یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۹
کد خبر: 78007

بسیاری پایان دولت نهم و دهم كه بیشترین صدمات به محیط‌زیست وارد شده را به فال نیك می‌گیرند. بنابراین باید امیدوار بود كه در دولت جدید برنامه‌ای برای كنترل سال‌های سخت بی‌آبی علاوه بر نجات دریاچه ارومیه اندیشیده شود.

سلامت نیوز : گوزن‌های زرد دریاچه ارومیه را هم خشكسالی از جزیره «اشك» فراری داد تا مرگ تدریجی دومین دریاچه شور در چهار سال وعده و وعید مسئولان برای نجات دریاچه ارومیه همچنان ادامه داشته باشد، بدون آنكه افقی روشن برای احیای آن دیده شود. همانطور كه «سید قریشی» كارشناس زیستگاه‌های آبی اداره كل محیط‌زیست آذربایجان غربی گفته مهم‌ترین دلیل این مرگ تدریجی سوءمدیریت در منابع آبی حوضه آبخیز است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ سوءمدیریتی كه هشدارهای چهارسال گذشته هم نتوانسته كمی از آنها بكاهد. در سال‌هایی كه آژیر قرمز دریاچه ارومیه بلند شد، نه جهاد كشاورزی وارد ماجرا شد تا كشاورزی از سنتی به مكانیزه تغییر یابد نه وزارت نیرو حاضر شد سهم واقعی دریاچه ارومیه را به آن بدهد. در نهایت آنطور كه «حسن عباس‌نژاد» مدیركل محیط‌زیست آذربایجان‌غربی می‌گوید محیط بانان برای نجات گونه‌های حیوانی دریاچه ارومیه مجبور به انتقال 100 هزار لیتر آب شیرین به جزایر این دریاچه شده‌اند. انتقالی كه خبر آن خیلی دیر به رسانه می‌رسد، چون گزارش میدانی خبرنگار تهران‌امروز نشان می‌دهد كه انتقال آب شیرین به جزایر بیش از دو سال است كه شروع شده است.

مسئله دیگری هم وجود د ارد. درحالی كه «هوشنگ ضیایی» كارشناس ارشد محیط‌زیست از فرار گوزن‌های زرد جزیره اشك به روستاهای جنوب دریاچه خبر می‌دهد اما «حسین محمدی» مدیركل دفتر حیات وحش و تنوع زیستی سازمان حفاظت از محیط‌زیست خیال همه را بابت گوزن‌های زرد دریاچه ارومیه راحت می‌كند و از سرشماری 213 گوزن زرد و 50 راس قوچ و میش در جزیره اشك خبر می‌دهد. این درحالی است كه پیش از عباس‌زاده، مدیراداره كل استان از احتمال فرار گونه‌های حیوانی جزیره خبر داده بود. هرچند بین حرف‌هایی كه در تهران شنیده می‌شود وحرف‌هایی كه از ارومیه به گوش می‌رسد تفاوت و تناقض زیادی وجود دارد اما آنچه مسلم است دریاچه ارومیه خشك شده و دیو خشكسالی در حال بلعیدن آخرین نقطه‌های بازمانده از آن یعنی جزایر است و این پایان ماجراست.

سیب و چغندر؛ شیره جان دریاچه را مكیدند

وزارت كشاورزی و وزارت نیرو دو وزارتخانه‌ای هستند كه همواره با آب، رودخانه، دریا ودریاچه‌های كشور سروكار داشته و دارند. عملكرد آنها در برداشت از منابع آبی كشور محدود می‌شود اما این دو وزارتخانه هرگز از خود نپرسیدند اگر روزی منابع آبی كشور تمام شود، حوزه تحت مدیریت آنها چطور می‌چرخد؟ بی‌توجهی به همین یك سوال باعث شده است كه در این سال‌ها نه‌تنها این دو وزارتخانه تلاشی برای نگهداری از منابع آبی نداشته باشند كه خودیكی از عاملان تخریب و كاهش آن بودند. در چهارسال گذشته كه بسیاری از كارشناسان هماهنگ با سازمان حفاظت از محیط‌زیست خواستار سهم‌خواهی دریاچه ارومیه از منابع تغذیه‌كننده آن بودند بارها وزارت جهادكشاورزی اعلام كرد كه وظیفه این وزارتخانه تامین آب برای كشاورزی است و نه دریاچه ارومیه.

هیچ‌كس هم در آن وزارتخانه عریض وطویل كه مجبور به فروش ساختمان‌های بسیار زیاد خود شد، به معاون وزیر یادآوری نكرد كه خشك شدن دریاچه ارومیه به خانه خراب شدن 8 هزار كشاورز و باغدار اطراف دریاچه ارومیه منجر خواهد شد. هرچند خشك شدن زمین‌های كشاورزی امروز هم باعث نشده تا این وزارتخانه تكانی به خود بدهد وظایف قانونی‌اش را در مقابل 8 هزار كشاورز و باغبان این منطقه انجام دهد. صدای معترضان بیرون از ساختمان وزارت كشاورزی هم هرگز به وزیر و معاونانش نرسید تا كشاورزی همچنان به روش سنتی در اطراف دریاچه انجام شود. روشی كه هم شیره جان دریاچه را كشید و هم زمین‌های كشاورزی را به شوره‌زار تبدیل كرد. «وزارت نیرو» هم عملكردی بهتر از وزارت كشاورزی ندارد. این وزارتخانه هم وظیفه‌اش تامین برق است و هرگز مسائل محیط‌زیستی و خشك شدن دریاچه‌ها ذهن مدیران آن را به خود مشغول نداشته است. وزارت هم شیوه بهتر از آن نداشته است.

این وزارتخانه هم وظیفه خود را ساخت‌ راه‌ها می‌داند. فرقی هم ندارد كه این جاده از دل پاركی مثل پارك ملی گلستان بگذرد و به‌جای 11 متر عرض، 50 متر از بهترین جنگل‌های كشور را نابود كند یا با خاكریزی در دل بزرگ‌ترین دریاچه شور جهان بگذرد و بحران ریزگردهای سفید را برای منطقه به ارمغان بیاورد. این وزارتخانه كارش ساختن جاده میان‌گذر برای ارومیه‌‌ای‌ها بوده تا به جای 20 دقیقه در عرض دو دقیقه به مقصد برسند. این وسط قربانی‌ شدن دریاچه‌ای مثل ارومیه هرگز مسئولیتی را متوجه وزارتخانه نمی‌كند.آنطور كه «اسماعیل كهرم» كارشناس ارشد محیط‌زیست به تهران‌امروز می‌گوید: «تغییر الگوی كشت از انگور به سیب باعث شد تا زمین‌های كشاورزی بیش از توان منطقه آب‌های زیرزمینی را مصرف كنند و این مسئله نه تنها گونه‌های مختلف پرندگان را از منطقه فراری داد كه زخمی كاری هم به دریاچه ارومیه زد.»

كشاورزی از حالت سنتی خارج شود

كارشناسان هنوز امیدوارند كه بتوانند در آخرین لحظه دومین دریاچه شور جهان را از مرگ حتمی نجات دهند. سیدقریشی كارشناس اداره كل محیط‌زیست آذربایجان غربی هم می‌گوید: «همیشه در ابتدا این سوال مطرح می‌شود كه چه راهكارهایی برای انتقال آب به دریاچه ارائه شده است در صورتی كه در شرایط فعلی حتی اگر آب دریاچه به میزان سابق بازگردد اگر فكری برای استفاده بیش از حد از حقآبه دریاچه و وضعیت كشاورزی منطقه صورت نگیرد باز هم با مشكل خشك شدن مواجه خواهیم شد بنابراین برای حل این مسئله باید به‌دنبال اجرای راهكارهای مناسب باشیم.»

به گفته او خارج كردن كشاورزی از حالت سنتی به مكانیزه تاثیر بسیار زیادی در حل مشكل دارد ولی این تمام مسئله نیست و توجه به نوع محصولات كشت شده هم موثر است، برای مثال در سال‌های اخیر با توجه به وجود خشكسالی‌های اخیر، كشاورزی استان دچار هیچ مشكلی نشده و حتی محصولی مانند چغندر قند كه نسبت به سایر محصولات نیازمند آب بیشتری است افزایش یافته است همه اینها نمونه‌هایی از سوء مدیریت در منابع آبی حوضه آبخیز دریاچه است.

قریشی می‌گوید: «برنامه خشكسالی برای چهار سطح در نظر گرفته شده كه عبارت است از تعیین اولویت‌های مصرف آب، تعریف آستانه‌های سطوح خشكسالی و تعریف اقدامات مقابله با خشكسالی؛ در این برنامه با توجه به هر سطح از خشكسالی اقدامات مقتضی در نظر گرفته شده مثلا اگر خشكسالی سطح چهار اتفاق بیفتد حذف كامل زراعت به عنوان راه حل پیش‌بینی شده است. كارشناس اداره كل محیط‌زیست آذربایجان غربی در پاسخ به برخی از اخبار منتشر شده در رسانه‌ها، مبنی بر بارش ابرهای بارور شده در استان‌های همجوار، می‌گوید: «بارور كردن ابرها و افزایش بارندگی در كاهش اثرات خشكسالی موثر خواهد بود، این اقدام تا به حال 9 بار به صورت آزمایشی صورت گرفته و مركز ملی باروری هنوز نتایج آن را منتشر نكرده است.»

او همچنین با بیان اینكه، بارندگی در سال آبی امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش داشته است، می‌گوید: «متاسفانه نسبت به زمان مشابه در سال گذشته شاهد كاهش میزان آب ورودی به دریاچه ارومیه بوده ایم؛ حقآبه سالانه این دریاچه 1/3 میلیارد متر مكعب است و این بارش‌ها تاثیر چندانی ایجاد نمی‌كند چرا كه میزان تبخیر از میزان آب ورودی به دریاچه بیشتر است.» اما یك مسئله را قریشی فراموش كرده است. دریاچه ارومیه خشك شده است و این حجم باران نه تنها سودی به نفع آن نخواهد داشت كه در عمل به هدر خواهد رفت. او با بیان اینكه، تراز متوسط آب دریاچه ارومیه 1275.1 متر از سطح دریا و مساحت متوسط آن بالغ بر 5300 كیلومتر مربع ثبت شده، می‌گوید: ولی هم‌‌اكنون تراز آن به كمتر از 1270.84 متر از سطح دریا و مساحت آن به حدود 2500 كیلومتر مربع كاهش یافته است.

از سوی دیگر شوری آب دریاچه ارومیه نیز در حال حاضر به وضعیت فوق اشباع یعنی بیش از350 تا 400 گرم در لیتر رسیده است كه در شرایط عادی این رقم بین 180 تا 220 گرم در لیتر است. وی می‌گوید: «با اجرای دقیق برنامه مدیریت ریسك خشكسالی حوضه آبخیز دریاچه ارومیه می‌توان از خشك شدن آن جلوگیری كرد.»

خشكسالی 30 ساله در ایران شروع شد

هرچند عملكرد چهارساله دولتمردان در قضیه دریاچه ارومیه نشان داد كه توان لازم برای نجات دریاچه را ندارند اما خبر بدتری كه مطالعات بین‌المللی نشان می‌دهد این است كه خشكسالی 30 ساله در ایران آغاز شده و به زودی وسعت بیشتری بر بیابان‌های ایران افزوده خواهد شد. بسیاری پایان دولت نهم و دهم كه بیشترین صدمات به محیط‌زیست وارد شده را به فال نیك می‌گیرند. بنابراین باید امیدوار بود كه در دولت جدید برنامه‌ای برای كنترل سال‌های سخت بی‌آبی علاوه بر نجات دریاچه ارومیه اندیشیده شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha