پهنه تهران این روزها 14 میلیون نفر جمعیت دارد. بدون شك با وقوع چنین زلزلهای تعداد كشته شدهها میلیونی خواهد بود. حداقل میتوان 10 مورد مستند را با اعداد و ارقام ثبت شده نشان داد كه زلزلههای پهنه تهران با شدتی بالا نظیر 7/7 ریشتر رخ میدهد. مثلا در سال 1830 میلادی در ماه مارس در پهنه تهران زلزلهای رخ داد كه با در نظر داشتن جمعیت آن زمان حدود 45 هزار نفر كشته شدند .
به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ پس از تعطیلات نوروزی، روزی نیامده كه ایرانیها نام زلزله را از رسانههای كشور نشنوند. یك روز زمین در بوشهر و دشتی میلرزد و یك روز در خراسان. روز دیگر شهرهای سراوان و خاش در سیستان و بلوچستان طعمه زلزله میشود و پس از آن تسوج در آذربایجانشرقی میلرزد. جدیدترین خبرها هم از تكانهای زمین در استانهای فارس و اصفهان خبر میدهد. از سوی دیگر دیروز خبرگزاری ایلنا به نقل از مركز زمینشناسی آمریكا اعلام كرد كه بین روزهای 5 تا 10 اردیبهشت زلز لهای به بزرگی 9 تا 10 ریشتر در خاورمیانه به وقوع خواهد پیوست كه این زلزله میتواند كل منطقه خاورمیانه را به طور كامل تخریب و در عمق زمین دفن كند.
پیشبینیای كه بهرام عكاشه پدر زلزلهشناسی ایرانآن را «داستان» خوانده و غیر ممكن میداند. او به تهران امروز میگوید:« زلزلهای با شدت 10 ریشتر تنها در مكانی رخ میدهد كه بین اقیانوس و قاره باشد. با توجه به تحمل سنگ ها در منطقه خاورمیانه وقوع چنین زلزلهای بعید است.»
خطر زلزله احتمالی تهران هنوز وجود دارد
این لرزشها هیچگاه سبب نشده تا كارشناسان از زلزله احتمالی تهران غافل شوند! چرا كه رشد بیرویه این كلانشهر طی دهههای اخیر سبب شده تا تمركز جمعیت و سازههای فرسوده و غیراستاندارد به خطری جدی تبدیل شود. به گفته بهرام عكاشه پدر زلزلهشناسی ایران و رئیس سابق بخش زلزلهشناسی موسسه ژئوفیزیك دانشگاه تهران «وقوع زلزلههای پی در پی در كشور نشان میدهد كه منطقه در زمینه زلزله آبستن حوادثی است.» او در گفتوگو با تهران امروز میگوید: «بروز زلزله در نقاط مختلف كشور به این معنا نیست كه انرژی در منطقه تخلیه شده و دیگر از زلزلههای بعدی مصون هستیم بلكه گویای این موضوع است كه ایران در این شرایط به علت مباحث زمین ساختی در برابر زلزله بسیار آسیبپذیر است. برای همین است كه سازمان مدیریت بحران باید آمادگی كافی برای مقابله با زلزله تهران را داشته باشد. تصورها باید این باشد كه زلزله پشت در منتظر است.»
كاهش مقاومت سنگها
یك هفته پس از تعطیلات نوروزی امسال، هنوز حال و هوای دید و بازدید و مسافرت نوروزی از سر مردم نپریده بود كه زلزلهای به بزرگی 6.1ریشتر شهرستان دشتی در استان بوشهر را لرزاند. كشته شدن 37 نفر از هموطنانمان در این استان سبب شد تا آیتالله صفاییبوشهری نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه بوشهر، یك روز پس از زلزله، در این استان سه روز عزای عمومی اعلام كند. اما این همه ماجرا نبود. تكانهای شدید زمین در این استان، 850 زخمی را راهی بیمارستان كرد و شائبه آسیبدیدن نیروگاه اتمی استان بوشهر را به وجود آورد. شائبهای كه هم از سوی حسنوند استاندار این استان و هم توسط جعفری مجری طرح نیروگاه بوشهر در همان دقایق اولیه تكذیب شد.
باز هم زلزله!
خبرهای بعدی از زلزلههایی با شدت كمتر در تسوج آذربایجانشرقی و خراسان رسید. اما به فاصله یك هفته از زلزله بوشهر؛ گُشت، خاش و سراوان در سیستان و بلوچستان لرزید. زمین لرزهای با شدت 7.8 ریشتر كه حتی در دهلی نو احساس شد و مردم در امارات متحده عربی یك شب را از ترس پس لرزهها در خیابان صبح كردند. آن سوی مرزهای شرقی كشور، در كویته نیز چند شهروند پاكستانی زیر آوار زلزله جان باختند. به گفته عكاشه «پدیدهای كه با آن مواجهایم و تكرار زلزلهها در استانهای مختلف، نشانه این است كه باید آمادگی بیشتری در ارتباط با زلزله داشت. با اینكه عامل وقوع زلزله را میتوان در دو دسته در كشور تقسمبندی كرد؛ زلزلههای ناشی از فعالیتهای آتشفشانی و زلزلههای ناشی از عوامل زمینساختی اما كوههای البرز و زاگرس و همچنین منطقه كویر با یكدیگر در ارتباط هستند.»
او ادامه میدهد: «زلزلههای اخیر ناشی از فشارهای زمین ساختی است و فشارهای زمین ساختی به دلیل حركت صفحه شبه جزیره عربستان به سمت شرق، شبه قاره هند به سمت شمال غرب و صفحه دریای عمان به زیر صفحه منطقه سیستان و بلوچستان است. همین فشارهاست كه موجب كاهش مقاومت سنگها و در پی آن وقوع زلزلهشده است و ما باید همیشه در حالت آماده باش باشیم.»
پایتخت و زلزله احتمالی
چند سالی میشود كه اخبار زلزله احتمالی پایتخت داغ است. قرار است پایتخت در جنگی نابرابر با زلزله بجنگد. هرچند با توانمندی و قابلیتهای موجود و با طراحی و راهاندازی «سامانه تخمین خسارت» گامی موثر در زمینه تطبیق نیازها در زمان بحران برداشته شده است، اما تاثیر مولفههای متعددی چون شدت، فاصله، عمق و... در افزایش یا كاهش خسارات وارده را نمیتوان نادیده گرفت. به همین دلیل تخمین میزان خسارات و تلفات میسر نیست و در ادامه آن نمیتوان میزان آمادگی را مشخص كرد. عكاشه در این باره میگوید: «حداقل میتوان 10 مورد مستند را با اعداد و ارقام ثبت شده نشان داد كه زلزلههای پهنه تهران با شدتی بالا نظیر 7.7 ریشتر رخ میدهد.
مثلا در سال 1830 میلادی در ماه مارس در پهنه تهران زلزلهای رخ داد كه با در نظر داشتن جمعیت آن زمان حدود 45 هزار نفر كشته شدند. پهنه تهران این روزها 14 میلیون نفر جمعیت دارد. بدون شك با وقوع چنین زلزلهای تعداد كشته شدهها میلیونی خواهد بود.» او ادامه میدهد: «این اظهارنظر تنها بر اساس تفكرات شخصی من نیست. در سال 80 شهرداری تهران و آژانس بینالمللی حوادث غیر مترقبه قراردادی را منعقد كردند كه به موجب آن شهر تهران از نظر آسیبپذیری در برابر زلزله مورد بررسی قرار گرفت و در آن خسارت جانی به تهرانیها تا میلیونها نفر اعلام شد.»كارشناسان میگویند برای پایتختی كه بیش از 200 سال عمر دارد نمیتوان با برنامههای ضربتی آمادگی در برابر زلزله ایجاد كرد چرا كه در زمان بزرگ شدن این شهر، برنامه مدونی برای اقدامات پیشگیرانه درباره نوسازی بافت فرسوده، مقاومسازی بیمارستانها، مدارس، پلها و... انجام نشده است. به همین دلیل است كه وضعیت امروز تهران با 50 سال پیش از آن در برابر زلزله متفاوت است.
اگر در این شهر زلزلهای 7 ریشتری رخ دهد خسارتهای مالی زیادی به افراد وارد میشود. زخمیهای زیادی بر جای میگذارد. صدمات زیادی به شریانهای حیاتی آب، برق، گاز، پلهای مواصلاتی و... وارد میشود و چون اقدامات زیادی درخصوص پیشگیری انجام نشده، توان موجود خیلی از سازمانها جوابگوی وضع به وجود آمده نیست. همین احتمالات است كه سبب میشود از این پس هرگاه به نقشه نگاه میكنید، گسلها را خطوط ممتد بیخطر نپندارید!
نظر شما