یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۸
کد خبر: 74002

عملکرد دولت در حوزه محیط زیست قابل دفاع نیست. این را نه تنها کارشناسان و متخصصان امر محیط زیست که نگاهی به روزهای سپری شده از عمر دولت نهم و تعداد روزهای هوای آلوده می‌گوید.

کوتاهی‌های دولت در محیط زیست، جبران شدنی نیست
سلامت نیوز :عملکرد دولت در حوزه محیط زیست قابل دفاع نیست. این را نه تنها کارشناسان و متخصصان امر محیط زیست که نگاهی به روزهای سپری شده از عمر دولت نهم و تعداد روزهای هوای آلوده می‌گوید.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ؛ آلودگی هوا شاید مهم ترین شاخص برای سنجش فعالیت‌های محیط زیست باشد که «وحید نوروزی» مشاور محیط زیست معاونت ترافیک شهرداری تهران، توجه به آن را در دولت دهم چالش زا خوانده و می‌گوید کوتاهی‌های بسیاری از سوی دولت در این حوزه، رخ داده است و تا سال‌ها نمی توان آثار این کوتاهی‌ها را جبران کرد:

آقای نوروزی! برنامه 10 ساله کاهش آلودگی هوای تهران، 3 سال است که به پایان رسیده در حالی که هوای تهران همچنان آلوده‌تر از قبل باقی مانده. چرا این برنامه که فرصتی 10 ساله در اختیار داشت، نتوانست کاری از پیش ببرد؟

تا 3 سال قبل از آغاز برنامه 10 ساله، تهران در زمینه آلودگی هوا فاقد برنامه بود،. در سال 79 برای اولین بار برنامه جامع مقابله با آلودگی هوا تصویب شد و از 79 تا 84، یعنی حدود 5 سال به مرحله اجرا درآمد، اما طی 5 سال دوم که تا سال 89 ادامه داشت، این برنامه به حال خود رها شد.

البته اجرای این برنامه در 5 سال اول هم عملا از سطح برگزاری جلسات و کمیته کاهش آلودگی هوای تهران و آماده کردن زیرساخت‌ها فراتر نرفت.

بله، به طور حتم این برنامه چه در دولت خاتمی و چه احمدی نژاد آن طور که باید و شاید اجرا نشد. در دولت خاتمی تنها بخش هایی از آن در قالب یک مصوبه دوصفحه و نیمه در سال 79 تصویب شد که فقط شامل 20 درصد برنامه بود. اما متاسفانه در دولت فعلی وضعیت بسیار بدتر است. بحث ارتقای استاندارد خودروها بزرگ‌ترین شاخصی بود که رها شد، در حالی که هم چنان در بنزین یورو2 باقی مانده‌ایم وخودروسازان به بهانه‌های مختلف از زیر بار استاندارد سازی خودرو‌ها شانه خالی کرده اند و همین حالا نیز یک بار دیگر تا آخر خرداد ماه فرصت گرفته اند. کارخانه‌ها و منابع ثابت آلودگی هوا به حال خود رها شده اند. کنترل گرد و غبار عربی یاهمان ریزگرد‌ها که همه ساله از اواسط خرداد تا اواخر شهریور زندگی مردم را فلج می‌کنند، به چند سفر دیپلماتیک به عراق و سایر کشورهای همسایه محدود شد، در حالی که آمار سالانه مرگ‌ومیر منتسب به ذرات ریز 2.5 تا 10 میکرونی، به‌تنهایی4500 نفر را در برمی گیرد.

در بحث ریزگردها راهکارهای ریز‌و‌درشت، کارشناسی و غیرکارشناسی و گاه حتی خندآوری ارائه شد که هیچ یک به مرحله اجرا نرسید و بی نتیجه ماند، از جمله آب پاشی آسمان تهران با هلی‌کوپتر یا مالچ پاشی و دیگر پیشنهادات. این موضوع به نوعی بازی بین دست اندرکاران مبحث آلودگی هوا و وقت کشی برای حفظ سلامت جامعه انجامیده. این وقت کشی‌های دولت و زیان‌های ناشی از آن قرار است تا کجا ادامه پیدا کند؟

مسئله این جاست که وقتی کسی عمق فاجعه را نداند، پیشنهادهای عجیب و غریب و بی ربط ارائه می‌دهد. هم اکنون اگر از رئیس سازمان محیط زیست تا رئیس سازمان جنگل‌ها بپرسید، هریک درباره جنس و منبع این گرد و غبار نظر متفاوتی خواهند داشت. عمده مشکل ما هم از همین نبود شناخت ناشی می‌شود. پروفسور کردوانی به عنوان پدر علم کویر ایران یک پیشنهاد می‌دهد، سازمان محیط زیست یک پیشنهاد دیگر، ناگهان سازمان جنگلی اعتراض می‌کند که چه کسی این حرف را زده و چه ربطی به محیط‌زیست دارد؟ این دولت فاقد برنامه است، مدیریت آلودگی هوای تهران در جایگاه کارشناسی خود نیست و در استانداری تهران است، پس در این اوضاع شلوغ، عملا هیچ تصمیم درستی اتخاذ نمی شود. اما عمر این دولت با تمام اهمال‌هایش رو به اتمام است و متاسفم که بگویم سال‌ها بعد اسم ایران در تاریخچه آلودگی هوای دنیا، با پیشنهاد‌ها و اقدامات بچگانه و طنز گونه اش در زمینه کاهش آلودگی هوا جای خواهد گرفت و اساتید در سطح جهان آن را تدریس خواهد کرد.

فکر می‌کنید ادامه روند نبود اتخاذ یک راهکار درست، تا کجا می‌تواند در به مخاطره انداختن سلامت جامعه و افزایش آمار مرگ و میر پیش برود؟

در واقع گرد و غبارها به شدت بر سلامت انسان موثرند و آن قدر کوچک هستند که به راحتی به عمق ریه و سیستم تنفسی افراد نفوذ می‌کنند و بخش زیادی از افزایش بیماری‌های تنفسی و ریوی از خرداد تا شهریور، به طور مشخص متعلق به همین گرد و غبارهاست. به هر حال امیدوارم دولت بعدی با برنامه‌ای مشخص در زمینه کاهش آلودگی هوا جلو بیاید.

در زمینه آمار مرگ و میر ناشی از گرد و غبار‌ها برای این که نشان ندهیم چه قدر کوتاهی کرده ایم، هیچ وقت آمار صحیحی از میزان تلفات به مردم ارائه نشد.

البته قبح این پنهان کاری‌ها شکست. زمانی مسئولان در مجلس از این آمار تحت عنوان آمار محرمانه نام می‌بردند، اما همان مسئول سال بعد این آمار را اعلام کرد و تاکیدی بر محرمانه بودن آن نکرد. قبح را شکست و آمارها منتشر شد.

اما این آمار را خانم دستجردی اعلام کرد و آن مقطع شرایط خاص خودش را داشت. در حال حاضر دولت هم چنان زیر بار پذیرش این میزان تلفات نمی رود.

پذیرفتن یا نپذیرفتن دولت مهم نیست، خورشید را نمی توان زیر ابر پنهان کرد. آلودگی هوا ، مرگ و میر، و سونامی سرطان که از تبعات این آلودگی در سال‌های آینده است فرزند وزیر و وکیل و کارگر و کارشناس نمی شناسد. ما به افرادی که فرزندانشان آب و هوای آن سوی مرز را تنفس می‌کنند کاری نداریم، آن دسته از مسئولانی که فرزندانشان ساکن این آب و خاک هستند و با این حال اصرار بر پنهان کاری دارند، بدانند که دردی را دوا نخواهندکرد.

با توجه به این که لازم بود کمیته محیط زیست شورای شهر تهران، به طور جدی وارد بحث محیط زیست می‌شد و نشد، عملکرد این کمیته در شورای شهر سوم را چطور ارزیابی می‌کنید؟

تنها عضوی که از کمیته محیط زیست شورای شهر تهران در این 6 سال اخیر به خاطر دارم، تنها خانم ابتکار بوده و سایرین به خود زحمت نمی دادند که حتی ژست محیط زیستی بگیرند و در جلسات بنشینند. این کمیته در زمینه آلودگی هواعملکرد قابل انتقادی داشت، چرا که می‌توانست از طریق شورای عالی استان ها، لایحه هوای پاک را به مجلس ببرد و نبرد. مصوباتی هم که داشت عمدتا توصیه به دولت بود. چون قانونی وجود نداشت، خودروساز و وزارت صنایع و حتی ایران خودرو هر کاری که خواستند کردند. ایران خودرو بیش از 200 هزار خودرو را با کربن کنیستر تولید کرد و به دست مردم داد و سرطان مطلق را به حلق مردم ریخت. شورای شهر سوم بسیار محافظه کارانه در زمینه این موارد پیش رفت و روابط را بر مبنای مصلحت سنجی قرار داد و در این بین، محیط زیست عملا قربانی شد.

اما یک نگاه حقوقی هم وجود دارد. شورای شهر به لحاظ قانونی این ابزار را داشت که در زمینه‌های مختلف برای پیگیری حقوق مردم حتی از دولت شکایت کند. نمونه بارز آن بحث خودروها یا اتوبوس‌های تولید شده از سوی دولت که مشکلات فنی داشتند اما خیلی کم تن به معاینه فنی می‌دادند، یا حتی طبق گفته شما بخش اعظم خودروهای ایران‌خودرو که بدون کربن کنیستر تولید و وارد بازار شدند. اما این پیگیری از طریق مراجع قضایی انجام نشد. این وجه موضوع را چطور می‌توان توجیه کرد؟

توجیه پذیر نیست. همان طور که گفتم به دلیل برخورد محافظه کارانه از این اقدام اجتناب کردند و متاسفانه محیط زیست قربانی سیاست شد. البته توسعه حمل و نقل عمومی که در ارتباط مستقیم با آلودگی هواست جزو نقاط قوت شورای شهر سوم بود، هر چند که با رویکرد ترافیکی صورت گرفت، اما محیط زیست هم استفاده کرد. اما نقطه ضعف ها، برای مثال توجه نکردن به توان اکولوژیکی شهر تهران در ساخت و سازها بیشتر بودند.

با توجه به وضعیت نگران کننده سال‌های گذشته، آیا پیش بینی ای برای وضعیت آلودگی هوا در سال جاری دارید؟

در حال حاضر که شرایط کیفی آلودگی هوای تهران و بیش از نیمی از استان‌های کشور را باد مدیریت می‌کند. فکر می‌کنم پیش بینی را هم باید به طبیعت و باد و باران سپرد.

در 3 ماهه پایانی سال 91، شما به عنوان نماینده شهردار تهران در کارگروه کاهش آلودگی هوا به جلسات کمیته کاهش آلودگی هوای تهران به خصوص جلساتی که در کمیته مواقع اضطراری تشکیل می‌شد، دعوت نمی شدید. علت چه بود؟ آیا کنش و واکنشی بین مسئولان شهرداری و استانداری تهران اتفاق افتاده بود؟

از جلسات اضطرار تا جایی که به یاد دارم تنها یکی دو جلسه دعوت نشدم و در کل روابط خوبی با استانداری تهران دارم، اما سازمانی که باید مدافع سازمان محیط زیست باشد ما را به عنوان کارشناس محیط زیست قبول ندارد، به این دلیل که اگر در جلسات تصمیم خاص و عجیبی اتخاذ می‌شد اعتراض می‌کردیم. به هر حال ترجیح می‌دادند ما را به جلسات دعوت نکنند. بهانه هم این بود که جلسات در سطح معاون رئیس جمهور و وزیر است و سطح ما برای شرکت در این جلسات پایین است. همان جلساتی که تصمیم هایی مانند مه پاشی و آب پاشی به عنوان نتیجه آن بیرون آمد.

در بحث آلودگی هوا، مدتی است که دولت و تولید کننده‌های سوخت مدعی تولید سوخت با استاندارد یورو 4 هستند. آیا می‌توان این ادعا رااز دولت پذیرفت، و چگونه می‌توان فرار رو به جلوی خودروسازان را که معتقدند سوخت تولیدی فاقد کیفیت لازم است و با این وضعیت لزومی بر تطبیق سیستم احتراق خودروها با این سوخت نیست، در کنار ادعای دولت تحلیل کرد؟

داستان یورو4 و خودروسازان تبدیل به داستان مرغ و تخم مرغ شده که معلوم نیست اول کدام یک وجود داشته. با این حال باید بگویم که خودروسازان در این میان نسبت به تولید کنندگان سوخت، وضعیت بدتری دارند. تولیدکنندگان سوخت متعهدتر هستند. به عنوان مثال هم اکنون در پالایشگاه اراک این سوخت تولید شده، اما از تولید انبوهی که پوشش‌دهنده کل کشور باشد فاصله دارد. مسئولان وزارت نفت معترف هستند که تولید سوخت یورو4 کشور کمتر از 20 درصد است. با این حال خودروساز‌ها باز هم تا آخر خرداد زمان گرفته‌اند و من تضمین می‌کنم که خرداد هم می‌آید و می‌رود و وضع همین است. اکنون تنها 30 درصد محصولات داخلی یورو 4 هستند، 70 درصد باقی مانده را نمی توان تا خرداد استاندارد کرد. مگر این که عدد 2 برداشته شود و به جای آن عدد 4 گذاشته شود.

از این 20 درصد سوخت تولیدی یورو4، آیا نمونه ای برای بررسی در اختیار شما قرار گرفته است؟

تا این لحظه خیر. البته پژوهشگاه نفت کشور ما مرجع معتبری است، ما فقط خواهش کردیم که بخشی از این بنزین را به ما بدهند که حداقل یک نگاه آن را ببینیم و لمس کنیم، یا اسامی جایگاه هایی را که این بنزین در آن‌ها توزیع شده به ما بگویند. تا این لحظه که این اتفاق نیفتاده اما در جریان هستم که با هزینه بسیار زیاد، در اراک تولید شده و معتقدم وزارت نفت باید کمی بیشتر در زمینه خرده اطلاعات این موضوع شفاف‌سازی کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha