سه‌شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۳
کد خبر: 72068

رواج تك فرزندی و كاهش نرخ باروری مسوولان را بیش از پیش نگران آینده نمودارهای جمعیتی كرده است. از همین رو دستگاه‌ها و نهادهای دولتی از چند سال گذشته به فكر تدوین طرح‌ها و راهكارهایی برای تشویق افراد به ازدواج و خانواده‌ها به بچه‌دار شدن افتاده‌اند؛ از مشوق‌های اقتصادی و پرداخت سكه و پول گرفته تا ارائه تسهیلاتی همچون وام و مرخصی‌ به خانواده‌هایی كه قصد بچه‌دار شدن دارند.

سیاست‌های جمعیتی، باید غیر مستقیم دنبال شود
سلامت نیوز :آمارها نشان می‌دهد خانواده‌های ایرانی این روزها چندان تمایلی به بچه‌دار شدن ندارند. رواج تك فرزندی و كاهش نرخ باروری مسوولان را بیش از پیش نگران آینده نمودارهای جمعیتی كرده است. از همین رو دستگاه‌ها و نهادهای دولتی از چند سال گذشته به فكر تدوین طرح‌ها و راهكارهایی برای تشویق افراد به ازدواج و خانواده‌ها به بچه‌دار شدن افتاده‌اند؛ از مشوق‌های اقتصادی و پرداخت سكه و پول گرفته تا ارائه تسهیلاتی همچون وام و مرخصی‌ به خانواده‌هایی كه قصد بچه‌دار شدن دارند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ؛ با این وجود این سیاست‌ها طی سال‌های گذشته، چندان تغییری در تمایل خانواده‌ها به بچه‌دار شدن و حداقل افزایش تعداد بچه‌ها ایجاد نكرده است. هر چند در حال حاضر نیز با نرخ رشد 2/1 همچنان جمعیت كشور در حال افزایش است اما مشكلاتی همچون سالخوردگی و پیری جمعیت نیاز به تغییر در ساختار هرم‌های جمعیتی و افزایش نرخ باروری را ضروری كرده است. بر اساس گفته متخصصان جمعیت، كشور ما هم‌اكنون وارد مرحله نخست سالمندی شده است یعنی جمعیت بالای 60 سال بین 7 تا 14 درصد است و پیش‌بینی می‌شود تا 30 سال آینده ایران وارد مرحله فوق سالمندی، یعنی بیش از 21 درصد جمعیت سالمند شود. این شرایط اگر چه از نظر جمعیت‌شناسان برای آینده جمعیتی كشور نگران‌كننده‌ است اما مردم نگرانی‌ها و دلایل دیگری برای بچه دار نشدن دارند.

دكتر محمود مشفق، جمعیت‌شناس و عضو هیات علمی مركز مطالعاتی جمعیت معتقد است اگرچه مشكلات و مسائل اقتصادی تاثیر زیادی در این روند داشته‌ است اما آنچه بیش از همه در كاهش تمایل افراد به بچه‌دار شدن تاثیر داشته است، تغییرات نگرشی و فرهنگی در جامعه است كه بخش زیادی از این تغییرات از نظر او اجتناب‌ناپذیر است. مشفق همچنین تاكید دارد به دلیل چند بعدی بودن موضوع جمعیت، سیاست‌های جمعیتی به‌طور هوشمندانه و با نگاه استراتژیك دنبال شود. به اعتقاد او، سیاست‌های غیرمستقیم از جمله دسترسی به مسكن و زمینه‌سازی كاهش ناسازگاری زوجین، كلید افزایش جمعیت است.

در چند سال گذشته در راستای هشدار جمعیت شناسان نسبت به وضعیت هرم‌های سنی جمعیتی، شاهد دنبال شدن طرح‌ها و راهكارهایی از سوی دستگاه‌ها و ارگان‌های مختلف در راستای سیاست‌های تشویقی افزایش جمعیت هستیم. از جمله چندی پیش وزارت بهداشت از طرح خانه به خانه ترویج باروری توسط رابطان بهداشت خبر داد. ارزیابی شما از چنین سیاست‌هایی چیست؟

باید توجه داشت كه مباحث مربوط به باروری و تعداد فرزندان با وجود داشتن ابعاد كلان اجتماعی و فرهنگی، در نهایت یك موضوع شخصی، خصوصی و خانوادگی است. اگر در سیاستگذاری و برخورد با این مساله به شكل دقیق و حساب شده وارد عمل نشویم، ممكن است نتیجه عكس بگیریم. به همین دلیل راهكارهای اجرایی و سیاست‌های افزایش باروری اساسا باید به صورت غیرمستقیم اجرا شود؛ چرا كه سیاست‌های غیرمستقیم اثر بیشتری دارد. هر شخص، گروه، خانواده‌یی مسائل و شرایط خاص مربوط به خودش را از لحاظ درآمد، وضعیت مسكن، اشتغال، سطح سواد و... دارد. ا‌گر بخواهیم همه را با یك رویه واحد هدایت و مدیریت كنیم، مطمئنا نتایج مثبتی نخواهد داشت. لذا باید تشویق‌ها به روش درست صورت گیرد و به اثرات پنهان و ناپیدای رویه‌های عمل در این زمینه‌ها توجه داشت.

‌‌ منظور شما از سیاست‌های غیرمستقیم افزایش باروری، چه راهكارهایی است؟

این سیاست‌ها در لابه‌لای سیاست‌های دیگر اتخاذ می‌شود ولی نتیجه آن می‌تواند اثرات مثبت بر سطح باروری باشد. سیاستی ممكن است زمینه اقتصادی داشته باشد مثلا بهبود وضعیت اقتصادی جوانان از نظر اینكه بتوانند به موقع ازدواج كنند یا صاحب مسكن شوند یا مثلا مشاوره‌هایی برای بهبود روابط زوجین در خانواده. برای درمان یك مساله، همیشه نباید به صورت مستقیم با خود مساله رو به رو شد، این یعنی برخورد با معلول نه علت، لذا باید به علت‌ها پرداخت. حل مسائل جنبه‌های مرتبط با موضوع در بسیاری موارد كمك‌كننده و اثرگذار است. به عنوان نمونه حل مشكلات ناسازگاری زوجین درون خانواده‌ها بر رفتار باروری و فرزندزایی اثر مثبت دارد. كاهش هزینه‌های تحصیل دوره ابتدایی و مهدكودك‌ها بر سطح باروری اثر مثبت دارد و...

به نظر شما تشویق گسترده خانواده‌ها به باروری در رسانه‌های عمومی و از سوی نهادهای مختلف منجر به افزایش جمعیت در قشرهای پایین جامعه و افزایش مشكلات اقتصادی نمی‌شود؟

به نظر من چنین اتفاقی نمی‌افتد چون ما شاهد نوعی همگرایی بین استان‌های كمتر توسعه‌یافته و استان‌های بیشتر توسعه‌یافته و بین خانواده‌های فقیر و غنی از لحاظ رفتارهای باروری هستیم. وقتی سطح سواد جامعه بالا می‌رود تصمیم‌گیری درباره تعداد فرزندان و فاصله‌گذاری بین آنها در فضای خودتنظیمی می‌رود. یعنی ممكن است یكسری سیاست‌های عمومی مطرح باشد ولی این سیاست‌های عمومی زمانی اثر گذار خواهد بود كه وقتی در سیستم خود ارزیابی خانوارها قرار گرفت، برای آنها برآیند مثبت و منفعت داشته باشد. خانواده، سیاست‌های عمومی را در قالب هزینه‌ها و فواید خانوادگی تحلیل و تفسیر می‌كنند. از طرفی با توجه به افزایش سطح سواد، سطح فرهنگ، بالا رفتن درآمد زیاد نباید نگران این موضوع بود. چون تصمیم‌گیری‌ها عقلایی و مبتنی بر هزینه و فایده است. خانواده‌های پایین‌هم الگوهای مرجع‌شان خانواده‌های متوسط به بالا است. اما باید توجه داشت سیاست‌های جمعیتی سیاست‌های اثرگذاری روی همه طیف‌های جامعه است. اگر یك سیاست غلطی اتخاذ شود تنها روی یك فرد و خانواده تاثیر ندارد بلكه روی خانواده‌های متعدد و طیف‌های گسترده‌یی از جمعیت اثر می‌گذارد. به همین دلیل سیاست‌ها باید خیلی حساب شده و دقیق دنبال شود كه تبعات منفی عمومی آنها كمتر شود.

‌ برخی مشوق‌های اقتصادی از جمله پرداخت سكه زمین و وام هم چندی پیش از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام شد پیش از این هم دولت از پرداخت پول به خانواده‌ها برای تولد فرزند خبر داده بود هر چند اجرایی نشد. اساسا نظر شما درباره تشویق به باروری با مشوق‌های اقتصادی چیست؟

تشویق‌های اقتصادی دولت با توجه به تغییرات فرهنگی در زمینه نهاد ازدواج و خانواده كه در كشور اتفاق افتاده است، به نظر كم اثر می‌رسد. زیرا كاهش باروری، بیشتر به دلیل تغییرات فرهنگی و نگرشی بوده است. لذا تشویق‌ها هم وارد پروسه خودارزیابی مقتصدانه خانواده‌ها می‌شود. یعنی افراد می‌بینند مشوق‌های اقتصادی چه مشكلی از آنها را حل می‌كند. مثلا خانواده‌ها ارزیابی می‌كنند و می‌بینند مشوق‌های اقتصادی در مقابل هزینه‌های پرورش و تربیت فرزند رقم ناچیزی است. این سیاست‌ها زمانی اثرگذار خواهد بود كه شرایط زمینه‌یی و ساختاری را قبل از آن فراهم كرده باشیم، یعنی پیش‌زمینه‌ها و زیرساخت‌ها و بسترهایی كلان‌تر لازم است كه مشوق‌ها اثر قابل ملاحظه‌یی را از خود نشان دهند.

‌ تعدادی از مسوولان به موضوع اشتغال زنان اشاره كردند و این عامل را باعث كاهش جمعیت و باروری دانستند. به نظر شما مشكل سطح باروری در جامعه به اشتغال زنان برمی‌گردد؟

به هر حال 50 درصد جمعیت هر كشوری را زنان تشكیل می‌دهند. هر كشوری كه می‌خواهد به سمت پیشرفت و رشد برود مجبور است از توان و نیروی زنان جامعه استفاده كند. اگر قصد داریم به سمت رشد و پیشرفت حركت كنیم، زنان باید در جامعه حضور داشته باشند و قابلیت‌ها، توانایی‌ها و استعدادهای خود را به منصه ظهور برسانند. اما نكته‌یی كه اینجا مهم است این است كه باید بین نقش‌های داخل خانواده زنان و نقش‌های خارج خانواده تعادل و توازن ایجاد كنیم. اینكه بگوییم زنان كار نكنند این یعنی پاك كردن صورت مساله، اما اگر گفتیم زنان به وضعیت توسعه جامعه كمك كنند و تعارضات نقشی زنان را از بین بردیم، این یك سیاست كارآمد است اما اگر بگوییم اشتغال زنان نباشد جامعه را از یك فرصت و پتانسیل مهم پیشرفت محروم كرده‌ایم.

به نظر شما نوسانات اقتصادی كشور و همچنین افزایش هزینه‌ها و مشكلات اقتصادی امنیت روانی خانواده‌ها برای بچه‌دار شدن را تهدید می‌كند؟

وضعیت مالی و اقتصادی و همچنین كیفیت زندگی و تغذیه‌یی خانواده‌های امروزی نسبت به خانواده‌های گذشته بهتر شده است، هر چند هزینه‌های زندگی هم افزایش یافته است. وقتی شما یك خانواده ایرانی در سال1390 را با یك خانواده ایرانی در سال 1355 از لحاظ سطح امكانات و معیشت مقایسه كنید، می‌بینید سطح زندگی و معیشت خانواده‌ها خیلی بالا رفته است. اما آنچه اتفاق افتاده و باعث كاهش باروری شده مسائلی است كه ما برای خود درست كرده‌ایم. هر چند بخشی از مشكلات، مثل تورم و بیكاری درست است، اما بخش عمده مساله بر می‌گردد ارزیابی خانواده‌ها از وضعیت خودشان و احساس محرومیت نسبی.

در واقع به قدری جاذبه‌های زندگی مدرن بالا رفته كه همه تمایل دارند بیشتر و بیشتر داشته باشند. چشم و هم‌چشمی‌ها افزایش یافته است. مصرف كالاهای لوكس و جذاب به یكی از دغدغه‌های اصلی خانواده امروزی تبدیل شده است. همه می‌خواهند بهترین ماشین‌ها، تلویزیون‌ها، یخچال‌ها، موبایل‌ها و... را داشته باشند، بله، جاذبه‌های مفتون‌كننده مصرفی گرایی انگیزه‌های فرزندزایی را كم كرده است. هر چند هم كه منكر مسائل و مشكلات اقتصادی نیستیم، اما خانواده‌های زیادی هستند كه از نظر اقتصادی وضعیت مساعدی دارند و بچه نمی‌خواهند. چرا؟ چون مسائل دیگر و اولویت‌های دیگری جایگزین بچه شده است. فلسفه زندگی تغییر پیدا كرده است. نسل امروزی بیشتر به خودش توجه دارد تا دیگران. در گذشته افراد بیشتر به دیگران و خانواده توجه داشتند اما الان فردگرایی رشد یافته است. مثلا وقتی از خانمی كه همه امكانات زندگی را دارد و هیچ مشكلی هم برای بارداری ندارد و خانه‌دار هم هست سوال می‌كنید آیا قصد بچه دوم دارید یا نه؟ می‌گوید پس كی به خودم برسم. این یعنی اینكه خود و خواسته‌های فردی یك مساله مهم در زندگی‌های امروزی شده است.

‌ آیا این روند و دیگر مسائلی كه اشاره كردید با توجه به اینكه كشور ما یك كشور در حال توسعه و پیشرفت است اجتناب‌ناپذیر نیست؟

بله؛ اجتناب‌ناپذیر است. یكی از ویژگی‌های مدرنیته فرزندآوری پایین و اشتغال و تحصیل زنان است. بنابراین ما باید دست به تعدیل پیامدهای این مسائل بزنیم. یعنی ساختار سنی جمعیت را تنظیم كنیم كه متناسب شود و منافع فرد و جامعه با هم تامین شود. راهكارها و مسیرهای مختلفی را باید دنبال كنیم كه هم فرد، هم جامعه و هم توسعه پایدار را در نظر بگیرد. همانطور كه پیش از این هم تاكید شد ما مشكل كاهش جمعیت نداریم، مساله این است كه ما باید اقدامات پیشگیرانه درباره ساختار سنی و كیفیت و كمیت جمعیت را داشته باشیم. ما نمی‌خواهیم جمعیتی داشته باشیم كه كیفیت نداشته باشد. همه اینها در كنار هم باید دیده شود.

‌ شما و همكاران‌تان در موسسه مطالعاتی جمعیت تا چه حد حساس بودن سیاست‌های تشویقی جمعیت را به مسوولان برای ارائه راهكارهای صحیح گوشزد می‎كنید؟

ما همیشه گفته‌ایم كه این سیاست‌ها با نگاه كلان و استراتژیك و دقیق دنبال شود چون اثر این سیاست‌ها تنها مربوط به یك فرد و خانواده و یك منطقه خاص نیست بلكه مربوط به كل جمعیت كشور است. برخی افراد یكسونگرانه و بسیار ساده‌انگارانه به موضوع چند بعدی و چند ساحتی جمعیت نگاه می‌كنند. در حالی كه جمعیت یك مساله چند بعدی است كه باید یك نگاه استراتژیك و هوشمندانه و جامع‌نگرانه به آن وجود داشته باشد. باید به این موضوع توجه داشته باشیم كه تغییرات جمعیتی عوارض جزیی و فردی ندارد بلكه عوارض كلی و عمومی دارد. بنابراین این سیاست‌ها باید با احتیاط و كارشناسی دقیق اجرا شود. نباید در اجرای سیاست‌ها و برای رسیدن به نتایج مثبت از نتایج پنهان و منفی غفلت كرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha