سلامت نیوز :  چند سالی بود که رخت شادی‌های اجتماعی خیابانی و خودجوش برچیده شده بود. به نظر می‌رسد بعد از پیروزی اصلاح‌طلبان و صعود تیم ایران به جام‌جهانی، دریچه‌های اجتماعی تازه‌ای گشوده شده و دوباره فضای نشاط اجتماعی جامعه را دربر گرفته است. اما چرا در طول چند سال گذشته شادی‌هایی از این نوع نداشتیم؟ آیا شادی‌های اجتماعی امری سیاسی است؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ به نظر می‌رسد شادی در چند سال اخیر بیش از پیش در سیطره دولت بود. اما چه رابطه‌ای میان سیطره دولت و شادی عمومی برقرار است؟ شاید نگاهی تاریخی به شادی ما را در این بحث رهنمون كند. بسترها و زمینه‌های تاریخی و فرهنگی هر کشوری شکل خاصی از الگوهای رفتاری روانی-اجتماعی را برای افراد آن کشور شکل می‌دهد که بعضی از این الگوها به مرور زمان جزو عناصر هویتی و ایستارهای جمعی تلقی می‌شوند و به یک نسل هویتی متمایز می‌بخشند. شرایط اقلیمی-جغرافیایی خاص، حمله اقوام مختلف غربی و شرقی نوع خاصی از نظام سیاسی را در کشور ما شکل می‌داده است.

فقدان ارتباط محیط‌های کوچک و ابترماندن فرهنگ سیاسی، نبود ثبات و آرامش و زیست در شرایط استبداد، افراد اجتماع را به سمت گروه‌های کوچک‌تر قومی- منطقه‌ای سوق می‌داد. سیطره سیاسی و امنیتی گروه‌های قومی-قبیله‌ای سیطره فرهنگی-روانی آن‌ها را نیز دربر داشت. در واقع این قدرت بود که گفتمان دینی و به تبع آن سبک زندگی در درون قبایل را شکل می‌داد. در همین راستا نیز شادی و آداب و رسوم مرتبط با آن نظیر عروسی، نوروز، جشن‌های مذهبی، خرمن‌‌کوبی، گلاب‌گیری و... تعریف می‌شد؛ اما به تدریج و با سیطره دولت-ملت‌ها قدرت قومیت‌ها در عرصه عمومی کمتر می‌شد و کارکردهای وسیع و همه‌جانبه قومی مورد تعرض قدرت‌های مرکزی قرار گرفت؛ البته این پروسه روند طبیعی خاص دولت-ملت‌های مدرن بوده و فقط در کشور ما قابل مشاهده نیست.

اما در چند سال اخیر، ادامه بعضی شیوه‌های سختگیرانه و بی‌اعتمادی مردم به بعضی از بخش‌ها به‌ویژه درپی بعضی سخت‌گیری‌ها نسبت به بدیهیات عناصر فرهنگی، کار را به جایی رساند که به زعم بیشتر نظریه‌پردازان حوزه علوم اجتماعی اکنون ما دارای دو عرصه فرهنگی در کشور هستیم؛ عرصه خصوصی و عرصه عمومی. همچنین فشارها و استرس‌های بخش اقتصادی، قشر جوان کشورمان را به عنوان موتور محرک به شدت در خود فرو بلعیده بود. در چند سال اخیر شادی عرصه عمومی به طرز عجیبی با رفتار دولت پیوند خورده است.

بر همین اساس شاید بتوان در اواخر عمر دولت محمود احمدی‌نژاد، این شادی را کنشی سیاسی دانست بر آنچه به وی به سبک زندگی مردم تحمیل کرد. بدون شک در همه نظام‌های سیاسی و از جمله در کشور ما شادی همگانی کنترل‌شده است. سازوکار زیست در دنیای مدرن صرفا فضاهایی برای شادی تعبیه و شادی را کنترل می‌کند؛ اما به نظر می‌رسد شادی به مثابه امری اجتماعی به دلیل فشارهای بیش از پیش دولت، امری کاملا سیاسی‌شده است؛ دولتی که شکل روابط اجتماعی، الگوها و هنجارهای مشروع در شادی، فضاهای موجود، برنامه‌‌های فراغتی و سبک زندگی، سیاست‌گذاری‌های کلان مرتبط با شادی عمومی را یکسره در دست گرفته بود؛ دولتی که اگر می‌خواست می‌توانست جشنواره‌ای مانند آنچه در قشم برپا کرد، برپا کند و دولتی که می‌توانست به یکباره تمامی مجاری‌های شادی‌آفرین اجتماع را ببندد.

میخاییل باختین، منتقد ادبی و فیلسوف روس، معتقد است شادی نوعی خرده‌فرهنگ انتقادی است که آیین‌ها، الگوهای رفتاری و هنجارهای رایج را به پرسش می‌گیرد. در واقع از منظر باختین شادی و خنده یک نوع واکنش عمومی –از دل حوزه عمومی- به بعضی از الگوهای رفتاری رایج هستند. شادی‌های اجتماعی چند روز اخیر در کشور، نوعی کنش اجتماعی است که برپایه چندصدایی بنا شده و تمام تک‌صدایی سال‌های قبل را سخره می‌گیرد؛ مردم مستقیما به صحنه می‌آیند و صدایشان را به گوش یکدیگر می‌رسانند. در واقع از این منظر شادی کنشی رهایی‌بخش و دموکراتیک است. افراد شاد داخل خیابان با صدای بلند هرچه را می‌خواهند می‌توانند فریاد بزنند. همچنین شادی کردن خیابانی راهبردی برای توسعه صمیمیت و برهم زدن نظم سلسله‌مراتبی مناسبات قدرت در روابط بین افراد است. در این شادی‌های کارنوالیزه‌شده، همه افراد اجتماع فارغ از توانمندی اقتصادی، شأن اجتماعی و سایر کدهای متمایز‌کننده در یک صف قرار می‌گیرند.

بر این اساس نظم موجود در خیابان –خیابان به عنوان اصلی‌ترین مکان بازنمایی‌کننده قانون-از قوانین راهنمایی‌و‌رانندگی گرفته تا قوانین جزایی برای دقایقی بر هم می‌خورد که نشان از نوعی پیام اجتماعی دارد. همین نقطه، نقطه اوج کنش سیاسی است. همچنین شادی با حافظه تاریخی پیوندی تنگاتنگ دارد. شادی‌های جمعی خیابانی همان‌گونه که در موارد خاص مانند موقعیت‌های سیاسی یا صعود به جام‌جهانی، شکل‌دهنده بخش مهمی از حافظه و خاطره جمعی مشترک مردم هستند برپایه حافظه تاریخی هم شکل گرفته‌اند. شادی‌های سیاسی بزرگ و فراگیر علاوه بر این‌که نشانه‌ای از آنچه در زمان حال به وقع پیوسته است هستند، پیوند ناگسستنی با گذشته دارند. کافی است به گذشته سیاست و ورزش از آخرین شادی جمعی خیابانی، نگاهی دقیق بیندازیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha