داشتیم. شمار مراجعین در کل بالاست و ظرفیت بهزیستی محدود. ارتباطات غلط ناشی از فرهنگ پایین برخی خانواده‌ها، نوزادان سرراهی، کودکان آسیب‌دیده... بهزیستی در مقابل حجم مراجعین با کمبود مرکز و نیروی تخصصی مواجه است.» وی همچنین در پاسخ به این سوال که بهزیستی با کودکان آواره متکدی در شهر و والدینی که از بچه‌های خود سوءاستفاده می‌کنند چه می‌کند، می‌گوید: «بعضی از آنها باند هستند.

ما در همین منطقه خودمان یک خانواده‌ بزرگی را می‌شناسیم که کارشان همین است. بهزیستی برای اینها نمی‌تواند کاری بکند. بچه را که می‌آوریم خانواده می‌آید به دنبالش و بچه هم دوست دارد گدایی کند. آنها سبک زندگی‌شان این‌ طور است و اساسا به دنبال نوعی زیستن نابهنجارند. بهزیستی فقط به کسانی می‌تواند کمک کند که خودشان طالب کمک باشند و از سر غفلت و ناآگاهی دچار مشکل شده باشند.» به نظر می‌رسد راه حل بلند مدت رهایی از این وضع و بهبود شرایط جامعه از بین بردن علت‌های بروز این ناهنجاری‌ها باشد. تربیت انسان‌هایی آگاه که وظیفه‌اش به عهده آموزش و پرورش و رسانه‌هاست، خانواده‌هایی سالم را به وجود می‌آورد. از یک خانواده سالم، دختری فرار نمی‌کند که بعد مورد سوءاستفاده قرار بگیرد و علاوه بر تصویب قانون‌های حمایتی از کودکان و ایجاد شرایط رشد مناسب برای آن‌ها، باید به دنبال راه‌حلی برای کاهش حجم کودکان بی‌سرپرست و بد‌سرپرست باشیم. داشتن نگاه پیشگیرانه در کنار نگاه درمانگر، شاید بتواند از حجم معضلات اجتماعی بکاهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha