سلامت نیوز : «سالانه یکهزار تریلی ، وظیفه قاچاق سیگار به ایران را دارند.» این آماری است که قائم مقام دبیرکل جمعیت مبارزه با دخانیات به «قانون» در آستانه هفته بدون دخانیات می گوید و قرار است این هفته، نمادی باشد برای مبارزه با مصرف دخانیات در ایران. اما به راستی با حجم بالای ورودی و تولید سیگار در کشور و کارهای فرهنگی که اغلب به نتیجه نمی رسد، می توان به داشتن ایرانی بدون دخانیات امیدوار بود؟ با نگاه کوتاهی به آمار مصرف دخانیات در کشور و تعداد سیگاری ها، هفته بدون دخانیات دست نیافتنی به نظر می رسد با این وجود مسئولان محترم این عرصه چه آنها که به انجام کارهای به اصطلاح فرهنگی مشغول هستند چه آنهایی که کارهای عملیاتی می‌کنند در این هفته سنگ تمام می گذارند تا شعارها و جملات زیبای ضد دخانیات به خورد جامعه بدهند. درباره راهکارهای عملیاتی کنترل مصرف دخانیات در کشور و مسائلی همچون کیفیت دخانیات تولید داخل را در گفت وگو با علی طه طاهری می‌خوانید:

هنگامی که صحبت از مصرف بالای دخانیات و لزوم پیدا کردن راه حل مناسب برای این معضل می شود همه مسئولان از فرهنگ سازی حرف می‌زنند، این جمله دقیقا یعنی چه؟

واقعا همین یک جمله در صورتی که عملی بشود بهترین راه حل مشکل دخانیات است. فرهنگ سازی یعنی اصلاح فرهنگی جامعه برای هدایت آن در مسیر درست. در حال حاضر مشاهده می شود که بعضی از زوج های جوان به همراه هم به پارکی می روند و آنجا قلیان می کشند تا جایی که قبح قلیان به ویژه برای خانم‌ها از بین رفته است. خیلی ها فکر می کنند قلیان ضرر چندانی ندارد و اعتیاد‌آور نیست، سیگار هم دارد مسیر عادی سازی را طی می کند. بسیاری از افراد و خانواده ها اگر در این موارد آگاه شوند سرعت پیشروی این بحران کم می شود.

این حرف ها به نظر خیلی کلی هستند، چرا هیچ وقت راه حل های عملیاتی ارائه نمی شود و همیشه به گفتن حرف های کلی بسنده می کنیم؟

درست است، آنقدر بعضی مفاهیم تکرار شده اند که دیگر کسی درباره معنی آنها فکر نمی کند. به عقیده من فرهنگ سازی در مقوله اعتیاد به معنی پیاده کردن مجموعه‌ای از برنامه های فرهنگی برای مبارزه با این پدیده است اما نکته ای که قبل از آن باید مورد توجه قرار گیرد این است که قبل از انجام کارهای فرهنگی یا همزمان با اجرای آنها باید زیرساخت هایی فراهم شود که فعالیت فرهنگی در قالب آن توان عملیاتی شدن داشته باشد مثلا ما هرچقدر هم بروشور و پوستر تهیه کنیم و در آنها درباره مضرات دخانیات تاکید کنیم اما هیچ جایگزینی برای آن ارائه ندهیم جواب نخواهیم گرفت. کار فرهنگی و آگاهی دادن به خانواده ها نقش بسیار پر رنگی دارد اما وقتی همراه با فراهم کردن زیر ساخت ها نباشد تاثیر چندانی نخواهد گذاشت.

خب منظور از فراهم کردن زیر ساخت ها چیست؟ چه کاری باید انجام شود اما نمی شود؟

الان در سطح تهران به ویژه برای مناطق کم برخوردار که اتفاقا بیشتر از مناطق دیگر درگیر بحث استعمال دخانیات هستند چند ورزشگاه وجود دارد؟ چند محل سالم برای گذران وقت وجود دارد؟ بسیاری از جوانان که به سمت مواد دخانی یا مخدر می روند ابتدا برای گذراندن اوقات خالی خود در جمع‌های این چنینی حاضر شده اند. خب وقتی ما به جوانی می گوییم قلیان نکش ضرر دارد او که به راحتی قبول نمی کند باید بگوییم مثلا سه هزار تومانی که برای قلیان هزینه می کنی بگذار توی جیبت، برو باشگاه به‌طور رایگان ورزش کن. چطور توقع داریم که کار فرهنگی صرف برای جوانی که هزاران مشکل اقتصادی و اجتماعی دارد و حتی جایی ندارد که بتواند با هزینه کم تفریح سالم داشته باشد جواب بدهد. در حال حاضر سیگار کشیدن به سمبلی برای اعلام بزرگ شدن برای نوجوانان تبدیل شده، دلیلش این است که نوجوان راه چندانی برای نشان دادن توانایی ها و علائم رشد عقلی اش ندارد و این کار ساده تر و ارزان تر از هر کار دیگری به نظر می رسد.

فکر نمی کنید بزرگ‌ترین کوتاهی در این زمینه از دولت سر زده است؟ در تمام کشورها دولت پیشگام مبارزه با دخانیات است اما در ایران سنگینی بار این فعالیت ها بیشتر روی دوش نهادهای مردمی است.

دولت هم بدش نمی آید که در این زمینه کارهای مثبتی انجام دهد اما باید پذیرفت که در این زمینه کوتاهی های زیادی شده است. اگر بخواهیم تنها در زمینه تولید سیگار و تنباکو از دولت توقع داشته باشیم باید گفت انتظار می رفت طی این سال ها کارخانه‌های تولید دخانیات جایگزین شوند. صنعت تولید دخانیات صنعت پر سود و گسترده ای است. حرف ما این نیست که این صنعت را طوری تعطیل کنند که کارگران بیکار شوند یا سود ناشی از تولید از دست برود بلکه ما می‌گوییم طی این چند سال می شد مزارع تولید توتون و تنباکو را تبدیل به مزرعه چای کرد و کارخانه‌های تولید مواد دخانی را هم به کارخانه های پرسود و بی ضرر تبدیل کرد.

به هر حال سیگار و تنباکو مورد نیازخیلی از ایرانی ها ست و دولت با خودش می گوید اگر تولید نکند باید واردات کند پس چه بهتر که خودش تولید کند تا ارز کمتری برای این کار از کشور خارج شود.

درست است اما باید تولید را در حد نیاز نگه داشت و تعادل برقرار کرد نه اینکه دولت به جای تفکر درباره تامین نیاز، به فکر سود‌دهی هم باشد. ما بارها گفته ایم که افزایش قیمت دخانیات می تواند مانع بسیار خوبی برای مصرف زیاد آن باشد. اما به این موضوع توجه نشان داده نمی شود مثلا طبق قانون باید از سال 85 هر سال 10 درصد به قیمت سیگار اضافه شود یعنی طی چند سال اخیر باید قیمت سیگار 70 درصد بیشتر می شد اما بنابه دلایلی این اتفاق نیفتاده است.

نکته دیگری که بسیاری را نگران می کند افت کیفیت سیگار تولید داخل است، آیا این موضوع هم می تواند تهدید جدی برای جوانانی باشد که به دخانیات آن هم از نوع ارزان قیمت آن رو می‌آورند؟

این را قبول دارم که در سال های اخیر کیفیت سیگار داخلی افت زیادی داشته است اما به هر حال سیگار ایرانی از خیلی محصولاتی که در لبنان و عراق و نقاط پرت دنیا فرآوری می شوند کیفیت بهتری دارد از طرفی اخیرا با واگذاری صنعت دخانیات کشور به بخش خصوصی امید بهبود اوضاع می رود. اما همین موضوع خصوصی سازی این صنعت می تواند عواقب خطرناکی هم داشته باشد زیرا وقتی بخش خصوصی وارد میدان می شود دنبال سود حداکثری است و سیگار نکشیدن مردم به ضرر این بخش تمام می شود وقتی دولت تولید کننده باشد تنها رفع نیاز به خارج از کشور و خارج نشدن ارز را دغدغه قرار خواهد داد و دلش بیشتر از بخش خصوصی خواهد سوخت.

پس چه کار باید کرد؟ اگر بخش خصوصی نباشد کیفیت افت می کند و اگر بخش خصوصی وارد شود راهکارهای مبارزه با دخانیات تضعیف خواهند شد، راه حل چیست؟

به نظرم این بر می گردد به قدرت تدبیر دولت. دولت باید راه حل های مبارزه با دخانیات را آنقدر قوت ببخشد که بخش خصوصی نتواند به خاطر سود مالی آنها را خنثی کند. اگر دولت و مسئولان بتوانند درست مدیریت کنند بین این مسائل تعادل برقرار خواهد شد.

سیگارهای قاچاق معضل دیگری هستند که نظارت را با مشکل مواجه می‌کنند، به نظرتان ستاد مبارزه با قاچاق کالا در این مورد موفق بوده است؟

قطعا خیر. شاید بد نباشد که بدانید در حال حاضر یک سوم مصرف داخل را دخانیات داخلی، یک سوم را دخانیات وارداتی و یک سوم دیگر را دخانیات قاچاق تشکیل می‌دهند. این رقم بسیار بزرگی است یعنی سالانه نزدیک به 20 میلیارد نخ سیگار به کشور قاچاق می شود. سیگار چیزی نیست که بتوان آن را با چمدان قاچاق کرد یا در جیب گذاشت. سالانه بیشتر از هزار تریلی وظیفه وارد کردن قاچاقی سیگار به ایران را بر عهده دارند کافی است بدانید که اگر تریلی هایی که به ایران سیگار می آورند پشت هم بچینید مسافتی به اندازه تهران تا کرج خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha