پنجشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۰

همیشه داشتن هوش زیاد دلیل بر داشتن زندگی موفق نیست،اگر عرصه برای پرورش این هوش مساعد نباشد فرد دچار مشكل خواهدشد.

بچه‌ها به‌زور تیزهوش نمی‌شوند
سلامت نیوز : تب مدارس تیزهوشان و اصرار والدین برای این ‌كه فرزندشان وارد این مدارس شود این روزها فراگیر شده است و والدین بچه‌ها را از دوران دبستان مدام در كلاس‌های فوق برنامه ثبت‌نام می‌كنند تا در امتحان ورودی این مدارس قبول شوند، ولی دكتر میترا حكیم شوشتری، فوق‌تخصص روانپزشكی كودك و نوجوان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران به جام‌جم می‌گوید: این كار جوانب منفی دارد و كودك را خسته می‌كند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم ؛ در نهایت هم اگر بچه وارد این مدارس نشود، هم والدین و هم كودك سرخورده می‌شوند و اگر هم وارد شود و هوش و توان لازم را نداشته باشد، ممكن است در رقابت با بچه‌های دیگر عقب بماند و ببیند برای این محیط ساخته نشده و در میان آنها نتواند خود را نشان دهد كه این هم باعث كاهش اعتماد به نفس و ناكامی او خواهد شد.خیلی از پدر و مادرها با دیدن كوچك‌ترین استعداد كودكشان به این نتیجه می‌رسند كه او نابغه است ولی آیا این تصورات حقیقت دارد؟

توانایی‌های مرتبط با هوش

شاید بهتر باشد قبل از هر چیز نشانه‌های اولیه باهوش بودن كودك را بشناسیم. دكتر حكیم‌شوشتری در این باره توضیح می‌دهد: شاخص‌های رشدی كه با هوش و تكامل ارتباط دارند، عبارتند از: شاخص حركتی كه شامل نشستن، چهار دست و پا رفتن،‌ ایستادن و راه رفتن است و شاخص كلامی كه خیلی مهم‌تر از حركتی است و ارتباط بیشتری با هوش دارد مانند این‌كه كودك حداقل تا یك سالگی بتواند چند كلمه بگوید و تا یك و نیم سالگی جمله‌های دو كلمه‌ای ساده مثل «آب بده» و «بابا آمد» بسازد. هر چه كودك این توانمندی را سریع‌تر به دست آورد، نشان می‌دهد رشد هوشی او بیشتر و سریع‌تر است.

این فوق‌ تخصص روانپزشكی كودك و نوجوان می‌افزاید: توانایی‌های شناختی دیگر كودكان نیز با هوش ارتباط دارد. مثلا بچه‌ها حول و حوش چهار سالگی متوجه كمیت اعداد می‌شوند و اگر كودكی در سن كمتر متوجه مفهوم عدد شود، یعنی تفاوت یك اسباب‌بازی با سه اسباب‌بازی را بفهمد، هوش خوبی دارد.

ممكن‌است بچه‌ها در این سنین بتوانند تا 20 بشمارند ولی مفهومی از آن درك نمی‌كنند و مثل شعر خواندن فقط آن اعداد را حفظ كرده‌اند و اگر از آنها بپرسید تفاوت سه با چهار چیست، نمی‌دانند. اگر از كودك خردسالی بپرسید یكی كمتر از سه چقدر می‌شود و او جواب را بداند یا با انگشت‌هایش نشان دهد، یعنی درك مفهوم ریاضی بالاتر و رشد هوشی بهتری دارد.

نقش پدر مادرها چیست؟

وظیفه هر پدر و مادری است كه محیطی غنی و آرام برای كودكانشان مخصوصا كودكان زیر پنج سال فراهم كنند كه در آن محرك‌هایی برای تحریك حس كنجكاوی و جستجوگری كودك وجود داشته باشد.

دكتر حكیم‌شوشتری با اشاره به این مطلب، ادامه می‌دهد: باید توجه عاطفی كافی به كودك داشت و گاهی وارد بازی او شد. این كار كمك می‌كند سهم محیط در رشد هوشی او بیشتر شود. البته باید توجه داشت كه بخشی از هوش وراثتی است و در مورد آن كاری نمی‌توان انجام داد و والدین می‌توانند فقط در تامین محیط مناسب برای رشد هوش تاثیرگذار باشند. البته والدینی كه حمایت افراطی از كودك انجام می‌دهند، امكان آموزش از طریق آزمون و خطا را از او می‌گیرند. چنین رفتاری علاوه بر این‌كه كودكان را وابسته بار می‌آورد،‌ این نگرش را در آنان ایجاد می‌كند كه اشتباه كردن ترسناك است.

وی تاكید می‌كند: كودكانی كه در مراكز نگهداری از كودكان زندگی می‌كنند و اغلب از وجود مراقبان ثابت كه با آنان تعامل داشته باشند، بی‌بهره هستند، رشد هوشی كمتر و معمولا در امور تحصیلی پیشرفت كمتری در مقایسه با همسالان خود دارند.

آموزش از سن كم ممنوع

روانپزشكان، آموزش خاصی را برای بچه‌های خردسال توصیه نمی‌كنند و می‌گویند آموزش آنها باید فقط در قالب بازی باشد.دكتر شوشتری هم توصیه می‌كند: وقتی كودك شما نقاشی می‌كشد به او بگویید: «چه ابر قشنگ آبی‌ای كشیدی! حالا نگاه كن تو اتاق چی آبیه؟» این روش بهتر از این است كه بخواهیم رنگ‌ها را جلوی كودك بگذاریم و تك‌تك به او یاد بدهیم. در حقیقت در این روش شما هنگامی به كودك آموزش داده‌اید كه آمادگی دارد؛ بنابراین بیشتر تاثیر دارد و بهتر یاد می‌گیرد.

این استاد دانشگاه می‌افزاید: نباید كودك را وادار كنیم طبق خواسته ما به آموزشی تن دهد كه خود به آن علاقه‌مند نیست. كار كودك بازی است و ابزار آموزش كودك در سنین پایین نیز بازی است، مثلا در بازی‌های كلامی می‌توان گنجینه لغات كودك را افزایش داد. مثلا برخی بچه‌ها كه از سنین پایین آموزش زبان، برخلاف میل آنها برایشان شروع می‌شود، گاهی از آموزش دلزده می‌شوند.

هوش را با حافظه اشتباه نگیرید

دكتر شوشتری به نكته بسیار مهمی اشاره می‌كند: گاهی هوش با حافظه اشتباه گرفته می‌شود و والدین فكر می‌كنند، چون فرزندشان خیلی چیزها را خوب حفظ می‌كند و به خاطر می‌سپارد، هوش بالایی دارد در صورتی كه ممكن‌است فقط حافظه خوبی داشته باشد و هوش او معمولی باشد. منحنی هوش به شكل زنگوله است و بیشتر افراد در حد وسط آن قرار می‌گیرند و سطح هوش افراد كمی بالاتر از حد معمول است كه جزء نخبگان یا نوابغ هستند.

مدرسه تیزهوشان خوب است؟

آموزش‌های مدرسه، دانسته‌های كودك را افزایش می‌دهد؛ ولی نقش چندانی در پرورش نبوغ و خلاقیت آنها ندارد. مدارسی كه به كودكان فرصت حل مساله از راه‌های جدید می‌دهند، در پرورش قوای فكری آنها سهیم هستند. این استاد دانشگاه می‌گوید: مثلا دادن فرصت دو هفته‌ای برای حل یك تمرین ریاضی و یافتن راه‌حل‌های جدید و متنوع برای آن، خیلی بهتر از آن است كه مدام كلاس‌های فوق‌برنامه برگزار و از دانش‌آموزان خواسته شود تا با تمرین بیشتر، آنچه در كتاب است، حفظ كنند.

وی معتقد است: اگر قرار باشد آموزش‌های كلیشه‌ای و با استانداردی اجباری به بچه‌ها داده شود، حتی این مدارس هم نقشی در پرورش هوش آنها نخواهند داشت. این سیستم‌ها بچه‌ها را به جای خلاق كردن به این راه هدایت می‌كند كه چه كنند تا نمره بالاتری بگیرند یا حتما در كنكور قبول شوند.

افراد باهوش خوشبخت‌ترند؟

همیشه داشتن هوش زیاد دلیل بر داشتن زندگی موفق و بهتر نیست، چون اگر عرصه برای پرورش این هوش مساعد نباشد و فرد با شرایط منطبق نشود، دچار مشكل خواهدشد.

دكتر حكیم‌شوشتری می‌گوید: اگر بچه شش ساله‌ای كه دانسته‌ها و معلوماتش در حد دانش‌آموزان كلاس سوم، چهارمی است مجبور شود به كلاس اول برود، دلزده و از محیط خسته و كلافه می‌شود و شروع به بدرفتاری می‌كند. داشتن انتظار غیرواقع‌بینانه از كودك، آفت بزرگی است. نتیجه این انتظارها چیزی جز خستگی و عذاب كودك و ناكامی والدین نیست. خوب است فرزندمان را همان‌گونه كه هست بپذیریم و به یاد داشته باشیم كه «كودكان ما آنچه كه می‌خواهیم نمی‌شوند، آنچه كه ما هستیم می‌شوند.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha