به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ كارشناسان علوم رفتاری و جامعه شناختی اعتماد را هسته اولیه شكلگیری یك رابطه درست در جامعه میدانند، همچنین زیربنای اصلی یك زندگی سالم و موفق وجود اعتماد دو سویه بین زن و شوهر است.
مادر، بهترین معلم
اعتماد در حوزههای مختلف فردی، خانوادگی، سازمانی و اجتماعی دارای كاركردهای متفاوتی است. وقتی از اعتماد سخن به میان میآید مباحث مرتبط با اعتقادات فردی، خود باوری و اعتماد به نفس در زنان مورد توجه قرار میگیرد و اینكه نقش زنان در این میان كلیدی برشمرده میشود. وقتی در مورد اعتماد در میان گروه زنان بحث میشود مفاهیمی مانند باورهای جمعی برای رسیدن به خواستههای خود و وابستگان، اعتقادات خانوادگی و پایبندی به اصول نظام تربیتی حائز اهمیت میشود.
دكتر ابراهیم اندرخورا جامعه شناس و مدرس دانشگاه میگوید: اعتماد در میان گروه زنان، وفاداری، تعلق، شایستگی، وظیفهشناسی، حمایت كاری و قابلیت اطمینان را نشانه میگیرد. از سوی دیگر در سطح كلان و در مبحث اعتماد اجتماعی حقیقت گویی، رازداری، وفای به عهد، پایبندی به هنجارهای اجتماعی و رابطه بین عناصر تاثیر گذار در جامعه مانند رسانه و دستگاههای اجرایی را مورد توجه قرار داده است. شاید به جرات بتوان به این امر اشاره كرد كه ریشه اعتماد در فرد از شكلگیری جنین در رحم مادر آغاز شده و مهمترین دوره تاثیرگذار بر آن در هفت سال اول زندگی یعنی دوره خردسالی و كودكی است. از این رو نحوه برخورد و برقراری ارتباط مادر با كودك در نظام خانواده اعتماد را در همه ابعاد تحتالشعاع قرار داده و تاثیر عمیقی بر كاركرد آن در جامعه دارد.
دكتر حبیبالله خزایی روانپزشك و مدرس دانشگاه در این مورد معتقد است اعتماد از ویژگیهای مهم شخصیتی هر بانو است كه در روابط فردی و عملكرد او تاثیرگذار است. قسمت عمده این ویژگی مهم شخصیتی زنان در سالهای اولیه كودكی توسط مادر شكل میگیرد به نحوی كه به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، هسته اصلی اعتماد یا بدبینی در یك تا دو سالگی پایهریزی میشود. در سالهای نخست زندگی، كودكان به ویژه دختران تحت تاثیر پاسخهای دریافتی از سوی مراقبین و مادران خود میآموزند آیا محیط پیرامون و اطرافیان قابل اعتماد هستند یا خیر؟ از این رو در صورت پاسخدهی مناسب از سوی مادر ایجاد حس ایمنی در كودك نسبت به تامین نیازهای فیزیولوژیك باعث شكلگیری اعتماد میشود. همچنین از سوی دیگر اگر این نیازها از جانب مراقبین و والدین به طور مناسب پاسخ داده نشود ممكن است حس بدبینی در دختران كه زنان و مادران آینده هستند، شكل بگیرد.
نقش كلیدی زن
اعتماد زمینهساز پیوند میان گروه زنان به شمار میرود. برای شروع روابط دوستانه، پیوستن به شبكههای اجتماعی و گسترش دایره دوستان شرط اصلی تلقی میشود. در حقیقت اعتماد، باور و اتكا تلقی میشود. شكل گیری اعتماد بنیادی نخستین مرحله رشد روانی و اجتماعی است. وجود اعتماد باعث ایجاد همبستگی و نظم اجتماعی بین گروه بانوان میشود.
مبحث اعتماد در مقولههای مهمی مانند ازدواج و تشكیل زندگی مشترك تاثیرگذار است. ازدواج به عنوان یك مسئولیت و تعهد برای ساختن آینده زنان نیازمند اعتماد طرفین رابطه است تا بتوانند با مثبتاندیشی و نگرشهای منطقی زندگی را هدایت كنند. باید پذیرفت ریشه اصلی اعتماد در نهاد خانواده و ارتباطات تعاملی مثبت آن شكل می گیرد كه نقش اصلی مادر و زن را در این زمینه نباید فراموش كرد. دكتر اندرخورا میگوید: بیاعتمادی و داشتن نگرشهای منفی جدای از متغیرهای تاثیرگذار بیرونی به میزان آرامش درونی زنان نیز مرتبط بوده و برای مقابله با آن نیز در گام نخست باید باورهای فردی را تغییر داد و با تمركز بر جنبههای شخصی اعتماد كه شامل وظیفهشناسی، ثبات در رویهها، توسعه تجربیات مثبت، برونگرایی شخصیتی و چارهاندیشی منطقی و آگاهانه است، مقدمات تبدیل این باور به یك باور اجتماعی و هنجار عملی فراهم میشود. ریشه اعتماد در داشتن اعتقاد است و ضربهپذیری آن نیز با كمرنگ شدن یا ضعیف شدن اعتقادات توسعه پیدا میكند. باید اشاره كرد مفهوم اعتقادات نیز یك مفهوم همگرایی و درونی است كه با تقویت آن، اعتماد در سطوح مختلف مورد حمایت قرار خواهد گرفت.
دكتر خزایی در مورد حد اعتدال حس اعتماد و خوشبینی كه لازمه ایجاد روابط مناسب زنان با محیط پیرامون است، میگوید: خوشبینی یا بدبینی افراطی روابط بین فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان و عملكرد آنها را در عرصههای مختلف تحت تاثیر قرار میدهد. خوشبینی یا مثبتاندیشی بیش از حد اعتدال، زنان را در معرض آسیبهای دیگر قرار میدهد بنابراین وضعیت افراطی و حالت تفریط گونه در حس اعتماد ممكن است برای افراد مشكلات روحی و روانی به وجود بیاورد. اغلب شخصیتهای نرمال و طبیعی زنان به حد اعتدال این حس دست پیدا میكنند.
نظر شما