چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۰
کد خبر: 72717
سلامت نیوز : حالا وقتی این یقین هم باشد كه ۶۰درصد زلزله‌ها درشب روی می‌دهد، وقتی كه همه خوابیم! غفلت معنی ندارد. شاید زلزله اصفهان این‌بار به‌خیرگذشت وفردا وهمان شب همه به آن خندیدیم، اما معلوم نیست باردیگربازهم بتوانیم به این حادثه تلخ یا واقعیت نابهنجارلبخند بزنیم

به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ آمد، نعره كشید و رفت. حالا تنها بدن‌های باد كرده و كبود مانده و یك عروسك خاكی معلول وخرابه‌هایی كه دیگر نمی‌شناسی. بهت زده رنجور.غم ناخوشی دلزدگی‌های دیروز و امروز؛ درد، آه.این تمام چیزی است كه از زلزله می‌ماند. بعد از سراوان، زلزله‌ای كه درسیستان به خیرگذشت،حالا پای زلزله به اصفهان بازشده؛ همان استانی كه بهبهانی،عضو كمیسیون عمران چندی پیش عنوان كرد كه روی 16 گسل قرار دارد،اما دراین میان اصفهانی‌ها با زلزله اخت نشده‌اند، آنها وقتی آخرین بارطعم زلزله را چشیدند فقط توانستند راه خیابان را پیش‌بگیرند یا دركوچه و برزن منتظر آمدنش باشند، برخی هم به بودنش اهمیت ندادند،اما زلزله آمد. همین زیر گوش اصفهان هم آمد.

لرزاندمان.همیشه می‌لرزاندمان، اما گوش‌مان هنوزهم بدهكارنیست. حواسمان نیست كه اصفهان با 6هزارو400 هكتاربافت فرسوده فقط به یك تلنگرنیازدارد،چون معلوم نیست زخم زمین چقدركاری خواهد بود وچند نفرقراراست زیردست و پای پیربافت‌های لرزان و فرسوده اصفهان جان بدهند؟ یاد گرفته‌ایم توپ را به زمین این وآن بیندازیم، وقتی كه بودجه واعتبارات می‌شود پاشنه آشیل، بافت‌هایی كه قرار است با زلزله، قصه شان تمام شود كه نمی‌شود.

خانه‌های تار عنكبوتی

داستانی كه مردم مناطق مختلف اصفهان را درگیر كرده است، بالاوپایین شهرفرقی نمی‌كند، همه جا هست. خانه‌های تارعنكبوتی كه با هر لرزه‌ای تن‌شان می‌لرزد، چه برسد به زلزله. كمتر كسی است كه تكان‌های زلزله را تجربه نكرده یا از هیاهوی آن به هراس نیفتاده باشد، خب اینها خاصیت زلزله است. ترس و فرار. زلزله‌ای كه گفته می‌شود باید هرچند سال بیاید تا انرژی زمین تخلیه شود.

مخالفان سكوت

زلزله واقعیتی است كه این روزها همه مخالف سكوت در برابر آن هستند، حتی اعضای شورای اسلامی شهر،در روزهایی كه گرمی انتخابات همه مسئولان را به سخنرانی‌های داغ كشانده است.

كسانی كه این‌بار شمشیرها را از رو بسته‌اند تا با انتقاد صریحانه ازدولت نوك تیز پیكان را به سمت مسكن مهر ببرند و بگویند: «به جای سرمایه‌گذاری روی این پروژه‌ها باید به فكر بافت‌های فرسوده بود.»

به اعتقاد بهبهانی، عضو كمیسیون عمران شورای اسلامی شهر اصفهان كه این روزها كمی جدی‌تر به این مقوله نگاه می‌كند: «طی 10 سال، قراربود سفره این بافت‌ها جمع شود، اما با این اوصاف اگر 50 سال دیگرهم بگذرد این بافت‌ها به حال خود گذاشته خواهند شد و با جان و مال مردم سرو كار خواهند داشت.» حرف او زیاد هم نا‌بجا نیست وقتی كه در ساختمان‌های باسمه‌ای شب را روزمی‌كنیم و صبح را شب. ساختمان‌هایی كه حالا درهر گوشه از شهر نه فقیر می‌شناسد ونه غنی. فقط واقعیتی است كه سال‌هاست درمورد آن سكوت شده است. دركشوری كه هنوز بی‌رمق‌ترین تكان‌های زمین آدم‌ها را یا می‌كشد یا زخمی می‌كند و ساختمان‌ها درروستاها و شهرها با نسیم زلزله آوار می‌شود، شاید دانستن برخی نكات واستفاده از تجربه سایر كشورها میزان تلفات را كاهش دهد، تجربیاتی كه باید با مقررات خاصی ازجمله مقررات ملی ساختمان ساخته شوند، اما بسیاری ازپیمانكاران وبساز بفروش‌ها به این نكته اهمیت نمی‌دهند چه برسد به بافت‌های فرسوده‌ای كه قراراست بازسازی شود و وام‌ها و تسهیلاتی كه چندان دندانگیر نیست مانع می‌شوند.

وقتی همه خوابیم

حالا وقتی این یقین هم باشد كه ۶۰درصد زلزله‌ها درشب روی می‌دهد، وقتی كه همه خوابیم! غفلت معنی ندارد. شاید زلزله اصفهان این‌بار به خیرگذشت وفردا وهمان شب همه به آن خندیدیم، اما معلوم نیست باردیگربازهم بتوانیم به این حادثه تلخ یا واقعیت نابهنجارلبخند بزنیم.

واقعیتی كه عباس حاج‌رسولی‌ها، رئیس شورای اسلامی شهراصفهان در مورد آن به هشت سال پیش نقب می‌زند، زمانی كه برنامه‌ریزی برای نوسازی بافت‌های فرسوده آغاز شد و بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام شده باید تاكنون انجام می‌گرفت، اما متاسفانه توجهی به آن نشده و حالا به گردن بودجه افتاده است. بودجه‌ای كه برای مردمی كه دردل این بافت‌ها هم زندگی می‌كنند نیست.سرمدی یكی از كسانی است كه در همین خانه‌ها زندگی می‌كند؛ شانه‌اش را بالا می‌اندازد و می‌گوید: «درخانه عنكبوت زندگی می‌كنیم با یك باد و باران می‌ریزد روی سرمان. نیاز به زلزله نیست این خانه از پای بست لرزان است.»

تن‌مان می‌لرزد

نگاه می‌كند به شكاف‌هایی كه توی ستون‌ها جا خوش كرده‌اند، شكاف‌هایی كه هرروزعمیق ترمی‌شود: «تن‌مان می‌لرزد هر روز، هر باربا گذر یك نیسان هم این ستون‌ها انگار می‌خواهند از ما جان بگیرند.»

منازلی كه دراین بافت‌ها قراردارد، به‌طورمعمول با چند پله به حیاط می‌رسد. حیاط‌های قدیمی با دیوارهای كهنه و سقف‌هایی كه خیلی وقت است بازنشسته شده‌اند و دیگر قدرت ماندن و بودن ندارند.

ابن سینا ومحله‌های اطراف آن تنها بخشی از محدوده وسیعی ازمركزاستان ودیگر شهرهای پرجمعیت استان را شامل می‌شود كه بافت فرسوده نام دارد.

«زندگی زیرسقف‌های لرزان یعنی هرروز طعم مرگ را چشیدن.» كاظمی،خودش هرباركه اززیرسقف اتاق حیاط می‌گذرد با این مسئله روبه‌رومی‌شود: «نه می‌توانیم این خانه‌ها را بفروشیم ونه می‌توانیم آنها را تخریب ودوباره‌سازی كنیم.»بازنشسته است و پول بازنشستگی نه كفاف وام می‌دهد و نه بازسازی خانه عنكبوتیش را.

نبود بودجه و فقر

نبود بودجه و فقر ساكنان این محله‌ها باعث شده كه بافت‌های فرسوده همچنان گسترش یابند، كاظمی می‌گوید: «زندگی دراین مكان یعنی پذیرفتن خطررویارویی با هر نوع حادثه و این ادعا به هیچ وجه بزرگنمایی موضوع نیست.»

با نگاهی به بافت فرسوده این مناطق یك چیز عایدت می‌شود اینكه اگر در این منطقه، در اثر زلزله یا بقیه مسائل، آتش سوزی رخ دهد یا سقفی فروبریزد،امكان ورود خودروهای آتش‌نشانی، آمبولانس وهرگونه كمك دیگربه علت بافت خاص و تراكم جمعیت وجود ندارد یا محدود است.

«نه كسی ازما می‌خرد و نه ما خودمان توانایی اقدام به ساخت وسازداریم تا هنگامی كه شركت عمران ومسكن‌سازان استان برای ارائه طرح و نقشه یا تملك زمین اقدام نكند، مجبور هستیم زیر همین سقف‌ها زندگی كنیم.»

مالكان خانه‌های قدیمی و فرسوده اصفهان،مشكل اصلی‌شان را نداشتن سند، یا اسناد مجهول، قولنامه‌ای و پیچ و خم‌های انحصار وراثت عنوان می‌كنند، مسئله‌ای كه بازسازی این بافت‌ها را در انحصار قرار داده و وقتی به شكل قدیمی و نامناسب پلاك‌ها، معابر كم عرض و پر پیچ و خم و نبود زیر ساخت‌های لازم برای رساندن امكانات اضافه می‌شود، نوسازی را به رویایی دست نیافتنی تبدیل می‌كند.

اكثر ساكنان این مناطق اتباع خارجه هستند.آنهایی كه كمی دست‌شان به دهن‌شان می‌رسیده خانه‌های لرزان‌شان را اجاره داده‌اند و به مناطق دیگر شهر كوچ كرده‌اند اما بسیاری هم هستند كه با دست و پنجه نرم كردن با تمام مشكلات مانده‌اند، مشكلاتی كه نه فقط از لحاظ فرهنگی بلكه ابعاد اجتماعی بسیاری را هم گریبان‌گیرشان كرده است. همه اینها در حالی است كه اصفهان، شهری تاریخی است و بافت‌هایی كه بر پیشانی خود نام فرسودگی را دارند گاهی تاریخی را به دوش می‌كشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha