به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ اما راستی اگر کرهزمین همین کوه و دره و صخرههایش را نداشت در این صورت تمام سطح آن زیر آب بود و اصلا خشکی برای زندگی آدمیزاد وجود نداشت. در این وضعیت یک کره آبی پراز ماهی و غیره داشتیم و از خزنده و پرنده و نیز دوپا و چهارپا خبر و اثری نبود. بنابراین بر ما واجب است ارزشهای زندگی در این اقامتگاه موقت را جدی بگیرم و یقین داشته باشیم که خودمان با روشهای غلط و ناکارآمد هر لحظه بیشتر از زلزله و آتشفشان، سیل، توفان، گردباد و... منزلگاه و کاشانه و شهر و امکان حیات روی این کره را نابود میکنیم. یکی از تهدیدات غافلگیرانه حیات، زلزله است که تنها در چند ثانیه تلفات و خساراتی در سطح وسیع به وجود میآورد. از طرف دیگر بیشتر مردم خوشخیال هستند و یکی از پیامدهای این خوشخیالیها (ایبابا کی میداند کی میآید، خدا کریم است) پندار اشتباهی که درباره زلزلهخیزی دارند به عبارت دیگر کرامت خداوندی را با سهلانگاری و باورهای غلط مخلوط میکنند و به جرات میتوان گفت اظهارنظر امروزی بعضیها با حرف نسلهای چند قرن پیش چندان تغییری نکرده است. به عبارت دیگر تلفات انسانی و خسارات مالی و آوارگی نوعی تنبیه است. چنانچه تلفات و خسارات راتنبیه بنامیم این تنبیه از جانب گسلها، سهلانگاری معمار و مهندس، شهرسازان و شهرداران و خوشخیالی مردم است.
مهم است که از تاریخ درس بگیریم، بدانیم اگر یاد گرفتیم میمانیم وگرنه معلوم نیست سرگذشت ما چه میشود. نکته قابل تعمق این است که هنوز چیزی یاد نگرفتهایم زیرا زلزله 5 ریشتری در روستاها و 6 ریشتری در شهرها تخریب میکند و کشته میگیرد. انسانی با بینش و فرهنگ، قاعدتا ایمنی را به عنوان شیوه کنش اجتماعی انتخاب میکند. در چنین شرایطی جهشهای فرهنگی و رسیدن به مراتب والاتر توسعه اجتماعی، اقتصادی، عمران و آبادانی ممکن است. فرهنگ زندگی، ایمنی عام و خاص، در تمامی چرخههای زندگی مولد و ستون ارتقا هستند و مکمل یکدیگرند و به جرات میتوان گفت تنها مسیری است که انسان موفق انتخاب میکند.
در واقع زندگی در شهری که روی گسلهای توانمند و دهها گسل کوچک بنا شده و ساکنین آن در وحشت مرموزی هستند و در حقیقت انتظار ساعت صفر را دارند و گهگاهی گسلها با تکانی حضور خود را اطلاعرسانی میکنند چندان دلپذیر و خوشایند نیست و فریادی مرموز میگوید سهلانگاری و دگراندیشی را به کنار بگذارید و اقدامی کنید! در واقع قاتل زیر پایمان است و شهردار و ستاد آمادگی و عمران شهر و کشور در مقابل حوادث طبیعی ناگهانی خود را آماده کنند. ساکنان شهرهای زلزلهخیز با دوره وقوع مجدد چند قرنی معمولا به فراموش کردن زلزله عادت کردهاند و حتی ترس از آن ندارند ولی هنگامی که در شهری یا کشوری زلزلهای بیداد میکند کمی به فکر فرو میروند و به یاد میآورند که کار خاصی برای مقابله با این تهدید و ایمنسازی انجام نشده است. به ندرت کسی در فکر مقاومسازی ساختمان محل زندگی، تهیه ذخیره آب، غذا و جعبه کمکهای اولیه و محکم کردن اثاث خانه برای جلوگیری از سقوط است. در یک نظرسنجی تلفنی مرکز آموزش و پژوهش همشهری از 500شهروند درباره زلزله تهران نتیجه اینگونه بود که حدود 90درصد مردم تهران هیچ کاری برای مقابله با زلزله نکردهاند در حالیکه 42درصد معتقد بودند که محل سکونت آنان در برابر زلزله مقاوم نیست.
در پرسشی کتبی توسط اینجانب از 782 دانشجو و اعضای هیات علمی واحد تهران شمال تعداد 54درصد جوابها عامل فاجعه زلزله را خانه غیرمقاوم و زمین نامناسب زیرساختمان میدانند ولی 46درصد زلزله را یک نوع موضوع سرنوشتی و متافیزیکی خارج از اراده انسان میدانند. علم تکتونیک این امکان را ارائه میکند که پدیدههای پیچیده شکل گرفته و لایههای ادوار گذشته سادهنمایی شوند و همچنین در جا بودن و سکون ظاهری آنها در بعد زمانی به حرکت درآورده شوند تحولی مهم برای مطالعه دورههای مختلف کره زمین با عمر 4600میلیونی. تحقیقات چند دهه گذشته توانست چگونگی شکلگیری سنگکره و نیز حرکات صفحات زمین ساختی را بهطور ساده تشریح کند. در این میان نه تنها علم زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، بلکه شاخههای مختلف علوم زمینشناسی و ژئوفیزیک نقش اساسی داشتهاند.
نکته مهم قابل ذکر، ارتباط زلزله با سرگذشت مردم و وضعیت اجتماعی مردم است زیرا مردم مجبورند با زلزله زندگی کنند ولی میتوانند در مقابل قدرت تخریبی آن مقاوم باشند. گرچه تعداد زلزلهها و بزرگی آنها در قرنها تغییری نکرده است ولی ریسک و خطرپذیری زلزلهها دایم در حال افزایش است و خسارات و تلفات روندی افزایشی سریع نشان میدهد. این حقیقت میطلبد که دستاندکاران علوم زمین و ژئوفیزیک، مهندسین سازه، ستاد حوادث طبیعی غیرمترقبه، ستاد بحران و دیگر سازمانها انواع تدابیر را چارهاندیشی کنند تا میزان تلفات و خسارات نه تنها افزایش پیدا نکند بلکه کمتر هم شود. فراموش نشود برای مهندس و معمار و پیمانکار، ساختمانسازی تنها یک حرفه نیست بلکه خود زندگی و حیات است. این نحوه فکر ومنش باید جزیی از وجودشان باشد. در جدال وجدان و باور در مقابل وسوسههای مادی باید همیشه حیات و هستی انسان را مدنظر داشته باشند و پاس دارند. در آیه 18 سوره توبه شرط و شروط یک معمار در ساختوساز آمده است. جای تاسف است که این ندا برای بعضی افراد جامعه مهندسین سازه و معمار و دستاندرکار ساختمان فراموش شده است. هماکنون شاهد هستیم که زلزلههای معمولی موجب تلفات و خساراتی حتی برای سازههای در اصطلاح مهندسی ساز میشود. شرط اول و دوم درباره ایمان معمار است و شروط سوم و چهارم به عمل و رفتار اجتماعی سازنده ساختمان مربوط میشود. نکته مهم در این است که معمار نباید توسط صاحب کار تاثیرپذیر باشد و فقط از خدا بترسد.
نظر شما