کمتر از 3 سه هفته به آغاز فعالیت دولت یازدهم باقی است و چشم امید بسیاری به حل مشکلات جامعه در دولت آینده دوخته شده است. مشکلاتی که شاه بیت آن در حوزه جامعه، بهداشت و درمان است که این روزها با مشکلات ریز و درشت بسیاری روبه روست.
آقای قاضی زاده، انتظار نظام سلامت از رئیس جمهور آینده چیست؟
توجه؛ توجه باید وجود داشته باشد تا پیگیری هم پشت سر آن اضافه شود. مشکل حوزه سلامت، بنیادی کلیدی و برگشتن آن به تمام مردم است. فرد از زمان لقاح تا مرگ و حتی پس از مرگ به سلامت وابسته است. اما میبینیم که این نیاز در پس بسیاری از نیازها قرار میگیرد و مورد توجه واقع نمیشود.
مگر دولتها از این نیاز بی خبر هستند که از آن غفلت میکنند؟
خیر بی اطلاع نیستند اما اغلب فکر میکنند اولویت مسائل دیگر بیشتر است. به نظر من باید اصلی ترین دغدغه رئیس جمهور سلامت باشد. زمانی که رئیس جمهور 20 درصد فعالیتهای روزانه خود را به سلامت در کشور اختصاص دهد، یعنی واقعا به این حوزه توجه کرده است، به عقیده بنده همین 20 دقیقه میتواند خیلی از مشکلات را حل کند.
با وجود مشکلات و دغدغههایی از جمله سیاستهای خارجی، تورم و... آیا سلامت برای رئیس جمهور اولویت خواهد یافت؟
عرض من همین است، الان در دولتها طوری شده است که سیاست داخلی و خارجی، امنیت ملی و... جا دارند اما هفته به هفته وزیر بهداشت در کابینه حضور پیدا میکند در حالی که اجازه و فرصت حرف زدن به دست نمیآورد.
ممکن است دولت ادعا کند که آنقدر مسائل مهم داریم که به سلامت نمیرسیم، کما اینکه این اتفاق میافتد.
ما با همین موضوع مخالف هستیم، ما میگوییم نباید عدهای فکر کنند که سیاستهای خارجی، مسائل سیاسی و... اولویت بالاتری نسبت به سلامت دارند،عمده مشکل ما همین است که در اولویت بندیها اشتباه میکنیم. سلامت با زندگی مردم گره خورده است، دو معیار از سه معیار توسعه یافتگی یعنی امید به زندگی و میزان مرگ و میر مادران به حوزه سلامت مربوط است.
مسئولان در این مواقع همیشه حرفهای کلی میزنند، شما میگویید توجه، خب دولت این توجه را از چه کانالی میتواند اعمال کند؟
اولا که وقتی رئیس جمهور به صورت خودجوش به این حوزه توجه داشته باشد کانال و راهش را پیدا خواهد کرد، یعنی وقتی برایش مهم باشد که پزشک خانواده چه شد، بیمه پایه چه شد خود به خود وزارت بهداشت را فعال تر میکند. از طرفی هر کاری که دولت باید در این زمینه انجام بدهد، در قانون آمده است. ما میخواهیم دولت برنامه پنجم توسعه را اجرا کند. اگر این اتفاق بیفتد 70 تا 80 درصد نظام سلامت تکان خواهد خورد. شاید مهمترین مشکل عدم اجرای صحیح و مو بهموی قانون است.
فکر میکنید موانع اجرای قانون در حوزه سلامت چیست؟
اگر بخواهم در یک جمله خلاصه کنم باید بگویم،عدم توجه و اراده برای اجرا. در واقع مشکل ما عدم باور در مدیران بالاو میانی کشور است. رئیس جمهور باید باور کند که این حوزه نیاز به توجه خاص دارد. او باید از طریق روی کار آوردن مدیرانی که به اجرای قانون اعتقاد دارند این کار را انجام دهد و کسانی که اصلاح امور و بسیج منابع در اولویتشان نیست کنار گذاشته شوند.
ویژگیهای یک وزیر چه باید باشد؟ نقطه ضعفهایی که نباید در این دولت تکرار شود چه چیزهایی است؟
اول این که یک عده اصلا نمیدانستند چرا وزیر شدهاند. عدهای دیگر که میدانستند برای چه کاری وزیر شدهاند، توان اجرا نداشتهاند. عدهای توان اجرا داشتهاند اما نگاه راهبردی کافی نداشتهاند. آنهایی که فهمیدند و توان و نگاه راهبردی داشتهاند، نیروی لازم برای اجرا نداشتند. آنهایی که همه اینها را داشته اند در دولت تنها و محجور بودهاند و بعد از مدتی کنار گذاشته شدهاند.
آیا موافق حضور وزاری دوران اصلاحات در کابینه یازدهم هستید؟
این حرفها مهم نیست. اصلا مهم نیست فرد چه گرایش سیاسی دارد مهم توانمندی است، البته فرد باید قبل از هر چیز متدین و پیرو اسلام باشد.
بعضیها معتقدند همه وزرای قبلی برگ خود را رو کرده اند و باید از افراد جدید استفاده شود.
توجه داشته باشید که تجربه داشتن عامل مهمی است اما تعین کننده نیست. شرایط خیلی عوض شده است، اگر چه مشکلات اساسی هنوز همانها هستند اما شرایط با گذشته یکسان نیست. معیار اصلی همان دو اصل است که گفتم، یعنی وزیر باید کسی باشد که سیاستها و قوانین را باور کند و توان و تیم لازم برای اجرا را داشته باشد. روحیه به کار گیری نیروهای کارشناس و نخبه را داشته باشد. در واقع وزیر باید توان تجمیع یک تیم قدرتمند یا استفاده بهینه از همان تیم قبلی را داشته باشد. حالا باید دید در قدیمیها و جدیدها چه کسی واجد چنین شرایطی است؟
آیا وزیر بهداشت باید حتما پزشک باشد؟ در بسیاری از کشورهای پیشرفته وزیر بهداشت پزشک یا عضو گروه پزشکی نیست.
نباید ایران را با آن کشورها مقایسه کرد. در ان کشورها مدیریت صحیح و احاطه به علوم مدیریتی حرف اول را میزند زیرا بیشتر مشکلات زیرساختی حل شدهاند و بسیاری مسائل سر جای خودش قرار دارد اما در کشور ما وزیر بهداشت حتما باید از بدنه خود جامعه پزشکی باشد،حداقل رئیس دانشگاه، رئیس بیمارستان باشد، یعنی هم علم و هم تجربه عملیاتی داشته باشد. در سیستم بهداشت و درمان ما مشکلاتی وجود دارد که تا فرد خودش آنها را از نزدیک لمس نکرده باشد توان اصلاح آنها را ندارد.
به نظر شما اولویت وزیر بهداشت آینده چه باید باشد؟
عدالت در سلامت، مهمترین مسئله ای که وزیر بهداشت باید رویش تمرکز کند بحث عدالت است چون اغلب مشکلات این حوزه در همین عبارت میگنجد.
این موضوع از چه طریقی محقق میشود؟
همانطور که گفتم اجرای برنامه توسعه پنجم بهترین راه رفع بیشتر از هشتاد درصد مشکلات ما است. مادههای 32، 34، 36 و چندین ماده دیگر در این قانون مربوط به حوزه بهداشت و درمان بوده و بسیار هم دقیق است.
خیلی از کارشناسان میگویند در حال حاضر اولویت اول در عرصه عدالت در سلامت باید رسیدگی به بیمهها باشد.
اصلاح در سیستم رفتار سیستماتیک میخواهد. جزئینگری به کل کار آسیب وارد میکند. در برنامه پنجم توسعه بسیاری از ورودیها و خروجیها و فرآیندهای سیستم اصلاح شده اند حالا همه این اصلاحیات همگی باید با هم اجرا شوند. نباید فقط سراغ نیروی انسانی یا مالی یا ساختار سازمانی رفت.
وزارت بهداشت در همین روزهای آخر طرحهای زیادی را کلید زده مانند پزشک خانواده در تهران؛ در حالی که اشکالات زیادی دارد، نظر شما در این رابطه چیست؟
به هر حال این کار باید انجام میشد، چیزی که در قانون آمده باید اجرا شود،دو سال و نیم از برنامه پنجم توسعه میگذرد در حالی که از ابتدا باید این طرح آغاز میشد. حالا هم وزیر بعدی این قانون را ادامه میدهد.
فکر نمیکنید باید عمده فعالیت وزارت بهداشت در روزهای آخر جمعبندی کارهای قبلی باشد نه شروع طرحی کلان مثل پزشک خانواده؟
وزارت بهداشت باید تا روز آخر فعالیت خود به وظایف لحظه آخر خود نیز عملکند. من نمی دانم که موقع این کار بوده یا نه. اما مدیر در سلسله مدیران معنی دارد علیالخصوص در نظام سلامت. اگر سیستم سالم باشد هر مدیر باید دنباله روی مدیر قبلی باشد، البته این سلامت چندان در نظام سلامت ما وجود ندارد. اما امیدواریم فرد عاقلی روی کار بیاید که دنباله روی کارهای قبلی باشد نه اینکه دو سال اول فعالیت خود را صرف به هم ریختن برنامههای نفر قبلی بکند. البته تحقق این آرزو در حد معجزه است اما ما امیدواریم این معجزه به وقوع بپیوندد.
نظر شما