طی چند ماه گذشته و پس از خصوصی شدن صنعت دخانیات، قیمت سیگار در كشور چند برابر شده اما باید پرسید از این افزایش قیمت چه رقمی وارد خزانه عمومی كشور شده در حالی كه بیش از 90 درصد این افزایش قیمت به جیب مافیای سیگار رفته است.
حالا با گذشت یك سال از واگذاری تصدیگری شركت دخانیات ایران در زمینه تولید و فروش به بخش خصوصی، دكتر محمدرضا مسجدی، دبیركل جمعیت مبارزه با دخانیات ایران در گفتوگو با «اعتماد» تایید میكند كه خصوصیسازی دخانیات نه تنها منفعتی به سوی حفظ سلامت جامعه نداشته بلكه كاهش سن مصرف سیگار و تلاش مجلس برای كاهش مالیات ماخوذه از سیگارهای تولید داخل و وارداتی دستاورد اتفاقی بوده كه وزارت بهداشت سالها برای مقابله با آن تلاش كرد. حالا در آستانه برگزاری مراسم نخستین سالگرد خصوصیسازی دخانیات كه از سر تصادف با هفته مبارزه با دخانیات هم همزمان است، هم وزارت بهداشت كه طبق ماده 1 قانون جامع كنترل و مبارزه ملی با استعمال دخانیات – مصوب 1384 ریاست ستاد كشوری كنترل و مبارزه با دخانیات را برعهده داشته و هم دولت كه طبق ماده 4 این قانون عهدهدار كامل سیاستگذاری، نظارت و مجوز واردات انواع مواد دخانی است باید در ردیف میهمانان مراسم بنشینند و میزبان، كسی نیست جز بخش خصوصی كه دغدغهیی جز افزایش سود دریافتی از حلقوم این صنعت پر مایه ندارد.
تا نیمه سال 90 شاهد مخالفت با خصوصی شدن صنعت دخانیات در ایران بودیم در حالی كه نتایج تجربه كشورهای همجوار مثل بلغارستان و تركیه كه پیشتر اقدام به خصوصیسازی دخانیات كرده بودند هم نشان میداد كه با خصوصیسازی، میزان مصرف افزایش یافته و سن مصرف هم كاهش مییابد. نیمه سال گذشته اما صنعت دخانیات به بخش خصوصی واگذار شد و حالا شاهد تكرار تجربه همان كشورها در ایران هستیم و با افزایش مصرف و كاهش سن مصرف سیگار مواجه شدهایم. ارزیابی شما از پدیده خصوصیسازی صنعت دخانیات چیست؟
در بحث خصوصی شدن یا خصوصی نشدن صنعت دخانیات با اشاره به همین كشورهایی كه شما نام بردید و به تجربه ناموفق آنها اشاره كردید باید به یك نكته توجه داشت و اینكه فقدان موفقیت متوجه نظارت و عملكرد حكومت بر موضوع دخانیات بوده است. حال در ایران باید ببینیم ما پیش از خصوصی شدن این صنعت چه كردیم و حالا هدف چیست. اگر اصرار داشتیم كه صنعت دخانیات نباید خصوصی شود به این علت بود كه میدانستیم شركتهای دخانی در پی منافع و فروش بیشتر برای دستیابی به سود بیشتر هستند و این، اصل اقتصاد است كه نتیجه سرمایهگذاری، كسب سود بیشتر باشد. به همین علت تاكید داشتیم كه صنعت دخانیات باید در انحصار دولت باشد زیرا دولت همیشه سود عمومی مردم را بر سود فردی ترجیح میدهد و میتوانیم درباره كنترل تولید و توزیع و مصرف با درنظر گرفتن سود عمومی جامعه صحبت كنیم در حالی كه بخش خصوصی همواره به فكر جیب خودش بوده است. امروز میبینیم كه وضعیت مصرف سیگار در كشور با زمان دولتی بودن دخانیات تفاوتی نكرده است زیرا انتظارات ما در همان زمان هم پاسخ نگرفت و نظارت بر مصرف و توزیع و كنترل قاچاق و كیفیت سیگار محقق نشد. امروز هم همین تاكید را داریم با این تفاوت كه حالا شركت دخانیات به ما میگوید باید فشارها را از دوش بخش خصوصیبرداریم زیرا قرار است بخش دولتی این معضلات را شخصا كنترل كند.
تعداد فعلی مصرفكنندگان سیگار در شرایطی كه انحصار دخانیات هم از دست دولت خارج شده آیا نگرانكننده است؟
بله بهشدت. در حال حاضر حدود10 تا 12 میلیون مصرفكننده دائمی سیگار در كشور داریم كه سالانه بیش از 65 میلیارد نخ سیگار مصرف میكنند در حالی كه عوارض اقتصادی و اجتماعی این اتفاق و میزان هزینهیی كه بر دوش نظام سلامت تحمیل میكند هم به هیچوجه مورد توجه قرار نمیگیرد. ما امروز با افزایش ابتلا به سرطان ریه و بیماریهای قلبی تنفسی و سكتههای مغزی و قلبی ناشی از مصرف سیگار مواجهیم. سن ابتلا به سرطان ریه به 35 الی 40 سال كاهش یافته و سن مصرف سیگار هم به علت نبود نظارت از 14 به 12 و 10 سالگی رسیده است و هیچ كنترلی هم بر مصرف سیگار وجود ندارد. اتفاقا روز گذشته درباره مصرف قلیان بحث میكردیم و در حالی كه هیچ آماری از مصرفكنندگان قلیان نداریم اما متوجه شدهایم كه افزودنیهایی به تنباكوی قلیان اضافه میشود كه حالا شاهد بروز بیماریهای عجیب و غریب تنفسی در مصرفكنندگان قلیان هستیم.
آیا افزایش قیمت سیگار هم كه تاكید قانون بوده باید با خصوصی شدن صنعت دخانیات مسكوت گذاشته شود یا این روند مسیر خود را ادامه خواهد داد؟
تا زمانی كه قاچاق سیگار كنترل نشود همچنان از جیب مردم هزینه خواهد شد. ما شاهد هستیم كه طی چند ماه گذشته و پس از خصوصی شدن صنعت دخانیات، قیمت سیگار در كشور چند برابر شده اما باید پرسید از این افزایش قیمت چه رقمی وارد خزانه عمومی كشور شده در حالی كه بیش از 90 درصد این افزایش قیمت به جیب مافیای سیگار رفته است. گزارشهای ما نشان میدهد كه روزانه حداقل، 10 میلیارد تومان فقط برای خرید سیگار در ایران هزینه میشود و این رقم چندان هم باعث تعجب نیست وقتی قیمت متوسط هر نخ سیگار كه پاكت آن بین 600 تا 8 هزار تومان قیمت دارد را در میزان مصرف سالانه ضرب كنید. در عین حال روزانه بیش از دو برابر این رقم و بین 20 تا 30 میلیارد تومان از سوی دولت و مردم برای بیماریهای ناشی از مصرف سیگار هزینه میشود.
آیا با خصوصی شدن صنعت دخانیات باید اجبار به پرداخت مالیات از سوی تولیدكنندگان سیگار را یك بحث تمام شده تلقی كنیم آن هم در حالی كه نمایندگان مجلس موافق خصوصیسازی دخانیات بودند؟
بخش خصوصی به دنبال سود است و برای جبران ضرر اقدام میكند. ما زمان طولانی در مجلس تلاش كردیم كه مالیات 20 درصدی برای سیگار تولید داخل و مالیات 40 درصدی برای سیگارهای وارداتی تصویب شود اما شنیدهایم كه صحبت از مالیات 10 درصدی برای سیگار مطرح است در حالی كه قرار است قیمت حاملهای انرژی 25 تا 35 درصد افزایش یابد. حدود 4 ماه است كه با مجلس در رایزنی هستیم تا مالیات سیگار را افزایش دهند اما توجیه نمایندگان این است كه با افزایش مالیات، افزایش قاچاق سیگار را دامن میزنیم در حالی كه قاچاق سیگار عمدتا توسط معامله گران تجارت سیگار هدایت میشود. كل تولید داخل و مشترك حدود 30 میلیارد نخ در سال است. بنابراین بقیه سیگار مصرفی قسمتی از طریق واردات و بخشی از طریق قاچاق تامین میشود. قاچاق سیگار حدود 20 الی 25 میلیارد نخ در سال است كه با توجه به مرز وسیع كشور از مبادی مختلف ورود پیدا میكند. توجه داشته باشیم كه تنها كالایی كه مورد تحریم امریكا و انگلیس قرار نگرفته سیگار و شركتهای تولیدكننده سیگار بودهاند آن هم در حالی كه پول فروش نفت نمیتواند به طور مستقیم وارد كشور شود اما امروز شاهد هستیم كه اولا بیشترین سیگارهای تولید مشترك، با مشاركت شركت امریكایی – انگلیسی بریتیش آمریكن توباكو BAT تولید میشود و شركای كرهیی، ژاپنی، چینی، مالزیایی و ترك در رتبههای بعدی قرار میگیرند و ثانیا امروز شاهد هستیم كه به عنوان مثال، یكی از پرمصرفترین سیگارها در تهران، سیگار مارلبرو است. سیگاری كه واردات آن به ایران ممنوع است زیرا صاحبان این شركت صهیونیست هستند اما پرمصرفترین سیگار در پایتخت كشور است.
نظر شما