یکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۶

بسیاری خواب را به دلیل جدایی از هیاهو و فراغت مطلق اش از تلاش و دغدغه ذهن تقدیس می کنند.

خواب بی خوابی و خواب آلوها
سلامت نیوز : برای نوشتن سکوت، شب الهام بخش است. در شب، احساسات در غلیظ ترین حال ممکن قرار دارند؛ البته همه تصاویر به این شیکی و تمیزی نیستند، چشم های گودرفته، خمیازه های مدام و چرت زدن های پشت میز کار یا صندلی دانشگاه در طول روز هم برآمده از همان شعرها، موسیقی گوش دادن ها و نوشتن ها و درس خواندن برای دکتری است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری ؛ نخوابیدن نشانی است از سختکوشی. انگار کسی که نمی خوابد مشغولیتش بیشتر است و دارای فضیلتی افزون بر کسانی است که به خوابشان اهمیت می دهند.

این باور به طور تلویحی می گوید آن که نمی خوابد اهل کار و تلاش است و دوستداران خواب، اهل بطالت. در مقابل عده ای هم مدام برای خوابیدنشان مزاحم دیگران می شوند، فخر زودخوابیدن خود را می فروشند، باید حداکثر 10 شب خواب باشند و صبح زود به اسم سحرخیزی شب زنده دارهای نازنین را آزار دهند.

بسیاری خواب را به دلیل جدایی از هیاهو و فراغت مطلق اش از تلاش و دغدغه ذهن تقدیس می کنند. حالتی که آرامش مطلق را به ما عطا می کند، آنقدر آرامیم که حتی متوجه همین آرام بودن نمی شویم. البته هستند آدم هایی که آنقدر بدبخت اند که حتی خوابشان با کابوس و عذاب همراه است.

اما کابوس بیشتر آدم های طبیعی بیداری است و این خواب است که راه رهایی از کابوس های جور واجور زندگی است.

بدون خواب خلق مان تنگ و روحمان افسرده می شود، روابط اجتماعی مان آسیب می بیند، سلامت مان دچار اختلال می شود و خلاصه انجام هر عملی با سختی و خستگی زودرس همراه می شود.

کم خوابی در بسیاری موارد باعث عصبیت می شود و عصبیت هم که منشأ بسیاری از اختلالات اجتماعی و بیماری این روزهای ماست بنابراین اگر هم کم خوابیدن به رشد فردی کمک کند عصبیتی اجتماعی را سبب می شود.

خواب نوعی قطع هوشیاری موقت است، آن که نمی خوابد از نعمت قطع هوشیاری خود را محروم می کند. خواب یکی از پایه های بقای حیوانات به شمار می رود و میلیون ها سال تکامل و تحول نقش آن را حتی مهم تر و برجسته تر از سابق کرده است ولی تا سال ۱۹۵۲ دانشمندان بر این گمان بودند که خواب حالتی منفعل است که فعالیت مغز در طول آن متوقف می شود. اما در آن سال کشف خارق العاده ای صورت گرفت.

ناتائیل کلایتمن، یکی از پیشگامان پژوهش در خواب و شاگردش یوجین آسرینسکی از دانشگاه شیکاگو متوجه اهمیت خواب در سلامت ذهن و فعالیت آن شدند.

ترمیم سلول های آسیب دیده ما با خواب ممکن می شود. اما چرا خواب همچنان شکلی از انفعال تصور می شود؟ آمار خواب در جوامع مختلف نشان از آن دارد که خواب نامناسب معضل رایج امروز جهان است. علاوه بر کشورهای توسعه یافته که با مشکل خواب روبه رو هستند آمار معنی داری در کشورهای در حال توسعه می توان یافت که ناشی از تاثیر وضعاجتماعی بر شکل و زمان خواب است.

دکتر ساوریو استرنجز می گوید: گمان عموم مردم کشورهای غربی این است جامعه ای که به صورت ۲۴ ساعته فعال و بیدار است عامل اصلی پدید آوردن مشکلات مربوط به خواب است.

دسترسی به اینترنت به طور مسلم یکی از عوامل مهمی است که به بی خوابی و به قول معروف به اپیدمی مشکلات مربوط به خواب در کشورهای غربی کمک می کند.

رواج فزاینده افسردگی و نارسایی های اضطراب و نگرانی نیز از جمله مسائل مربوط به بی خوابی و پیامدهای آن است. همین مساله در آفریقای جنوبی و بنگلادش و... هم وجود دارد؛ یعنی اضطراب مدرن، کشور توسعه یافته یا در حال توسعه نمی شناسد.

