به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ اگر جوانان نگاه صحیح به ازدواج را پیدا نكنند بدون شك ازدواجها به موفقیت نمیانجامد و امروز این نگاه صحیح وجود ندارد. گاهی جوانان به دلیل آنكه شاهد طلاق عاطفی، ارتباط سرد و یكسویه و عدم درك متقابل در بین زوجین بودهاند از ازدواج وحشت دارند. آنها گمان میكنند بعد از ازدواج وارد فضایی میشوند كه برای آنها برگشتناپذیر است و البته باید هزینههای سنگین مالی و عاطفی برای آن بپردازند. بههمین دلیل از تحقق ازدواج موفق ناامید هستند. دیگر آنكه آنها انتخاب صحیح و به موقع را فدای انتخاب اجباری میكنند. بهاین معنا كه وقتی در سنی خاص قرار میگیرند گمان میكنند ازدواج تكلیف است یا اینكه برای فرار از آسیبهای مجرد بودن ازدواج میكنند. این ازدواج دیرهنگام نه تنها آنها را از شرایط اولیه نجات نمیدهد بلكه آسیبهای فراوانی نیز برای آنها بهدنبال دارد.
ازدواج اجباری و تكلیفی ازدواجی موفق نیست چرا كه انتخاب صحیح در آن صورت نمیگیرد و افراد برای فرار از پاسخ دادن به دیگران به آن تن میدهند. نكته دیگر این است كه جوانان ما باور كردهاند ازدواج در بسیاری موارد منجر به طلاق و شكست میشود چون طلاق را در اطرافیان خود مشاهده كرده و سرخورده شدهاند. پسران با خود میگویند كه همسر سازگار و همراه پیدا نمیشود و اگر باشد نادر است و دختران فكر میكنند شوهر پركار و پرتلاش برای همراهی در زندگی پیدا نمیشود. آنها از اینكه با ازدواج طعم خوشبختی را بچشند ناامید شده یا اینكه با دیده تردید به آن نگاه میكنند.گذشته از این ارتباطات عاطفی قبل از ازدواج نیز سبب شده تا از شور و شوق جوانان برای ازدواج كاسته شود. برخی از خانوادهها با نگاه مبتنی بر عرف جوانان را به این ارتباط (هر چند كنترل شده) تشویق میكنند. چنین امری ممكن است آنها را به رفتارهای پرخطر سوق ندهد اما بازهم از شور و شوق جوان برای ازدواج میكاهد و آستانه عاطفی جوانان را پایین میآورد و انگیزه آنها برای ازدواج را كاهش میدهد و در مقابل، تردید آنها برای ازدواج دوچندان میشود.
بنابراین باید ازدواج آگاهانه را آموزش داد تا انتخابهای صحیح اتفاق بیفتد و با یك انتخاب نادرست، جوان از یك كانون خانواده پویا، پرعاطفه و پر از شور و شوق محروم نشود و یك زندگی همخانگی بدون ارتباط و وابستگی و عشق را تجربه نكند. امروز بیش از آنكه به مسكن، وام و شغل جوانان توجه كنیم، توجه نرمافزاری به ازدواج باید داشته باشیم و به جوانها آگاهی برای انتخاب صحیح، همزیستی، تفاهم و رعایت هم كف بودن را آموزش دهیم. این قصور دولت و خانوادههاست كه جوان را رها كرده و وقتی او به سن بیست و چندسالگی رسید میخواهند او را از جامعه گرفته و برایش ازدواجی سالم رقم بزنند. غافل از اینكه جوانی میتواند سلامت ازدواج را تجربه كند كه محیط امن و بهداشت بلوغ را تجربه كرده و درگیر گرفتاریها و عقدههای روحی روانی و جنسی نشده باشد و از سنین پایین او را برای تشكیل خانواده و ازدواجی سلامت تربیت كرده باشند. كاش راهحل مشكل به تاخیر افتادن ازدواج جوانان آنطور كه مسئولان میپندارند آنقدر ساده بود كه با به دست آوردن شغل و سقف و منابع مالی حل میشد.
نظر شما