یکشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۴
کد خبر: 70700
سلامت نیوز : ضعف مهارت‌های ارتباطی از عمده‌ترین موضوعاتی است که باعث آشفتگی در زندگی زناشویی می‌شود. ناگفته نماند که ضعف مهارت‌های ارتباطی موضوعی است که عمومیت دارد و کم‌وبیش در همه روابط افراد تجلی می‌یابد، ضمنا این ضعف ریشه در یادگیری‌های قبلی فرد دارد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق ؛ روانشناسان و محققان عمده‌ترین این ضعف‌ها را در اشکال زیر شناخته‌اند: قطع کلام، مبادله رفتار منفی، گوش نکردن، خیانت، برچسب‌زدن، فقدان پذیرش عاطفی، ذهن‌خوانی، بله- اما، عقاید و استانداردهای نامعمول، انتظارات بیان نشده، سینک آشپزخانه، شکایات متقابل ، توجه انتخابی، اهداف متفاوت در زندگی، مرزها و دوری و نزدیکی. در زیر به شرح مختصری در مورد ضعف‌ها اشاره می‌شود:

قطع کلام: در روابط زوج آشفته ، قطع کلام وقتی رخ ‌می‌دهد که هر یک یا هر دو مجالی برای حرف زدن به دیگری نمی‌دهند. این ضعف منتهی به سکوت و خشم یکی یا هر دو زوج می‌شود.

مبادله رفتار منفی: رفتارها و اقدامات تلافی‌جویانه که تبادل یا مبادله رفتارهای منفی نامیده می‌شود در روابط زناشویی بسیار شایع است. زوج‌هایی که از زندگی خود راضی نیستند درصدد انتقام از یکدیگر و تلافی متقابل برمی‌آیند و تا آنجا پیش می‌روند که چرخه‌ای از رفتارهای منفی تشکیل می‌شود.

گوش نکردن: گوش ندادن عملا موقعیتی است که در آن زن و شوهر درگیر تعاملی می‌شوند که هر دو فقط گوینده هستند. هیچ یک به دیگری گوش نمی‌دهد و هرکدام فقط حرف خود را می‌زند.

برچسب‌زدن: زوج‌ها در موقعیت‌های دشوار دچار مشکلاتی مثل برچسب‌زدن به یکدیگر، فحاشی و در ادامه دورشدن از یکدیگر می‌شوند. غالبا ضعف کنترل خشم و رفتارهایی که گاهی جبران‌ناپذیر است در چنین موقعیت‌هایی رخ می‌دهد. جدا از خشمی که اینگونه برون‌ریزی می‌شود، گاه خشم درون‌ریزی شده به شکل الگوهای گوشه‌گیری، پس کشیدن و سکوت توام با خشم شدید بروز می‌یابد.

فقدان پذیرش عاطفی: در فقدان پذیرش عاطفی نیز یکی از طرفین یا هر دو قادر به همدلی با شریک زندگی خود نیستند. به‌ویژه زمانی که یکی از آنها عواطف منفی را تجربه می‌کند. برای مثال اگر یکی از آنها در موقعیتی آزرده شود، طرف مقابل هم بدون همدلی با وی از اینکه دچار آزردگی شده، متعجب می‌شود و قادر نیست موضوع را از دید طرف مقابل بنگرد.

ذهن‌خوانی: ذهن‌خوانی مانع از ایجاد تفاهم می‌شود، وقتی گفته می‌شود زوج در تفاهم با یکدیگر قرار دارند یعنی به یکدیگر مراجعه می‌کنند و به یکدیگر گوش می‌دهند. زن و شوهری که به جای مراجعه به آرای یکدیگر، مبادرت به ذهن‌خوانی طرف مقابل می‌کنند، در واقع به جای فهم هم ، ذهنیت خود را به جای ذهن دیگری می‌گذارند و کمتر به یکدیگر گوش می‌دهند، شاید به این دلیل که می‌پندارند گوش دادن به معنای تسلیم خواسته دیگری شدن است.

بله-اما: در بسیاری از موارد ، همسر ظاهرا نشان می‌دهد که حق به جانب طرف مقابلش است ولی همچنان به عمل و روش خود ادامه می‌دهد. این پدیده را روانشناسان مشکل بله-اما می‌گویند. در چنین شرایطی طرف مقابل دچار سرخوردگی و خشم می‌شود.

عقاید و استانداردهای غیر معمول: عقاید و استانداردهای زوج درباره موضوعاتی مثل قدرت و کنترل پول و مایملک و مرزهای خانواده نیز از ضعف‌های ارتباطی در روابط زوج محسوب می‌شود. در خانواده‌هایی که مرد یا زن قلمرو خانواده را تبدیل به میدان جنگی می‌کنند که فقط باید یک برنده وجود داشته باشد و تمام تلاش خود را صرف این می‌کنند تا قدرتشان را حفظ کنند. این حفاظت یک‌جانبه از آن موضوعات کشمکش‌های زناشویی است.

انتظارات بیان نشده: انتظارات بیان نشده و گاه برآورده نشدنی از عوامل تولید احساسات ناکامی و خشم در زوج‌هاست. برای مثال بسیار شایع است که یکی از طرفین دعوا یا هر دو اظهار کنند، که طرف مقابل خودش باید بداند نظر من چیست یا چه می‌خواهم نه اینکه من به او بگویم و...

سینک آشپزخانه: ضعف ارتباطی دیگری در روابط زناشویی، به طرح موضوعات می‌پردازد. زمانی که یکی یا هر دو شروع به بیان مشکلات می‌کنند و طرف مقابل به‌گونه‌ای دفاعی مشکل دیگری را طرح می‌کند و در ادامه مشکلات بیشتری از جانب یک یا هر دو بیان می‌شود. این مشکل مانند زمانی است که تمام ظروف نشسته سرازیر سینک آشپزخانه می‌شود. به‌عبارتی سینک آشپزخانه به معنای سرازیر شدن مشکلات و طرح مسایل به جای طرح یک مشکل و مساله است. این پدیده در جلسات درمان نیز رخ می‌دهد، به‌طوری‌که زوج با طرح موضوعات مختلف در جلسات درمانی در بیان مشکلات از یکدیگر سبقت می‌گیرند و غالبا کنترل جلسه را از درمانگر سلب می‌کنند.

شکایات متقابل: یکی دیگر از مشکلات، شکایات متقابل یا تبدیل شدن یکی یا هر دو به شاکیان همیشگی است. در این وضعیت همسران مدام به گله‌ و شكایت کردن مبادرت می‌ورزند.

توجه انتخابی: توجه انتخابی از عوامل دیگر آشفتگی زوجی است. وقتی که زوج به جنبه‌های منفی خشم‌برانگیز یکدیگر توجه می‌کنند در واقع به یک نوع سونگری دچار می‌شوند و اصطلاحا دچار مشکل انتخابی می‌شوند.

اهداف متفاوت در زندگی: داشتن اهداف متفاوت در زندگی از مصادیق ضعف ارتباط زناشویی است. وجود اهداف متفاوت ، زندگی را به مسابقه «طناب‌کشی» تبدیل می‌کند که در آن هر یک با تمام تلاش سعی دارند دیگری را به سوی خود بکشاند، در چنین حالتی انرژی زیادی صرف کشیدن یکی به سوی دیگر و ممانعت دیگری برای رفتن به آن سو صرف می‌شود.

مرزها: موضوع مرزها در خانواده ، مرز زن و شوهری، مرز والدین-فرزندی، مرزهای خانواده با خانواده شوهر یا زن، می‌تواند از دیگر موضوعات آشفتگی در زندگی مشترک باشد. از انواع آشفتگی مرزها، می‌توان به اغتشاش مرزها، تمایز زیاد یا جدا افتادگی مرزها اشاره داشت. مداخله اعضای یک خانواده در امور هم یا بیگانگی در روابط افراد خانواده از مصادیق بارز این آشفتگی‌هاست.

دوری و نزدیکی: در دعواهای زناشویی بسیار شنیده می‌شود که زن و شوهر در خصوص دوری‌جویی طرف مقابل از خودشان یا برعکس چسبندگی یکی از طرفین به خود شاکی هستند. غالبا مردان از الگوهای چسبندگی در روابط همسرانشان شکوه می‌کنند و در مقابل زنان از الگوهای ارتباطی دوری‌گزینی و تفردجویی شوهرانشان شکایت دارند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha