پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۰۵
کد خبر: 74901

در جامعه ما تصویر سنتی پدران نشان‌دهنده آن است كه آنها در مراقبت از كودك هیچ نقشی نداشته اند.

نقش شوهران در تربیت فرزندان
سلامت نیوز : هنگام تولد كودك در اتاق انتظار می‌مانند، تعویض پوشك یا گرم كردن بطری شیر را هرگز به عهده نمی‌گیرند، پای خود را به مهدكودك نمی‌گذارند و تربیت فرزند را تقریبا به طور كامل به همسرانشان می‌سپارند. این پدران افسانه‌ای كه به ایفای نقش اختصاصی نان‌آور خانواده سرگرم بودند، الگویی مقتدر اما دور از دسترس برای فرزندان خود بوده و بندرت شركای فعالی در تربیت فرزندانشان محسوب می‌شدند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از راسخون ؛ پژوهش‌ها نشان می‌دهد كه تاثیر پدر بر فرزند ماندگار است و كودكان براستی به پدر نیاز دارند، اما به یاد داشته باشید وجود هر پدری مفید نیست. زندگی كودكان تحت تاثیر پدرانی كه از نظر عاطفی حضور دارند، برای فرزندان خود ارزش قائل می‌شوند و در ناراحتی‌ها و نگرانی‌ها می‌توانند فرزندانشان را آرام كنند بسیار بهتر می‌شود اما در عوض پدرانی كه خشونت می‌وزند، عیب‌جو هستند، فرزند خود را تحقیر می‌كنند یا از نظر عاطفی سرد هستند می‌‌توانند بشدت به فرزند خود آسیب برسانند.

مدت‌هاست كه روان‌شناسان بر این باورند كه دخالت و نقش پدر در بزرگ كردن فرزند بسیار مهم است شواهد روزافزون علمی حاكی از آن است كه پدرهای علاقه‌مند بویژه آنهایی كه از نظر عاطفی در دسترس هستند، در خوشبختی فرزندانشان نقش منحصر به فردی را ایفا می‌كنند.

بسیاری از پژوهشگران معتقدند كه پدرها به طور عمده از طریق بازی بر فرزندانشان تاثیر می‌گذارند. آنان معمولا بازی‌هایی را انجام می‌دهند كه با فعالیت بدنی و هیجان بیشتری همراه است. همچنین پدرها بیشتر با صداهای ضربه‌ای توجه نوزاد را جلب می‌كنند و شلوغ‌بازی‌های بیشتری در بازی‌ها انجام می‌دهند كه این نوع روش شلوغ و بی‌نظم پدر در بازی راه مهمی را باز و به كودك كمك می‌كند تا درباره عواطف بیاموزد.
 
كودكانی بهترین مهارت‌های اجتماعی را در خود پرورش می‌دهند كه پدرانشان بر هم‌كنش مثبتی با آنها دارند و اجازه می‌دهند كه كودك خود مسیر بازی را تعیین كند. برخی پدران در نقش راهنمایان عاطفه هستند. آنها عواطف منفی كودك را نادیده نمی‌گیرند یا با آن مخالفت نمی‌كنند، بلكه به فرزندانشان نشان می‌دهند كه آنها را درك و سپس آنها را راهنمایی می‌كنند تا نسبت به احساسات منفی خود واكنش مناسبی نشان دهند.

طبق بررسی‌ها، كودكانی كم‌ترین نمرات و بدترین روابط اجتماعی را دارند كه پدرانشان سرد، قدرت‌طلب، ستیزه‌جو و مداخله‌گر بودند. در یك تحقیق پژوهشگران متوجه شدند پدرانی كه طی یك تمرین بازی ویدئویی فرزندانشان را مسخره و تحقیر می‌كردند و برای اشتباهاتشان آنها را سرزنش می‌كردند یا كنترل بازی را خود به دست می‌گرفتند و به كودكان‌ نشان می‌دادند كه بی‌كفایت هستند، فرزندانشان بیشتر از بقیه دچار مشكل بودند. این بچه‌ها با دوستانشان رفتارهایی ستیزه‌جویانه داشتند، در مدرسه ناموفق‌تر از دیگران بودند و مسائلی داشتند كه معمولا به بزهكاری و خشونت در آنان منتهی می‌شد.

به طور كلی در مقایسه با واكنش‌های پدر، كیفیت ارتباط با مادر آن‌قدر در موفقیت یا شكست آینده فرزندان در مدرسه و با دوستانشان سرنوشت‌ساز نیست. شاید بتوان گفت علت این تاثیر شدید پدر برفرزند این است كه رابطه پدر فرزند عواطف بسیار قدرتمندی را در كودك بر می‌انگیزد.

نقش پدر در رشد هویت جنسی فرزندان

محققان مسائل جنسی معتقدند كه تاثیر پدر بر رفتار جنسی كودك بیش از تاثیر مادر است، البته در اینجا جنسیت معنایی فراتر از سكس دارد. این مساله نه‌تنها شامل خصوصیات جسمی و تغییرات كودك در حال رشد است، بلكه احساسات و رفتارهای مرتبط با این خصوصیات فیزیكی را هم شامل می‌شود. كیفیت رفتار پدرانه با یك فرزند پسر مهم‌ترین عاملی است كه دید وی را از مذكر بودن خویش شكل می‌دهد.

در اینجا منظور از مذكر بودن خشونت، سلطه‌طلبی، جسارت، ناآرامی و پرسروصدا بودن نیست بلكه مذكر بودن به معنای قاطعیت، مثبت بودن، مسوولیت‌پذیری، منطقی بودن و توانایی ایجاد تغییر در موقعیت‌های سخت است كه این توانایی‌های اساسی فقط بر پایه تربیت صحیح، محبت و توانایی عشق ورزیدن استوار است.

پدری كه با وجود ویژگی‌های مردانه بسیار محبت، تشویق یا تربیتی از خود نشان نمی‌دهد ممكن است رفتار غیرمردانه‌ای در پسرش ایجاد كند. همچنین تحقیقات نشان می‌دهد كه پدران ممكن است بیش از مادران در رشد هویت جنسی سالم دختران نقش داشته باشند. آنان آگاهانه یا ناآگاهانه رشد جنسی دختر خود را تقویت می‌كنند اگرچه ممكن است خودشان (پدران) از میزان تاثیری كه بر تربیت زنانه دخترانشان می‌گذارند، آگاه نباشند.

یك پدر پرورش‌دهنده می‌تواند تاثیر بسیار مهمی بر رشد زنانگی دختر خود داشته باشد به عنوان مثال دخترانی كه در خانه‌هایی رشد كرده‌اند كه مادر مسلط و پدر منفعل بوده، ‌در تصمیم‌گیری‌ها شركت و نقش تربیتی به عهده نداشته است، در آینده با مردان دچار مشكل می‌شوند.

پس پدران بكوشید:

برای فرزندانتان حضور عاطفی و فیزیكی داشته باشید

در دوران باستان پدر از طریق جنگیدن و شكار كردن از فرزندانش حمایت می‌كرد. طی قرن‌ها این نقش به نان‌آور تبدیل شد. او از طریق كار كردن پول به دست می‌آورد تا برای حفظ امنیت فرزندانش قسط‌های منزل، مخارج خورد و خوراك و شهریه دانشگاه هزینه كند، اما امروز بار دیگر نقش پدر در آستانه تغییر است تا سطح دیگری از حمایت را برای فرزندانش فراهم آورد و در نتیجه این حمایت فرزندش از نیروهای مخربی مانند دار و دسته‌های خلافكار،

مواد مخدر و هرزگی جنسی حفظ شود. علم به ما می‌گوید كه دیگر همه روش‌های سنتی نمی‌تواند مشكل‌گشا باشد. امروزه ایمنی فرزندان از قلب پدرانشان بر می‌خیزد و بر این پایه استوار است كه مردها باید علاوه بر حضور فیزیكی در خانه، حضور عاطفی نیز داشته باشند. هر چند پدرانی كه گرفتار كار هستند و ساعت‌های زیادی را صرف شغل خود می‌كنند كمتر در فعالیت‌های پدری مشاركت دارند. در جریان رشد فرزندانتان باشید

بررسی‌های انجام شده درباره مادران شاغل نشان داده كه كیفیت رابطه مادر فرزند تاثیر بیشتری بر كودك دارد تا مقدار زمانی را كه مادر و فرزند در كنار یكدیگر می‌گذرانند، منطقی به نظر می‌رسد كه همین وضعیت درخصوص پدران هم صدق می‌كند.

اگر پدران آگاهانه تلاش نكنند كه بخشی از زندگی روزانه فرزندانشان باشند بتدریج از آنان دور خواهند شد و جزئیات ظریف از دیدشان پنهان خواهد مانداگر پدران آگاهانه تلاش نكنند كه بخشی از زندگی روزانه فرزندانشان باشند، بتدریج از آنان دور خواهند شد و جزئیات ظریف از دیدشان پنهان خواهد ماند. برای مثال ممكن است پسری، پدر توانایی داشته باشد، اما این پدر در دسترس او نباشد یا كیفیت رابطه پدر و پسر منفی باشد. در اینجاست كه توانایی پدر بر رشد فكری پسر تاثیری نخواهد داشت.

در حقیقت با انجام كارهای سنتی به اصطلاح زنانه (مانند غذا دادن به كودك) است كه مردان به عنوان عضوی منسجم و ضروری برای خانواده به شمار می‌آیند. پدرها باید به این مهم توجه داشته باشند كه زندگی خانوادگی فقط برآورده كردن نیازهای مادی خانواده نیست، بلكه حضور هر روز و برآورده ساختن نیازهای عاطفی و جسمانی به طور همزمان در تربیت فرزند نقش بسزایی دارد.

درحالی‌كه كودكان بزرگ می‌شوند و در فعالیت‌های بیشتری در خارج از خانه شركت می‌كنند، شاید برای پدرها دشوار شود كه فرصتی را بیابند تا با فرزندانشان تنها باشند، به پدران توصیه می‌شود به گونه‌ای برنامه‌ریزی كنند كه بتوانند با فرزند خود اوقاتی را به تنهایی بگذرانند.
شاید این فرصت هفته‌ای یك‌بار به دست بیاید، یا همان مدت زمانی باشد كه شما فرزندتان را با خود به كلاس می‌برید. به هر حال گفتگویی دونفره با فرزند در هر سنی بسیار با ارزش است.

ضرب‌المثلی می‌گوید: «برای بزرگ كردن یك بچه به یك قوم نیاز است.» پس بكوشید با آدم‌هایی كه در زندگی روزانه فرزندتان نقش دارند، آشنا شوید از جمله دوستان و والدین دوستان او. در خانه‌‌تان را روی همكلاسی‌های فرزندتان بگشایید، داوطلب رساندن فرزندتان به مهمانی‌ها و زمین ورزش آنان شوید. به علاقه‌مندی‌ها و نگرانی‌هایشان گوش كنید و با آنها هماهنگ شوید. سرانجام این‌كه درك كنید هر زمان در كنار خانواده‌تان هستید، بارها و بارها فرصت دارید كه با فرزندتان ارتباط برقرار كنید یا از آنها فاصله بگیرید و در این‌جا شمایید كه انتخاب‌كننده هستید.

تعادل میان زندگی شغلی و زندگی خانوادگی

برای بسیاری از مردان، یافتن وقت و انرژی كافی برای فرزندان به این معناست كه كمتر در اختیار شغلشان باشند، چرا كه برای اغلب پدران شاید دشوار و ناممكن باشد كه با ساعات زیاد كاری در هر هفته و فشارهای شدید شغلی، از لحاظ عاطفی و جسمی در كنار فرزندان نیز باشند. در واقع حل این تضاد برای مرد كه هویت اصلی او نان‌آور بودن خانواده است، كار ساده‌ای نیست.

مردان چنین تربیت شده‌اند كه باور كنند سختكوشی و ساعت‌های طولانی كاركردن نشانه تعهد به خانواده است، اما اكنون مردان باید بدانندكه اگر تغییر نكنند، باید خطر دور افتادن از همسر و فرزندان را یعنی همان افرادی كه به خاطرشان كار معنا پیدا می‌كند را بپذیرند و گاهی لازم می‌شود كه آنان دستاوردهای مالی و شغلی خود را فدا كنند تا به تعادل بهتری بین كار و زندگی خانوادگی برسند.

به طور كلی، سالم‌ترین محیط خانوادگی محیطی است كه در آن پدر به عنوان فردی قوی، پرورش‌دهنده و مردانه نسبت به فرزندان و مادر آنها عمل كند، مادر نیز به عنوان زنی با طبیعت زنانه نسبت به فرزند و پدر خانواده رفتار كند. این هدفی است كه آرزو می‌كنم، پدران برای تحقق آن در خانه‌هایشان كوشش كنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha