به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ البته تمام این مسائل هم درنهایت، نتیجهای جز ازبینرفتن دریاچه و تالابها و منقرضشدن گونههای خاص حیوانی در مناطق تحت حفاظت، برای محیطزیست نداشت. درباره مشکلات و مسائل این هشت ساله محیطزیست و همچنین شرایط مدیر سازمان در دولت یازدهم، با بهزاد سعیدپور، عضو هیات علمی دانشگاه محیطزیست، که از مدیران محیطزیست در دولت اصلاحات بود، به گفتوگو نشستیم.
به نظر شما، در حوزه محیطزیست اقدامات هشت ساله دولت احمدینژاد چگونه بوده است؟
در سالهای گذشته، عملکرد مدیران محیطزیست ناموفق بوده است. دولت و سازمان حفاظت از محیطزیست نتوانستند به وظایفشان در محیطزیست عمل کنند، چه درباره کنترل آلودگیهای شهری، چه درباره محیطزیست و چه حتی درباره پسماندهای شهری و آلودگی هوا. البته علاوه بر این، میتوانیم درباره حفظ منابع طبیعی، به بحث تالابها اشاره کنیم. در این چند سال مثلا صحبت از مدیریت آب بود ولی در این هشت سال، روند بسیاری از تالابها و رودخانهها خشکشدن بود.
تالابها با موضوع خشکشدن دریاچه ارومیه، در این چندسال، بیش از همه مطرح بود. به نظر شما این معضل از کجا نشات میگیرد؟
بله. البته علاوه بر دریاچه ارومیه، تالابهای مهم دیگری از جمله بختگان و تالاب پریشان هم مطرح بود. مشکلات این تالابها از آنجایی شروع شد که در دولت نهم، اراضی اطراف آن به مردم واگذار شد. در حالی که قبلا توسط سازمان حفاظت محیطزیست از مردم خریداری شده بود تا حریم تالاب حفظ شود.
ولی با فروختهشدن اراضی به کشاورزان، روند خشکشدن دریاچه هم بیشتر شد، زیرا کشاورزان سعی میکردند، در اطراف تالابها چاه بزنند و از آب آن استفاده کنند. حتی درباره زایندهرود هم به دلیل اینکه سدهای بسیاری روی آن زده شد، الان وضعیتش به این شکل درآمده است. اگر بخواهم درباره اقدامات دولت بگویم، موضوع اصلی این است که دولت نهم و دهم در حوزه محیطزیست تاکیدی بر حفاظت محیطزیست نداشتند.
یعنی اعتباری هم برای حل این معضل در نظر گرفته نشد؟
در ابتدای دولت دهم، با مصوبه مجلس، صدمیلیون تومان در خدمت سازمان حفاظت محیطزیست در نظر گرفته شد که قرار بود برای تالابها و آلودگیها هزینه شود. ولی این پول، دو سال پیش دوباره به دولت بازگشت، زیرا در آن زمان دولت به پول نیاز داشت.
علاوه بر تالابها و رودخانهها مسائل آلودگی هوا و گردوغبار هم در این چند سال، بسیار دیده شد. برای این مشکل، دولت احمدینژاد چه اقدامی انجام داد؟
یک مطالعه جامع درباره گردوغبار میتوانست این مشکل را حل کند. حتی با اینکه مجلس، بودجه خاصی به اندازه هزارمیلیارد تومان به این موضوع اختصاص داده بود که صدمیلیون آن به سازمان حفاظت بود بقیهاش هم به متولیان دیگر، ولی باز هم برای جلوگیری از آن، اقدام آنچنانی صورت نگرفت.
این حلنشدنهای مسائل محیطزیست در دولت نهم و دهم را ناشی از چه میدانید؟
طبیعتا وقتی قرار است کاری انجام شود، باید افرادی که آشنایی کامل با این حوزه و محیطزیست دارند، به کار گرفته شوند. مثلا ما در دولتهای قبل، تجربه کاری موفق داشتیم، چون تیم خوبی در این حوزهها کار میکرد که آشنایی کامل داشت به همین دلیل هم تنگنظریهایی در کار نبود. ولی در دولت نهم و دهم، برخوردهای سیاسی و تنگنظری زیاد بود. حتی افراد کارشناس که سمتهایی را قبول کرده بودند، برکنار شدند یا خود به کناری رفتند. به همین دلیل، مشخص است افرادی که در رأس بودند، شرایط لازم را نداشتند.
این تصمیمات غیرکارشناسی را میتوان درباره مشکلات آلودگی هم مشاهده کرد. اصلا راهحلی برای این موضوع وجود دارد؟
درباره آلودگیها، قانون اینگونه بود که دولت باید خودروهای فرسوده را خریداری کند تا افراد بتوانند خودرو نو خریداری کنند. به این ترتیب، باید هرسال تعدادی خودرو فرسوده از رده خارج میشد. این موضوع چند سال پیش در دولت هشتم مصوب شد، ولی در دولتهای نهم و دهم خیلی کند پیش رفت. شاید هم میتوان گفت که در دولت احمدینژاد اصلا به آن پرداخته نشد. همینطور، در چارچوب قانون چهارم و پنجم توسعه به وظایفی که به سازمان حفاظت محیطزیست واگذار شده بود، عمل نشد و روند کندی داشت.
در این دوران، سازمان مشکل دیگری از جمله واگذاری اراضی تحت حفاظتش داشت که البته خیلی هم مطرح شد. این معضل از ابتدا به چه دلیل بود؟
در حال حاضر، 10 تا 12درصد از اراضی کشور، تحت حفاظت سازمان محیطزیست است، ولی واگذاری اراضی تحت حفاظت سازمان حفاظت محیطزیست، به بخش خصوصی از اقدامات غیرقانونی بود که در این دولت انجام شد. در اصل، این سازمان وکیل قانونی و حافظ این زمینهاست ولی خودش، شخصا حق واگذاری زمینها را ندارد. ولی در این دولت، سازمان بخشهایی را به بخش خصوصی واگذار کرد که خلاف قانون بود. به همین دلیل هم سازمان جنگلها و مراتع شکایت کرد، زیرا طبق قانون، واگذاری اراضی تنها باید توسط سازمان جنگلها و مراتع شکل بگیرد.
درباره مجوز اکتشاف نفت و معدن در پارک ملی کویر چه؟ این اقدام هم غیرقانونی بود؟
خیر، غیرقانونی نبود. ولی باید نگاهی هم به منافع داشت. مثلا دو مجوز پارک ملی کویر درباره اکتشاف نفت و معدن در حالی طبق قانون شورایعالی حفاظت محیطزیست و درنهایت با امضای احمدینژاد صورت گرفت که این مجوز تنها پارک ملی را با مشکل روبهرو میکند. به عبارتی امضای احمدینژاد پای اجازه اکتشاف در پارک ملی کویر، به نوعی استفاده او از موقعیتش بود. در اصل این مجوز نباید صادر میشد.
به چه دلیل میگویید که این مجوز نباید صادر میشد؟
منافع باید بهطور جدی پیگیری شود. با توجه به اینکه ما درباره ذخایر نفتی و معادن هیچ کمبودی نداریم، پس مجوز اکتشاف در پارک ملی کویر هم به هیچ عنوان ضرورت نداشت. ولی دولت احمدینژاد به دلیل سیاسیکاریها تنها باعث شد که نگاه کارشناسی و دلسوزانه نسبت به محیطزیست از بین برود.
بروز چنین مشکلاتی را ناشی از چه میدانید؟
تمام این موضوعات نشان میدهد فردی که در رأس سازمان قرار دارد با کار آشنایی لازم را ندارد.
با این توضیحات فکر میکنید در دولت جدید مدیریت و سازمان محیطزیست باید چگونه عمل کند؟
اگر تصمیمی گرفته شود و بنا باشد مدیری بر سازمان ریاست کند باید چند شرط با این مقدمه را داشته باشد. به این صورت که محیطزیست را بشناسد، نسبت به محیطزیست تعصب و تخصص داشته باشد. همچنین در صورت امکان از داخل خود مجموعه محیطزیست انتخاب شود. به این دلیل که سازمان تخصصی است و پیکره این سازمان به هر مدیری «بله» نمیگوید. مخصوصا مدیری که اطلاعات فنی نداشته باشد. شاید حتی بتوان ناکامیها در دولت نهم و دهم را به این دلیل دانست که رییسها، کارشناس نبودند و به دلیل همین نگاه غیرکارشناسی، پیکره سازمان به آنها «نه» میگفت.
به نظر شما، چه اقدامات مثبتی در دولت آقای روحانی میتواند انجام گیرد؟
به نظر من یکی از امتیازات دولت آقای روحانی میتواند، داشتن نگاهی کارشناسی به محیطزیست باشد. البته از جمله امتیازات دیگر این است که فرد موردنظر تیمی کارشناسی داشته باشد تا تمام اعضا با هم شناخت کامل نسبت به محیطزیست داشته باشند، زیرا محیطزیست خیلی وسیع است. باید از کارخانهها و خودروسازی و مسائل شهری گرفته تا بحث منابع طبیعی و حیات وحش در آن لحاظ شود.
نظر شما