هم و غم دولت بعد باید بر این باشد كه سهم سلامت از تولید ناخالص ملی را حداقل به 8 درصد برساند. نمیتوان گفت تمام مسایل سلامت به بودجه مرتبط است اما اگر بودجه نباشد، بسیاری از برنامهریزیها بینتیجه خواهد ماند.
دكتر علی اصغر پیوندی، رییس هیات مدیره نظام پزشكی تهران در هفته نامه سپید نوشت: در برنامههایی كه دكتر روحانی مطرح كردند، مهمترین مساله، با توجه به وضعیت سلامت در كشور، افزایش اولویت سلامت است. متاسفانه دولت پیشین اولویت بالایی را به سلامت اختصاص نداده بود و به نظر میرسد این اولویت باید به زیر 5 ارتقا پیدا كند تا بتواند بسیاری از مشكلات جامعه پزشكی وحتی سلامت را رفع کند و دغدغه برانگیز نشود. با توجه به دیدگاههای آقای دكتر روحانی، بحث عدالت، گسترش عدالت در جامعه و عدالت در سلامت، زمانی مورد توجه قرار میگیرد كه خود سلامت مهم تلقی، به آن اهمیت داده و اجزای آن تجزیه و تحلیل بهتری شود كه بتوان خدماتی كه شایسته و بایسته مردم است، به آنها ارائه كرد و این اولین دغدغهای است كه دولت بعدی خواهد داشت.
هم و غم دولت بعد باید بر این باشد كه سهم سلامت از تولید ناخالص ملی را حداقل به 8 درصد برساند. نمیتوان گفت تمام مسایل سلامت به بودجه مرتبط است اما اگر بودجه نباشد، بسیاری از برنامهریزیها بینتیجه خواهد ماند. با بودجه مناسب میتوان مسایل و مشكلات اولیهای كه بیشتر مردم با آن درگیر هستند را به وضعیت مطلوب رساند و به این ترتیب همه مردم در هر دهكی توانایی رفع مشكلات خود را دارند و از دغدغههایشان كاسته خواهد شد. به قول رهبر معظم انقلاب مردم به جز دغدغه بیماری، نباید دغدغه دیگری داشته باشند.
نقش بهداشت و درمان در بحث سلامت جامعه 25 درصد است و 75 درصد بقیه آن بر عهده سازمانهای دیگری است كه در امر بهداشت و درمان نیستند اما در سلامت مردم نقش دارند. عواملی مانند محیطزیست، صنعت، معدن، آموزشوپرورش، فرهنگ جامعه و... مسایلی است كه میطلبد همكاری بینبخشی در آنها اتفاق بیفتد. اگر بتوانیم همكاری بینبخشی را در بحث سلامت گسترش دهیم، نقش سلامت پررنگ میشود.
نكته بعدی در سلامت 3 فاكتوری است كه نقش محوری را ایفا میكند و شامل تكنولوژی، شیوه زندگی مردم و همكاری بینبخشی است. اگر این 3 فاكتور به شكلی متعادل در سرانه سلامت دنبال شود، میتوان سلامت را از بنبست و باتلاق خارج كرد و به سرانجام رساند. متاسفانه در بحث سلامت این 3 فاكتور نادیده گرفته شده و هر فردی بخش خود را دنبال میكند اما باید توجه داشت سلامت مقوله فرابخشی است و یك بخشی نیست. مطمئنا در دولت تدبیر و امید این نقش بسیار پررنگ خواهد شد چرا كه یك بخش كلی به عنوان عدالت در سلامت در حال شكلگیری است.
مساله دیگری كه هم وزیر آینده و هم سیستم سلامت باید در نظر داشته باشد، بازنگری و اصلاح طرح پزشك خانواده و نظام ارجاع است. این مهم دغدغه جامعه پزشكی از یك طرف و مردم از طرف دیگر است چرا كه كاری بود كه به علت تسریع در انجام آن، بسیاری از زوایای آن دیده نشد، بودجه آن تعیین نشد و با آنكه طرح خوب و ایدهآلی است و شاید بتواند كمك بسیاری را به دهكهای پایین بكند، باید با یك بازنگری دقیق، در اولویت بعدی در نظام سلامت مدنظر قرار گیرد.
یكپارچهسازی منابع و مدیریت بیمههای درمانی پایه یكی از مهمترین مسایلی است كه در واقع شعار بسیاری از دولتها بود، اما به دلایل مختلف عملی نشد. امید است در دولت آینده این مهم به شكلی دنبال شود كه هم جامعه پزشكی و هم مردم احساس آرامش و راحتی بیشتری داشته باشند.
متاسفانه بحث تحریمها و تولید داخلی مسایل و مشكلات خاص خود را دارند و از آنجایی كه ارز هم جابجا نمیشود، این مسایل دغدغه بسیاری را برای بیماران صعبالعلاج به علت نیاز به داروی خاص ایجاد كرده و به دغدغه عمومی جامعه تبدیل شده است. مطمئنا در دولت بعد در برنامه سلامت، بحث دارو از جایگاه ویژهای برخوردار خواهد بود. برای برونرفت از این بحران ابتدا باید یك طرح فوری برای حل مشكلات كوتاهمدت داده شود و در درازمدت هم به گونهای باشد كه از مشكلات دارویی مردم كاسته شود. پرداخت، در دسترس بودن و كیفیت داروها 3 مسالهای است كه باید در آینده به آن پرداخته شود.
باید با سیاستهایی كه اتخاذ میشود، ویزیت بیماران جای خود را به ویزیت سلامت دهد. اگر این سیاست در سلامت جا بیفتد، هم به نفع مردم است و هم بسیاری از هزینهها كاهش مییابد.
با توجه به شعارهایی كه دولت تدبیر و امید داده، در صدد است كارها را به نهادهای مردمی واگذار كند. درواقع جایگاه سازمانهای غیردولتی مانند نظام پزشكی یا انجمنهای تخصصی بیشتر دیده میشود. به این ترتیب كارهای حاكمیتی را میتوان با نظارت خود دولت به این نهادها واگذار كرد. نهادهای غیردولتی میتوانند با مشاركت بیشتر و استفاده از تمام نخبگان، خود را در مسایل سلامت درگیر كنند و با پیش كشیدن مشكلات سلامت، آنها را كاهش دهند و از حجم كار دولت بكاهند.
یكی از مباحثی كه همیشه چالشبرانگیز بوده، واقعیسازی تعرفه سازمان نظام پزشكی است. در برنامه آتی سلامت تعرفهها باید به گونهای باشد كه هم دغدغه مردم و هم جامعه پزشكی كاهش یابد و تنها راه آن مسوولیتپذیری بیمه است. با واقعی دیدن تعرفهها با كمك سازمانهای بیمهگر میتوانیم رابطه مالی پزشك و بیمار را رفع کنیم و از بسیاری از گلگیها، شكایتها و ارتباطات غیرمعمول بكاهیم و برای نیل به این هدف لازم است برای یك بار هم كه شده تعرفهها را واقعی یعنی آن چیزی كه حق مطلب است، ببینیم.
همچنین باید یادمان باشد طبق برنامه در تولیدات علوم پزشكی، باید رتبه اول را در منطقه داشته باشیم. در حال حاضر 30 درصد تولید علم در كشور توسط علوم پزشكی است و باید به شكلی در این مسیر گام برداریم كه این عدد به 50 درصد برسد تا به رتبه اول در منطقه دست یابیم كه این افتخاری برای كشور و نظام خواهد بود.
نظر شما