به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ اما سرپرست جدید فارغ از همه این سر و صداها فقط در چند حركت كوچك ثابت كرد كه نه در 6 ماه كه در كمتر از آن هم میتوان كارهایی انجام داد.حاصل این گفت و گوی را با دکتر طریقت می خوانید.
دكتر طریقت! با توجه به این كه رئیسجمهوری تاكید بسیاری برای به سرانجام رساندن برنامه پزشك خانواده داشته و دارند، ایشان با گزارشی كه شما درباره پزشک خانواده به ایشان دادید، موافق بودند یا مخالف؟
من بالاخره متوجه نشدم كه این گزارش بازتاب منفی در ذهن دكتر احمدینژاد داشت یا مثبت؛ چرا كه ایشان بلافاصله دستور دادند تا به وزارت بهداشت بروم و ما هم لبیك گفتیم.
دكتر! به محض طرح موضوع توقف اجرای برنامه پزشك خانواده از سوی شما، بسیاری از مجلسنشینان و عدهای در نظام پزشكی كه از ابتدا به مخالفت با این برنامه بلند شده بودند، از این موضوع بهرهبرداری كرده و نظرات شما را همسو با عقاید خود دانستند و گفتند كه شما هم مثل آنها معتقدید پزشك خانواده در كشور قابل اجرا نیست، خودتان چه نظری در این باره دارید؟
گناه من این است كه چون قبل از انقلاب نمیتوانستم وارد كشور شوم، در سالهای طولانی اقامتم در كشورهای دیگر، پزشك خانواده موفق را لمس كردم و در این 32 سالی كه به كشور برگشتهام، همواره آرزو داشتم این برنامه اجرایی شود. ما در سال71 برنامه پزشك خانواده را در تامین اجتماعی مصوب و بستر اجرا را فراهم كردیم كه البته محقق نشد. در سال74 هم تا حدی در تكلیفی كه دولت به وزارت بهداشت كرده بود، نقش داشتیم. در سال77 در كمیته امداد كه نهادی مستقل بود اجرای این برنامه را شروع كردیم، اما چون این نهاد چندان برای اجرای برنامه پزشك خانواده مناسب نبود و فقط حدود 5/4 میلیون نفر را زیر پوشش داشتیم، برنامه به شكل پراكنده اجرایی شد؛ چرا كه در اصل ما در كمیته امداد توان وصل سطح نخست خدمات را به سطوح 2 و 3 نداشتیم و لذا بیشتر در حد استقرار اداری- مالی و اقتصادی پزشك خانواده در سطح نخست فعالیت كردیم.
در مجموع اجرای برنامه پزشك خانواده آرزوی همیشگی ما بوده و هیچ راهی هم نهفقط در كشور ما كه در دنیا، برای ادای دین سیستم بهداشت و درمان به مردم وجود نداشته و ندارد مگر اینكه در جهت اجرای برنامه پزشك خانواده حركت كنند. به هر حال اگر نظر دكتر احمدینژاد در اجرای برنامه پزشك خانواده تامین میشد، به نتیجه بهتری میرسیدیم. ایشان نخستین سفارشی كه در ابتدای دولت نهم به وزارتخانههای بهداشت و رفاه داشتند این بود كه اجرای برنامه پزشك خانواده را در اولویت نخست خود قرار دهند، اما با وجود اینكه آقای احمدینژاد فرد مصممی هستند، این برنامه از ابتدا اجرا نشد و این آخر هم كه قرار بود برنامه اجرایی شود زمان خیلی زیادی برای تكمیل نیاز داشت.اجرا كردن چنین برنامهای بدون رفع معایب و تكمیل ضوابط، در كل كشور یا در بیشتر استانهای كشور، بویژه تهران كه 20 درصد جمعیت كشور را تشكیل میدهد، نشدنی بود. آن هم همزمان با اجرا در استانهای بزرگی چون مازندران و شیراز و ...
به هر حال حتماً دوستان قدرت عجیب و غریبی را تصور میكردند كه ناگهان میخواستند این برنامه را در كشور اجرا كنند، لذا در تهران هم به علت ارتباط بیشتر وزارت بهداشت و درمان با دانشگاه علوم پزشكی تهران، ابتدا قرار شد تا برنامه در دانشگاه تهران كه همان دو سوم تهران بود، اجرا شود بعد هم گفتند فقط در شهرری و اسلامشهر اجرایی شود؛ اما در كل در تصور من نمیگنجد كه در یك طرف خیابان پزشك خانواده داشته باشیم و در طرف دیگر نداشته باشیم!
آقای دكتر! این نه حرف ما كه حرف كسانی بود كه شاید از شما شناخت چندانی نداشتند، عدهای با صدور حكم سرپرستی شما گفتند كه در این 6 ماه دیگر فرصتی برای اجرای برنامههای خود نخواهید داشت. به همین منظور توضیح دهید كه شما در حال حاضر مهمترین ضعفها و كاستیهای نظام سلامت را چه میدانید و برای رفع آنها چه برنامههایی دارید؟
مهمترین برنامهای كه تكلیف قانونی ما است و دولت دكتر احمدینژاد هم برآن تاكید داشتهاند، همین برنامه پزشك خانواده است. من معتقدم كه در 6 ماه هم میشود نحوه اداره برنامهها را مشخص كرد و عیبها را به حداقل رساند و دست كم بستر اجرایی برنامه پزشك خانواده را در كشور آماده كرد و فكر میكنم این كار شدنی است.
نظر شما