به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ؛ با این حال بیشتر حوادثی كه هر یك به نوعی حقوق بیماران را در برخورداری از مراقبتهای درمانی نقض میكنند، گزارش نمیشود اما گستردگی چنین معضلاتی در مخاصمات مسلحانه و دیگر شرایط خشونتآمیز در جهان هشداردهنده است.»به گفته وی اطلاعات كمیته بینالمللی صلیبسرخ در رابطه با سال 2012 حاكی از آن است كه میزان بالایی از حوادث خشونت آمیز- بیش از 80 درصد از تمامی 900 مورد ثبت شده بر كاركنان بومی مراقبتهای درمانی اثر گذاشتهاند و از میان كسانی كه در بحبوحه چنین حوادثی گرفتار شدهاند، 25 درصد كشته یا مجروح شدهاند.
در برخی موارد، هدف انفجارهای ثانویه كسانی بودهاند كه به قربانیان انفجار اولیه كمك میكردهاند. ماردینی از ایجاد ممنوعیت برای دسترسی امدادگران و كاركنان مراقبتهای درمانی به مناطق درگیر مخاصمات انتقاد كرده و میگوید: «بیحرمتی نسبت به جایگاه بیطرف تاسیسات، وسایط حمل و نقل و كاركنان مراقبتهای درمانی بیش از اندازه رایج شده است.»گزارش های ماردینی حاصل مشاهدات وی در 16 كشور جهان طی سال های 2008 تا 2010 میلادی است و وی در گفت و گو با «اعتماد» ضمن تاكید بر اصل مهم صلیب سرخ ؛بیطرفی و بیغرضی ، وضعیت امروز منطقه تحت مسوولیت خود را تشریح میكند.
طی سه سال گذشته شاهد تحركاتی در منطقه و كشورهایی همچون مصر و یمن و بحرین و تونس بودیم كه احتمالا در پی این تحركات، اهالی این مناطق هم دچار آسیبهایی شدهاند. آیا آمار و گزارشی از جمعیتی كه تحت آسیبهای ناشی از این مخاصمات قرار گرفتند و آواره و پناهنده شدند در اختیار دارید؟
من آمار دقیقی ندارم اما در تمام كشورهایی كه نام بردید حضور فعال داریم كه میتوانم از سوریه مثال بزنم كه در ابتدا، درگیریهای سادهیی اتفاق افتاد اما امروز این درگیریها شدت گرفته و گسترده شده. ما با جمعیت هلال احمر سوریه در تماس و همكاری نزدیك هستیم و هم با دولت سوریه و هم با گروههای مسلح مذاكرات دایمی داریم كه این اقدام به این دلیل است كه بتوانیم حمایتها و كمكهای غذایی و دارویی و درمانی را به مردم آسیب دیده سوریه برسانیم.
امروز در برخی كشورها از جمله فلسطین شاهد هستیم كه دولت متخاصم در مواردی، مانع از رساندن مواد غذایی و دارو به مردم آسیب دیده شده در حالی كه این مردم، غیرنظامی و نیازمند كمك هستند. آیا صلیب سرخ میتواند در چنین مواردی دولتها را راضی كند كه حداقلهای زنده ماندن برای جمعیت غیر نظامی ارسال شود؟
بخش مهمی از اقدامات كمیته بینالمللی صلیب سرخ همین است كه ما همواره با تمام طرفین درگیری مذاكره میكنیم. 45 سال است كه در فلسطین حضور فعال داریم و در طول این سالها با (رژیم اشغالگر) اسراییل و گروههای فلسطینی از جمله فتح یا حماس مذاكرات دایمی داشتیم و هدف نهایی ما این است كه به نیازمندترینها كمك برسانیم. در ادامه همین مذاكرات بوده كه توانستیم از زندانهای (رژیم اشغالگر) اسراییل بازدید داشته باشیم و برای خانواده زندانیان فلسطینی ترتیب ملاقاتهای خانوادگی بدهیم و همچنین، با دادن مواد و مصالح ساختمانی در بازسازی خانههای فلسطینیها كه توسط گروههای (اشغالگر) اسراییلی تخریب میشود كمك كنیم. در درگیریهای اخیر غزه هم كمكهای زیادی به مردم غزه داشتیم.
اما به نظر میرسد كه دولتها میتوانند در هر زمان كه تمایل داشته باشند نسبت به عملكرد صلیب سرخ یا پیشنهادهایش و حتی نتیجه مذاكرات، بیتوجه باشند. به عنوان نمونه طی جنگ ایران و عراق، در عراق اردوگاههایی برای اسرای ایرانی ایجاد شده بود و بسیاری از این اردوگاهها به اردوگاه مفقودین معروف بود كه همان زمان از چشم صلیب سرخ پنهان نگه داشته شد و امروز تعداد زیادی از اسرای ایرانی را به اسم آزادگان مفقود میشناسیم زیرا دولت وقت عراق به صلیب سرخ هیچ اطلاعی درباره این اردوگاهها و اسرا نداد و این اسرا تحت بدترین شكنجهها قرار داشتند. آیا تایید میكنید كه صلیب سرخ فقط میتواند نقش مشورتی در یك چارچوب حفاظت شده داشته و دولتها میتوانند حضور صلیب سرخ را هم نادیده بگیرند؟
شما دقیقا چالش بزرگ صلیب سرخ را مورد اشاره قرار دادید. اعضای این سازمان معتقدند كه در حال انجام فعالیتهای بشردوستانه هستند. برای انجام كار بشر دوستانه هم فقط یك راه وجود دارد و آن، متقاعد كردن مقامات كشورها برای ایجاد دسترسی به نیازمندان است كه متاسفانه این بزرگترین چالش صلیب سرخ است زیرا گاهی هم این دسترسی ممكن نیست و ما نمیتوانیم دسترسی پیدا كنیم اما تضمین میدهم كه صلیب سرخ همیشه سعی میكند كه این دسترسی را ایجاد كند كه این كار هم از طریق مذاكره با مقامات و دولتها انجام میشود. درباره مثال شما درباره اسرای مفقود ایرانی، صلیب سرخ در آن زمان تلاش فراوانی برای ملاقات با اسرای ایرانی داشت اما متاسفانه رفتار دولت وقت عراق با اسرای ایرانی یك واقعیت غیرقابل انكار است.
وقتی در سودان یا رواندا جنگ قبیلهیی اتفاق افتاد، حتی اگر صلیب سرخ قصد میانجیگری هم داشت طرفین درگیری چنان خشونت آمیز رفتار میكردند كه صلیب سرخ در این رفتارها جایی نداشت. نمونه خاورمیانه هم در افغانستان و در زمان حضور طالبان اتفاق افتاد كه امروز در فیلمهای مستند میبینیم كه طالبان بنا به تاسی از احكام غلط و خشونتآمیزی كه داشتند، حتی امدادگران را كشتند زیرا آنها خارجی و غیرافغان بودند. دولتها واقعا چه اهمیتی برای حضور صلیب سرخ قائل هستند؟
در سال 2003 یكی از همكاران ما در افغانستان كشته شد. نمونه دیگری كه مثال میزنم ربوده شدن 7 امدادگر هلال احمر ایران در لیبی است. ما در بسیاری موارد در مناطق بحرانزده و درگیر مخاصمات مسلحانه با این مساله مواجه هستیم كه بمانیم یا برویم كه در بعضی شرایط مجبور به ترك منطقه میشویم اما در نهایت باید تمام مقامات و گروههای مسلح را توجیه كنیم و برایشان توضیح بدهیم كه دلیل حضور ما در منطقه چیست و این را نه فقط در قالب كلمات بلكه باید در عمل هم ثابت كنیم. چنان كه نیروهای طالبان هم به ما گفتند كه مدتهای طولانی نیروهای صلیب سرخ فعال در افغانستان را نه فقط داخل افغانستان بلكه در سایر كشورها هم زیرنظر داشتند و این نیروها در لیست سیاه طالبان بودهاند و زمانی كه برای طالبان محرز شد كه صلیب سرخ فقط نیات بشردوستانه داشته و بیغرض است، اجازه فعالیت صلیب سرخ را در افغانستان صادر كردند.
این جلب اعتماد یكشبه نیست و زمان میبرد و باید با عمل و حرف ثابت كنیم كه واقعا برای مقاصد انساندوستانه كار میكنیم. باید ریسك و خطرهای موجود را بپذیریم در حالی كه هیچ نیروی محافظی برای حفاظت از ما وجود ندارد و شاید تنها محافظ ما همین نشانهای صلیب سرخ و هلال احمر است و هیچ سلاحی هم در دست نداریم. با وجود چنین شرایطی اما باید استقامت كرده و خطر را به جان بخریم و در نهایت با نشان دادن تصویر پایبندی به اصول بیطرفی و بیغرضی و جهانشمولی و اعتقاد به 7 اصل اساسی فعالیتهای بشردوستانه و اثبات قصد كمك میتوانیم پذیرفته شویم و به گروه نیازمند دسترسی داشته باشیم و به تعهد و رسالتمان عمل كنیم.
سال گذشته فیلمی كه از كشتار سربازان سوری توسط مخالفان دولت سوریه از تلویزیونهای سراسر دنیا به نمایش درآمد واقعا اذهان عمومی دنیا را تكان داد. مردم فلسطین هم از سال 1967 درگیر جنگ با رژیم اشغالگر اسراییل هستند. واقعیتهای افغانستان در زمان حضور طالبان هم قابل انكار نیست. آیا در چنین شرایطی واقعا بیطرفی امكانپذیر است؟ مثلا اگر یك سرباز طالبان زخمی میشد، آیا امدادگر صلیب سرخ باید به او هم همانطور كمك میكرد كه به یك افغان غیر نظامی بیگناه كمك میكند؟
تنها راه پذیرفته شدن صلیب سرخ همین است كه بیطرفی را حفظ كنیم و بیطرف بمانیم. هدف ما دسترسی به نیازمندان و كمك به انسانهاست، برای رسیدن به این هدف، باید بیطرفیمان را حفظ كرده و با مذاكره، در حرف و عمل ثابت كنیم كه بیطرف و بیغرضیم و متاسفانه، نشان دادن بیطرفی مشكل اصلی ما است در حالی كه واقعا بیطرف ماندن و بیغرض ماندن برای صلیب سرخ دشوار نیست اما جمعیتهای ملی گاهی نمیتوانند و بیطرفی و بیغرضی برایشان مقدور نیست و به ویژه، بیطرفی بسیار دشوارتر از بیغرض بودن است. جمعیتهای ملی باید بر بیطرف ماندن تلاش كنند و حداقل، بیغرضیشان را حفظ كنند، اما جمعیتهای بینالمللی موظف به رعایت این اصول هستند تا بتوانند به هر طریق ممكن به جمعیت نیازمند دسترسی پیدا كرده و كمك كنند.
اگر ممكن است گزارشی از وضعیت حضور صلیب سرخ در مخاصمات خاورمیانه بدهید.
وضعیت خاورمیانه برای صلیب سرخ بسیار مهم است و شرایط این منطقه، به ویژه بعد از واقعه اخیر سیاسی در خاورمیانه و پس لرزههای آن بسیار قابل توجه است و به همین دلیل 25 درصد از بودجه كمیته بینالمللی صلیب سرخ به خاورمیانه تخصیص یافته و عملیات این منطقه برای صلیب سرخ بسیار مهم است و تخصیص این رقم بودجه هم نشانه اهمیت این منطقه است. اولویت صلیب سرخ در خاورمیانه، سوریه، فلسطین، یمن و عراق است البته كه در سایر كشورها مثل لبنان و اردن و ایران هم حضور داریم و اخیرا هم پس از ناآرامیهای مصر، در این كشور هم مستقر شدهایم و تعهد ما به طور مشخص، حمایت و كمك به قربانیان درگیریها در همكاری با جمعیتهای ملی است و یكی از كارهایی كه ما قادر به انجام آن هستیم و جمعیتهای ملی نمیتوانند انجام دهند بازدید از زندانهاست كه هدف هم، بررسی شرایط نگهداری زندانیان، طرز رفتار با زندانیان و برخورداری از حداقلهای حقوق انسانی است.
از اهداف صلیب سرخ، آموزش جامعه جهت پرهیز و خودداری از تعرض به امدادگران هنگام مخاصمات مسلحانه است. آیا فردی كه درگیر فرهنگ جنگ و خشونت میشود این آموزهها را به یاد خواهد داشت تا تهاجمی به سوی امدادگر نداشته باشد؟
هیچ گاه تضمین صددرصدی وجود ندارد و در شرایط درگیری هزار اتفاق ممكن است. پس از درگیریهای سوریه، صلیب سرخ برای حضور در منطقه ناچار شد تا با تمام مقامات دولت سوریه مذاكره كند. پس از این مذاكرات با مقامات دولت، باید با 20 گروه مسلح مختلف هم وارد مذاكره میشدیم. در واقع، هزار دست در حمص بود كه باید تمام آنها را متقاعد میكردیم كه با ما كاری نداشته باشند زیرا ما فقط در حال انجام كارهای انساندوستانه هستیم اما همین مذاكرات هم دو ماه طول كشید تا تمام این گروههای دولتی و غیردولتی راضی شدند و حضور ما را پذیرفتند با این حال، در زمان حملاتی كه به حمص صورت گرفت اگر چه كشته نداشتیم اما دفاترمان مورد اصابت گلوله قرار گرفت. این واقعیت كار ما است و ما هم ماهیت و طبیعت كارمان را پذیرفتهایم اما آموزشها ناقض واقعیتها نیست و مجبوریم آموزشها را ادامه دهیم. آموزشهای صلیب سرخ برای نظامیان و غیرنظامیان به طور همزمان برگزار میشود و اكنون در سوریه تمام گروهها تحت آموزشهای صلیب سرخ قرار دارند تا با علت حضور و ماهیت كار نیروهای صلیب سرخ آشنا شوند و امدادگران ما با ارائه همین آموزشها میتوانند تا حد امكان از خطرات مصون بمانند. اما واقعیت این است كه نیروهای كمیته بینالمللی صلیب سرخ و جمعیتهای ملی و هر تشكل بشردوستانهیی كه در مخاصمات مسلحانه حاضر میشود باید بپذیرند كه با خطر مواجهند و هیچ گریزی هم از این مخاطرات ندارند.
نظر شما