سلامت نیوز : اگر تا همین چند وقت پیش یكی از هشدارهایی كه مسئولان و كارشناسان حوزه
خانواده میدادند در رابطه با تمایل ازدواج مردان با دختران كم سن و سال
بود، الان ماجرا كمی برعكس شده و مسئولان كشوری میگویند كه در سالهای
اخیر تمایل ازدواج پسرها با دخترهای بزرگتر از خودشان به شدت افزایش پیدا
كرده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ این خبر را دیروز علیاكبر محزون، مدیركل آمار و اطلاعات جمعیتی
سازمان ثبت احوال داده و گفته است: «در 10.7 درصد
ازدواجهایی كه در سال گذشته در كشور ثبت شده، سن زوجه بیشتر از زوج بوده
است.» او همچنین میافزاید: «در سال 91 بیش از 831 هزار ازدواج در كل كشور
ثبت شده كه در 88 هزار و 631 مورد سن زوجه بیش از زوج بوده كه بیشتر این
افراد فاصله سنی یك تا پنج ساله دارند.»
به گزارش تهران امروز، همچنین آمارها نشان میدهد در 11 هزار و 120
مورد از ازدواجهای ثبت شده در سال گذشته سن زوجه بین 6 تا 10 سال بیشتر از
زوج بوده و در 1893 مورد نیز فاصله سنی زوجه 11 تا 15 سال بالاتر بوده
است. همچنین سال گذشته در 441 ازدواج ثبت شده در كشور زوجه 16 تا 20 سال و
در 284 مورد نیز بیش از 20 سال بزرگتر از زوج بوده است.
میزان طلاق در این ازدواجها بالاست
دكتر امانالله قراییمقدم جامعهشناس در مورد این ازدواجها به
خبرنگار تهران امروز میگوید: بررسیهایی كه از سال 1356 انجام شده حاكی از
آن است كه اینگونه ازدواجها سرانجام درستی نداشته و طلاق در بین این
زوجها بیشتر است. او ادامه میدهد: اینگونه ازدواجها در گذشته كمتر از
چند سال اخیر بوده و عوامل مختلفی برافزایش این ازدواجها دخیل است. مثلا
در اكثر این وصلتها برای پسر مزایای مادی دختر مانند میزان درآمد، داشتن
خانه، ماشین و... بیشتر از سایر مزیتهاست. به گفته این جامعهشناس حتی در
برخی موارد دیده شده كه پسرها به دلیل ادامه تحصیل تن به چنین ازدواجی
دادهاند و با رسیدن به تحصیلات عالیه یا به اصطلاح هدف، سرناسازگاری
گذاشته و در آخر این ازدواج به طلاق منجر شده است.
وی در ادامه میافزاید: ازدواج پسران كوچكتر از دختران با سنتها و
ارزشهای فرهنگی ما سازگاری نداشته و با آن منافات دارد. تاثیری كه
خانوادهها، بستگان و دوستان و... بر روح و روان یك پسری كه قصد ازدواج با
دختر بزرگتر از خود را دارد میگذارند بسیار زیاد است. اطرافیان اغلب
بهدنبال منصرف كردن پسر یا دختر از این ازدواج هستند كه این مسئله به صورت
ناخودآگاه در زندگی آنها تاثیر خواهد گذاشت. برهمین اساس كافی است یكی از
دوستان یا بستگان پسر بهطور غیرمستقیم به صورت طعنه یا شوخی این مسئله را
مطرح كند تا شخصیت و احترام پسر را در جمعی كوچك و خودمانی یا بزرگ از بین
ببرد.
پشیمانی از ادامه زندگی مشترك
دكتر قراییمقدم همچنین مشكلات روانی مانند «خود درگیری» را در بین
پسرها و دخترهایی كه تن به این نوع ازدواج میدهند یكی از مشكلات عمده
زندگی زناشویی آنها میداند و ادامه میدهد: اینگونه افراد از لحاظ روحی و
روانی و فرهنگی و دائم در حال سرزنش خود هستند. این نارضایتی هر چند ابراز
نمیشود اما همیشگی و دائمی بوده، و با دختر و پسر همراه شده و رفتار آنها
را نیز تحت سیطره خود قرار میدهد. و به قول معروف «عشق كز پی رنگی بود/عشق
نبود عاقبت ننگی بود».
وی در توضیح دلایل گسترش ازدواج پسران با دختران بزرگتر از خودشان
میگوید: اینگونه ازدواجها برای پسرها بیشتر كمبودهای دوران كودكی است كه
با دارایی و ثروت دختر پر خواهد شد. پس از پر شدن خلأهای كودكی یا نوجوانی
احساسات كنار رفته و عقل جای آن را گرفته عاقبت ازدواج مشخص میشود. مسائل
اقتصادی در ذهن پسران و ترس از آینده در فكر دختران برای تن دادن به چنین
ازدواجی مهمترین نقش را ایفا میكند. براساس تحقیقات انجام شده در این
مورد پس از آنكه شر و شور خواستههای هر دو طرف كاسته میشود، نارضایتی و
مخالفت خانوادهها را درك میكنند.
دكتر قراییمقدم در تحلیل وضعیت طلاق
این زوجها میگوید: قطعا همه ازدواجهایی كه دختر بزرگتر از پسر است به
طلاق نمیانجامد و در مواردی ازدواج موفق هم دیده شده است چرا كه شكلگیری
یك طلاق حدود 17-18 عامل مانند اختلاف فرهنگی، درك متقابل، ناتوانی جنسی
مردان، اعتیاد، شغل و... دخالت دارد كه یكی از این عوامل میتواند اختلاف
سنی باشد و این عامل هم به چند دسته تقسیم میشود. مهمترین بخش این
تقسیمبندی هم طلاق دخترانی است كه از همسران خود بزرگتر هستند.
به هشدارها توجه نشد
دكتر محمد زاهدیاصل، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و مددكار
اجتماعی هم به تهران امروز میگوید: در گذشته متعارف شده بود كه دختران با
مردی كه حداقل 4-5 سال بزرگتر از آنها بودند ازدواج میكردند. در
خانوادههای ایرانی هنوز سنتهایی مبنی بر مسئولیت بیشتر مرد و تصمیمگیری
نهایی از سوی او وجود دارد طبعا این 4-5 سال بزرگتر بودن، پختگی بیشتر را
هم به همراه دارد. با توجه به این مسئله مرد بزرگتر میتواند تكیهگاه
مناسبی برای همسرش بوده و زندگیها از تداوم بیشتری برخوردار خواهند بود.
وی در ادامه میافزاید: حدود 15-16 سال پیش گفته بودیم كه دهه 80 دهه بحران
خواهد بود اما هیچ توجهی به آن نشد. نتیجه این بیتوجهی بالا رفتن سن
ازدواج است. تا 10-11 سال پیش دخترها در سنین 20-21 سالگی تن به ازدواج
میدادند ولی امروزه این سن به 30 و حتی بیشتر از 30 سالگی افزایش یافته
است.
دكتر زاهدیاصل ادامه میدهد: رو به تجرد بودن جامعه و رغبت نداشتن
آنها به ازدواج به عوامل زیادی بستگی دارد اما یكی از دلایل مهم آن مطمئن
نبودن پسران از تامین معیشت، مسكن و زندگی است. به همین دلیل در پی دختری
است كه بتواند در مسكن، گذران زندگی و... به او كمك كند. او به فكر این است
كه زندگی بهتری داشته باشد كه بهتر بودن زندگی سن دختر را تحت تاثیر قرار
میدهد. مثلا یكی از مشكلات جامعه ما مسكن است و مانند كشورهای توسعه یافته
تناسبی وجود دارد. یك پسر اگر دستمزدی معادل پایه حقوق را بگیرد باید
مبلغی معادل حقوقش را روی آن بگذارد تا بتواند یك مسكن مناسب برای زندگی
تهیه كند.
وی در ادامه اظهاراتش میگوید: وقتی جامعه در حال تحول است مسلما چنین
مسائلی هم دستخوش تحولاتی خواهد شد. وقتی معیارهای همسرگزینی به هم
میریزد و حسابگری و عقلانیت جای احساسات را میگیرد این تغییرات هم به
وجود میآید. البته با این آمار باید گفت كه هنوز جای نگرانی ندارد ولی اگر
افزایش پیدا كند طبعاتی در پی خواهد داشت. البته این ازدواجها اگر با
اختلاف سنی 2-3 ساله باشد را نباید امری خیلی غیرعادی تلقی كرد. میتوان به
نقطه مثبت این مسئله هم نگاه كرد كه دختران و پسرانمان صرفا از روی
احساسات زندگی خود را شروع نمیكنند. دكتر زاهدیاصل با اشاره به آمار طلاق
میافزاید: با توجه به آمار 13 درصدی طلاق كه در كل جامعه وجود دارد، آمار
طلاقهایی كه به دلیل بالا بودن سن زوجه است، زیاد به چشم نمیآید.
اینگونه ازدواجها برای پسرها بیشتر كمبودهای دوران كودكی است كه با دارایی و ثروت دختر پر خواهد شد. پس از پر شدن خلأهای كودكی یا نوجوانی احساسات كنار رفته و عقل جای آن را گرفته عاقبت ازدواج مشخص میشود.
نظر شما