شنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۶ - ۰۰:۰۰
کد خبر: 7310

جنگ تمام شد و مرد به شهر بازگشت. با تنی خسته و زخمهایی در آن که آرام آرام خود را نشان می داد. زخمهایی که می خواست سالهای سخت ماندن را کوتاه کند، اما زندگی در کار دیگری بود.

لحظه لحظه اش او را به خود پیوند می زد و ماندن بهانه ای شده بود برای این که پیوند ردی از او برای همیشه بر زمین بگذارد. جنگ تمام شد اما حضور پنهانش هنوز در زندگی اش مخفیانه گسترده است.
گاز خردل برای اولین بار در سال 1917 توسط ارتش آلمان علیه سربازان کانادایی و سپس فرانسوی به کار رفت و ارتش انگلستان در سال 1918 آن را در خط هیندنبرگ مورد استفاده قرار داد.
از آن به بعد کشورهای اسپانیا ، ایتالیا ، اتحاد جماهیر شوروی ، ژاپن و مصر از این جنگ افزار شیمیایی استفاده کردند.


در طول جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران ، رژیم بعث عراق به دفعات از جنگ افزارهای شیمیایی استفاده کرد.
در ابتدای جنگ میزان استفاده از سلاح های شیمیایی محدود بود اما از اسفند سال 64 رژیم بعث عراق در سطح گسترده ای از این سلاحها استفاده کرد و بررسی ها نشان می دهد سلاحهای شیمیایی مورد استفاده به طور عمده شامل عوامل اعصاب ، گاز خردل و سیانید بودند.
گاز خردل به طور وسیع و با غلظت های زیاد به دفعات در مناطق مختلف جنگی به کار برده شد. این گاز با توجه به اثرات حاد و تاخیری که ایجاد می کند سبب نگرانی و وحشت فراوان در مصدومان و مختل شدن سلامت روانی آنان می شد.
در بررسی های متعددی که از سربازان امریکایی مواجه شده با گاز خردل به عمل آمده آمارهای متعددی از این اختلالات به دست آمده است.
سلامت روان چیزی فراتر از فقدان یا نبود بیماری روانی است ، بعد مثبت سلامت روان که سازمان بهداشت جهانی نیز روی آن تکیه داشته در تعریف سلامت آن را لحاظ کرده است به طوری که بیان می کند سلامت یک حالت رفاه فیزیکی ، روانی و اجتماعی است و تنها به فقدان بیماری یا ناتوانی گفته نمی شود. سلامت روان شامل رفاه ذهنی ، احساس خود توانمندی ، خودمختاری ، کفایت ، درک همبستگی و توانایی تشخیص استعدادهای بالقوه هوشی و عاطفی است.
به عبارتی سلامت روان حالتی از رفاه است که در آن فرد توانایی هایش را باز می شناسد و قادر است با استرس های معمول زندگی تطابق حاصل کرده ، از نظر شغلی مفید و سازنده بوده و به عنوان بخشی از جامعه با دیگران مشارکت و همکاری داشته باشد.

سلامت روانی و جانبازان شیمیایی

تحقیقات نشان داده است که سلامت روانی مصدومان شیمیایی ، توسط خود حادثه و استرس های ناشی از شرایط جسمانی فرد مورد تهدید قرار می گیرد. طی مطالعاتی که در امریکا در زمینه ارتباط عوامل خرد با عوارض روان شناختی جهت افزایش توان مقابله در برابر جنگ شیمیایی صورت گرفته است ، شایع ترین اختلالات ایجاد شده در سربازان شامل اختلالات خلقی طولانی مدت ، اختلالات اضطرابی و برخی پاسخهای ناشی از استرس بوده است.
همچنین با بررسی سلامت روانی جانبازان شیمیایی سردشت در کشورمان نیز متوجه می شویم که تنها 10 درصد از افراد از سلامت روانی برخوردار بودند و میانگین نمره افراد 48.92 بود که بیانگر وضعیت پاتولوژیک آنهاست.
مطالعه دیگری روی 70 نفر از رزمندگان با عوامل شیمیایی از جمله گاز خردل صورت گرفت ، نشان داد آنها دارای اختلالاتی از جمله اختلالات اضطرابی ، افسردگی اساسی و اختلال جسمانی بودند. متاسفانه عوارض جسمی و روانی دیررس ناشی از آسیبهای شیمیایی به دلیل محدودیت های خاصی که برای افراد ایجاد می کند ، سبب کاهش کیفیت زندگی آنها می شود.در بررسی شیوع و شدت افسردگی در جانبازان شیمیایی نیز مطالعات نشان داد شیوع و شدت افسردگی در جانبازان شیمیایی بالاتر از جانبازان دیگر است و در این گروه عوارض شیمیایی همراه با علایم روانی و محدودیت های فیزیکی همراه بود. با وجود گذشت 16 سال از پایان دفاع مقدس هنوز یکی از مشکلات اساسی جانبازان و بویژه مصدومان شیمیایی ، عوارض روانی بعد از جنگ و آسیب به سلامت روانی و عملکرد اجتماعی آنان است.
از آنجا که ممکن است این علایم با تاخیر چندین ساله بروز کند ، پژوهشی ویژه در این راستا انجام شد تا از نتایج آن به منظور درمان این عزیزان به کار گرفته شود.

آزمون جانبازان شیمیایی در کلینیک
روانپزشکی صدر و بیمارستان بقیه الله

این پژوهش شامل جانبازان شیمیایی که حداقل یک بار با گاز خردل مصدوم شده و به کلینیک روانپزشکی بیمارستان بقیه الله یا کلینیک روانپزشکی صدر مراجعه کرده اند ، می شود البته نداشتن مصدومیت فیزیکی و تمایل به انجام پژوهش جزو شرایط اجرای آزمون بود. حجم نمونه شامل 100 نفر از جانبازان شیمیایی بود و با استفاده از نتایج این پژوهش می توان بیماری روانی را به عنوان یک طبقه بندی کلی از آنهایی که خود را سالم می پندارند ، متمایز کرد.به این ترتیب هدف اصلی آزمون ایجاد تمایز بین بیماری روانی و سلامت است.
محدوده نمرات بین صفر تا 21 است و نمرات یک تا 7 به عنوان اختلال شدید در نظر گرفته شده است. آستانه نمره سلامت عمومی 22.5 در نظر گرفته شده که مقادیر بالاتر از آن پاتولوژیک و مقادیر کمتر از آن در محدود نرمال است.

نتایج آزمون

بررسی ها نشان داد میانگین سنی این افراد 41 سال ، میانگین مدت حضور آنها در جبهه 38 ماه و میانگین درصد جانبازی 35 درصد بوده است.
براساس اطلاعات به دست آمده می توان گفت میانگین نمره سلامت عمومی 47.34 است ، همچنین گروه متاهل دارای نمره سلامت عمومی بهتر و افرادی که از همسران خود جدا شده اند پایین ترین نمره سلامت عمومی را دارند.
بررسی ها نشان می دهد افرادی که سابقه بستری روانپزشکی دارند ، نسبت به گروه بدون سابقه بستری ، سلامت عمومی پایین تری دارند. همچنین بین افرادی که یک ، 2 یا 3 بار مجروح شده اند از نظر سلامت عمومی تفاوت معناداری ملاحظه نمی شود ، بدین معنا که دفعات مجروحیت تاثیری در میانگین سلامت عمومی افراد ندارد.

جنگ یک پدیده مخرب

جنگ پدیده مخربی است که در طول تاریخ توسط حاکمان مستبد و جاه طلب به ملتها تحمیل شده و در این راستا از ابزار مختلفی استفاده شده است.
در این میان ناتوان کننده ترین تجهیزات جنگی مورد استفاده شامل گازهای سمی و شیمیایی است که موجب تخریب جسمی و روحی فراوانی در افراد مورد تهاجم می شود و گاز خردل نیز یکی از انواع روشهایی است که بارها در جنگ تحمیلی علیه رزمندگان ایران به کار گرفته شد.متاسفانه در بررسی سلامت روانی جانبازان شیمیایی ، وضعیت نامطلوب است به طوری که سهم قابل توجهی از این افراد به افسردگی ، اضطراب ، اختلالات خلقی ، اختلال استرس پس از سانحه و اختلالات جسمی مبتلا هستند.
بررسی میانگین سلامت عمومی براساس تحصیلات نشان می دهد هر قدر میزان تحصیلات بالاتر باشد سطح سلامت عمومی افراد نیز بالاتر خواهد بود. در بسیاری موارد نیز به علت شدت بیشتر مشکلات و درصد جانبازی بالاتر ، این افراد بازنشسته می شوند و این مساله نیز می تواند دلیلی دیگر بر شدت بیشتر اختلال در این گروه باشد.
همچنین به طور مشخص آگاهی بیشتر نسبت به بیماری و توانایی بیشتر در انطباق با مشکلات و احتمال دسترسی بهتر به امکانات درمانی می تواند در این امر موثر باشد. بررسی وضعیت سلامت جانبازان مصدوم با گاز خردل براساس میزان تحصیلات همسر آنها به طور مشخص نشان می دهد جانبازانی که همسر آنها تحصیلات دانشگاهی داشته اند، وضعیت سلامت روانی شان بسیار بهتر بوده است.
هر قدر از میزان تحصیلات همسر کاسته شده ، نمره آزمون سلامت روانی بالاتر رفته است و این اختلاف بویژه در مقیاس افسردگی بارزتر بوده است.
چراکه سطح تحصیلات بالاتر سبب افزایش آگاهی افراد می شود که می تواند باعث کاربرد بهتر مهارت های زندگی و در نتیجه بالا بردن سلامت روانی خود و افراد خانواده شود.
بسیاری از جانبازان روزهای متعددی را از سال در بیمارستان ها بستری می شوند که میانگین روزهای بستری جانبازان شیمیایی 9 روز است ، این مساله نیز سلامت روانی جانباز را تحت تاثیر قرار می دهد.
در بررسی سلامت عمومی افراد با توجه به تاریخچه وجود اختلالات روانی در بستگان درجه یک و دوی آنها مشخص شد افرادی که فقط بستگان درجه یک آنها سابقه مثبت بیماری اعصاب و روان داشتند ، بالاترین نمرات آزمون را دارند.
این مساله نشانگر ارتباط سوابق خانوادگی با اختلالات اعصاب و روان است که مطالعات دیگر نیز این مساله را تایید می کند بنابراین با توجه به اصل «پیشگیری بهتر از درمان است» می توان با استفاده از نتایج تحقیقات و بررسی های به عمل آمده برخی از این عوامل را با برنامه ریزی بهتر و آموزش صحیح کنترل کرد و این مساله تنها گامی برای ارتقای سطح کیفیت زندگی این عزیزان است.


 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha