دكتر غلامحسین قائدی، روانپزشك و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شاهد در هفته نامه سلامت نوشت:وقتی میشنویم زندگی یک زوج از هم پاشیده و جدا شدهاند، اولین دلیلی که به ذهنمان میرسد، این است که با هم تفاهم نداشتهاند یا تربیت متفاوت و اختلاف فرهنگی عامل این جدایی بوده است و کمتر كسی به این نكته توجه میكند که استرس زیاد هم میتواند باعث از هم پاشیدن رابطهها شود.
البته نه استرس خود رابطه، بلکه فشارهای اجتماعی و روزمره زندگی. مولفان کتاب «زن و مرد در استرس» نقش عوامل خارجی را در طلاق بررسی كردهاند. بچهدارشدن، خریدن خانه یا یک اتومبیل جدید گرانقیمت و زیر بار بدهیهای سنگین رفتن، اخراج، بیکار و خانهنشین شدن یكی از طرفین و... میتوانند عاملی برای ایجاد استرس باشند. علاوه بر اینها، فشارها و مسایل دیگری نیز وجود دارد كه زاییده زندگی مدرن صنعتیاند.
یکی از استادان روانشناسی در یکی از مقالههای کتاب فوقالذکر مینویسد: «به دلیل تحولات شدید اجتماعی و وارونه شدن گروه سنی جمعیتی، نسبت به گذشته عوامل بیشتری وجود دارند که باعث استرس میشوند.» اگر برخورد با این مشكلها منطقی نباشد، این فشارها طولانیمدت باشند و عوامل استرسزای دیگری به آنها اضافه شوند، اوضاع از كنترل خارج میشود، نارضایتی از رابطه زناشویی افزایش مییابد و در نتیجه خطر جدایی و طلاق وجود دارد. هرچه میزان استرس بیشتر باشد، نارضایتی از زندگی زناشویی و آمادگی برای دعوا و نزاع بیشتر میشود. ادامه استرسهای حاد باعث میشود زن و مرد از هم فاصله بگیرند و كمتر با هم صحبت كنند ولی اگر زوجی موفق به مهار و غلبه بر این استرسها شوند، رضایت خود را از زندگی مشترك از دست نخواهند داد.
استرس و روابط عاطفی
استرس یکی از عواملی است كه بر روابط زناشویی تاثیر می?گذارد. منبع استرس هرچه که باشد، میتواند باعث بروز مشکلاتی در روابط زناشویی و در نهایت نارضایتی زن و مرد از این رابطه شود. این استرس میتواند ناشی از یک روز کاری و پرمشغله، مشكلات مالی و... باشد. تاثیر استرس بر روابط عاطفی و زناشویی به زوج بستگی دارد و درک نكردن شرایط، حمایت عاطفی ناکافی، بیتوجهی و... میتواند شرایط را حاد کند.
شناخت ریشههای استرس
استرسهای روزمره تقریبا برای همه افراد جامعه وجود دارد و تقریبا همه ما به نوعی آنها را تجربه میکنیم ولی افزایش بیشازحد آنها، ناتوانی در مدیریت و نوع واکنشها به شرایط استرسزا میتواند نقش مهمی در چگونگی تاثیرگذاری آن بر زندگی ما داشته باشد. استرس در روابط عاطفی و زناشویی بهخصوص اگر منشاء آن مرتبط با برقراری روابط زناشویی باشد، میتواند باعث شود زوج به جای ارائه رویکردهای ارتباطی عاطفی، از رویکردهای ارتباطی - اجتنابی استفاده کنند.
استرس و نگرانی یکی از طرفین یا هر دوی آنها، باعث میشود رابطه زناشویی موفقیتآمیز و لذتبخشی را تجربه نکنند و به جای تمرکز بر لذت بردن از رابطه، ذهنشان درگیر نگرانیها و استرسها باشد. تکرار چنین تجربهای علاوه بر اینكه باعث ایجاد استرس در برقراری رابطه زناشویی میشود، ممكن است باعث شود یكی از طرفین بهدلیل ترس و نگرانی از تکرار تجربههای ناموفق گذشته، از همسرش دوری و به دلایل غیرمنطقی مانند خستگی، بیمیلی، نداشتن زمان کافی یا مشغلههای دیگر از برقراری ارتباط عاطفی نزدیک خودداری کند. این موضوع میتواند با اضطرابهای شدید همراه باشد و زوج را دچار تحریفهای شناختی در ارتباط با عملکرد یا روابط زناشویی کند. در این شرایط بهآرامی طرحوارهها و افکار منفی درباره عملکرد و توانمندی جنسی در ذهن زوج شکل میگیرد و روابط زناشویی خود را شکستخورده قلمداد میکنند و در نتیجه هرگونه اقدام به برقراری رابطه را تکرار تجربههای ناموفق گذشته میدانند و از آن خودداری میکنند كه نتیجه این كار تبعات بعدی مانند ناسازگاری و تعارضهای زناشویی و نارضایتی از زندگی زناشویی خواهد بود. معمولا این همسران در بسیاری از موارد به اشتباه، علت نداشتن رابطه زناشویی را بروز مشکلات جنسی عنوان میکنند، حال آنکه استرس و مشکلات ارتباطی بینفردی دلیل اصلی نداشتن ارتباط است. گاهی هم زوج به دلیل علاقهای كه به یكدیگر دارند، اجتناب از برقراری رابطه را راهحلی مطمئن برای کاهش بحثها و نگرانیهای خود میپندارند و توجه و تمركزشان را بر مسایل دیگر زندگی مانند روابط دوستانه و بینفردی، مسایل کاری و... معطوف و عملا از پرداختن به روابط زناشویی پرهیز میكنند. حتی ممکن است از این شرایط هم راضی باشند و زندگی معمولی خود را ادامه دهند و از اینکه روابط?عاطفی خوب و یكدیگر را دوست دارند، به خود ببالند؛ غافل از اینکه استرس و اضطرابی که اینگونه سرکوب میشود، تاثیرهای مخربی بر عواطف و هیجانهای بینفردی میگذارد؛ حساستر شدن، ابتلا به افسردگی، بروز مشكلات جنسی و...
رجوع به متخصصان
برای مدیریت چنین شرایطی با توجه به پیچیدگی خاص آن و امکان وجود دلایل مختلف و تبعات پیچیده و چندبعدیای که دارد، باید به افراد متخصص مراجعه كرد تا با بررسی و ارزیابی دقیق روابط بینفردی، مشکلات زناشویی و شناسایی علل و در نهایت ارائه درمانها و آموزشها، مشكل حل شود.
نظر شما