به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ؛ انتخاباتی از سر گذشت و رییسجمهوری دیگر انتخاب شد، رییسجمهوری كه قرار است مطالبات همه قشرها و اصناف را برآورده كند، اینبار نه تنها محیط زیستیها كه همه فعالان اجتماعی و سیاسی به میدان آمدند و مطالباتشان را از دولت آینده مطرح كردند. كارشناسان محیطزیست هم طی جلساتی متعدد به بررسی مطالباتشان و اولویتهایشان از دولت آینده (دولت یازدهم) پرداختند. دكتر اسماعیل كهرم، پرندهشناس و كارشناس محیط زیست در گفتوگو با «اعتماد» از مشكلات ایجاد شده در این حوزه طی دولتهای نهم و دهم و اولویتهای محیط زیست و مطالبات فعالان این حوزه از رییسجمهور آینده سخن به میان آورد.
محیط زیست در دولت گذشته مشكلات زیادی داشته است، به طور میانگین هر هفته خبر ناخوشی در این حوزه شنیده شد. مشكلات این حوزه در دولت گذشته را نشات گرفته از چه میدانید؟
آنقدر كه مقوله محیط زیست در 8 سال گذشته در دولت آقای احمدینژاد مهجور مانده بود، در هیچ دورهیی نبود. این را میتوان به دلیل این دانست كه آقای احمدینژاد در ابتدای دولتش، خودش را رییس شورای عالی محیط زیست منصوب كرد، من در آن زمان مقالهیی نوشتم كه رییسجمهور ما به این مقوله علاقهمند است و واقعا اینگونه فكر میكردم، اما پس از مدتی كوتاه، این شورا منحل شد و جایش كمیسیون زیربنایی صنعت و محیط زیست ایجاد شد، كمیسیونی كه در آن محیط زیست تنها یك رای داشت دركنار وزارت راه، كشاورزی و صنعت كه همه یك رای داشتند. معاون سازمان پس از تشكیل این كمیسیون میگفت در جلسات شركت نمیكنم چون من یك رای بیشتر ندارم، آنها میبرند و میدوزند و تصویب میكنند، ما نمیتوانیم تاثیرگذار باشیم. در زمانی بعدتر، رییسجمهور در مشهد اعلام كرد محیط زیست مانع از توسعه است كه بعد از این سخن ایشان به جرات میتوان گفت فاتحه محیط زیست خوانده شد. سخنان ضد محیط زیستی در دولتهای نهم و دهم تمامی نداشت، آقای پورمحمدی وزیر وقت كشور به انجی اوها حمله كرد و اعلام كرد امریكا از طریق ان جی اوها به ما پاتك زده است، این سخن هم باعث شد كه ریشه به تیشه ان جی اوها زده شود.
سازمان در این دو دوره دولت، دو دوره داشت، یكی از یكی بدتر. خانم جوادی، رییس اول سازمان در دولت نهم، نه تخصص داشت و نه اعتقاد به استفاده از تخصص. زیردستهایش هم هر كاری دلشان میخواست میكردند. از افتتاح نفت در كویر مركزی تا ایجاد پایگاه صیادی شیلات در میانكاله، منطقهیی كه بعد از پاركهای ملی در درجه دوم اهمیت حفاظت بود. خانم جوادی واقعا سازمان را كشت، تلف كرد و از بین برد. در زمان ریاست ایشان بارها اساتید دانشگاه نامههای سرگشادهیی نوشتند و خواستار بركناری ایشان بودند. اینقدر این آش شور شد كه رییسجمهور فهمید و او را بركنار كرد. دور دوم رییسجمهور به جای خانم جوادی، یك آدم سیاستمدار را در جایگاه ریاست سازمان گذاشت كه به درد سازمان نمیخورد. آقای محمدیزاده استاندار خراسان بود و بعدها معاون شهرداری در زمان شهردار بودن آقای احمدینژاد شد و بالاخره در لرستان استاندار شده بود. زمان انتخابات خوب خدمت كرد و جایزهاش را گرفت. ایشان هیچ اطلاعی از محیط زیست نداشت. من نمیگویم كه رییس سازمان باید خودش كارشناس محیط زیست باشد اما باید مدیری باشد كه از كارشناسان استفاده لازم را ببرد. ایشان هم در جهتی دیگر ادامهدهنده راه رییس قبلی بود، البته باید بگویم كه علاقه رییس جدید به كارهای نمایشی چون آوردن ببر مازندران بیش از رییس پیشین سازمان بود. در زیر سایه شوهایی كه در تلویزیون اجرا میكرد، 200 هكتار از زمینهای بمور را در استان فارس به وزارت نفت داد.
اولویتهای زیست محیطی و نخستین انتظاراتی كه از دولت آینده در مقوله محیط زیست داریم از نگاه شما چه مسائلی است؟
اما توقع من به عنوان یك شكاربان قدیمی از دولت جدید این است كه شورای عالی محیط زیست را تقویت كنند و یك سازمان حفاظت محیط زیست مقتدر به ریاست یك مدیر كه از تخصصها استفاده میكند بنا بگذارند. به سازمان امكانات بدهند، پول بدهند، اجازه استخدام دهند، اجازه خرید وسایل تكنیكال بدهند، نه مثل خانم جوادی كه هواپیما خرید و از همان روز اول در پاركینگها ماندند و توقف كردند، قایقهای مجهز به انواع سیستمها در خلیج فارس بودند، خلیج فارسی كه اولویت حفاظت محیط زیست ما نیست، ما تالاب انزلی و میانكاله را در اولویت حفاظت داشتیم. رسیدگی به این مناطق و حوزههایی چون پارك ملی گلستان واجبتر از مناطقی چون خلیج فارس بود.
اگر بخواهید گذشته از ساماندهی سازمان حفاظت محیط زیست، به یكی از مشكلات این حوزه با تمركز مستقیم بر مناطق تخریب شده یا در حال تخریب از تالابها و جنگلها تا مشكلات كمبود آب و آلودگی هوا بپردازید، رسیدگی به كدام معضل را واجبتر از بقیه میدانید؟
ما سالانه حدود 3/2 درصد جنگل هایمان را از دست میدهیم، از نگاه من اولویت مشكلات و تخریبهای زیست محیطی رسیدگی به این جنگلهاست، آنهم در كشوری چون كشور ما. وقتی جنگل از بین رفت فرسایش خاك زیاد میشود و اتلاف آب فراوان. در قدم بعدی میتوان به خروج دامها از جنگل اشاره كرد، جنگل را كه از دست دادیم فرسایش خاك و از دست دادن آب و در ادامهاش خشكسالی خواهیم داشت. هر هكتار جنگل، ده تن ریزگرد را به خود جذب میكند، همین برگها ذرات را جذب میكند. سالانه 48 تن در هكتار در سال فرسایش خاك داریم، موقعیت جغرافیایی كشور ما به گونهیی است كه این مساله بیش از هر چیز دیگری برایمان حیاتی است. باارزشترین چیزی كه ما در حال از دست دادن هستیم خاك است. درباره حفظ جنگل، باید به خروج دام از جنگل به عنوان اوجب واجبات اشاره كنم. رییسجمهور در جایی گفته بود دامداران برای جنگل خوبند و همین سخن چند هزار نفر را خوشحال كرد، دامدار شاید برای جنگل خوب باشد، اما دامش قطعا به جنگل آسیب میرساند، دامها گیاهانی كه در حال جوانه زدن هستند را دوست دارند به علت اینكه سرشار از پروتئین و ویتامین است و سراغ آنها میروند و همه را از بین میبرند. تخریبی كه دامها به جنگل وارد میكنند شاید هیچ موجود دیگری وارد نكند.
آلودگی هوا در شهرهای گوناگون كشور تبدیل به یكی از مهمترین مسائل زیست محیطی مردم شده است تا آنجا كه ارتباط مستقیم به سلامتشان پیدا كرده است. رسیدگی به مهار ریزگردها از نگاه شما در اولویت چندم دولت آینده است؟
در جهان، 46 مركز ریزگرد داریم. این مراكز بیشتر در كشورهای عربستان، سوریه، تركیه، عراق و خود ایران متمركزند. درباره مشكلاتی كه از مراكز ریزگرد خارجی در كشور پیدا میكنیم، نیاز به همكاریهای بینالمللی داریم. تركیه با احداث ده سد روی دجله و فرات باعث ایجاد مقادیر زیادی از ریزگردها میشود، كشورهای دیگر به همین ترتیب. بایستی تعهدات و موافقتهای بینالمللی بین كشورها ایجاد شود. البته مشكلات داخلی در بروز ریزگرد را هم نباید نادیده گرفت، مثلا وقتی تالابها و دریاچههایمان خشك میشود ریزگرد داریم. ریزگردها دو منبع آلی و معدنی دارند، زمانی كه تالاب خشك میشود، مواد تهآن پودر میشود و به هوا میرود. منبع معدنی ریزگردها هم كه شن و خاك است. اینها را نمیتوان از نظر دور نگه داشت و به آنها نپرداخت.
نظر شما