سه‌شنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۴
کد خبر: 70905
سلامت نیوز : خوشبختانه امروزه با گسترش علم پزشکی بسیاری از زوج هایی که دچار ناباروری و نگران نداشتن فرزند هستند، می توانند بر این مسئله غلبه کنند و از نعمت شیرین داشتن فرزند بهره مند شوند. البته با وجود پیشرفت علم پزشکی و به کارگیری راه حل های مختلف باز هم در مواردی مشیت الهی و تقدیر حکیمانه خداوند بر آن قرار می گیرد که برخی از زوج ها نتوانند، نقش پدری و مادری را در زندگی خود تجربه کنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خراسان ؛ روی سخن با زوج هایی است که پس از پیمودن همه مسیرهای پزشکی و قانونی حل این مسئله، مانند فرزندخواندگی، دریافته اند که نمی توانند فرزندی داشته باشند. بر این اساس نظر یک روانشناس را درباره نحوه رویارویی مناسب با این موضوع جویا شده ایم و آن را با شما در میان می گذاریم.

تصور یک راه برای همه

«ثمانه شیخ نظامی»، دانشجوی دکترای روانشناسی بالینی می گوید: به طور عمومی افراد در جامعه همواره روندی یکسان و عمومی را برای فرآیند زندگی در نظر می گیرند؛ برای مثال روند عمومی در نظر آن ها این گونه است که افراد به سنین معینی که برسند، شروع به تحصیل می کنند بعد شاغل می شوند، سپس ازدواج می کنند و مدتی بعد از ازدواج صاحب فرزند می شوند و بعد بچه هایشان را بزرگ می کنند و درصدد ازدواج و اشتغال آن ها برمی آیند و این روند قطعی را برای همگان در نظر می گیرند.

در این میان افرادی هستند که به خاطر پاره ای مسائل (که شاید در بعضی موارد حتی نتوان نام مشکل را روی آن ها گذاشت)؛ مانند مسائل خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی یا هر مسئله دیگری شرایطشان به گونه ای باشد که نتوانند همه مراحل این فرآیند و روند عمومی را مانند دیگران طی کنند.

نکته قابل توجه این است که این نگاه و نوع نگرش، فرد را نیز به این باور می رساند که باید تمام مراحل این روند را طی کند وگرنه احساس می کند که در جایی از زندگی متوقف مانده است. این کارشناس ادامه داد: کسی که دارای این نگاه است، همیشه پشت یک بن بست متوقف می ماند و همیشه احساس خلأ، آسیب و از دست دادن فرصت ها و رشدها او را آزار می دهد.

ایستادن بر نقطه پایان را نپذیرید

این مشاور افزود: تا وقتی نگاه و نگرش این افراد تغییر نکند، یعنی تا زمانی که به این باور نرسند که این نقطه ای که در آن ایستاده ایم، نقطه پایان نیست، نمی توانند از آن عبور کنند.راه مؤثر این است که فرد بپذیرد که بدون مادر یا پدرشدن هم می تواند انسانی مفید باشد و از همه مهم تر این که همه چیز به این امر ختم نمی شود و تنها مسیر زندگی، تجربه پدری و مادری نیست.

این مشکل نیست، تفاوت کیفیت زندگی ماست

شیخ نظامی به زوج های نابارور توصیه کرد: باید به خود بگویند با نازایی از دایره خلقت خداوند خارج نشده ام و کارکردها و انتظاراتی از من وجود دارد که باید به آن ها بپردازم. درواقع باید با واقعیت و حقیقت ماجرا همان گونه که هست روبه رو شوند.این روان شناس بالینی معتقد است: این مسئله، مشکل نیست بلکه تفاوت کیفیت زندگی یک فرد با دیگران است. این تفاوت حتی درباره کسانی که از هوش و موقعیت بالاتری برخوردارند نیز مطرح است.

مرحله رویارویی

این روانشناس ۲ مرحله را برای رویارویی مناسب با این موضوع بیان کرد: مرحله اول) فرد به طور کامل بیندیشد که نداشتن بچه، چه پیامدهایی برای او دارد؛ برای مثال نمی تواند تجربه بارداری و زایمان را داشته باشد یا لذت شیردادن به بچه، بازی کردن با او و... را حس کند. متأسفانه بیشتر افراد در همین مرحله اول متوقف می مانند در حالی که تا این مرحله را طی نکنند نمی توانند در برابر دیگران و حرف ها و مقایسه هایشان موضع مناسبی بگیرند. مرحله دوم ) برای بهره مند شدن از شرایط روانی آرام و لذت بخش یادتان باشد شما دارای قابلیت های دیگری هستید که با اتکا به آنان می توانید به راحتی این خلأ را پر کنید. انسان ها بسیار خلاق هستند و منبع عظیمی از استعدادند که برای یافتن این قابلیت ها نیاز به صرف انرژی زیادی نیست. همچنین بپذیرید که قرار نیست همه انسان ها در موهبت زندگی از یک مسیر کمال عبور کنند.

بدون داشتن فرزند باز هم مادر هستید!

وی ادامه داد: نکته مهمی که یک خانم نازا باید دریابد این است که برای بچه دار شدن دو نوع استعداد و قابلیت وجود دارد یک "بعد فیزیولوژیکی" است که احتمالاً فرد از آن محروم است و بعد دیگر "قابلیت عاطفی" است که اتفاقا چون این بعد در وجود اوست احساس رنج و ناآرامی دارد، اگر این قابلیت ها را نداشت که احساس ناراحتی نمی کرد، همچنان که در جامعه افرادی را داریم که از بعد فیزیولوژیک می توانند بچه دار شوند ولی چون قابلیت عاطفی اش را ندارند، تمایلی به فرزندآوری ندارند.

حال فرد باید به این نیازها و استعدادهای عاطفی مادرانه اش پاسخ دهد که همان طور که مطرح شد، راه های بسیار مختلفی برای آن وجود دارد که نمونه های آن را هم در جامعه داریم مثل کسانی که در مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست فعالیت و به نوعی برای این کودکان مادری می کنند. چنین فردی پذیرفته است که تنها یک بعد را از دست داده و نه همه ابعاد را. جالب است بدانید آن چه افراد را رنج می دهد نبود یک بعد نیست بلکه وجود ابعاد و قابلیت هایی است که بدون پاسخ مانده اند!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha