سلامت نیوز : باید جواب آزمایشی را میگرفتم؛ استرس همیشگی پایتختنشینها از دیر رسیدن وادارم کرد زمان حرکتم را کمی جلو بیندازم.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از فرهیختگان ؛ کمی زودتر رسیدم و اندک زمانی را منتظر ماندم. در این مدت پلههای درمانگاه را بالا و پایین میکردم تا اطلاعاتی از شرایط فرانشیز و نرخ ویزیتها کسب کنم. در همین مسیر بود که نگاهم به خانم جوانی افتاد که نگران روی صندلی انتظار مطب پزشک زنان نشسته بود. کنارش روی صندلی نشستم و سر صحبت را باز کردم. معلوم بود حوصله صحبت کردن ندارد، اما وقتی فهمید خبرنگارم به این گفتوگو ادامه داد.
محیا، هفتههای اول بارداریاش بود و به خاطر سقط جنینی که یک سال پیش داشت تحت نظر پزشک قرار گرفته بود. علائمی برایش به وجود آمده که دوباره ترس چنین مشکلی را در دلش انداخته بود اما علت نگرانیاش تنها این نبود. مشکل اساسی آنجا بود که پزشک برایش شیاف «سایکلوژست» تجویز کرده بود و همسرش طی سر زدن به چندین داروخانه نتوانسته بود آن را بیابد و حالا آمده بود که از دکتر بخواهد داروی جدیدی برایش تجویز کند. این سخنان محیا موجب شد من با دیدن همسرش سوالات را ادامه دهم. همسرش در پاسخ به سوال من درخصوص اینکه آیا چنین دارویی واقعا در بازار موجود نیست، گفت: «تا دو هفته پیش پیدا میشد ولی الان داروخانهها نمیدانند سهمیه بعدیشان کی به آنها تعلق میگیرد.» محیا و همسرش رفتند و من با جواب آزمایش و سوالات بسیار به سراغ داروخانهها رفتم.
مردم فکر میکنند مقصر داروخانه است
مسیر نزدیکترین داروخانه را در پیش گرفتم. داروخانهای در مینیسیتی که شلوغ بود و محل رفت و آمد بیماران. ورودم با خروج آقایی همراه شد که غرولندکنان میگفت: «پس من چی کار کنم، بگید بریم بمیریم دیگه». فضای سنگینی بود. کمی صبر کردم تا مشتریها کمتر شوند و پس از آن نزد دکتر داروسازی که آنجا بود رفتم و سر صحبت را باز کردم. صحبتش را با این جمله شروع کرد: «تقصیر من که نیست سهمیه دارو نداریم.» پرسیدم تعداد افرادی که چنین شکایاتی دارند زیاد هستند؟ یا اینگونه بگویم شرایط دارویی چگونه است؟ کمی آرامش به فضا برگشته بود، نگاهم کرد و گفت: «برو به کلینیکها سر بزن. بیماران آنجا هستند و دردهای آنها بیشتر است. در داروخانهها بسیاری از داروهای روتین را هم در حال حاضر در اختیار نداریم، داروهایی از جمله آموکسین و متفورمین. وقتی به شرکت میگوییم برایمان ارسال کند مدعی میشود آن داروها را ندارد.»
از او پرسیدم منظورتان شرکتهای واردکننده است یا تولیدکنندگان، در پاسخ گفت: «گاه بحث واردات است. خب طبیعی است که هر از گاهی داروهای وارداتی به دلیل بحث ارز و گمرک کمیاب شود اما در حال حاضر به دلیل بحث افزایش قیمت بسیاری از داروهای تولید داخل بلوکه هستند.» بحث را به علت ناراحتی مرد معترض کشاندم که چرا با چنین لحنی سخن گفت و از اینجا بیرون رفت و او در جواب اظهار کرد: «دنبال انسولین آمده بود، داستان از این قرار است، کسی که همیشه این دارو را داشته یکباره میبیند این دارو در بازار نیست. برای همین فکر میکند من دارو را نمیآورم. این افراد گاهی حاضرند به هر قیمتی دارو را بخرند. بر همین اساس وقتی ما اصرار بر نداشتن دارو داریم با تندخویی با ما برخورد میکنند.» این داروخانه را به مقصد داروخانهای در نیاوران ترک کردم؛ داروخانهای که مطمئن بودم محیا و بسیاری از زنان باردار دیگر به آنجا سر زدهاند.
برای افزایش قیمت تولیدکنندگان داروها را بلوکه میکنند
در مسیر به دوست بیماری میاندیشیدم که چند سالی بود از بیماری اماس رنج میبرد و بر همین اساس با خودم قرار گذاشتم پیگیر این داروها هم باشم. به داروخانه رسیدم و وارد شدم. مسوول درخواستکننده دارو و خانم دکتر از گفتوگو با من استقبال کردند. پیش از شروع پرسشهای من، خودشان توضیحاتی را در این زمینه بیان کردند: «در فضای فعلی در میان داروها، داروهای خارجی بیماران دیابت است که متقاضیان بسیاری دارد اما تعداد آن بسیار کم است.» وقتی نام خانمهای باردار را آوردم سخنانشان را چنین ادامه دادند: «همچنین برای خانمهای باردار مولتیویتامینها و داروهای گروه B۱، B۶ و شیاف سایکلوژست کم شده است.»
وقتی از مسوول درخواست دارو درباره علت این اتفاق پرسیدم، گفت: «دلیلش تغییراتی است که در ارز مرجع و تبدیل شدن به ارز مبادلهای صورت گرفت. از آن زمان ما شاهد این هستیم که توزیع دارو کم شده است و ۶۰ ، ۷۰ درصد کاهش دارو داشتهایم. در این میان داروها سهمیهبندی شده است. حتی به نظر میرسد برخی تولیــــدکنندگان دارو برای افزایش قیمت، داروهای خود را بلوکه کردهاند و تنها زمانی که قیمت افزایش پیدا میکند این داروها را در اختیار داروخانهها قرار میدهند.»
دکتر داروساز این داروخانه از من خواست حتما این موضوع را منعکس کنم که کمبود دارو در داروخانهها بسیار زیاد است. از او نسبت به کمبود داروی بیماران خاص پرسیدم و وی در جواب گفت: «در ابتدا تنها داروهای خاص با کمبود مواجه میشدند اما این روزها حتی داروهای روتین و پیش پا افتاده هم کم شده است، دارویی مانند نوروبیون.» پس از آن برگه سهمیه داروخانه را به من نشان داد و گفت: «این را ببینید که بر این اساس، سهمیه آنچنان ناچیز است که کار ما این شده از صبح تا شب به این کارخانه و آن کارخانه زنگ بزنیم که برایمان دارو بیاورند بهگونهای که از اینسو و آنسو دو یا سه سهمیه جور کنیم تا چهار تا نسخه را بتوانیم آماده کنیم.»
وی درباره هزینهها ادامه داد: «ما به دلیل قرار گرفتن در منطقه مرفه با مشکل پرداخت بیماران مواجه نمیشویم اما دارو در اختیار نداریم مثلا چند وقت است آرتلاک نمیدهند اما امروز گفتند آرتلاک سفارش دهید، چرا؟ چون چند وقت پیش قیمت آن ۱۲ هزار تومان بود و الان همین دارو را به ما ۲۴ هزار تومان میدهند. یعنی این مدت احتمالا این دارو را نگه داشتهاند تا قیمت بالا برود. البته الان هم به میزان محدود در اختیار ما میگذارند. امروز این خانم (خانمی با نسخهای که در آن آرتلاک بود) آمده و از من دارو میخواهد. سه ماه است داروی آن وجود نداشته و حالا که آمده سهمیهها همهاش یک یا دو است نه بیشتر.»
داروهای گران وارد میشود اما دولت میخواهد قیمت را کنترل کند
پس از آن مستقیم به بیماری اماس اشاره کردم تا شاید با شرایط دوستی که مدتی است از او خبر نداشتم آشنا شوم و درباره داروی جدیدی که نامش را چندی پیش در میان داروهای اماس شنیده بودم پرسیدم، دکتر داروساز نگاهی به من انداخت و گفت: «داروی «آونکس» هم یکی در میان در اختیارمان میگذارند. تایسابریم اصلا در داروخانهها پیدا نمیشود. قیمتش هم آنچنان بالاست که کمتر کسی به دنبالش میآید بهویژه اینکه داروهای وارداتی هم به دلیل بحث ارز مرجع و مبادلهای با چنین مشکلی مواجه است. از یک طرف دولت کار عجیبی میکند که نارضایتی مردم را کم کند و به واردکنندهها میگوید دارو را با ارز بالا وارد کن اما برای راضی نگاه داشتن مشتری حق اضافه قیمت را ندارید.» با تماس تلفنی بحث را در همینجا رها کردیم، چون مکالمه درباره سفارش دارو و چانهزدنها بر سر قیمت بود که به این زودی تمام نمیشد و فرصتی هم باقی نمانده بود.
مسیر بعدی را داروخانهای در خیابان جمهوری انتخاب کردم. پیش از رسیدن به مقصد تماسی با محبوبه دوست دوران دبیرستانم گرفتم که مدتها از بیماری صرع رنج میبرد، گفتوگوی کوتاهی بود البته محبوبه هم، همچون بسیاری از بیماران علاقهای به صحبت کردن در این باره نداشت اما او هم دلواپسیهای کمبود دارو را در دل داشت و نگران آینده بود. محبوبه در این خصوص به کمبود قرص و شربت «پیریمیدون» که از داروهای ضروری این بیماران است اشاره کرد و گفت وقتی به چند داروخانه برای یافتن این دارو سرزدم و نیافتم، از ترس حمله به من دست داد اما برادرم بالاخره آن را در یکی از داروخانههای مرکز شهر پیدا کرد. او همچنان از گران شدن این داروها ناراحت بود و میگفت: «فقط امیدوارم این مشکلات زودتر حل شود که کمر پدر کارمند من اینگونه زیر بار هزینههای درمانم خم نشود. وقتی پدرم را میبینم که در ابتدای برج برای داروهایم پول کنار میگذارد ناخواسته اشک در چشمانم جمع میشود و از شرمندگی نمیتوانم به او نگاه کنم.»
داروخانهای دیگر در محلی پررفت و آمد در خیابان جمهوری. مسوولان این داروخانه هم همانند داروخانههای دیگر از کمبود دارو مینالیدند اما علاوهبر این موضوع در این منطقه مشکل دیگری هم وجود داشت و آن بحث قیمت داروها بود. به گفته مسوول این داروخانه، سایت وزارت بهداشت ۱۰۳۷ قلم دارو را برای افزایش قیمت عنوان کرده است، اما برای بالاتر رفتن این قیمتها شرکتها اعلام میکنند، فعلا دارو نداریم و این داروها را بلوکه میکنند. وی در ادامه اظهار کرد: «مشکل ما در داروخانه این است که من نمیدانم این افزایش قیمت را چگونه به مشتریها بگویم، برای همین بلاتکلیف هستم. همینطور درباره کمبود دارو، گاهی مشتریها به ما فحش میدهند فکر میکنند کمکاری از ماست و ما دارو نداریم. نمیدانند که این دارو به داروخانه داده نمیشود.» وی گفت: «ما مشکل بیمه هم داریم، فاکتور ما سه میلیون میشود اما بیمه میگوید تا سقف یک میلیون باید باشد. از سویی از این ۱۰۳۷ قلم دارو بسیاری از آنها اصلا در اختیار ما نیست یعنی بحث سهمیه مطرح است حتی اگر سهمیه سه یا چهارتایی هم بدهند بسیار عالی است اما چون نیست و در قبال آن مردم ناآگاه هستند؛ از دست ما شاکی میشوند.»
کمبود دارو حتی در ناصرخسرو
آخرین مقصدم ناصرخسرو بود؛ داروخانهای غیررسمی و غیرقانونی. میگویند امید ناامیدان است. هر کسی که امیدش از یافتن دارویی خاص ناامید میشود به ناصرخسرو میرود. چرخیدن در داروخانهها و برخورد با داروهای کمیاب و نایاب، وسوسه حضور در ناصرخسرو را دوچندان میکند. برای اطلاعات بیشتر به آنجا هم سری زدم. داروها با قیمت بالا شاید کمترین آنها درباره بیماری خاصی همچون اماس به ۸۰۰ هزار تا یک میلیون میرسید و داروی مدنظر من، «تایسابری» هم که اصلا وجود نداشت و به گفته «آقا کامی»، کسی که از او دارو خواسته بودم، چنین دارویی در این منطقه شناسایی نشده است. او هم از افزایش مشتریها و کمبود دارو در این منطقه سخن میگفت و مدعی بود که خیلی از داروها را دیگر نمیتوان در اینجا هم پیدا کرد.
اینگونه به نظر میرسد که بنا بر شرایط پیش آمده در حوزه دارو و تجهیزات پزشکی چند پدیده در حال گسترش است. اول اینکه در داروخانهها، داروها کم شده و سهمیهها هم به همین میزان پایین آمده است بنابراین به اغلب بیماران دارو نمیرسد. دوم، در داروخانهها، دارو مرتب توزیع نمیشود یعنی دارو یک مدت توزیع میشود و یکباره قطع میشود و مدتها طول میکشد که بار دیگر به صورت محدود از آن در اختیار داروخانهها قرار گیرد. سوم درباره داروهای وارداتی؛ به دلیل نوسانات نرخ ارز، بخش عمده داروها در گمرک برای تخصیص ارز باقی میماند و بخش دیگر در انبارها تلنبار میشود. به اینگونه که داروهای وارداتی به دلیل مشکل ارز از سوی واردکننده گران میشود و دولت در تلاش است قیمتها تغییر نکند، بنابراین این دارو از سوی واردکنندگان نگه داشته میشود و به بازار عرضه نمیشود و در آخر این کمبودها در بخش توزیع موجب شده است، زمانی که دارو در اختیار داروخانه قرار میگیرد به دلیل فاصله زمانی طولانیمدت میان نوبتهای توزیع، تعداد متقاضیان زیاد شود بنابراین به دست همه آنها دارو نمیرسد.
پربازدیدترین اخبار سلامت در سال 1402
پیشنهاد سردبیر
-
برای درمان آکنه از گلاب استفاده کنید
گلاب می تواند به طور موثر علائم جوش های آکنه را کاهش دهد و در عین حال پوستی شفاف و درخشان را برای شما به ارمغان آورد.
-
کمبود این ویتامین ها باعث میگرن می شود
پژوهش ها نشان می دهد که کمبود برخی ویتامین ها ممکن است با فراوانی و شدت حملات میگرنی مرتبط باشد.
-
هشدار! حجامت نوزاد برای درمان زردی عوارض مرگبار دارد
متخصص کودکان و نوزادان با هشدار نسبت به حجامت نوزاد برای درمان زردی گفت:«حجامت نه تنها کمترین اثری روی کاهش زردی نوزاد ندارند که برعکس باعث افزایش خطر عفونت های پوستی و سپسیس (عفونت خونی) گردیده، میتوانند عوارض مرگبار و برگشت ناپذیری برای نوزاد دلبند داشته باشد.»
-
استفاده از جایگزین های نمک خطر مرگ های قلبی را کاهش می دهد
جایگزینی نمک با گزینه های سالم تر ممکن است به کاهش خطر مرگ در برابر بیماری های قلبی کمک کند.
نظر شما