در مجامع عمومی گذشته وجود چهرههای مطرح و اثرگذار در هیات مدیره تهران، شرایط را بهگونهای پیش میبرد كه جمع زیادی از اعضای شورای عالی منتخبان هیات مدیره تهران بزرگ بودند. این مساله چند آفت را دنبال داشت...
ششمین دوره انتخابات سازمان نظام پزشكی كه با رد صلاحیت چهرههای مطرح جامعه پزشكی صورت گرفت، بدون شك اتفاقی بود كه در ذهن اعضای جامعه پزشكی خواهد ماند.
دكتر علی تاجرنیا، عضو سابق شورایعالی نظام پزشكی در سرمقاله هفته نامه سپید نوشت: كاهش چشمگیر مشاركت خصوصا در گروه پزشكی كه اتفاقا بیشترین رد صلاحیتها در این گروه بود گواه این مساله بود كه اگرچه اعضای فرهیخته جامعه پزشكی همواره از كنار سیاست به آرامی میگذرند اما جهتگیری سیاسی خود را حفظ میكنند. بهرغم آنچه گفته شد 2 اتفاق مهم در اولین مجمع عمومی پس از انتخابات شایسته توجه است؛ در انتخاب رییس كل نظام پزشكی، اعضای مجمع عمومی برخلاف دورههای گذشته كه راه برونرفت از مشكلات را اتصال به قدرت میدیدند و با انتخاب فردی كه بهعللی نظیر مسوولیت در مجلس حضوری در دایره قدرت داشت، دنبال تامین منافع خود بودند، در دوره اخیر به نسبت انتخاب واقعبینانهتری داشتند.
در بین دو كاندیدای موجود، یكی از افراد كه سابقه نمایندگی مجلس و مسوولیت یك كمیسیون مهم در مجلس شورای اسلامی را داشت و به همین دلیل در آستانه برگزاری انتخابات مصاحبههای مفصل و مكرر در جهت ترغیب افكار عمومی جامعه پزشكی را داشت، موفق به جلب اعتماد اعضای مجمع نشد و جز بخشی از طرفداران قسمخورده رییس كل سابق سازمان سایر اعضا گزینه دیگری را انتخاب كردند كه به هر حال به معدل فردی جامعه پزشكی نزدیكتر بود و ضمن نداشتن تعارض با تصمیمسازان و تصمیمگیران كشور، مسایل كارشناسی را به خوبی درك و انشاا... به نیكی منتقل خواهد كرد.
اما اتفاق رخداده در انتخاب اعضای شورای عالی بسیار مهمتر و قابل توجهتر است. در مجامع عمومی گذشته وجود چهرههای مطرح و اثرگذار در هیات مدیره تهران، شرایط را بهگونهای پیش میبرد كه جمع زیادی از اعضای شورای عالی منتخبان هیات مدیره تهران بزرگ بودند. این مساله چند آفت را دنبال داشت؛
اول اینكه این اعضا عمدتا افرادی با مشغلههای متعدد اجرایی، مدیریتی و كاری بودند و همین امر باعث میشود حضورشان به برگزاری جلسات ماهانه محدود شود و جز كسانی كه پست اجرایی در سازمان داشتند، سایرین یا در سازمان نظام پزشكی به بازی گرفته نمیشدند یا به دلیل برتری سایر اولویتها وقت كافی در سازمان نمیگذاشتند.
دوم اینكه هیات مدیره تهران بزرگ به دلیل حضور اكثریت اعضا در شورای عالی اهمیت خود را از دست داده و عملا به یك جلسه شیرینیخوری و میوهخوری محدود شده بود و عملا مسایل و مشكلات جامعه پزشكی تهران بهطور جدی و اختصاصی پیگیری نمیشد. انجام امور اجرایی نظام پزشكی تهران بزرگ مانند آرم طرح ترافیك، اخذ حق عضویت، برگزاری برنامههای علمی-آموزشی، برگزاری مراسم مناسبتی و امور رفاهی توسط مركزیت سازمان هم خود مزید بر علت شده بود كه عملا هیات مدیره نظام پزشكی تهران از حیز انتفاع ساقط باشد.
سوم اینكه وجود چهرههای شناختهشده و مطرح كه عمدتا پستهای دولتی دارند یا قبلا مسوولیتهایی داشتند، باعث میشد این افراد به جای پیگیری مطالبات جامعه پزشكی دنبال اصلاح مناسبات خود با اهالی قدرت باشند. چه بسا تصمیمات مهمی كه در دورههای گذشته به دلیل ملاحظات سیاسی در شورای عالی گرفته نشد یا اگر شد توسط رییس كل، اجرایی نشد و چه بسا تصمیمات غلط نهادهای دولتی و عمومی كه بر ضد نظام پزشكی گرفته شد ولی صدایی از مسوولان اجرایی و تقنینی سازمان نظام پزشكی شنیده نشد.
چهارم اینكه غلبه تعداد اعضای هیات مدیره تهران در شورای عالی تهران در مقابل حضور اندك و غیرتاثیرگذار نمایندگان شهرستانها، عملا نظام پزشكی را درگیر مسایلی میكرد كه موضوع اصلی كل جامعه پزشكی نبوده و بیشتر در برگیرنده مشكلات بخشی اندك از اعضای جامعه پزشكی تهران بود.
با توجه به آنچه گفته شد اعضای مجمع عمومی سازمان نظام پزشكی با آسیبشناسی شرایط موجود و درك عملكرد دورههای اخیر مدیریت سازمان، عملا برونرفت از مشكلات جامعه پزشكی را در استقلال هر چه بیشتر سازمان از نهاد دولت و حكومت و استفاده از ظرفیتهای بكر و با انگیزه شهرستانی جستجو كردهاند. امید است تركیب جدید شورای عالی بتواند علاوه بر تنظیم مناسبات درونسازمانی و بازتعریف نقش و جایگاه بسیار مهم خود در مقابل سایر اركان سازمان، به اثرگذاری بیشتر بر تصمیمسازان و تصمیمگیران عرصه اجرایی و دولتی كشور توجه نماید.
نظر شما