به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ آمار ازدواج و طلاق اعلام شده توسط سازمان ثبت احوال کشور نشان می دهد که در سال 91 در کل کشور به ازای هر 5.5 ازدواج یک طلاق ثبت شده است. این در حالی است که این آمار در تهران به ازای هر 3 ازدواج یک طلاق است. همچنین آنطور كه آمارهای رسمی نشان میدهد بالاترین فراوانی طلاق در ترکیب سنی مردان 25-29 ساله و در زنان20 تا 24 ساله است.
دكتر امیرهوشنگ مهریار روانشناس حوزه خانواده، در مورد علل افزایش طلاق در بین زوجهای جوان میگوید: علل مختلفی در این رابطه میتواند وجود داشته باشد اما مهمترین آن را تغییر در ارزشها و معیارها باید دانست؛ چون جامعه در گذشته به گونهای بود كه زن یا مرد فكر میكردند پس از ازدواج باید به هر قیمتی آن را ادامه دهند و طلاق یك مسئله غیرقابل قبولی بود، اما امروزه این نوع زندگی و باور اجتماعی دگرگون شده است. دكتر مهریار در مورد تغییر جایگاه زن در جامعه میگوید: یكی از مهمترین عوامل طلاق تغییر ارزش و معیارهاست. همچنین جایگاه زن در جامعه تغییر و ارتقا پیدا كرده است.
به همین علت این قشر به دلیل داشتن سواد و كار، خود را مجبور به تحمل شرایط ناخوشایند نمیكنند و بهانهای برای زندگی سخت نمیبینند به همین دلیل طلاق میگیرند. در مقابل جوامع سنتی كه هنوز هم در شهرستانهای ایران وجود دارد زنان سواد پایینی دارند و به دلیل نداشتن كار و استقلال مالی و اقتصادی مجبور به تحمل میشوند و حتی چند زنی همسر خود را نادیده میگیرند چون راه دیگری ندارند. در چنین جوامعی انگ طلاق برای زنها بسیار آزار دهنده است. این زنها طوری تربیت میشوند كه با لباس عروس به خانه بخت بروند و با كفن بازگردند. در جوامع سنتی شاخصههای نوگرایی كمتر دیده میشود پس انتظار میرود طلاق افزایش چشمگیری نداشته باشد.
این روانشناس حوزه خانواده در مورد پیشگیری از طلاق میگوید: اگر بخواهیم ازدواج نداشته باشیم؛ یا باید به حالت قدیم برگردیم كه سلامت روانی، رضایت اجتماعی و آزادی عمل كم میشود و هزینههای زیادی دربرخواهد داشت، یا آنكه ازدواج نكرد. كسی كه ازدواج نكرده طبیعی است طلاقی هم وجود نداشته باشد. نمیتوان گفت كه طلاق نباید باشد. طلاق در جوامع مدرن بیشتر از جوامع سنتی است. سابقاً هم طلاق وجود داشته و یك امر قراردادی است. زنان در زندگی مشترك حق زیادی نداشتند و باید تحمل میكردند اما مردان میتوانستند هر كاری را بكنند و تحمل چنین زندگیای برایشان راحتتر از زنان بود. این دسته از زنها بیشتر در معرض آسیب قرار میگیرند.
دكتر مهریار در مورد طلاق میگوید: طلاق یك واقعیت اجتماعی است و با عوامل متعددی عوض میشود. خود عمل طلاق بد نیست اما سیستم و رفتارهای اجتماعی است كه آن را بد میكند. یك زندگی ممكن است به دلیل شرایط بد اقتصادی، اجازه كار ندادن مرد به زن، اعتیاد و... به طلاق بینجامد. با وجود شرایطی كه در جامعه ما وجود دارد سن پایین ازدواج نمیتواند صدمهای به یك زن یا مرد بزند. در مقابل زنها به خاطر داشتن سواد و حمایت پدر و مادر به راحتی تقاضای طلاق میكنند و در مواردی با استفاده از مهریه خود جلوی طلاق را بگیرند.
مراقب ازدواجهای دانشجویی باشید
«ازدواج دانشجویی!» اتفاقی پسندیدهای كه هر سال دستگاههای دولتی با سرو صدای زیادی هم وقوع آن را مبارك اعلام میكنند و هم جوانهای زیادی را تشویق میكنند كه در سنین پایین بخصوص در دوران دانشجویی ازدواج كنند. اما دیروز یكی از مراجع تقلید شیعیان اعلام كرد بیشترین طلاقها در ازدواجهای دانشجویی است. موضوع ازدواجهای دانشجویی اولین بار با حضور حدود شصت زوج در دانشگاه شهید بهشتی در سال 1376 برگزار شد. البته به اعتقاد برخی دانشگاه یزد اولین بار این اتفاق فرخنده را در سطح دانشگاه شکل داد. ازدواجی كه در جهت ترویج ساده زیستی شروع شده و بین مسئولان و دانشجویان دانشگاههای كل كشور مورد استقبال قرار گرفت.
اما آیتالله مكارم شیرازی دیروز به صراحت اعلام كرد كه بیشترین طلاقها در ازدواجهای دانشجویی رخ میدهد و از متخصصین حوزه خانواده و جامعهشناسان خواسته كه این پدیده مهم اجتماعی را بررسی و ریشه یابی كنند. در این خصوص دكتر ابراهیم فیاض به تهران امروز میگوید: وزیر بهداشت سابق، 85 درصد عوامل طلاق را مشكلات جنسی بین زوجین عنوان كرد و این مسئله كاملاً درست است، چرا كه دختران در جامعه ایرانی با مشكلات زیادی در تربیت جنسی روبهرو هستند. مثلا در سنین بلوغ، دختران ما منبع درستی برای آشنایی با چنین مسائلی را ندارند. به همین دلیل دختران ایرانی از طریق دوستان خود با مسائل جنسی آشنا میشوند و به همین دلیل ذهنیت بدی نسبت به این مسئله پیدا میكنند و یكی از مهمترین دلایل اكراه برخی دختران از ازدواج را باید همین ذهنیت اشتباه نسبت به روابط زن و مرد دانست.
دكتر فیاض در مورد مدرنیسم شدن جامعه نیز میافزاید: یكی از مسائل بنیادی و بسیار مهم زنان جامعه ما مدرنیسم شدن جامعه است. زنان جامعه ما خصوصاً در كلانشهرها از نظر مالی مستقل شده و سختی زیاد زندگی را تحمل نمیكنند. جالب است بدانید زنهای شهرستانها غریزه طبیعی خود را دارند و غرایز آنها دستخوش فشارهای مدرنیستی و اخلاقی نشده و به همین دلیل راحت به ادامه زندگی میپردازند، چون تمدن باعث نابودی غرایز طبیعی میشود.
این جامعه شناس برای پیشگیری از طلاق و اصولی بودن زندگی زناشویی میافزاید: باید حس زنانگی به زنان ما بازگردانده شود. آنها مرد نیستند و نباید انتظار داشت كه مانند مردان رفتار كنند. متأسفانه در جامعه امروز القائات زن و مرد برعكس شده است، جامعه به زنان حس مردانگی میدهد و این حس را از مردان گرفته و حس زنانه به آنها دادهایم.
نظر شما