هرچه سطح بهداشت روانی قابل قبول‌تر باشد، مشارکت واقعی مردم در جامعه بیشتر خواهد بود و این امر به سلامت کلی افراد یک جامعه هم کمک می‌کند.

جایگاه ایران در بهداشت روان نه بالاست و نه پایین
سلامت نیوز : بهداشت روان در هر جامعه‌ای یک اولویت محسوب می‌شود و نیز توجه و اهمیت به آن از شاخص‌های توسعه‌یافتگی یک کشور به شمار می‌رود. از جنبه‌های مهم اختلالات روانی، بار بهداشتی است که به‌طور سنتی این‌بار توسط شاخص‌های بهداشتی سنجیده می‌شود. متاسفانه در کشورهای در حال توسعه، سلامت روان افراد مورد تهدید جدی واقع شده است. به‌طوری که طبق آخرین آمارها شیوع بیماری روانی در جامعه ما در 20‌سال اخیر سیری صعودی داشته و به بیش از 35‌درصد رسیده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ این ارقام نشان‌دهنده آن است که اختلالات روانی در میان سایر بیماری‌ها جا باز کرده است و رتبه نخست را دارد که البته نسل جدید جامعه بیش‌تر در معرض این اختلالات روانی است و در آینده با آمارهای عجیب و غریبی روبه‌رو خواهیم شد. با دکتر احمد محیط، روانپزشک، متخصص اعصاب و روان و عضو سابق سازمان بهداشت جهانی در منطقه مدیترانه شرقی- که 22 کشور را در بر می‌گیرد- در زمینه اهمیت بهداشت روان جامعه، شاخص‌های مورد مطالعه و وضعیت ایران در زمینه سلامت روان نسبت به سایر کشورها گفت‌وگو کرده‌ایم که در زیر می‌خوانید.

جایگاه ایران در بهداشت روان
دکتر احمد محیط، بهداشت روان در جامعه را از مهم‌ترین شاخص‌های سالم‌زیستن، تعادل اجتماعی و سرمایه اجتماعی می‌داند و معتقد است: «هرچه سطح بهداشت روانی قابل قبول‌تر باشد، مشارکت واقعی مردم در جامعه بیشتر خواهد بود و این امر به سلامت کلی افراد یک جامعه هم کمک می‌کند.» وی در زمینه رتبه ایران در مقام مقایسه با سایر کشورها افزود: «با توجه به سابقه خدمتم در 22‌کشور که از مراکش تا پاکستان داشتم، کشورهایی که با بالاترین مشکلات روانی به‌طور مستقیم دست‌‌و‌پنجه نرم می‌کنند، شامل عراق، افغانستان و سومالی است، اما می‌توان بعد از آن به کشورهایی نظیر ایران اشاره کرد. درست است که ما مشکلات روانی‌ای را که آن سه کشور خاص دارند، در ایران نداریم، اما مشکلات خاص دیگری داریم. دلایل اقتصادی و نوعی اطمینان‌نداشتن در مورد آینده باعث شده که ایران در زمینه جایگاه بهداشت روان، رتبه پایینی داشته باشد که دخالت‌های بخش بهداشت به تنهایی نمی‌تواند در کاهش مشکلات تاثیر داشته باشد و نیازمند دخالت بخش‌های سیاستگذاری است.»

این روانپزشک برای بالارفتن بهداشت روان در جامعه، پیشنهاد تاسیس کمیته حقیقت‌یاب را می‌دهد: «ما نیازمند یک کمیته حقیقت‌یاب به معنای واقعی هستیم که فقط براساس آمار‌های چند‌سال گذشته یا حدسیات برنامه‌ریزی نکند. کمیته‌ای از بخش‌های گوناگونی از نهادهای دولتی، فرهنگی، دانشگاهی و... تشکیل شده باشد که بتواند به ما داده‌های بارزی دهد که بشود به عمق و میزان مسئله پی برد. مثالی در زمینه اعتیاد می‌زنم، تجربیات نشان داده شده که تنها سخت‌گیری‌های انتظامی، تنبیهی برای کاهش میزان مصرف مواد کافی نبوده و همچنین ایجاد مراکز درمانی هم کفایت نکرده است چراکه در کنار این مسائل باید عوامل گوناگون اعتیاد هم به‌طور جدی مورد بررسی قرار گیرد. بی‌شک عوامل اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی در این زمینه بی‌تاثیر نبوده است.»

این متخصص در مورد جایگاه ایران در بین 192‌کشور از منظر سلامت روان ادامه می‌دهد: «نمی‌توانم به صورت قطعی بیان کنم که ایران جایگاه چندم را دارد برای‌این‌که در کشورهای مختلف بار بیماری‌های روانی به شکل‌های گوناگون خود را نشان می‌دهد، اما چیزی که می‌توانم با صراحت بگویم این است که ایران از وسط‌های جدول پایین‌تر نباشد، بالاتر هم نیست. در مقام مقایسه به‌طور کلی امروزه منطقه خاورمیانه یک منطقه از نقطه‌نظرهای استرس‌های اجتماعی بالاست و ایران هم از این قاعده مستثنا نیست و این‌که ایران مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد که این مسائل خودشان را به حالت‌های متفاوت ناسازگاری ترجمه می‌کنند. افت سرمایه اجتماعی در حقیقت افت روابط صمیمانه بین مردم است که نهایتا به استرس، اضطراب و افسردگی منجر می‌شود. همان‌طور که مثال زدم علاوه بر بیماری‌های روانی، سوءمصرف مواد به صورت نگران‌کننده‌ای در حال ازدیاد است و ایران هم در این زمینه در معرض خطر بالایی قرار داد.»

شاخص‌های بهداشت روان
برای سنجش وضعیت بهداشت روان در هر جامعه دو دسته شاخص کلی وجود دارد. عضو سابق سازمان بهداشت جهانی در این‌باره می‌گوید: «ما با دو دسته شاخص سر‌و‌کار داریم.

1-شاخص‌های آماری: نظیر همه آمارهای پزشکی مثلا این‌که در جامعه چند‌درصد بیمار مبتلا به بیماری‌های جسمی مانند دیابت، فشار خون و... و بیماری‌های روانی مانند افسردگی، اضطراب و... هستند. تفاوت عمده‌ای که بین این دو وجود دارد این است که برای اکثر بیماری‌های جسمی این شاخص‌ها علاوه‌ بر این‌که آماری هستند جنبه آزمایشی و عینی وجود دارد، اما در مورد بیماری‌های روانی ما مشکل داریم چراکه پشت سر آن آمار دقیقی ارائه نمی‌شود.

 2-شاخص‌های اجتماعی: نمونه این شاخص‌ها در جامعه بسیار زیاد است مانند پدیده خودکشی، طلاق، تصادفات رانندگی، اتفاقات روزانه‌ای که در صفحات حوادث خوانده می‌شود. در مورد شاخص‌های گروه اول تقریبا اگر بیماری‌های اصلی روانپزشکی را در نظر بگیریم تفاوت عمده‌ای بین کشورها نیست به استثنای آنچه به صورت عام از آن به‌عنوان افسردگی یاد می‌شود.» وی در پاسخ به این ‌سوال که ایران برای سازماندهی به مشکلات روانی چه چاره‌ای تدبیر کرده است، گفت: «از نقطه‌نظر سازماندهی برای رسیدگی به مشکلات روانی در دهه 60، 70 خورشیدی فعالیت‌های چشمگیری در کشور ما صورت گرفت که ایران را به‌عنوان یک نمونه در کشورهای مدیترانه‌شرقی در‌آورد و علت این‌که سازمان جهانی در شبکه خدمات بهداشتی و درمانی کشور بود. در جریان این ادغام‌ هزاران مهرورز و پزشک عمومی در زمینه بهداشت روان آموزش دیدند و سطوحی از خدمات بهداشت روانی از یک خانه بهداشت روستایی تا مراکز تخصصی را ارائه دادند. جا دارد از مرحوم دکتر داوود شاه‌محمدی یادی کنیم که در جریان بازدید یکی از فعالیت‌های بهداشت روان که به شهرکرد می‌رفت در سانحه هوایی جانش را از دست داد.»

آمارها درست است؟
ارائه آمار یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعاتی است که محافل رسمی و غیررسمی را به خود مشغول کرده است. دکتر محیط در مورد آمارهای ارائه‌شده می‌گوید: «آمار دقیق‌دادن در مورد مشکلات روانی کار سختی است و به همان دقتی که در مورد مشکلات جسمی آمار می‌دهیم نمی‌توان در زمینه اختلالات روانی آمار داد. اختلالات روانی با منشاء اجتماعی، خانوادگی در حال افزایش است و دادن رقم قطعی در مورد ‌درصدی از مردم که به نوعی مشکل روانی دارند، کار سختی است، اما به هر حال به نظر می‌رسد چیزی بین 20 تا 25‌درصد مورد توافق است که افراد از اختلالات روانی رنج می‌برند و این رقم اضطراب‌آور است و باید برای این مسئله چاره‌اندیشی کرد.

از زمان شروع ادغام که به آن اشاره شد سال‌ها گذشته و شرایط جمعیتی کشور نیز تغییراتی قابل توجه کرده است. جمعیت شهرنشین مدام رو به افزایش است و شکل خانواده از حالت گسترده و سنتی تبدیل به هسته‌ای شده است. نسل اول و دوم شهرنشین‌ها بسیار زیاد شده، سطح سواد زنان بالا رفته، اما در کنارش بینش‌های اجتماعی مردان افزایش پیدا نکرده‌است و... . در‌مجموع برای پاسخگویی به شرایط تازه به چاره اندیشی‌های جدید در این زمینه نیاز داریم.»

بهداشت روان زنان در معرض خطر است
شیوع اختلالات روانی در زنان بیشتر از مردان است و حتی در مورد بیماری عصر حاضر یعنی افسردگی این نسبت به دو‌برابر می‌رسد. دکتر محیط به دلایل عمده‌ای که سلامت زنان را در معرض تهدید قرار می‌دهد، اشاره کرد و گفت: «در شرایط فعلی ما با یک وضعیت متناقض و بارز مواجه هستیم. از یک طرف میزان سواد زنان بالا رفته ولی نگرش مردان به آن نسبت بالا نرفته است و از طرف دیگر با کمبود آموزش‌های لازم برای زن‌بودن و افتخار به این مسئله مواجهیم. در بسیاری از سطوح اجتماعی زنان با وجود آن‌که بسیار رشد کرده‌اند و ارتقا یافته‌اند اما با همه این احوال پیامی که می‌گیرند: چیزی کم دارد و می‌توان این مسائل را با یک مثال بارز شرح داد. در 15‌سال گذشته در منطقه‌ای از ایلام موجی از خودکشی، زنان را در بر گرفته بود. علت را که بررسی کردند به این نتیجه رسیدند که سواد زنان بالا رفته اما بینش مردان تغییر نکرده است.»

این متخصص در مورد شیوع گسترده بیماری افسردگی در ادامه می‌گوید: «افسردگی دومین بیماری در شرایط حاضر است که به‌زودی به اولین‌ بیماری را تبدیل می‌شود؛ بنابراین باید رقمی چون 15 تا 20‌درصد از بودجه بهداشتی برای بیماری‌های روانی در نظر گرفته شود و اختصاص این بودجه گزافه‌گویی نیست. البته در حال حاضر این رقم فقط در تخیلات می‌تواند وجود داشته باشد.»

تهران: شهر مشکل‌دار
عضو سابق سازمان بهداشت جهانی در مورد ارائه آمارهای نگران‌کننده ابر شهر تهران می‌گوید: «تهران شهری مشکل‌دار است. رشد جمعیت برنامه‌ریزی نشده و ورم کرده است. افت اقتصادی، هوای آلوده، ترافیک و مسائل اجتماعی از عوامل عمده کاهش آرامش است. تهران شهر آسانی برای زندگی نیست. از این رو ما با آمارهایی خاص در این شهر روبه‌رو خواهیم شد. من طبیعتا آدم بدبینی نیستم. بارها هم گفته‌ام که کشور ما در کنار مشکلاتش کشوری تواناست و می‌تواند از پس این مسئله با راهکار و تدبیر بر‌آید.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha