به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ وی دومین حوزه این مهارتها را به توانایی انسانها در شناخت هیجانات خود ودیگران مرتبط میداند و معتقد است خیلیها به این مرحله از شناخت نمیرسند. مكری میگوید: «خیلیها حتی نمیدانند كه در لحظه چه حسی دارند. نمیدانند الان عصبانی هستند یا ناراحت. به این افراد نابینای هیجانی یا بیسواد هیجانی میگویند. هیجانات خودشان و دیگران را به درستی درك نمیكنند. بقیه از او متنفر هستند؛ اما فكر میكند همه دوستش دارند. نفرت و علاقه دیگران را درست درك نمیكنند. این مهارت هم در دوران كودكی شكل میگیرد.»
این استاد دانشگاه، توانایی حل مسئله بین فردی را به عنوان سومین مهارت این مجموعه معرفی میكند. وی در توضیح این ویژگی میافزاید: «یعنی وقتی بین شما و دیگران مناقشهای شكل میگیرد بتوانید آن را مدیریت كنید. یعنی وقتی با دیگران تضاد منافع پیدا میكنید بتوانید بدون پرخاشگری مسئله را حل كنید. این یكی از مشكلات جامعه امروز ایران است؛ چون افراد نمیتوانند هیجانات خود را در روابط كنترل كنند، به سمت پرخاشگری حركت میكنند. فرقی هم نمیكند كه عبور از یك چراغ قرمز باشد یا دعوا توی صف بانك و اتوبوس. هر روز این صحنهها را در همه جای شهر میتوان دید.»
این روانپزشك، معتقد است داشتن مهارتهای بالای اجتماعی منجر به موفقیت بیشتر در كار و تحصیلات میشود؛ اما نبود آن مشكلات فراوانی ایجاد میكند. وی در ادامه به یكی از ضرایبی كه برای تعریف رفتار هر جامعه مطرح هست اشاره میكند و میگوید: «اینكه چند درصد مجرمین زندانی هر جامعه مرتكب جرم ابزاری شدهاند یكی از ضرایب مهم برای نشان دادن وضعیت جامعه است. جرم ابزاری، جرمی است كه برای كسب منفعت انجام میشود. در ایران میزان این ضریب بسیار پایین است. افراد مرتكب قتل میشوند چون در لحظه عصبانی شدهاند. به اینها قتلهای كور و هیجانی میگویند، چون هیچ نفعی برای قاتل ندارد. اگر قتلی انجام نمیشد هم فرقی به حال آن آدم نمیكرد. این جرمها فقط به خاطر پایین بودن سطح مهارتهای اجتماعی اتفاق میافتد. بیشتر مجرمان ما فقط به خاطر خشم در زندان هستند. این مسئله یكی از آسیبهای ناشی از پایین بودن سطح مهارتهای اجتماعی در جامعه است.»
عناصر تقریبا مشخصی در آموزش این مهارتها به افراد نقش دارند. سه عنصر خانواده، مدرسه و جامعه معمولا این نقش را بهعهده میگیرند؛ اما دكتر مكری در مورد نقش مدارس در آموزش مهارتهای اجتماعی به بچهها نظر خاصی دارد. از نظر او با كلاس درس و تدریس این موضوع در مدارس نمیتوان به راحتی این مهارتها را به كسی آموزش داد. باید این مفاهیم را به صورت غیر فعال توسط جامعه به افراد منتقل كرد. رسانهها با ارائه الگوهای مناسب میتوانند این مهارتها را به مردم یاد بدهند.
این روانپزشك به بررسی تاثیر عناصر آموزش دهنده مهارتهای اجتماعی به افراد در ایران میپردازد و میگوید: «در ایران اكثر مردم خانواده دارند و با پدیده فرزندان بدون خانواده به ندرت مواجه میشویم. به همین دلیل ضعف اصلی در این زمینه را باید در سیستم آموزش و پرورش جستوجو كنیم. سرانه معلم به شاگرد در ایران پایین است. باید در مدارس به جز آموزش تئوری خدمات دیگری هم ارائه شود. مدارسی كه زنگ ورزش در آنها جدی گرفته میشود و تعامل معلمها با بچهها بالاست میتوانند به خوبی این مهارتها را به بچهها یاد بدهند. سرمایهگذاری در مدارس میتواند ضعف آموزش مهارتها در خانواده و جامعه را تاحد زیادی جبران كند.»
با وجود اینكه عدهای از كارشناسان آموزشی اضافه شدن درسی با عنوان مهارتهای اجتماعی را به عنوان یكی از راهكارهای حل این معضل پیشنهاد میكنند؛ اما دكتر مكری نظر متفاوتی دارد. وی میگوید با اضافه شدن یك واحد درسی با عنوان آموزش آداب و مهارتهای اجتماعی كاری درست نمیشود. بچهها این درس را هم حفظ میكنند تا نمره قبولی بگیرند. رفتار معلمها و مسئولین مدرسه در موقعیتهای مختلف بهترین راه آموزش به بچه هاست تا یاد بگیرند چگونه با دیگران ارتباط برقرار كنند یا چگونه خشم خود را كنترل كنند. تعصب كور نداشتن به دیگران را میتوان از رفتار یك معلم یاد گرفت.
آموزش مهارتهای اجتماعی باید اجباری شود
پروفسور حسین باهر، متخصص رفتار شناسی و استاد دانشگاه شهید بهشتی، اما در تعریف مهارتهای اجتماعی از ادبیات دیگری استفاده میكند.
از دیدگاه باهر، به عموم افعالی كه میتوانند به داشتن یك معیشت سالم،كامل، مفید و موثر منجر شوند، مهارتهای زندگی اجتماعی میگویند. وی به نقش تمرین و ممارست در تبدیل یك رفتار به مهارت تاكید میكند و به تهران امروز میگوید: «وقتی حرف به عمل برسد، اصطلاحا میگوییم كه در فرد ایجاد مهارت شده است. در اثر تمرین و مداومت در یك رفتار میشود آن را به یك مهارت تبدیل كرد. این كار درست مثل آموزش رانندگی است.»
این رفتارشناس با اشاره به نقش خانواده، مدارس و جامعه در آموزش مهارت پذیری به افراد میگوید: «متاسفانه هرسه حوزه در ایران امروز با مشكلاتی مواجه شدهاند. یكی از دلایل اصلی هم این است كه بچههای ما مستقل نیستند. از همان دوره كودكی حتی به آنها اجازه نمیدهیم كه غذایشان را با دست خودشان بخورند. بزرگتر هم كه میشوند بازهم خانوادهها مانع استقلال آنها هستند. وقتی كه كودك اجازه استقلال نداشته باشد،حس مسئولیت پذیری هم در او ایجاد نمیشود. آنها یاد نمیگیرند كه نسبت به رفتارهایشان مسئول باشند. همیشه یك نفر هست كه مسئولیت رفتارهای نامناسب آنها را به عهده بگیرد. این شیوه تربیتی نامناسب باعث شده تا امروز جامعه پر شود از آدمهایی كه نه نسبت به خودشان مسئولند؛ نه نسبت به رفتارهایشان و نه نسبت به جامعه.» باهر درباره ضعف مدارس و دانشگاه در آموزش مهارتهای اجتماعی و از جمله مهارتهای ازدواج به افراد میگوید: «مشكل دیگر بحث نحوه آموزش در ایران است. مدارس و دانشگاهها فقط محفوظات بچهها را بالا بردهاند. افرادی كه به سن ازدواج میرسند هیچ آموزشی برای ورود به این عرصه نمیبینند. دخترها و پسرها هیچ تمرینی برای ازدواج ندارند. مهارتهای یك زندگی مشترك به آنها آموزش داده نشده. فقط توی خیابان همدیگر را میبینند و رابطه برقرار میكنند؛ در حالیكه در این روابط نه حس مسئولیتپذیری وجود دارد، نه تعهد و نه اخلاق. فقط بهدنبال رفع تنهایی و غرایز جنسی هستند. در نهایت هم بیشتر این روابط به طلاقهای زودهنگام منجر میشود. این روابط باعث شده تا سن ازدواج بالا برود از آن طرف هم مجردها با دیدن پایان این روابط به ازدواج بدبین میشوند.»
باهر با اشاره به عوارض منفی نبود مهارتهای اجتماعی در جامعه، راهكارهایی برای حل این بحران پیشنهاد میكند و میگوید: «بهنظرم جاهایی مثل وزارت ورزش و جوانان باید كارگاههایی برای آموزش مهارتهای زندگی و ازدواج برگزار كنند. این دورهها برای آنهایی كه قصد ازدواج دارند باید اجباری باشد. حتی برای بچه دار شدن هم باید كارگاههای مخصوص پدر ومادر شدن برگزار كنند.» فقدان مهارتهای زندگی اجتماعی كه امروزه به یكی از مشكلات جامعه ایرانی تبدیل شده، همچنان حوزهای بحث برانگیز است. كارشناسانی هستند كه معتقدند ما چارچوبهای از قبل تعیین شده در همه موارد نداریم كه به راحتی بشود با یك دوره آموزشی آن را به دیگران تجویز كرد. آنها نقش خانواده را در آموزش این مهارتها پر رنگتر از جامعه میدانند. گروهی هم نقش آموزش را مهمتر میدانند؛ با وجود همه این اختلاف نظرها، هنوز همه برسر یك موضوع تفاهم دارند اینكه داشتن مهارتهای اجتماعی بر همه ابعاد فعالیتهای اجتماعی و خانوادگی تاثیرگذار هستند. تلاش در كسب آنها شما را چند قدم به موفقیت نزدیكتر میكند.
نظر شما