سلامت نیوز : اعتیاد اصطلاحی نامطلوب و هراس‌انگیز است، اعتیاد هم یادآور قیافه معتاد است که ظالم‌ترین مظلوم دنیاست و هم یادآور قاچاقچیان و سوداگرانی بی‌رحم و خطرناک است که جان، مال و ناموس بسیاری را به باد فنا داده‌اند. اعتیاد بلایی است که باعث سقوط ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی، اخلاقی و انسانی می‌گردد و به دنبال این بلا چه خانمان‌هایی بی‌خانمان می‌شوند و چه افراد بیگناهی را به آغوش سرد خاک می‌نشاند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مردم سالاری ؛ اعتیاد به مواد مخدر به معنی عادت کردن و خو گرفتن به مواد است بطوری که عدم دسترسی به این مواد موجب بروز درد جسمی‌و ناراحتی روحی- روانی می‌گردد و معتاد کسی است که در اثر مصرف مکرر و مداوم وابسته به مواد مخدر یا دارو شده باشد و در واقع قربانی یک نوع وابستگی دارویی یا روانی شده باشد. اعتیاد معمولاً طی یک فرایند سه مرحله‌ای شکل می‌گیرد: ا) فرد در اثر آشنایی، رودربایستی یا تشویق دیگران، کنجکاوی، رفیق ناباب یا کسب لذت با مصرف مواد مخدر آشنا می‌شود. 2) فرد بعد از مدتی مصرف نامرتب و تفننی دچار شک و تردید شده و برای رهایی سعی در عدم مصرف دارد. 3) فرد بعد از مدتی شک و تردید و شاید مدت کوتاهی ترک سرانجام به مرحله اعتیاد واقعی می‌رسد و این شروع بد بختی است.

افراد معتاد دارای ویژگیهای بارزی هستند که براحتی می‌توان آنها را تشخیص داد؛ دارای ظاهری ضعیف، چهره رنگ پریده و دندانهای زرد رنگ هستند. تمایل به کناره گیری از دیگران مخصوصاً خانواده، اشتیاق زیاد برای دوستی با افراد ناباب و تغییر در ساعات خواب آنها به وضوح مشاهده می‌شود (شبها دیر می‌خوابند و روزها دیر بیدار می‌شوند)، هزینه‌های شخصی آنها بطور معناداری بالا می‌رود و عملاً به ظاهر خود بی‌توجه می‌شوند، پر‌گو، یاوه‌گو و دروغ‌گو می‌شوند، داروهای آرامبخش مصرف می‌کنند و نشانه نرسیدن مواد به آنها (خماری) شامل اضطراب، بیقراری، عطسه، ریزش آّب چشم و بینی، ناراحتی عضلانی، دل درد، دل پیچه و بی اشتهایی می‌باشد.

اگر فردی الفبای حساب و کتاب را بداند می‌تواند بفهمد که فرد معتادی که روزانه 10 هزار تومان مواد مصرف می‌کند، در ماه، 300 هزار تومان، در سال، 3 میلیون و 600 هزار تومان، در هر ده سال، 36 میلیون و در هر بیست سال، 72 میلیون تومان مواد مصرف می‌کند. به این مبلغ پول سیگار، انواع و اقسام خوردنی، نوشیدنی و کشیدنی‌های دیگر را اضافه کنید که در کنار این مواد مصرف می‌شود. مسلماً عددی بدست خواهد آمد که ضرری سرسام آور است حال بیایید جوانی، آرمان‌ها، آرزوها، اعتبار و شخصیت، آینده فرزندان و سرمایه‌های ملی را هم به آن اضافه کنید دیگر چه می‌ماند... هیچ!!!

عوامل زمینه‌ساز

ویژگی‌های شخصیتی مانند کم‌رویی و تلقین‌پذیری، عوامل روانی و فشارهای عصبی ناشی از بر آورده نشدن نیازهای عاطفی، نابسامانی‌های زندگی مانند بیکاری، فقر، فرار از مشکلات، داشتن سابقه مصرف مواد در خانواده، تبعیض اقتصادی و اجتماعی در جامعه، نداشتن دوستان خوب، احساس تنهایی و بی‌پناهی، مشکلات خانوادگی واجتماعی، اختلافات خانوادگی و تضاد بین فرزندان و والدین، در دسترس بودن مواد مخدر، ترس پنهان وجودی، وحشت و بزدلی و تصور غلط آرامبخشی و بهشت خیالی بدنبال مصرف مواد مخدر و تصور غلط نیروزا بودن این مواد عواملی هستند که فرد را به سوی مصرف مواد‌مخدر سوق می‌دهند.

چه باید کرد؟

اصلی‌ترین راه مبارزه با موادمخدر برچیدن زمینه و انگیزه اعتیاد در نسل جوان است، وقتی یک جامعه آگاهانه از مصرف مواد‌مخدر روگردان شود یا اینکه بصورت هوشیارانه و فعال با شبکه‌های توزیع مواد مبارزه کند بازار مواد مخدر مشتریان خود را از دست خواهد داد و اعتیاد در آن جامعه به یک ضدارزش تبدیل می‌شود. آموزش عمومی‌و پیشگیری از اعتیاد باید بعنوان یک فرهنگ در جامعه همگانی شود و همچنین باید نیازهای جوانان شناخته شود که متأسفانه بیشترین تعداد افراد معتاد را تشکیل می‌دهند. وسایل ارتباط جمعی در این بین می‌توانند نقش مؤثری داشته باشند، همچنین مدرسه، مؤسسات فرهنگی‌- ‌آموزشی، نیروی انتظامی، شهرداری و سایر ارگانهای دولتی مرتبط با امور جوانان می‌توانند بسیار مفید و ثمربخش باشند اما در رأس تمامی‌اینها خانواده قرار دارد که می‌تواند مأمن امنی برای حراست از فرزندان در مقابل اعتیاد باشد.

در پایان استدعای نویسنده از جوانان این است که هرگاه در موقعیتی قرار گرفتید که برای مصرف مواد وسوسه شدید (مانند اسرار دوستان به ظاهر دوست)، ضمن حفظ حرمت خود و دیگران فقط بگوید نه! هیچگاه خود را فدای دیگران نکنید فقط سعی کنید خود باشید و در صورتیکه دیدید درخواست دیگران نامعقول است نه بگویید، نه گفتن به معنای بی‌احترامی‌به دیگران نیست بلکه بیان خویشتن به گونه‌ای روشن و شایسته و ارج نهادن به احساسات ، تفکرات و اعتقادات خود ودیگران است. چون شما مسئول احساسات دیگران نیستید بلکه فقط مسئول احساسات خود هستید و یادتان باشد با نه گفتن، شما به درخواست فرد جواب رد داده‌اید نه به خود فرد! پس شما به کسی بی احترامی‌نکرده‌اید. فقط با این کار برای خود و شخصیت خود ارزش قائل شده و مانع از افتادن در دام بلا و مصیبت شده‌اید و در نهایت مانع از نابودی آینده‌ای روشن و خیس شدن چشم مادرانی معصوم شده‌اید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha