به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ؛ در حالی كه وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی به عنوان نهاد ناظر بر اجرای قوانین كار، موظف به گزارشدهی تخلف از قوانین است و درآمدزایی از محل كار كودكان نیز یك تخلف آشكار از مواد قانون كار به شمار میآید اما آمار رسمی منتشره در سال 85، اعلام كرده كه در سال ذكر شده، حدود یك میلیون نفر از شاغلان ایرانی در دامنه سنی قرار داشتهاند. در حالی كه گزارش آذر ماه سال 90 مركز پژوهشهای مجلس اعلام كرد كه بیش از 3 میلیون كودك در ایران بازمانده از تحصیل هستند، توجیه فعالان حقوق كودك بر یك نكته تاكید دارد: «كودكی كه از تحصیل محروم میماند، پس از مدت كوتاهی به سمت كار و كمك به معاش خانواده سوق داده میشود.»
در عین حال، به گفته این فعالان، كار كودك با توجه به سایه قانون، غیرقانونی است و بنابراین، كارفرمایانی كه كودكان را به كار میگیرند هم، به آسانی خود را از سیطره قانون رها دیده و به همین سبب، كودكان معمولا در مقایسه با سایر كارگران همكار خود، در بدترین شرایط كار میكنند. اینكه كودك در كارگاههای پنهان یا آشكار مشغول به كار باشد آنقدر تفاوت ندارد زیرا عموم كارفرمایان كه دامنه ارتباط آنها با كودك میتواند والدین و اقوام دور و نزدیك كودك تا افراد غریبه را دربر بگیرد، به اینكه كودك تا چه حد و چه زمان و چه میزان توان كار كردن دارد توجه نمیكنند چون اسكناسهای رنگینی كه باید از مسیر كار كودك به جیب كارفرما سرازیر شود ارزشی بیش از توان و جان یك انسان دارد.
كودك كار چیست
در حالی كه ماده 1 از پیماننامه جهانی حقوق كودك، كودك را فرد با سن كمتر از 18 سال میداند، نهادهای بینالمللی همچون یونیسف و سازمان جهانی كار، كار غیرقانونی كودك را چنین تعریف كردهاند: «از نظر زمانی در حدی باشد كه كودكان را از آموزش كه از حقوق اساسی آنان است، باز دارد. اوقات فراغت، تفریح و بازی كودكان را مانع شود و فرصت كودكی كردن را كه بخشی از رشد طبیعی آنان است، بگیرد. به سلامت جسمی و روانی آنان آسیب رساند و به ویژه، از جمله كارهای زیانآوری باشد كه بر اساس مقاوله نامه سازمان بینالمللی كار درباره لغو بدترین اشكال كار كودكان، منع شده است.»
آمار دقیق وجود ندارد
هنوز هیچ نهادی قادر به ارائه آمار دقیق از تعداد كودكان كار در ایران نیست. با وجود آنكه پس از تصویب آیین نامه ساماندهی كودكان كار و خیابان در سال 1384 در هیات وزیران طرح الزام شهرداری به مشاركت و حمایت از برنامههای ساماندهی كودكان كار و خیابان نیز به تصویب رسید كه بند الف از ماده 1 این طرح، ناظر بر «همكاری و مساعدت در تهیه بانك اطلاعات و شناسایی كودكان كار و خیابان با همكاری سازمانهای اجرایی ذیربط و پالایش و به روزرسانی این اطلاعات هر شش ماه یكبار» بود و سازمان بهزیستی كشور، تشكلهای غیردولتی، نیروی انتظامی و شهرداریها، موظف به تعامل در تامین اطلاعات مورد نیاز و ایجاد این بانك اطلاعاتی بودند. با این حال، نهادهای مسوول در ساماندهی كودكان كار از جمله سازمان بهزیستی و شهرداری، عمده اطلاعات خود از تعداد كودكان كار در ایران را بر تعداد معدود كودكان كار و خیابان منتقل شده به مراكز ساماندهی مستقر كردهاند. در حالی كه به گفته فعالان حقوق كودك، تنها درصد اندكی از كودكان كار در ایران، به مشاغل آشكاری همچون دستفروشی مشغول بوده و عمده جمعیت این كارگران كوچك در كارگاه زیرزمینی، خانگی، پنهان یا روستایی به كار گرفته میشوند. چنان كه گزارش مسوول خانه كودك ناصر خسرو در ابتدای اردیبهشت ماه سال 91 حاكی از آن بود كه بیش از 70 درصد كودكانی كه از خدمات این خانه بهره گرفته و كودك كار ساكن در منطقه ناصر خسرو و بازار بزرگ تهران هستند به مشاغل زیر زمینی یا كار در كارگاههای پنهان از چشم بازرسان وزارت كار اشتغال دارند.
قانونی كه اجرا نشد
آیین نامه ساماندهی كودكان كار و خیابان، سازمان بهزیستی را موظف به شناسایی، جذب، پذیرش و توانمندسازی كودكان خیابانی در تمامی مراكز استانها و شهرهای با جمعیت بالای 200 هزار نفر كرده و شركای سازمان بهزیستی در ساماندهی این كودكان نیروی انتظامی، وزارت دادگستری، شهرداریها، وزارت كار و امور اجتماعی، وزارت بهداشت، وزارت آموزش و پرورش بودند. در ماده 6 از این آیین نامه 8 مادهیی، شهرداریها موظف بودند كه تا یك سال پس از تصویب این قانون، مراكز درمانی- بهداشتی ویژهیی را برای دسترسی رایگان كودكان كار و خیابان به خدمات بهداشتی، درمانی و توانبخشی ایجاد كرده و در ماده 7، وزارت آموزش و پرورش موظف شده بود كه در شهرهای مختلف اقدامات لازم را برای در دسترس قرار دادن آموزش ابتدایی رایگان برای كودكان كار و خیابان و تشویق حضور در پایگاههای آموزشی انجام دهد.
تبصره1 از ماده 7 تاكید میكرد: «ممانعت از حضور كودكان كار و خیابان در این پایگاههای آموزشی یا تحمیل كار زیاد به آنان، به نحوی كه مانع از حضور آنان در كلاس درس شود، ممنوع و مرتكب به مجازات مقرر در قانون محكوم میشود.» در تبصره 2 از همین ماده هم قید شده بود: «چنانچه هر یك از والدین مانع از حضور كودك در كلاس درس شود، به اشد مجازات مقرر در قانون محكوم خواهد شد.»اما ماده 8 آییننامه، صدا و سیما را خطاب قرار میداد كه باید با مشاركت بهزیستی و سازمانهای غیردولتی كودكان و صاحبنظران، هفتهیی دو ساعت از برنامههای این سازمان را به بررسی مشكلات كودكان كار و خیابان اختصاص دهد و برای یافتن راهحل مشكلات كودكان موضوع این قانون، از صاحبنظران مختلف در زمینههای گوناگون استفاده كند. نگاه اجمالی بر عملكرد نهادهای مسوول در ساماندهی كودكان كار و خیابان طی 7 سال گذشته، نشان میدهد كه هر نهاد، وظیفه خود را در حد چند حرف آغازین الفبای ساماندهی شروع كرده و نیمه تمام گذاشته است.
نانآورانی كه دیده نمیشوند
از سال 1373، با اجرای ماده 191 قانون كار، كارگاههای كوچك با كمتر از 10 نفر كارگر، از شمول قانون كار خارج شدند و این خروج به معنای حذف بازرسیهای گاه و بیگاهی است كه بازرسان وزارت كار باید از كارگاههای تحت پوشش خود انجام داده و تخلفات كارفرمایی را ثبت كنند اما كودكان شاغل در كارگاههای كوچكی همچون كفاشی، بلورسازی، كیفسازی و خیاطی، مكانیكی و جوشكاری و قالیبافی كه اغلب هم كمتر از 15 سال سن دارند، پس از اجرای این ماده قانون از كمترین حقوقی كه یك كارگر باید از آن برخوردار باشد هم محروم ماندهاند. این محرومیت و سلب مسوولیت بازرسان كار برای رصد وضعیت كار كودكان در حالی است كه بنا بر نتایج تحقیقی كه در آستانه روز جهانی كارگر در سال 91 در نشست انجمن حمایت از كودكان ارائه شد، از مجموع 135 كارگاهی كه در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته بود، 62 كارگاه، غیر رسمی و زیر زمینی بودند و ساعت كار كودكان در این كارگاهها، بیش از ساعت رسمی و دستمزدها كمتر از سایر كارگران بزرگسال بود علاوه بر آنكه هیچ یك از كودكان كارگر در این كارگاهها هم بیمه نبودند. محیط كار، شرایط بسیار نامساعدی برای كودك داشت و اغلب كودكان به دوزندگی، مونتاژ قطعات، باربری، اتوكشی، جمعآوری ضایعات، كفشدوزی و كشاورزی مشغول بودند علاوه بر آنكه حتی مواردی از كار كودكان پسر در آشپزخانههای مواد مخدر هم شناسایی شده بود. در حالی كه 97 كشوری كه سند لغو رفع بدترین اشكال كار كودك را در سال 2010 و در نشست لاهه امضا كردند پذیرفتهاند كه تا سال 2016 میلادی، اشكال خطرناك كار كودكان را در كشور خود حذف كنند، نگرانی فعالان حقوق كودك از اشتغال جمع كثیری از كودكان كار در ایران در مشاغل دشوار، این شائبه را تایید میكند كه ایران در عمل به تعهد خود تا سال 2016 موفق نخواهد بود.
آمارهای رسمی چه میگوید
نتایج تحقیق سال 80 دكتر فاطمه قاسم زاده، روانشناس كودك و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، نشان داد: «تعداد زیادی از كودكان خیابانی بین در هر چهار زمینه رشد جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی دچار مشكلات فراوان هستند و اغلب آنان از نظر رشد عاطفی و روانی دچار احساس كمارزشی، حسادت، بدبینی و منفیگرایی، افسردگی، اضطراب، احساس ناامنی و ترس و بحران هویت هستند. اغلب این كودكان، دچار پرخاشگری و خشونت بوده و تعداد قابل توجهی هم اعتیاد، سرقت، خرید و فروش مواد مخدر، تخریب اموال عمومی و اذیت و آزار را تجربه كردهاند. بیش از نیمی از این كودكان به حقوق دیگران بیتوجه بوده و در برقراری ارتباط با دیگران مشكل داشته و چند درصد آنان تمایل به بزهكاری داشتهاند. تعداد زیادی از این كودكان دچار كمخونی و كاهش قد و كاهش وزن بوده و مبتلا به بیماریهای دهان ودندان و چشم و تنفسی و قلب و گوش و حلق و بینی و پوست و گوارشی بودهاند. بیش از 50 درصد این كودكان، بیسواد یا گرفتار كمبود حافظه، مشكلات یادگیری، كمبود خفیف ذهنی، كمبود كنجكاوی، مشكلات گفتاری یا فاقد مهارت شغلی بودهاند. كودكان مورد مطالعه مشغول گدایی بوده و یك چهارم كودكان بیش از 10 ساعت در روز كار میكردند. نیمی از كودكان درآمد خود را صرف خانواده میكردند و نیمی از كودكان هم دارای والدین بودند.»
سال 86 معاون وقت دفتر آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی بر مبنای نتایج بررسی این سازمان از 24 هزار كودك كار و خیابان كه در طول سالهای 83، 84 و 85 در مراكز تحت پوشش سازمان، ساماندهی شدهاند، اعلام كرد: «اعضای خانواده نیمی از كودكان كار، سابقه جرم و دستگیر شدن داشتهاند. جمع قابل توجهی از پذیرششدگان اهل شهرها و استانهایی غیر از تهران بودند، تعداد دختران در جمع این كودكان، بسیار كم و حدود نیمی از كودكان، بیسواد و كمتر از یكسومشان دارای تحصیلات ابتدایی بودند. حدود ?? درصد پذیرششدگان كمتر از سن داشتند و شغل بیش از سه چهارم كودكان دستفروشی بود. یكسوم كودكان، هیچ ارتباطی با خانواده خود نداشته و ?? درصد از كودكان برای كسب درآمد در خیابان زندگی میكردند. 8 درصد كودكان سابقه كیفری و بزه داشتند و حدود نیمی از كودكان مورد كودك آزاری قرار گرفته بودند و بیش از 26 درصد از كودكان بیش از 10 ساعت در روز كار میكردند. بعد خانوار بیش از نیمی از كودكان بیش از پنج نفر بود و 9 درصد كودكان سابقه مصرف مواد مخدر داشتند. والدین نیمی از كودكان، سالم و مابقی معتاد و حدود چند درصد از پدران كودكان، بیكار و چند درصد نیز دستفروش بودند.» تابستان سال 88، مدیركل وقت امور آسیبدیدگان سازمان بهزیستی كشور اعلام كرد: «در سال 87، 10 هزار و 414 كودك كار و خیابان در مراكز تحت پوشش این سازمان ساماندهی شدهاند كه كمتر از نیمی از آنها در گروه سنی 15 تا 18 سال قرار داشتند. 52 درصد كودكان، ترك تحصیل كرده بودند. اغلب كودكان با دستفروشی و فالفروشی و تعداد معدودی هم با شستوشوی شیشه خودرو، گل فروشی، جمعآوری ضایعات، واكس زدن، وزنكشی و مشاغل خیابانی امرار معاش میكردند و حدود 9 درصد كودكان، سابقه مصرف مواد مخدر داشتند.»
نظر شما