همه به یک میزان بی خوابند. اما در هر حال با وجود این آمار و بی خوابی عمومی، خواب عمل طبیعی همه موجودات است، حتی ماهی ها می خوابند و این نشان می دهد زنده بودن یعنی توان خوابیدن! پس از خواب تنها تا جایی می توان فرار کرد. از نقطه ای به بعد خواب ما را به درون خود می کشد و می بلعد.

خواب با وجود همه این ارزش هایش برای خیلی ها ناممکن است. خیلی ها تا آنجا که می توانند بیداری را به خواب ترجیح می دهند، نه به سبب انجام فعالیتی خاص بلکه به خاطر تمام آن اعمالی که در طول روز و شب مجبور به انجامش هستند.

برای ساعاتی با خود خلوت کردن و رها شدن، نبود تنهایی، خلوت و خود بودن و این احساس که دیگران مزاحم ما هستند و... ما را تشنه لحظاتی می کند که کسی اطرافمان نیست و چه ساعتی بهتر از نیمه شب زمانی که شهر به خواب فرو می رود. زمانی که می توانیم در خانه شلوغ خود تنها باشیم.

نیچه معتقد بود هیچ کس نمی تواند بدون این که یک سوم از شبانه روز را دور از همگان و خلوت محض بگذراند، متفکر قابلی شود البته نیچه در جایی زندگی می کرد که از زیباترین نشانه های طبیعت بهره می برد و می توانست با رفتن به کوه و نظاره پرلذت زمین از ارتفاعی بلند تامل کند.

نیچه همواره زود می خوابید و صبح ها ساعت5 از خواب بیدار می شد و تا ظهر کار می کرد. اما برای ما که وضع نیچه را نداریم شاید زمان خواب اکثر مردم، بهترین موقعیت برای تأمل در خود باشد.

در سنت های شرقی هم شب زنده داری و کم خوابیدن به عنوان راهی برای راز و نیاز و نزدیکی بیشتر به اسرار هستی توصیه می شود. پس ساعت خواب، ساعت بیداری انسانی است که می خواهد از تنهایی بهره مند شود.

در شهرهای مدرن نبود همنشینی با طبیعت، نبود راه های جانبی و گم شدن در جنگل و کوهستان راهی جز استفاده از لحظه های بیرون افتاده از فعالیت دیگران را برای پرداختن به خود باز نمی گذارد.

زمانی که شهر در سکون و سکوت فرو می رود همان لحظه ای است که می توانیم با خود خلوت کنیم، به درون فرو برویم وکاملا خودمان باشیم. بسیاری آدم ها در این خلوت دچار شعف می شوند، انگار زندگی تازه از نیمه شب به بعد آغاز می شود.

حال سوال اساسی این است اگر نخوابیدن فرصتی برای خود بودن است با عصبیت ناشی از کم خوابی و انرژی از دست رفته چه باید کرد؟

به نظر می رسد انتخاب بین خواب و شب زنده داری انتخابی تراژیک بین خلوت و سلامت باشد. تراژیک به این معنا که انسان مجبور است بین دو امر مثبت یکی را قربانی دیگری کند... سلامت در خواب است و خلوت در نخوابیدن.

ازیک سو سلامت جامعه به خوابیدن ما گره خورده است و از سوی دیگر لذت ما در گرو نخوابیدن و پشت کردن به سلامت که جامعه به عنوان یک شهروند از ما می طلبد. کدام را باید برگزید؟ برون رفت از این شرایط که هم خواب را ممکن سازد و هم خلوت با توجه به سبک زندگی ما بسیار دشوار است.

منشأ خلاقیت ما در یافتن خلوت است، سخت گرفتن به تن، دود چراغ خوردن و... اینها قطعا چیزی جز زوال تن و پیری زودرس به ارمغان نخواهد آورد.

اما بی خوابی و شهر با هم ارتباط دارند. زندگی شبانه شهرها سرشار از غوغا و دغدغه است. نمی توان از وسوسه بی خوابی در شهرها گذشت، حال وضع ما که از کافه های شبانه روزی بی بهره ایم بهتر است، تصور کنید اگر در کشور ما هم رستوران ها و کافه ها شبانه روزی بود آن گاه خواب برایمان چقدر دست نیافتنی تر می نمود.

برای برون رفت از انباشتگی بیداری در زندگی شهری تنها راه خواب آرام است؛ خوابی بدون قرص و زور. الزامی است بخشی از فراغت خود را به دوری از شهرها و سفر اختصاص دهیم. خلوت را باید در جایی غیر از شب زنده داری و در تنوع بیشتر محیط زندگی تجربه کنیم، در غیر این صورت همواره از ناهوشیاری خواب بی بهره می مانیم، در حالی که الزامی است این ناهوشیاری را تجربه کنیم تا برای لحظات هوشیار زندگی آماده باشیم.

آمادگی برای لحظات هوشیاری، نیاز به فراموشی خواب و هوشیاری در لحظات بیداری سبب ساز سلامت خلق و سلامت خلق موجب سلامت اجتماع خواهد شد. خواب برای زنده ماندن مان مهم تر از غذاست. با این حال خواب حداکثر یک سوم زندگی ما را به خود اختصاص می دهد.

بیشتر ما هنگام مردن بیش از ۲۵ سال از زندگی مان را در سرزمین خواب و رویا به سر برده ایم. بله این لازم است همه مدت را در حالت بی خبری به سر ببریم تا بتوانیم نفس بکشیم، تولیدمثل کنیم، غذا بخوریم و به جای عصبیت با اطرافیانمان معاشرت کنیم و خوش بگذرانیم. بی توجهی به تن هیچ فایده ای ندارد؛ از ما فیلسوف می سازد و نه انسانی خوب با توجه به تن و کار کشیدن از آن و جلا دادن روح در سفرها و لحظه های هوشیار تنهایی می توانیم از خواب فرار نکنیم.

قانون چه نگاهی به «استراحت» دارد؟

خواب ممنوع!

خواندن این تیتر احتمالا شما را وادار به گفتن این جمله آشنا می‌کند که «ای بابا! در خواب هم دست بردار نیست!» روی خطاب این جمله به «دولت» در معنای عام کلمه است که در جهان مدرن سعی می‌کند با فراگیری توصیف‌ناپذیری در همه ابعاد زندگی عمومی و شخصی انسان نفوذ کند.

با این حال شاید لازم باشد به دولت حق داد که برای به وجود آوردن نظم در جامعه حتی برای خواب شما هم قاعده وضع کند.
حق بر خواب

نخستین مساله که هر شهروند باید در این موضوع از آن مطلع باشد، این است که او حق دارد بخوابد.

ممکن است این مساله برای شما خنده دار به نظر برسد؛ اما با در نظر گرفتن وضع کارگرانی که کارفرماهای ظالمی بر آنان حکم می راندند یا وضع فعلی کارگرانی که به صورت سه شیفت کار می کنند، این مساله با اهمیت می شود.

افراد یک جامعه همان طور که حق کار کردن دارند، حق استراحت و فراغت هم دارند و خواب هم یکی از انواع استراحت و فراغت است.

این موضوع در قانون کار به شکل محدودیت ساعت کاری و به صورت صریح در میثاق حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که دولت ایران به آن پیوسته؛ در شکل یک حق مستقل آمده است. افراد حق فراغت و استراحت دارند.
جایی که نباید خوابید!

اما همه ماجرا هم این گونه نیست. طبق قوانین و مقررات موجود برخی افراد در شرایط خاصی حق خواب و استراحت ندارند.

مثلا طبق قانون جرایم نیروهای مسلح، نگهبانان این نیروها حق خوابیدن هنگام پست را ندارند. طبق این قانون ممکن است در مواردی خواب، به منزله محاربه شناخته شود. مجازات محاربه در قانون بسیار سنگین است.

همین موضوع در مورد نگهبانان تحت شمول سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور و نیز پرستاران و کارکنان بخش بالینی هم وجود دارد. بدیهی است که این ممنوعیت درباره رانندگان در وقت رانندگی هم وجود دارد.
خوابی که مسئولیت را با خود می برد

اما خواب یک اثر حقوقی دیگر هم دارد. خواب چه در امور کیفری و چه در امور مدنی در اغلب موارد باعث از بین رفتن بخشی یا تمام مسئولیت است.

مثلا همان طور که در قانون مجازات اسلامی آمده است؛ قتل هنگام خواب، به قصاص منجر نمی شود و تنها دیه به عهده فرد قاتل می افتد. در امور مدنی و حقوقی هم اگر کسی در خواب معامله کند، آن معامله به دلیل فقدان قصد باطل است.

این نکته هم قابل توجه است که بنا به یک نظر، رانندگی در زمانی که خواب بر انسان حاکم شده، نوعی اقدام علیه خود است و فرد نمی تواند مدعی نداشتن مسئولیت در این موارد شود. به نظر می رسد قانونگذار در این مورد سختگیری داشته و دلیل آن، آمار بالای رانندگی بوده است.
درآمد از خواب؛ ممنوع

در قوانین فعلی ایران تعبیر خواب عنوان مجرمانه نیست اما این نکته قابل توجه است که در آیین نامه امور خلافی که یکی از نخستین متونی است که برخی امور را جرم انگاری کرده است؛ تعبیر خواب نوعی خلاف شناخته شده و مرتکب آن به هفت تا 10 روز حبس و از صد تا 200 ریال مجازات محکوم می شده است البته در حال حاضر هم می توان از طریق عناوین مجرمانه ای چون کلاهبرداری، افرادی که ادعای تعبیر خواب دارند، اما مال مردم را می ربایند، متهم و محکوم کرد.

نظریه‌های خواب و تعبیر رؤیا

نظریه فروید: زیگموند فروید این فرضیه را ارائه کرد که رویا تمایلات و آرزوهای نا خودآگاه را منعکس می‌کند.

به نظر فروید، رویا اجازه می دهد تا ما تمایلاتی را که در مدت روز سانسور می کنیم، نشان دهیم. بعلاوه، او معتقد بود که محتوای رویا سمبل چیزهای ناخودآگاه خیالی است بنابراین بیشتر رویاهای ما، احتمالا بیانگر تمایلات سرکوب شده، حتی به صورت مبدل هستند.

نظریه فعال خواب: طبق نظریه فعال خواب، که به وسیله هوسبون و مک کارلی پیشنهاد شده است، رویا اصولا فعالیت زیستی مغز را منعکس می کند نه فعالیت روان شناختی. نظریه فعال خواب معتقد است ما تمایل داریم رویدادهای روزانه را نیز در خواب ببینیم. رایج ترین فعالیت عصبی کرتکس عبارت است از بازنمایی رویدادها یا نگرانی های روزانه.

با این همه، به نظر می رسد که هوسبون نشان می دهد برخی رویاها می توانند اشتغالات روانی فرد را شامل شوند؛ اشتغالاتی که درباره «راهبردهای زندگی» یا را ه های سازگاری او یک دید کلی می دهند.

نظریه کریک و میچستون: کریک و میچستون نظریه دیگری درباره عملکرد رویاها ـ که از چشم انداز هوش مصنوعی نشأت گرفته است ـ ارائه می کنند. آنها معتقدند خواب عمیق به مغز اجازه می دهد از تراکم شدید اطلاعات جلوگیری کند. به عبارت دیگر، رویا فضای حافظه را آزاد می کند تا بر رویاهای روز بعد تمرکز داشته باشد.

اختلال کابوس: بیداری مکرر از دوره اصلی خواب یا چرت زدن، همراه با یادآوری دقیق رؤیاهای بسیار ترسناک و گسترده است. رویاها معمولا مربوط به تهدید زندگی، امنیت یا عزت نفس است. بیداری عموما در طی نیمه دوم دوره خواب صورت می گیرد. شخص پس از بیداری از رویاهای وحشتناک، بسرعت هوشیار و آگاه به زمان و مکان می شود (برخلاف اختلال وحشت خواب و برخی انواع صرع که در آنها سردرگمی و اختلال موقعیت سنجی دیده می شود). تجربه رویا یا اختلال خواب ناشی از بیدار شدن، سبب ناراحتی بارز بالینی یا اختلال در کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر حوزه های مهم کارکردی می شود. کابوس ها منحصرا در جریان یک اختلال روانی دیگر (نظیر دلیریوم، اختلال استرس پس از سانحه) روی نمی دهند و ناشی از تاثیرات فیزیولوژیک مستقیم مواد (نظیر داروهای مورد سوءمصرف یا نسخه شده) یا بیماری طبی عمومی نیستند.

تعبیر خواب از دیدگاه زیست شناسی و روان شناسی: فرانسیس کرک، یکی از کاشفان DNA، بر این باور است که خواب دیدن، راهی برای جداسازی و دور ریختن اطلاعات حسی است که در طول روز دریافت شده اند. هنگامی که چنین اتفاقی می افتد، سیستم عصبی فعال شده و در نهایت منتهی به رویا می شود. رابین رویستون، روانپزشک بیش از 200 شرح رویا و خواب جمع آوری کرده است که ظاهرا مشکلات مربوط به سلامت را بازگو می کنند. برای مثال، مردی خواب دیده بود که دو پلنگ سیاه او را تعقیب می کنند و یکی از آنها پنجه اش را در پشت او فرو می کند. ماه ها بعد، این مرد مبتلا به بیماری خطرناکی شد که ویژگی آن وجود خال سیاهی در همان نقطه پشت است.

به نظر می رسد رویاها گاهی الهامی برای حل خلاقانه مسائل هستند. مثلا ککوله، کاشف بنزن بعد از این که خواب دید دایره ای از مارها هر کدام دم مار بعدی را در دهان دارد، موفق به کشف ساختمان شیمیایی بنزن شد که حلقوی است نه خطی. روان شناسان می گویند هر خوابی که می بینید، معنی پنهانی دارد.

تعبیر خواب!

در اینجا چند تعبیر خواب از دیدگاه روان شناسی می آید که البته فقط نوعی برداشت از خواب است و نمی تواند حکمی کلی و قطعی داشته باشد و بیشتر به ارتباط بین اعمال و ذهن انسان بر می گردد.

پله: اگر خواب ببینید که از پله بالا می روید، معمولا نشانه آن است که موفقیتی در آینده خواهید داشت. پایین آمدن از پله به این معنی است که از شکست می ترسید زیرا اخیرا به نوعی، خطر کرده اید.

ماشین آلات: تقریبا همیشه نماد بدن و بخصوص مغز هستند. اگر خواب ببینید قسمت های ماشینی را از یکدیگر باز می کنید، نشانه آن است که شما در حال مبارزه با یک ضعف روانی مثل فراموشی هستید. خواب دیدن ماشین روغن کاری شده و روان، بیان کننده میل به سارماندهی بهتر در زندگی است. ماشین آلات زنگ زده و ازکارافتاده نشانه بیماری جسمی یا روحی هستند.

مو: موی بلند و باز نشان دهنده میل به آزادی بیشتر است، اما اگر خواب ببینید موی خود را کوتاه می کنید، معنی اش این است که احساس می کنید در بخشی از زندگی خود محدود شده اید. شانه کردن مو به معنی یافتن راه حل برای مشکلات پیچیده است.

منفذ: اگر خواب ببینید در منفذی گیر افتاده اید، معنی اش آن است که احساس می کنید زندگی تان تکراری شده است. سوراخ در لباس، نشانه موفقیت مالی قریب الوقوع است.

مرگ: اگر خواب ببینید که خودتان مرده اید، نشانه آن است که می خواهید از شر تمام مشکلات دنیا خلاص شوید. مگر این که جدتان در گور بی نام و نشانی باشد که در این صورت از شغل یا حادثه ای ناخوشایند می ترسید. دیدن مرگ شخصی دیگر در خواب، حاکی از رسیدن خبرهای تعجب برانگیز است و خواب دیدن مراسم عزاداری یا تدفین، پیامی از ضمیر ناخودآگاه تان است که باید چیزی را که به خاطرش افسوس می خورید، فراموش کنید.

علف و سبزه: منعکس کننده شرایط زندگی شماست. علف سبز نشان می دهد همه چیز در شرایط خوبی است، اما علف زرد و خشکیده به این معناست که شما خوشبخت نیستید، همچنین به معنی بیماری نیز برداشت می شود.

آتش: اگر خواب ببینید که خانه تان آتش گرفته است، به آن معناست که از کسی بی نهایت عصبانی هستید، اما اگر فقط خودتان در آتش باشید، یعنی تحت فشار احساسات غیرقابل کنترل درباره کسی یا از فقدان او هستید.

دریا: دیدن دریای خالی، از احساس فقدان رابطه در زندگیتان خبر می دهد و خواب دیدن ساحل، به معنی آن است که احساس می کنید سعادتتان در زندگی در حال از دست رفتن است.

رویای صادقه و خواب در اندیشه اسلامی: خواب در اندیشه دینی یکی از نشانه‏ های الهی است که در خود حکایت‏های ناگفته بسیار دارد. اگر کسی از «انحصار نفس» خود بیرون بیاید و به «خواب»، به عنوان پدیده‏ای که ما را به آن سو می‏کشاند، توجه کند حکایت‏ها، اشارت‏ها و هدایت‏های بسیاری برایش پدیدار خواهد شد. از همین رو خداوند علاوه بر آن که «خواب» را به عنوان آیتی از آیات خود برمی‏شمرد، در آن نشانه‏ ها و آیاتی را نیز قرار داده و ما را به شنیدن و تدبر در آن نشانه ‏ها دعوت می‏کند. مح ی الدین بن عربی خواب را حکمت نوری دانسته و آن را اولین مبدا تلقی وحی الهی، برای اهل عنایت شمرده است.

«رویای صادقه» به رویایی گفته می شود که عینا در آینده رخ می دهد و درواقع، نوعی خبر از آینده است. معمولا چنین خواب هایی نیاز به یک زمینه روحی شفاف و آرام دارد. بویژه اگر به صورت مکرر رخ دهد، ولی در عین حال نمی توان گفت که بیننده این خواب حتما انسان پاک و متدینی است؛ زیرا ممکن است در عین داشتن رذائل و بدی هایی، به دلایل خاصی در بعضی مواقع ارتباط روحی او با اخبار آینده برقرار شود. این در صورتی است که بیننده رویای صادقه فردی معمولی باشد.

شهید مطهری می گوید: «در تمام نقاط دنیا و تاریخ گذشته و در زمان حاضر احیانا رویاهایی پیدا می شود که اساسا با گذشته ارتباط ندارند. اینها اموری هستند که مربوط به یک حادثه آینده اند، جز این که گوییم حقیقت آن را نمی دانیم چیست؟... در خواب هم در چنین حالتی به انسان الهام می شود.»

نکته‌هایی کوچک درباره خواب

خواب برای سلامت و بهزیستی انسان‌ها حیاتی است. اما میلیون‌ها نفر از مردم کره زمین و درصد زیادی از مردم سرزمین ما به میزان کافی نمی‌خوابند و با کمبود خواب مواجهند.

اما واقعا اگر بدرستی نخوابیم چه اتفاقی برایمان می افتد؟ چه کار کنیم که بتوانیم درست بخوابیم؟ برای پاسخ به این دو پرسش مطلب زیر را بخوانید.
پیامدهای خواب کم

به گزارش کمیسیون ملی تحقیق اختلالات خواب آمریکا، افرادی که مبتلا به بیخوابی شدید هستند، مسبب اصلی اتفاقات و حوادث خطرناک هستند.

هر ساله هزینه اختلالات خواب و بیخوابی در آمریکا، 15.9 میلیون دلار به صورت هزینه مستقیم و 50 تا 100 میلیارد دلار به صورت هزینه غیرمستقیم در سال است.

همچنین چرت زدن و ناگهان به خواب رفتن هنگام رانندگی باعث حداقل 100 هزار تصادف، 71 هزار آسیب دیدگی و 1550 مرگ طی هر سال در آمریکاست.

جوانان که در برابر اثرات بیخوابی مزمن آسیب پذیر هستند، در بیش از نیمی از تصادفاتی که به دلیل به خواب رفتن در بزرگراه ها اتفاق می افتد، دخیل هستند.

بیخوابی همچنین در یادگیری جوانان اختلال ایجاد می کند. در آمریکا 60 درصد دانش آموزان مدارس راهنمایی و دبیرستان گزارش کرده اند در طول روز خسته هستند و 15 درصد از آنها اذعان داشته اند سر کلاس چرت می زنند.

به گزارش وزارت حمل و نقل آمریکا، یک درصد از 4 درصد کل تصادفات بزرگراه ها به دلیل بیخوابی است و 4 درصد از این تصادفات به فوت منجر می شود.
نوجوانان، مشکلات خواب و مواد مخدر

طبق یک مطالعه بلندمدت که آوریل 2004 منتشر شد، نوجوانانی که پیش از سن مدرسه ، عادات خواب بدی داشتند، بیش از دو برابر دیگران احتمال دارد از مواد مخدر استفاده کنند. این یافته که توسط دانشگاه میشیگان به دست آمده، بخشی از یک مطالعه است که 257 پسر و والدین آنها را برای مدت ده سال در نظر گرفته است.
مشکلات خواب

روان شناسان و دیگر دانشمندانی که دلایل اختلالات خواب را مطالعه کرده اند، گفته اند برخی از مشکلات خواب، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با ناهنجاری هایی در سیستم های زیر ربط دارد:

ـ سیستم های زیستی بدن

ـ سیستم مغزی و عصبی

ـ سیستم قلبی ـ عروقی

ـ کارکردهای سوخت و سازی بدن

ـ سیستم ایمنی بدن
نشانه های بیخوابی مفرط

به گفته دکتر دیوید. اف. دینگز ، روان شناس و متخصص خواب در دانشگاه پنسیلوانیا، تحریک پذیری، دمدمی بودن و بازداری زدایی برخی از نشانه های اولیه ای هستند که شخص دارای مشکل بیخوابی تجربه می کند.

اگر فردی که از خواب محروم شده است بعد از بروز نشانه های اولیه ای که گفته شد، نخوابد، حافظه اش تضعیف می شود و قادر به حل یک مسأله پیچیده و تازه نیست.

هنگامی که فرد به اوج بیخوابی برسد، دچار خواب های خیلی کوتاه ـ پنج تا 10 ثانیه ـ می شود که موجب خطا هایی در توجه فرد به محیط و چرت زدن هنگام انجام فعالیت هایی مانندرانندگی یا مطالعه می شود.
میزان خواب مورد نیاز

میزان خواب مورد نیاز برای هر فردی متفاوت از بقیه افراد است. در کل، بزرگسالان سالم به طور متوسط، به هشت ساعت خواب در شب نیاز دارند البته برخی افراد قادرند کمتر از شش ساعت بخوابند و در عین حال هنگام بیداری خواب آلود نباشند. برخی نیز اگر کمتر از ده ساعت بخوابند، نمی توانند کارهایشان را بخوبی انجام دهند.
خواب شبانگاهی خوب

به گفته متخصصان، یک خواب شبانه به پنج مرحله که مدام جابه جا می شوند، تقسیم می شود که با نوع موج مغزی ای که خواب ملایم یا عمیق را نشان می دهد، تعریف می شوند.

نزدیک صبح، در سرعت حرکت چشم ها افزایش دیده می شود. ماهیچه های بدن سست می شوند و رویا دیدن اتفاق می افتد و خاطرات جدید در مغز تحکیم می شود.

ارزش حیات بخش خواب هنگامی که فرد چرت می زند و به دفعات بیدار می شود، کاهش می یابد. این مسأله باعث جابه جا شدن الگوهای موج مغزی می شود. برای مثال، معتادان که بیشتر اوقات چرت می زنند و به کرات بیدار می شوند، کارکرد ذهنی شان در طول روز تضعیف می شود.
چه کنیم تا خواب خوبی داشته باشیم؟

طبق رهنمودهای متخصصان خواب، روش هایی برای مقابله با مشکلات خواب وجود دارد که عبارتند از:

۱ ـ داشتن یک برنامه منظم برای خوابیدن و بیدار شدن

۲ ـ نخوردن کافئین طی شش ساعت قبل از خواب و به حداقل رساندن استفاده از آن در طول روز

۳ ـ نکشیدن سیگار، بخصوص نزدیک زمان خواب

۴ ـ اجتناب از الکل و غذای سنگین قبل از خواب

۵ ـ ورزش منظم

۶ ـ کم کردن شلوغی، نور و دمای زیاد یا بسیار سرد جایی که می خوابید.

۷ ـ تعیین یک زمان خواب منظم و به بستر رفتن در همان زمان

۸ – بیدار شدن بدون زنگ ساعت

۹ ـ رفتن به بستر در اوایل شب

این روش ها تضمین می کند که شما خواب کافی ای داشته باشید. در غیر این صورت به اختلال خواب دچارید و باید برای درمان تخصصی اختلالتان به یک روان شناس مراجعه کنید.

برق بین خمیازه‌های ادیسون اختراع شد!

مشاهیر خواب‌آلود

معمولا هر فرد در شبانه‌روز باید بین 6 تا 8 ساعت بخوابد. البته در یک سوم ابتدایی عمر ـ همان 30 سال اول ـ این زمان قابل قبول است.

هر چقدر که انسان ها پیرتر می شوند بین یک تا یک ساعت و نیم به زمان خواب افراد اضافه می شود، اما هیچ جایی نشنیده اید که کسی زیاد بخوابد و موفق هم باشد یا کسی که زیاد بخوابد و اختراع هم بکند.

تعدادی هستند که به خمیازه کشیدن و خواب های طولانی معروف هستند، چهره های مشهوری که زیاد می خوابیدند اما موفق بودند:
ناپلئون بناپارت

مقایسه کردن ناپلئون با بقیه شخصیت ها کمی سخت است، چون او در دوره ای زندگی می کرد که زندگی ماشینی نبود و خیلی از افراد با اسب رفت وآمد می کردند و مجبور می شدند بیشتر انرژی روزانه خود را صرف رفت وآمد و جنگ کنند.

اگر بخواهیم منصف باشیم ناپلئون در زندگی خود روزهای زیادی را پشت سر هم سفر می کرد، بدون این که وقت این را داشته باشد تا کمی استراحت یا لباس خود را عوض کند، همین باعث شده بود که او مرتب چشمانی خواب آلوده داشته باشد، اما وقتی می خوابید بیدار کردنش از سخت ترین کارها بود.

ناپلئون درست مثل بچه ها می خوابید. صدای هیچ چیزی او را بیدار نمی کرد. حتی بارها در میدان جنگ با صدای انفجار توپ هم از خواب بیدار نمی​شد.
آلبرت اینشتین

اینشتین هم بین مخترعان از افرادی بود که به خوابش بها می داد. او دوست داشت ده ساعت از شبانه روز را به طور کامل بخوابد.

این زمان برای خوابیدن دانشمندان خیلی زیاد است. آنها به طور معمول در شبانه روز بین سه، چهار ساعت می خوابند و اینشتین بین آنها جزو استثناها بود.

با این که او خیلی سخت روی تئوری هایش کار می کرد، اما معتقد بود تئوری هایش در خواب می تواند به پیشرفت در اختراعاتش هم کمک کند.

او احساس می کرد چرت هایش باعث بهتر کار کردن مغزش می شود. فعالیت بهتر مغز هم به او کمک می کرد تا خلاق تر باشد. اینشتین در هفتادوشش سالگی از دنیا رفت.
وینستون چرچیل

چرچیل هم یکی از خواب آلوده ها بود. او از چرت بعدازظهرش به هیچ وجه نمی گذشت. او صبح ها ساعت 8 صبح از خواب بلند می شد و به خاطر سخت کار کردن و شلوغی کارش زیاد خمیازه می کشید.

او روزش را ساعت 8 صبح شروع می کرد، مثل همه صبحانه می خورد، نامه ها را جواب می داد، با منشی اش قرارهایش را چک می کرد و می توان گفت که همه اینها در حالی که او روی تخت دراز کشیده بود، انجام می شد.

روز کاری چرچیل با یک حمام ادامه پیدا می کرد که خودش معتقد بود او را سرحال می کند و خوابش را می پراند. بعد از این که ناهار می خورد، زمان نقاشی اش بود.

بعد از نقاشی کردن وقت چرت چرچیل بود. چرچیل بعدازظهر ها بین دو تا سه ساعت می خوابید و بعد از بلند شدن دوباره همه آن کارها را تکرار می کرد. چرچیل معتقد بود خواب های بعدازظهرش کلید طلایی موفقیت او در اداره مملکت بوده است.
سالوادور دالی

دالی، معروف ترین نقاش سوررئالیست بود. او خیلی زیاد می خوابید و معتقد بود چیزهایی را می کشد که در خواب هایش می بیند. سالوادور از خواب هایش برای کمک گرفتن به هنرش استفاده می کرد.

او معمولا تا از خواب بیدار می شد، به سمت تابلوهای نقاشی اش می پرید و شروع می کرد به کشیدن تصاویر مبهمی که می گفت در خواب دیده است. البته دالی معتقد بود خواب های نیمروزی اش الهامات بهتری به او داده اند و موفقیتش را مدیون همین خواب ها می دانست.

دالی اواخر به مرحله ای رسیده بود که چرت های یک ثانیه ای می زد و الهامات یک ثانیه ای را به تصویر می کشید. سالوادور دالی بعد از هر الهامش به دنبال الهامات بیشتری بود و همین موضوع، او را یک آدم خواب آلود می کرد.
جان اف کندی

کندی صبح زود از خواب بیدار می شد، اما در شبانه روز زیاد می خوابید. او بعد از بیدار شدن شنا و ورزش می کرد. معمولا ناهارش را در تخت می خورد و بعد از آن همانجا می خوابید. او از دیگران می خواست که او را بیدار نکنند، مگر در شرایط خیلی اضطراری مملکتی.

در آن زمان نه تلفنی پاسخ داده می شد نه کسی می توانست او را ببیند. او کسی را مسئول این کرده بود که هنگام خواب مانع مزاحمت ها شود.

بعد از بیدار شدن، دوش آب گرم می گرفت و بعد از آن به کار های مملکتی می رسید. روز او با شنا کردن شروع و آماده شدن برای شام تمام می شد و او دوباره به تخت خود برمی گشت تا بخوابد.
توماس ادیسون

ادیسون با این که زیاد می خوابید، اما از خواب زیاد متنفر بود. او دوست نداشت خیلی بخوابد، به خاطر این که می خواست به دیگران نشان بدهد که خیلی زیاد مشغول اختراعات و کارش است.

او دوست داشت زیاد کار کردنش را به رخ بکشد، اما حقیقتش را بخواهید شاید همین زیاد خوابیدن، او را در اختراعاتی مثل برق موفق کرد. یک بار وقتی دوستش ـ هنری فورد ـ قرار بود از آزمایشگاه او دیدن کند، منشی ادیسون مانع این کار شد به دلیل این که توماس ادیسون در خواب زمستانی بود.

هنری فورد همیشه فکر می کرد ادیسون بیشتر زمانش را صرف اختراع و تحقیق می کند و اصلا نمی خوابد. او در این باره به منشی ادیسون گفت: «من فکر می کردم که توماس اصلا نمی خوابد!»

منشی ادیسون هم در جواب گفت: او در واقع اصلا نمی خوابد، بلکه همیشه در حال چرت زدن است. یک بار سر یکی از آزمایشاتی که با نیکلا تسلا مشغول کار بود، چرت زدن هایش به آتش سوزی ناشی از جریان الکتریسیته منجر شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha