به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ؛ تهران سالهاست كه از بیم وقوع زلزله، رویای خواب آرام را چون آرزویی دست نیافتنی میبیند. زلزلهیی كه چون ماری كمین كرده تا در بیدغدغهترین اوقات شهروندان، چنبره خود را باز كند و شهر مخمور را به كام مرگ بفرستد. در حالی كه گزارشهای رسمی از وجود 13 گسل در این شهر كوهپایهیی خبر میدهد اما ساختمانهای بدقواره كه به جای باغهای مصفا سبز میشوند هیچ وقعی به هشدارهای مركز ژئوفیزیك و كارشناسان زلزله و نهادهای امدادرسانی نمیگذارند. تایید و صدور پایان ساخت خانههایی كه میزان مقاومت آنها در برابر زلزله احتمالی تهران یك نقطه چین خالی است، مانند وعده نهار و شام است كه قرار نیست مورد تردید قرار گیرد.
هیچ هشداری هم كارساز نیست. انگار كه مركز ژئوفیزیك دانشگاه تهران كه متولی اصلی رصد و گزارش دهی وقوع زلزله است و هشدارهای مكررش در باب ضرورت مقاوم سازی تهران از بن فرسوده، شده باب مزاح دولتیها كه بگویند و شنوند و بی اعتنا باشند، یك استخوان اضافه در سیمای دولت است كه نبودش بیش از حضورش تاثیرگذار است. حالا تهران مانده و ترسی كه در دل خاك داغش میتپد. ترسی كه هیچ یك از سكنه این شهر 12 میلیون نفری رنگش را نمیشناسند. گفتوگوی «اعتماد» با دكتر سیدابوالحسن فقیه، رییس جمعیت هلال احمر را در باب تبعات وقوع زلزله در تهران میخوانید.
چندی قبل مركز ژئوفیزیك امریكا از یك پیشبینی نسبت به وقوع زلزله 10 ریشتری در شرق و جنوب شرقی ایران خبر داد و اعلام كرد كه این زلزله كشورهای حوزه خلیج فارس را بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد. آیا جمعیت هلالاحمر موظف بوده صحت و سقم چنین پیشبینیهایی را برای آمادهسازی امدادی بررسی كند؟
پیشبینی حادثه هیچگاه قطعی و علمی نیست و نتایج این پیشبینی را هم نمیتوانیم قطعی بدانیم اما جمعیت هلال احمر وظیفه دارد كه همیشه در آمادگی باشد زیرا وقوع حادثه قابل پیشبینی و قابل كتمان هم نیست. ما میدانیم كه وقوع زلزله تهران قطعی است اما زمان وقوع را نمیدانیم بنابراین جمعیت هلال احمر و تمام دستگاهها و دولت باید در آمادهباش بوده و البته تمام مردم باید آمادگی این حادثه را داشته باشند. چگونه؟ خانهها مقاوم ساخته شود و مردم آموزشهای لازم را ببینند زیرا نخستین كسی كه به داد مردم میرسد، خود مردم هستند.
در زمان وقوع حادثه حتی با بهترین تجهیزات و استانداردترین شرایط، باز هم با یك فاصله زمانی از زمان وقوع حادثه تا زمان حضور امدادگران مواجهیم كه اتفاقا بیشترین تلفات هم در همین فاصله زمانی است. جمعیت هلال احمر به عنوان یكی از اركان امداد و نجات در ایران همیشه باید آماده وقوع حوادث باشد و اطمینان میدهم كه در حال حاضر، جمعیت هلال احمر از آمادگی خوبی برخوردار است و تمام نیروهایمان در آماده باش هستند چنانكه در سایر حوادث هم نیروهای هلال احمر بلافاصله در صحنه حاضر شدند و ارزیابیها و اقدامات لازم انجام شد. البته من امیدوارم كه زلزله 10 ریشتری هیچگاه اتفاق نیفتد زیرا این شدت تا به حال در جهان تجربه نشده و ابعاد آن واقعا ناشناخته است زیرا بزرگترین زلزلهیی كه تا امروز اتفاق افتاده 9 و نیم ریشتر شدت داشته كه در شیلی اتفاق افتاد و فاجعه وحشتناكی را به بار آورد.
با توجه به اینكه مركز ژئوفیزیك امریكا یك مركز علمی معتبر است فكر میكنید باید در صحت این پیشبینی تردید كرد؟
جمعیت هلال احمر مسوول كارهای عملیاتی است و بررسیهای علمی بر این پیشبینی باید توسط مركز ژئوفیزیك ایران و اساتید زلزله شناسی انجام شود. وظیفه هلال احمر، آمادهباش امدادگران و تجهیز امكانات برای ورود به حادثه است. ما به محض دریافت این خبر به تمام واحدها دستور آماده باش و كنترل انبارها و فراخوان نیروها را دادیم كه در واقع یك مانور آمادگی برای هلال احمر بود.
از چندی قبل هشدارهایی نسبت به وقوع زلزله بالای شش ریشتر در تهران مطرح شده است. وضعیت شهر تهران را از نظر آمادگی برای امدادرسانی، كیفیت ساخت و سازها و عملكرد دستگاه برای پیشگیری و مقاومسازی شهر چگونه ارزیابی میكنید؟
من با توجه به جایگاهی كه دارم و با رصد امكانات و آمادگی دستگاهها میتوانم بگویم كه در صورت وقوع زلزله بالای شش ریشتر و نزدیك به هفت ریشتر در تهران، با یك فاجعه انسانی مواجه میشویم زیرا زیرساختها در تهران بسیار اشكال دارد و علاوه بر حجم بالای بافتهای فرسوده، تراكم جمعیت هم در تهران بسیار بالاست علاوه بر آنكه نباید ویژگیهای خاص تهران را به عنوان یك كلانشهر با جمعیت زیاد از نظر دور داشت. در زمان بارندگی چه اتفاقی در تهران میافتد؟ تمام راهها بسته میشود. حالا فرض كنیم كه دو پل هم تخریب شود. آن زمان چه اتفاقی میافتد؟
من چادر و پتو به اندازه كافی دارم و نگران تجهیزات امدادی نیستم. نگرانی من از این است كه چطور همین پتو و چادر را به مردم زلزلهزده تهران برسانم آن هم در حالی كه دو سمت یك كوچه شش متری برجهای 10 طبقهیی ساخته شده كه متاسفانه این برجها هم بعضا استانداردهای ساختوساز را رعایت نكردهاند. واقعا باید این سوال اساسی را مطرح كنیم و پاسخ بخواهیم كه در صورت وقوع زلزله با شدت بالا، دسترسی به مناطق 22 گانه شهر چگونه خواهد بود؟ به نظر میرسد كه اساس كار در تهران باید بر پیشگیری و مقاوم سازی باشد. البته طی سالهای گذشته اتفاقات خوبی را در سیستم حمل و نقل تهران از جمله راهسازی و پلسازی و ایجاد خطوط ویژه و اتوبانسازی شاهد بوده ایم اما نوسازیها و مقاومسازیها رضایتبخش نبوده است.
چند درصد از خانههای شهر تهران ممكن است نیازمند مقاوم سازی و بازسازی بوده یا بافت فرسوده محسوب شود؟
ما از یكسو با بافت فرسوده و خانههای قدیمی و كلنگی مواجهیم كه تعداد دقیق را به خاطر ندارم اما نگرانی جدیتر ما كه تا به حال هم مورد توجه مسوولان قرار نگرفته، خانههای به ظاهر نوساز است. متاسفانه ما با سیستمی مواجهیم كه بعضی سازندگان خانهها در ساخت و ساز مرتكب تخلف شده و ضمن پابرجا ماندن همان تخلف، جریمه تخلفشان را میپردازند و این اتفاق، تبدیل به یك روال شده است. حالا اگر در مقاوم سازی خانهها همچنین اتفاقی افتاده باشد فاجعه بار خواهد بود و متاسفانه ارزیابیهای ما نشان میدهد كه بسیاری از ساختمانهایی كه به عنوان ساختمانهای مقاوم مطرح بودهاند هم فاقد مقاومت هستند. اینجاست كه ما از شهروندان انتظار مسوولیت شناسی داریم. چرا مردم برای خرید یك یخچال یا تلویزیون از چند دوست و خویش و آشنا راهنمایی میگیرند و در زمان خرید یك خانه، بر سر قیمت چانه میزنند و حتی دقت میكنند كه آیا برند شیرآلات به كار رفته اصل است اما هیچگاه یك مهندس مشاور را به هنگام خرید خانه همراه نمیبرند كه نقشه مهندسی خانه را دیده و مقاومت آن را در برابر زلزله تایید كند؟
آیا جمعیت هلال احمر هشدارهای مربوط به تعداد تلفات تهران در ساعات اولیه پس از وقوع زلزله را تایید میكند؟
این هشدارها نتیجه یك مطالعه بود كه توسط موسسه جایكای ژاپن و شهرداری تهران انجام شد و گزارش آن در اختیار جمعیت هلال احمر هم قرار گرفت. این مطالعه بر اساس یك روش علمی و با توجه به گسلهای تهران و شدت احتمالی زلزله و وجود بافتهای فرسوده شهر و وضعیت ساخت و سازها، برآوردی از تلفات داده بود.
یعنی این برآورد تایید شده است؟
نمیتوانیم بگوییم كه قطعا چنین اتفاقی خواهد افتاد اما از آنجا كه این مطالعه با یك روش علمی انجام شده است، به نظر من تقریبا قابل اطمینانترین بررسی است كه تا به حال انجام شده است.
چند نهاد دولتی در مقاومسازی شهر تهران نسبت به حفاظت از آسیبهای زلزله موظف بودهاند كه به وظایفشان عمل نكردهاند؟
مهمترین دستگاههای مسوول، شهرداریها، نظام مهندسی و وزارت مسكن و شهرسازی هستند. شهرداریها پروانه ساخت را صادر میكنند و نظام مهندسی مراحل ساخت را تایید میكند و وزارت مسكن هم انبوهسازی و قانونگذاری را برعهده دارد.
این نهادها وظایف خود را انجام ندادهاند؟
نمیگویم انجام ندادند اما جای كار بسیار بیشتری وجود داشت و به ویژه، مقاوم سازی بافتهای فرسوده نیازمند كار بسیار بیشتری بوده است.
یعنی این نهادها طوری كار كردند كه تهران را در در مقابل زلزله آسیبپذیر كردهاند؟
بله اما این اتفاق هم مربوط به دوره خاصی نیست و ریشه در سالهای بسیار دور دارد.
نظر شما