شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۳
کد خبر: 75831
سلامت نیوز : تمام خانم های محله جمع می شدند در حیاط یکی از همسایه ها، مادرها دست دخترهای جوانشان را می گرفتند، جعبه های گوجه نیمی از حیاط را پر کرده بود، دخترهای جوان زیر نگاه بعضی خانم ها سرخ و سفید می شدند، یک هفته بعد گذشته بود یا نگذشته بود، پیغام و قرار خواستگاری و ... از آن طرف پدر در حجره بازاری اش کم کم سر صحبت را با پسر باز می کرد و از دختری حرف می زد که مادر پسر در مراسم رب درست کردن در خانه یکی از همسایه ها برای پسرش زیر نظر گرفته بود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خراسان ؛ اصل و نسب یکدیگر را می دانستند، عمری همه در همان محله زندگی کرده بودند، در غم و شادی با هم بودند و ... از ماجرای زندگی یکدیگر آگاه بودند. خواستگاری های سنتی هرچه بود این اطمینان را به طرف مقابل می داد که دختر یا پسر موردنظر در چه خانواده ای با چه عقایدی و با چه پیشینه ای رشد کرده است. اما حالا همسایه ات را نمی شناسی، با خاله، عمه، عمو و دایی گاهی ۲ یا ۳ بار بیشتر در سال رفت و آمد نداری که دختر و پسرش را بشناسی و اخلاقشان دستت بیاید.

زندگی در «دنیای جدید» مهارت های متناسب و ویژه خود را می طلبد و شیوه مناسب خواستگاری در این شرایط نیاز به رعایت اقتضائات همین دنیا دارد. سخت ترین مرحله ازدواج و خواستگاری در دنیای جدید شناخت فرد موردنظر برای ازدواج است که بخش مهمی از سوالات و دغدغه های جوانان امروز را به خود اختصاص می دهد. واقعا بهترین راه برای انجام خواستگاری و شناخت طرف مقابل در دنیای جدید چیست؟

کارشناس مسئول آموزش پیش از ازدواج سازمان بهزیستی کشور در این باره گفت: مدل و شیوه خواستگاری به ویژه در کلان شهرها تغییر کرده است.

وی ادامه داد: در حال حاضر برخی خانواده های مذهبی و اصیل برای دستیابی به شناخت، به این شیوه عمل می کنند که خانواده پسر برای آشنایی بیشتر با خانواده دختر چند جلسه رفت و آمد می کنند تا با شغل، اصل و نسب، ارتباطات و رفتار و منش خانوادگی یکدیگر آشنا شوند، در این شیوه ۲ یا ۳جلسه خانواده ها با هم رو به رو می شوند و گاهی بستگان نزدیک مثل دایی، عمو، خاله، عمه و ... هم حضور دارند و از نگاه خود بررسی هایی انجام می دهند.

بعد از این جلسات، خانواده دختر به دیدن خانواده پسر می روند و بعد از این رفت و آمدها به دختر و پسر فرصت آشنایی می دهند و آن دو مثلا دوماه فرصت دارند تا زیرنظر خانواده گفت وگو کنند.

مهدی میرمحمدصادقی در گفت وگو با خراسان افزود: این شیوه خواستگاری که ابتدا خانواده ها جلو می روند و سپس فرصت را در اختیار جوان ها قرار می دهند، می تواند مناسب باشد زیرا هم مبتنی بر نظر خانواده هاست و هم بر نظر دختر و پسر و معمولا پس از گذشت ۲ یا ۳ ماه تکلیف آن ها مشخص می شود؛ متأسفانه امروز شاهد هستیم که در برخی خانواده های به اصطلاح امروزی تر، آشنایی ابتدا بین دختر و پسر صورت می گیرد و بعد از چند ماه صحبت و آشنایی در محیط دانشگاه یا محیط کار که با آشنایی در محیط خانواده، بسیار تفاوت دارد، تصمیم می گیرند که با هم ازدواج کنند که این گونه ازدواج ها با اشکالاتی همراه است.

این روان شناس در تبیین اشکالات و ایرادهای این گونه ازدواج ها که ابتدا دختر و پسر بدون دخالت خانواده با یکدیگر آشنا می شوند و تصمیم می گیرند ازدواج کنند، گفت: یکی از مسائلی که چنین ازدواج هایی در پی دارد، مخالفت خانواده هاست. دختر و پسر جوان پس از آشنایی و ارتباط با یکدیگر نسبت به هم احساس و عاطفه پیدا می کنند و بعد خانواده ها مخالفت می کنند. در ایران نظر خانواده بسیار مهم است. این افراد چه با هم ازدواج کنند و چه به خاطر مخالفت خانواده ازدواج نکنند، به دلیل احساسات و عواطفی که پیدا کردند باز هم مشکلاتی پیدا می کنند.

موضوع بعدی تأخیر در ازدواج است، جوان ها به خاطر مشکلات اقتصادی و نداشتن ثبات شغلی مجبورند ازدواج شان را به تأخیر بیندازند. در این شرایط معمولا دخترها دوست دارند زودتر ازدواج کنند و پسرها مخالفند چون کسی نیست که از آن ها حمایت کند. گاهی اوقات اصلا خانواده از موضوع بی خبر است، بنابراین رابطه آن ها طولانی می شود و با طولانی شدن این رابطه مشکلاتی پیش می آید و گاهی اصل رابطه زیر سوال می رود. در چنین شرایطی دو نفر که هنوز با هم ازدواج نکرده اند، با هم مشکل پیدا می کنند و این مشکلات به بعد از ازدواج هم منتقل می شود یا اصلاً نسبت به ازدواج با یکدیگر دچار تردید می شوند و ازدواج نمی کنند.

روان شناس بالینی از آسیب هایی سخن گفت که در روابط موقت ۳-۲ ساله و فروپاشی آن دامن گیر جوانان می شود: این روابط با اسم و هدف آشنایی شکل می گیرد و ادامه پیدا می کند و وقتی به جدایی و فروپاشی می رسد گر چه دختر و پسر با هم ازدواج نکرده اند اما آسیب روحی که با آن رو به رو می شوند همانند تجربه روحی طلاق است یعنی یک یا دو سال درگیر آسیب های آن هستند. آن ها به خاطر شرایط روحی که دارند نمی توانند رابطه جدیدی برای ازدواج داشته باشند و اگر هم وارد رابطه جدیدی شوند هنوز در فکر فرد قبلی هستند و دچار افسردگی می شوند. کارشناس ازدواج ادامه داد: آشنایی از یک حد و سطح مشخصی که بگذرد، دیگر اسم آن رابطه است نه آشنایی و وقتی از حد معمول بگذرد، مشکلات آغاز می شود و این دوستی و رابطه به ضرر آن ها تمام می شود.

مثلاً وقتی فردی ۱ سال به طور جدی با کسی رابطه دارد دیگر نمی تواند به ازدواج با کسی دیگر فکر کند چنین ارتباط هایی پیچیدگی های زیادی به وجود می آورد. بر این اساس آشنایی باید حد و مرزهایی داشته باشد و بعد از چند ماه گفت وگو و آشنایی باید تکلیف شان را مشخص کنند؛ معمولاً خانم ها تلاش می کنند که زودتر ازدواج کنند و آقایان در سطح دوستی و ارتباط رابطه را نگه می دارند. در چنین موقعیت هایی، نقش خانم ها بسیار مهم است که به این رابطه تن ندهند و موجب تداوم آن نشوند و اجازه ندهند ازدواج شان به تأخیر بیفتد. وقتی مردی تن به ازدواج نمی دهد، آن را به تعویق می اندازد و به خانواده اطلاع نمی دهد؛ خانم ها فکر می کنند در این شرایط با محبت بیشتر و همراهی کردن می توانند بیشتر در دل او رسوخ کنند، این اشتباه است و باید بدانند با فاصله گرفتن و دور شدن از پسر موفق ترند.

در دوره آشنایی چه می گذرد؟ کارشناس مسئول آموزش پیش از ازدواج بهزیستی کشور در پاسخ به این سوال گفت: در دوره آشنایی فقط باید گفت وگو کنند و هیچ نوع رابطه دیگری برای آشنایی درست نیست. بسیاری از جوانان تئوری دارند که باید روابط عمیق تری برای آشنایی داشته باشیم؛ این امر نادرست است حتی گفت وگوها هم باید با اطلاع خانواده و همراه با تعهداتی باشد. در غیر این صورت باعث می شود رابطه به سمت ازدواج پیش نرود، زیرا فرد با خود می گوید حالا که هر چیزی که بخواهم در این رابطه به دست می آورم چرا زیر بار ازدواج، مسئولیت ها و هزینه های آن بروم؟! وی تأکید کرد: گفت وگو هم باید به صورت مناسبی صورت گیرد و از مسائل و گفت وگوهای عاطفی شدید و احساسات عمیق پرهیز شود. زیرا این مسائل رابطه را عمیق تر می کند و دیگر از سطح آشنایی خارج می شود و بیشتر شکل دوستی خیابانی پیدا می کند، و اگر خانواده ها مطلع نباشند می شود نامزدی غیررسمی که هیچ کسی از آن خبر ندارد و سطح آسیب را بالا می برد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha