قطعا صرف راه‌اندازی پزشک خانواده معجزه نمی‌کند ولی ضرورت و پایه همه اقدامات بعدی است. اگر اقدامات و تصمیمات قبلی در استقرار فوری و همه‌جانبه پزشک خانواده به درستی پیگیری می‌شد شاید از مرگ و بیماری عده قابل‌توجهی جلوگیری می‌شد. تقویت نگاه پیشگیری محور مانند کنترل فشارخون در قالب پزشک خانواده، یکی از مسایلی بود که اتفاقا توسط نماینده رییس‌جمهور منتخب در مناظره سلامت، به واقع مورد تاکید قرار گرفت.

آیا کشتی پزشک خانواده به ساحل می‌رسد؟
سلامت نیوز: قطعا صرف راه‌اندازی پزشک خانواده معجزه نمی‌کند ولی ضرورت و پایه همه اقدامات بعدی است. اگر اقدامات و تصمیمات قبلی در استقرار فوری و همه‌جانبه پزشک خانواده به درستی پیگیری می‌شد شاید از مرگ و بیماری عده قابل‌توجهی جلوگیری می‌شد. تقویت نگاه پیشگیری محور مانند کنترل فشارخون در قالب پزشک خانواده، یکی از مسایلی بود که اتفاقا توسط نماینده رییس‌جمهور منتخب در مناظره سلامت، به واقع مورد تاکید قرار گرفت.

محسن اسدی‌لاری دانشیار گروه اپیدمیولوژی دانشگاه علوم‌پزشکی ایران در هفته نامه سپید نوشت: انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری با همه فراز و فرودش با نتیجه‌ای فراتر از انتظار به اتمام رسید اما از منظر سلامت‌اندیشان، اتفاق جالبی که با نوآوری و مدیریت رسانه ملی و همکاری نامزدهای ریاست جمهوری به وقوع پیوست، ظهور عرصه سلامت بین اولویت‌های اصلی کاندیداها بود به نحوی که نمایندگان حوزه سلامت در یکی از داغ‌ترین مناظره‌ها به بحث در زمینه جایگاه سلامت در برنامه‌های دولت بعدی، مشکلات اصلی حوزه سلامت به‌خصوص در زمینه تامین مالی حوزه سلامت و اولویت‌گذاری در هزینه سلامت پرداختند...

 مشکلات دارو، نظام پرداخت، فناوری‌های نو، سطح‌بندی خدمات، پرونده الکترونیک سلامت، افزایش سهم سلامت از تولید ناخالص ملی، سرانه واقعی، تعرفه واقعی، کیفیت خدمات، کاهش سهم بیماران از هزینه‌های درمان و بالاخره عدالت در سلامت، از مسایلی بود که مورد تاکید واقع شد.

مخاطبان انتظار ارائه برنامه نسبتا مدونی از سوی نمایندگان سلامت کاندیداها داشتند که این انتظار چندان برآورده نشد. با وجود اختلاف نظرات در زمینه نحوه تامین مالی نظام سلامت و سهم مردم در این خصوص، آنچه که از میانه بحث تا انتهای وقت مورد علاقه همه نمایندگان سلامت کاندیداها قرار گرفت، بحث پزشک خانواده بود. انقلاب اسلامی در ایران با شعار محوری عدالت و رفع محرومیت، زمینه رشد و بالندگی اولین حرکت جهانی در زمینه سلامت که در سال 1978 آغاز و پس از اندکی با شعار «سلامت برای همه (تا سال 2000)» ادامه یافت را فراهم کرد و بنا به مستندات فراوان داخل و خارج کشور اعم از سازمان‌های بین‌المللی و نیز گزارش‌ها و مقالات علمی، لااقل در روستاها و نقاطی که بهورزان و تیم بهداشتی، خدمات اولیه سلامت را به صورت فعال ارائه می‌دهند، توفیقات چشمگیری چه در زمینه پیشگیری به‌خصوص سلامت مادر و کودک و نیز بیماری‌های واگیردار و چه در زمینه کنترل بیماری‌های مزمن، به دست آورده است. برای مثال براساس پژوهش معتبری که توسط یکی از همکاران در سال‌های اخیر انجام گرفت و در مجله لانست منتشر شد، کنترل دیابت در روستاها – به یمن فراگیری و فعال بودن عملیات شبکه بهداشت و درمان روستایی در ایران- بسیار بهتر از کنترل دیابت در شهرهاست. اما در شهرهای بزرگ، عنان سلامت در دست بازار است به گونه‌ای که سازوکار بازار تعیین‌کننده اصلی سلامت شهروندان شده است:

به فرض چشم‌پوشی از عده کمی که برای پیشگیری اقدام می‌کنند، مردم فقط در صورت بروز علایم به پزشک مراجعه می‌کنند.

در بیشتر مواقع – به‌خصوص در بیماری‌های مزمن- بیماری پیشرفته‌ای دارند در صورتی که می‌توانستند در مراحل اولیه خدمات بهتری دریافت کنند که منجر به طول عمر با سلامت (HALE) بیشتری می‌شد.

سعی می‌کنند در وهله اول به متخصص‌ترین پزشکان مراجعه کنند و در این زمینه معمولا دچار سردرگمی شدیدی می‌شوند.

در بسیاری از موارد برای اطمینان بیشتر به چند متخصص رجوع می‌کنند که می‌تواند اعتماد پزشک- بیمار را مخدوش کند.

متاسفانه هنگام مراجعه بیشتر مواقع توضیحات مناسبی دریافت نمی‌کنند؛معمولا وقت کافی برای بررسی همه‌جانبه بیماری از سوی پزشک گذاشته نمی‌شود.

احتمالا خدمات بعضا تکراری، با کیفیت کم، غیرضروری و گران‌تری دریافت می‌کنند.

بیماران خودشان مسوول پیگیری‌های بعدی هستند و اگر به موقع برای پیگیری‌های بعدی مراجعه نکنند خود و خانواده‌شان را دچار مشکلات جدی می‌کنند.

و متاسفانه در یک کلام، پاسخگویی برای سلامت مردم وجود ندارد. اینها بخشی از وضعیت موجود نظام ارائه خدمات سلامت درشهرهای ماست که با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم و متاسفانه شایع است که اگر کسی بخواهد نفرینی نصیب دیگری کند او را به دوا و درمان وا می‌گذارد! اما چاره کار چیست؟

یکی از مسایلی که در مناظره نمایندگان سلامت کاندیداها در زمینه پزشک خانواده مطرح شد، میزان تخصص و مهارت پزشک خانواده بود؛ آیا پزشک عمومی با همین میزان مهارت و دانش که در دوره عمومی می‌آموزد، کارایی لازم برای ایفای نقش در قالب پزشک خانواده دارد؟ صرف تولید راهنماهای بالینی و طبابت از سوی دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی و ابلاغ آن به پزشک خانواده کفایت می‌کند؟ آیا برنامه دوره تخصصی پزشک خانواده به بار نشسته است؟ دوره‌های تحصیلات تکمیلی مانند MPH ویژه پزشکان خانواده کفایت لازم را دارد؟ تجربه برخی کشورها که با طب ملی سروکار دارند و طبعا پزشک خانواده نقش کلیدی‌ای در این سیستم برعهده دارد حاکی از به کارگیری روش‌های متعددی است. برای مثال پزشکان عمومی با آموزش در زمینه گرایش‌های تخصصی تربیت می‌شوند. در بسیاری از موارد پزشک متخصص خانواده تربیت و به کار گرفته می‌شود و در بسیاری از مراکز بهداشتی درمانی که جمعیت قابل‌توجهی را پوشش می‌دهند، پزشکان متخصص کودکان، زنان و داخلی به عنوان پزشک خانواده به کار گرفته می‌شوند.

قطعا صرف راه‌اندازی پزشک خانواده معجزه نمی‌کند ولی ضرورت و پایه همه اقدامات بعدی است. اگر اقدامات و تصمیمات قبلی در استقرار فوری و همه‌جانبه پزشک خانواده به درستی پیگیری می‌شد شاید از مرگ و بیماری عده قابل‌توجهی جلوگیری می‌شد. تقویت نگاه پیشگیری محور مانند کنترل فشارخون در قالب پزشک خانواده، یکی از مسایلی بود که اتفاقا توسط نماینده رییس‌جمهور منتخب در مناظره سلامت، به واقع مورد تاکید قرار گرفت. سال گذشته (1391) در همین ایام وزیر سابق بهداشت اعلام کردند وقت باقیمانده خدمت خود و کلیه ارکان وزارت بهداشت را در زمینه پزشک خانواده مصروف خواهند کرد. گرچه این تصمیم دیرهنگام ولی قطعا مغتنم بود اما با توجه به بحران تامین ارز دارو وی نتوانست به وعده خود جامه‌عمل بپوشاند. وزیر فعلی نیز قول اقدامات معتنابهی در زمینه‌های مختلف از جمله حل بحران دارو و اجرای طرح بازنگری شده پزشک خانواده در 5 ماه خدمت در دولت فعلی را داد و در این راستا جابجایی‌های مدیریتی زیادی اتفاق افتاد که خودبه‌خود روند را کندتر می‌کند. طرفه آنکه همه نمایندگان سلامت کاندیداهای ریاست جمهوری در مناظره‌شان بر اعمال تغییرات اساسی در محتوا و روند اجرای طرح پزشک خانواده تاکید داشتند و اصولا طرحی به این اهمیت، اعتبار مالی بسیار بیشتر و حمایت‌های سیاسی همه ارکان کشور را می‌طلبد و در شرایط تغییر دولت قابل‌انجام نیست.

طرح پزشک خانواده و به تبع آن نظام ارجاع، طرح راهبردی نظام سلامت است و باید فارغ از همه امور جاری و مدیریت بحران‌ها، به آن پرداخته شود. بحران‌های نظام سلامت کم نیستند و همواره یکی پس از دیگری در راه‌اند و حتما باید به آنها توجه ویژه‌ای کرد. قطعا مقدار قابل‌توجهی از انرژی و منابع نظام سلامت و حتی دولت را به خود اختصاص خواهند داد اما طرح پزشک خانواده نباید در سایه بحران‌هایی مثل دارو و تغییرات مدیریتی که در راه است، قرار گیرد. به‌کارگیری همه ظرفیت‌های نظام سلامت -و از جمله تجربیات ارزشمند همه مدیران و سیاست‌گذاران سلامت در یک دهه گذشته در زمینه این طرح- در بازنگری اساسی، تامین منابع لازم و پیاده‌سازی بهینه طرح پزشک خانواده قطعا باید از اولویت‌های دولت جدید باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha