چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۲

آیا بین طلاق خود خواسته و طلاق اجباری و مسائل مربوط به آن تفاوتی وجود دارد یا خیر؟

نمی‌ خواهم جدا شوم
سلامت نیوز : هیچ یک از زوج ها در آغاز زندگی مشترک به ذهن شان هم خطور نمی کند که شاید روزی سرانجام این پیوند شورآفرین و پرهلهله با مهر سیاه طلاق پایان پذیرد. در این میان گسسته شدن پیوند مبارک زوجیت که نزد خداوند در شمار مقدس ترین و پاک ترین پیوندهاست، گاهی به خواست خود افراد رخ می دهد و متاسفانه گاهی نیز برخی افراد به اجبار و ناخواسته تن به این امر شوم می دهند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خراسان ؛ آیا بین طلاق خود خواسته و طلاق اجباری از حیث آسیب های روان شناختی و مسائل مربوط به آن تفاوتی وجود دارد یا خیر؟ آیا عوارض و پیامدهای حاصل از این ۲ نوع جدایی به صورت متفاوتی دامن افراد را می گیرد؟ در این شرایط چه باید کرد؟

بعد از یک راه طولانی

برای تحلیل این موضوع به سراغ یکی از روان شناسان بالینی و مشاوران خانواده رفتیم و دیدگاه او را جویا شدیم. مهرداد کاظم زاده عطوفی دبیر انجمن روان شناسی بالینی ایران و پژوهش گر مسائل خانواده در این باره گفت: برای گرفتن طلاق، زوج ها مسیری بسیار طولانی را طی می کنند ولی در این مسیر توجهی به اطراف خود ندارند.

وی با اشاره به ۲ بخش در طلاق ادامه داد: یک بخش شامل شکل قانونی و رسمی طلاق است و بخش دیگر به حوزه عاطفی برمی گردد که طلاق عاطفی است. در طلاق عاطفی دو نفر به شکل قانونی و رسمی زوج اند ولی به لحاظ عاطفی بین خود فاصله احساس می کنند و نسبت به هم احساس و ذهنیت عاطفی ندارند.

کاظم زاده عطوفی افزود: آمار متمرکزی در ایران از میزان فراگیری طلاق عاطفی در بین خانواده ها ندارم، ولی در ساختار خانواده هایی، طلاق عاطفی وجود دارد که به مرحله طلاق قانونی نمی رسند که این امر دلایل متعددی دارد مثل ترس از برچسب طلاق، عوارض طلاق به ویژه برای خانم ها، بایدها و نبایدهایی که در ذهن افراد نسبت به موضوع طلاق وجود دارد.درباره طلاق هایی که به ثبت قانونی می رسد به احتمال زیاد مسیر طولانی طلاق عاطفی طی شده تا به این مرحله رسیده است.

قراردادی برای جدایی

این روان شناس ادامه داد: بحث طلاق خود خواسته و اجباری از آن جا شروع می شود که یک زوج به دلیل آسیب هایی که در رابطه شان دیده اند، نیازهای شان برآورده نشده و به اهداف خود نرسیده اند، در طلاق خودخواسته، زوج توافق می کنند به خاطر هر شرایطی که قبلاً درباره آن با هم مذاکره کرده اند، طلاق بگیرند. در چنین شرایطی داستان این گونه شکل می گیرد که زوجین قراردادی می بندند و می خواهند دیگر زوج  نباشند! در طلاق های خودخواسته با پیامدهایی روبه رو هستیم که استرس زاست و از لحاظ عاطفی تبعات زیادی دارد اما در مقایسه با طلاق اجباری کمتر است.

خطر سرایت آسیب های طلاق به حوزه های دیگر زندگی

وی در توضیح بیشتر طلاق اجباری گفت: در طلاق های اجباری نیز، افراد درگیر طلاق عاطفی بوده اند ولی یکی از طرفین به دلایل مختلف دوست ندارد رابطه تمام شود. در حالی که یکی از طرفین دوست دارد رابطه را تمام بکند. دلایلی مثل نقص عضو، بچه دار نشدن و... باعث می شود یک فرد ترجیح دهد رابطه پایان پذیرد و مثلاً کسی که نقص عضو دارد مجبور است که بپذیرد. در طلاق اجباری عوارض روان شناختی و آزردگی های خیلی جدی داریم که بعد از مدتی ممکن است به حوزه های دیگر نیز توسعه یابد.

نقطه ای برای آغاز سوگ...

مشاور خانواده با تاکید بر فرآیند طولانی طلاق، بیان کرد: خیلی وقت ها به دلیل تعارض ها و جر و بحث ها بین زوجین ساختار بیمار گونه ای شکل می گیرد و تداوم پیدا می کند. وقتی در ساختار رابطه آرامش وجود ندارد، پیامد آن، بیمار شدن رابطه است که زوجین را وادار می کند در کنار هم باشند با بحث و جدل. در بسیاری از اوقات چون افراد نمی توانند تعارض های ساده را حل کنند، وارد مرحله طلاق می شوند؛طلاق های خود خواسته، ولی در طلاق های ناخواسته قضیه کمی فرق می کند، آن ها نمی توانند مسئله شان را حل بکنند.

این روان شناس بالینی اولین موضوعی را که در طلاق اجباری، فرد با آن روبه رو می شود فرآیند سوگ دانست، فرد متوجه می شود چیزی که می خواست آن را داشته باشد، دارد از دست می دهد، این افراد تا دقیقه ۹۰ که حکم طلاق در دفترخانه صادر می شود، هنوز باور نمی کنند چه اتفاقی در حال وقوع است و وقتی حکم طلاق قطعی شد گویی دچار شوک می شوند.

در چنین شرایطی فرد مسئله را انکار و سعی می کند آن را نبیند، پس از آن دچار خشم می شود، خشمی که به همسرش معطوف است یا به عواملی که فکر می کند عامل جدایی اش بوده و اگر این اتفاق به خاطر وجود نقصی در خود او بوده است، خشم را به خودش برمی گرداند و یا به ماوراء ... بعد از این که خشم فروکش می کند، افسردگی شروع می شود و فرد شرایط را می پذیرد که اگر این افسردگی در حد غمگین شدن باشد و ارتباطات او را مختل نکند، امری طبیعی است ولی اگر بیش از ۶ ماه طول بکشد و عملکردش را مختل کند وارد مرحله بیماری می شود و نیاز به درمان پیدا می کند.

فکر می کنی بی ارزش بودی!

کاظم زاده عطوفی ادامه داد: اضطراب در این شرایط فراگیر و جدی است. عارضه دیگر که بسیار شایع است این است که احساس ارزشمندی فرد زیر سوال می رود. او فکر می کند بی ارزش بوده است و این احساس بی ارزشی، اعتماد به نفس او را دچار آسیب می کند. کاهش اعتماد به نفس در طولانی مدت و در طلاق اجباری خود را خیلی نشان می دهد.

رابطه را رها نکن

این کارشناس به زوجین توصیه کرد: پیش از رخ دادن واقعه طلاق، مراقب رابطه خود باشند و به آن توجه کنند. وقتی شرایط خراب شود و دچار بحران ارتباطی شوند، کار، بسیار سخت می شود. متاسفانه بسیاری از زوجین روابط شان را به حال خود رها می کنند و به سالم نگاه داشتن و حفظ مطلوب آن دقت نمی کنند.

عطوفی گفت: در بحث طلاق های اجباری و مواردی که به خاطر وجود مشکل یا نقصی در افراد طلاق رخ می دهد، مثلاً بحثی مثل ناباروری،معمولاً ناباروری آقایان از طرف خانم ها راحت تر پذیرفته می شود و با آن کنار می آیند تا مواردی که برعکس است برخی مسائل با حوزه حق و حقوق در ارتباط است که به خود افراد بستگی دارد که از آن بگذرند یا خیر؟ بسیاری از ما در چنین شرایطی به صورت طلبکارانه ای وارد می شویم و طرف مقابل را محکوم می کنیم و می گوییم «تو حق نداری» و...بهتر است زوجین به جای نادیده گرفتن حق طرف مقابل به دنبال یافتن ابزار و راهکارهایی باشند که رابطه را سرپا نگاه دارد. روابط عاطفی شان را تقویت کنند مهارت های زندگی را بیاموزند و به ویژه هوش هیجانی شان را تقویت کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha