شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۲:۵۴
کد خبر: 71814
سلامت نیوز : آیا واقعاً شمالی‌ها وجنگل‌نشینان نمی‌دانند كه یكی از مهم‌ترین دلایل سیلاب های خانه براندازشان قطع درختان جنگل است؟ آیا مردمی كه در سمنان و گلستان پشت نماینده خود، تبر برمی‌دارند و به جان قدیمی‌ترین جنگل های جهان می‌افتند خسارات جانی ومالی ناشی از سیلاب گلستان در سال 80 كه 200 نفر را به كام مرگ فرستاد را فراموش كرده‌اند؟ مرگ‌40نفر در سیلاب سال 86 در خاطره هیچ شهروند گلستانی ماندگار نشده است؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛  در سال های گذشته، ایران، بدترین دوره های تاریخ را در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی سپری كرده است. دست و پنجه نرم كردن مردم 22 استان كشور با ریزگردهای عربی ، خشك شدن زاینده رود و گاوخونی، تجربه بدترین روزهای آلوده پایتخت در 200سال گذشته و مرگ سالانه 5هزار نفر در تهران بر اثر آلودگی هوا، خشك شدن دریاچه ارومیه و شروع سونامی نمكی و... همه و همه در زمان تصدی دولت های نهم و دهم به وقوع پیوست. حالا رئیس همین دولت ها علاقه دارد تا منابع طبیعی پر اهمیت ایران را هم به تیشه ساخت و ساز بسپارد تا همین «امید» اندك برای نجات محیط زیست كشور هم به دست ناكارآمدی دولتمردان «ناامید» شود.

چگونه‌ گیرهای بزرگ محیط زیست بر طرف می شود؟

محیط زیست ایران در سال های گذشته زخم‌های فراوانی برداشته و بسیاری از جمله «کمال الدین پیر موذن» عضو فراكسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی اعتقاد دارد كه دولت هرگز نتوانست بحران‌هایی چون آلودگی‌ها، ریزگردها و خشك شدن دریاچه ارومیه را مدیریت كند: « در این 8 سال عملکرد رئیس جمهور و دولت نهم و دهم در خصوص مسائل محیط زیست بسیار کم رنگ بوده و کارنامه آنها در بخش محیط زیست غیر موفق و حتی مردود و بسیار نگران کننده است.»

همزمان با مسائلی كه محیط زیست ایران را در طول سال درگیر می كرد ومعمولا راهكاری جز تعطیلی یا دعای باران از سوی دولتمردان نداشت، در سال گذشته خبرهایی چون جاده سازی در جنگل ابر یا واگذاری پارك ملی كویر برای اكتشاف نفت در دوسال گذشته همواره ذهن افكارعمومی را نگران كرده بود. زمانی هم كه رئیس جمهور از واگذاری 1000 متر زمین به هر ایرانی سخن به میان آورد آه از نهاد همگان برانگیخت. ضمن اینكه محمود احمدی نژاد در فروردین سال 92 و در سفر استانی خود خبر از برطرف كردن «گیر ‌بزرگ محیط زیستی» جاده جنگل ابر در سمنان داد و دوباره روی وعده خانه‌های ویلایی در زمین های هزارمتری برای هر ایرانی در كردستان اصرار كرد.

او همچنین واگذاری مدیریت جنگل ها به مردم را هم یادآوری كرد و سازمان محیط زیست را هم مسئول كشف معادن در مهم‌ترین مناطق حفاظت شده كشور كرد تا رسانه‌ها از این اظهارات به عنوان یك شوك عظیم یاد كنند. سال گذشته هم محمود احمدی نژاد دستور انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران را داد. تصویری كه از آن دستور در ذهن ها باقی مانده است حضور چند دستگاه لودر و گریدر در كنار دریای خزر بود تا با استفاده از همین خودروهای راه سازی مسیر انتقال چندهزار كیلومتری آب همراه شود. همین مسائل هم باعث شده تا افكارعمومی از خود بپرسند چطور دولتی كه در حوزه محیط‌زیست موفقیتی به دست نیاورده و ناكارآمدی‌اش باعث شده كشور همواره از سوی ریزگردها وخشكسالی‌ها و آلودگی تهدید می‌شود، بتواند پروژه‌ای بزرگ مانند انتقال آب به فلات مركزی ایران را

انجام دهد؟

محمد درویش كارشناس محیط زیست در این خصوص معتقد است كه حوزه محیط زیست همواره برای كسب آرای انتخاباتی مورد استفاده قرار گرفته است اما مردم باید توجه كنند كه این وعده ها را چه كسی می دهد. او می گوید:« نامزدهای انتخابات شورا، مجلس و ریاست جمهوری هر كسی به نوعی وعده انتخاباتی می دهند تا از كیسه منابع طبیعی برای اخذ رای در حوزه انتخابی خود سود ببرند چون همواره مردمی هستند كه از طرح‌های آنان حمایت كنند. اما آیا واقعاً شمالی‌ها وجنگل‌نشینان نمی‌دانند كه یكی از مهم‌ترین دلایل سیلاب‌های خانه‌براندازشان قطع درختان جنگل است؟

آیا مردمی كه در سمنان و گلستان پشت نماینده خود، تبر برمی‌دارند و به جان قدیمی‌ترین جنگل‌های جهان می‌افتند، خسارات جانی ومالی ناشی از سیلاب گلستان در سال 80 كه 200 نفر را به كام مرگ فرستاد را فراموش كرده‌اند؟ مرگ‌40 نفر در سیلاب سال 86 در خاطره هیچ شهروند گلستانی ماندگار نشده است؟ آیا مردم كرمانشاه و ایلام كه به گفته نمایندگانشان به دلیل هجوم ریزگردها به دنبال مهاجرت از استان‌های خود هستند نمی‌دانند كه اگر پوشش گیاهی زاگرس نبود، امروز همین شرایط سخت را هم نداشتند؟»

محمد درویش اعتقاد دارد عدم توانایی درست دولت های گذشته از مفاهیم مهم محیط زیستی آسیب های زیادی را به این حوزه زده است. او می‌گوید:«دولت ها در ایران نتوانسته اند ارزش های محیط زیستی را به زبان اقتصادی بازار حاكم بر جامعه خود كیفی كنند برای همین هم بسیاری از سیاستمداران متوجه ارزش اقتصادی محیط زیست نیستند.

البته در برنامه چهارم دولت موظف شد تا محیط زیست ارزش‌گذاری اقتصادی كند اما این برنامه به سرانجامی نرسید و ماده 59 برنامه چهارم، عینا به برنامه پنجم منتقل شد. اما این انتقال هم نتوانست راه بحران‌های محیط زیستی را ببندد.» درویش ادامه می دهد:«برای همین است كه یك دولت اكتشاف نفت در پارك ملی كویر را به صد میلیون دلار می فروشد و نمی‌داند با این عمل چندین میلیارد دلار را نابود می‌كند. اما آیا در این ماجرا فقط دولت مقصر است؟

كرسی مورد نظر، چند درخت می‌ارزد؟

انتقال آب‌های فراوانی در كشور اتفاق افتاده است كه بسیاری از مناطق سرسبز را به بیابان تبدیل كرده وهرگز هم نتوانسته بیابان مقصد را نجات بدهد، اما سد سازی وانتقال آب همچنان در كشور ما حرف اول را می زند و مسیر كوتاه برای رسیدن نامزدهای انتخاباتی به كرسی مورد نظرشان است. اما چرا مردمی كه دچار خشكسالی شده‌اند همچنان حفظ محیط زیست و منابع طبیعی را مانع پیشرفت خود می‌دانند و راه را برای نامزدهای انتخاباتی باز می‌كنند؟ درویش اعتقاد دارد كه دانایی لازم به مردم درزمینه حفظ محیط زیست ومنابع طبیعی داده نشده است. آموزش های مستقیم از طریق ساختن سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی كه گفتمان غالب آنها محیط زیستی باشد اتفاق نیفتاده است. برای همین است مردم از شكست دو تیم استقلال و پیروزی ناراحت می شوند اما كسی نگران تالاب گاوخونی نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha