سهم بهداشت و درمان از اعتبارات كشور و سرانه آن برای هر ایرانی در چند سال گذشته كاهش چشمگیری داشته است. متاسفانه حتی در دوران ماهعسل فروش نفت 120 دلاری و افزایش بیسابقه درآمد ارزی در چهار پنجم از دوره 8 سال گذشته سهم بهداشت و درمان نادیده گرفته شده است و هر ایرانی سالانه سهم بیشتری از جیب خود برای درمان پرداخت میكند كه حتی با بیمههای تكمیلی چندگانه نیز نتوانستهایم این فشار را كاهش دهیم...
دكتر شاهین آخوندزاده، استاد گروه روانپزشكی دانشگاه علومپزشكی تهران و عضو فرهنگستان علومپزشكی در هفته نامه سپید نوشت: دور از هرگونه گرایش سیاسی، وضعیت فعلی بهداشت، درمان و آموزش پزشكی بحرانی است. برای این ادعا میتوان دلایل ذیل را عنوان كرد:...
سهم بهداشت و درمان از اعتبارات كشور و سرانه آن برای هر ایرانی در چند سال گذشته كاهش چشمگیری داشته است. متاسفانه حتی در دوران ماهعسل فروش نفت 120 دلاری و افزایش بیسابقه درآمد ارزی در چهار پنجم از دوره 8 سال گذشته سهم بهداشت و درمان نادیده گرفته شده است و هر ایرانی سالانه سهم بیشتری از جیب خود برای درمان پرداخت میكند كه حتی با بیمههای تكمیلی چندگانه نیز نتوانستهایم این فشار را كاهش دهیم بهطوری كه اگر یكی از اطرافیانمان به یك بیماری جدی مبتلا شود در اغلب اوقات باید ماحصل تمام عمر خود را بفروشد و خرج درمان كند. قطعا این وضعیت با آنچه در قانون برنامه آمده كاملا متناقض است.
كاهش ارزش پول ملی صدمات جبرانناپذیری به بنیه تحقیقاتی و زیرساختهای آن زده است. وضعیت مشابهی در صنایع داروسازی، تجهیزات پزشكی و واردات دارو نیز مشاهده میشود. برای مثال هزینه درمان رایج با بعضی از داروهای ضدتشنج برای یك بیمار در ماه تا 6 میلیون ریال خواهد شد كه در توان بسیاری از بیماران نیست یا یك دانشجویPh.D كه برای انجام پایان نامه خود تا 2 سال پیش یك كیت استاندارد را از یك شركت معتبر اروپایی با هزینه 20 میلیون ریال خریداری میكرد اكنون باید همان كیت را البته از نوع چینی با هزینه حدود 100 میلیون ریال تهیه كند. از طرف دیگر تحریمها و سوءمدیریت باعث شده است ذخیره داروی كشور در هر دو بخش واردات مواد اولیه دارویی و داروهای ساخته شده، در مرز بحرانی قرار گیرد .
اجرانشدن دقیق طرح پزشك خانواده كه حاصل چند سال كار مداوم در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی در سالیان گذشته بوده به دلیل اختصاص نیافتن اعتبارات لازم یا انتقال سهم بهداشت و درمان از هدفمندسازی یارانهها به بخشهای دیگر نظیر وزارت راه باعث شگفتی جامعه پزشكی كشور شده است. افزایش تعداد دانشجویان تحصیلات تكمیلی بدون ایجاد زیرساختهای لازم و البته شرایط بحرانی 2 سال گذشته تا حد زیادی پوسته علمی كشور را نازك و صوری كرده است. تغییرات پیاپی در سیستم مدیریت وزارت بهداشت و روسای دانشگاههای علوم پزشكی و مداخلات غیرعلمی در سطح مدیریت دانشگاهها، همفكری و وابستگی بسیاری از اعضای هیات علمی دانشگاهها را ضعیف و سست كرده است. باتوجه به شرایط موجود وزیر بهداشت آینده اصلا وقت و فضایی نخواهد داشت كه چپ/راست یا میانه باشد؛ وزیر بهداشت آینده باید شیرمرد یا شیر زنی باشد كه در وهله اول دیدگاهی جامعهنگر و مردمسالار در امر بهداشت و درمان داشته باشد و اصول تریاژ را نیز مدنظر قرار دهد.
نظر شما