سه‌شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۴
سلامت نیوز : آیا طلاق یک آسیب است؟ آیا اصطلاح شکست خورده که در جامعه ما به این افراد اطلاق می‌شود نابجاست یا کما‌بیش بجاست و قابل تامل؟ طلاق با روح و روان ما چه نوع ترکیبی ایجاد می‌کند که مسیر زندگی‌مان را عوض می‌کند؟ سوالات زیادی از این دست برای بررسی طلاق وجود دارد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار ؛ پیام ساده و طبیعی طلاق برای افراد این است که تو اشتباه کردی! تو انتخاب نادرستی کردی! تو... تو... تو... انگشت اتهام طلاق همیشه به فرد نشانه می‌رود. هیچ‌کس با این تفکر که می‌دانم اشتباه می‌کنم، وارد زندگی مشترک نمی‌شود. همه ما حداقل برای زمان کوتاهی هم که شده گمان می‌کنیم بهترین انتخاب را کرده‌ایم و کاملا طبیعی‌ است که هرقدر اشتباهمان بزرگ‌تر باشد، روزها و زمان خوش‌باوری، کوتاه‌تر شود و یأس و تاسف بیشتر و قوی‌تر به سراغمان‌ آید.

به همین دلیل است که این افراد اگر نتوانند به درستی با مسئله طلاق رو در رو شوند ممکن است با آسیب‌های آن نیز سال‌های متمادی درگیر باشند و از درمان بپرهیزند و به جای بررسی اثرات آن در سلامتی روانی خویش و پذیرش سهم و نقش خود در تصمیم‌گیری و انتخاب، همه مشکلات را به گردن طرف مقابل یا بزرگ‌ترانی که درست راهنمایی نکرده‌اند یا جامعه و مردمی که قابل شناخت نیستند، یا مردانی که مسئولیت‌شناس و زنانی که صادق نیستند و خلاصه به گردن زمین و زمان بیندازند. به این ترتیب، تنها کسی که سهمی در این میان نداشته است، خود فرد می‌شود.

این طرز برخورد با مسئله طلاق و البته هر انتخاب نادرستی نه تنها درمان آسیب‌های وارده نیست، بلکه فرد با دور نگه داشتن ظاهری خود از عوامل خطا، امکان و فرصت شناخت نقطه ضعف‌ها و قوت‌های خود را از دست می‌دهد. زیرا قبول مسئولیت انتخاب و قبول عواقب آن، از عوامل بسیار مهم رشد فردی است. مقصر پنداشتن همه دنیا به غیراز خودمان، نه ما را مبرا از اشتباه می‌کند و نه دیگران را گناهکار. اما فرصت تشخیص، درمان و ترمیم زخم‌های ناشی از اشتباهمان را از ما می‌گیرد. دوره بعد از طلاق، بلافاصله بعد از رهایی از کشمکش‌های دادگاه و خاتمه یافتن زندگی مشترک آغاز می‌شود که با ارزیابی گذشته و بازبینی عملکرد خود به شکل سالم و منطقی یا ناسالم و غیرواقع‌بینانه آغاز می‌شود که معمولا با اتهام‌ها و سرزنش‌ها همراه است. این اتهام‌ها یا نصیب خود می‌شود یا نصیب دیگران.

افراد معمولا از قبول نقش خود در این پروسه طفره می‌روند و عده‌ای به دنبال سرزنش‌های شدید و بدون بخشش از خویش، شیوه‌ای تنبیه‌وار برای آینده خود برمی‌گزینند. به سادگی آماده بخشش خود نمی‌شوند. وقتی به دلیل هرگونه خطایی ما حاضر به بررسی آگاهانه علل و عوامل نیستیم، ممکن است به شکل اغراق‌آمیز در پی جبران خطای خود برآییم. به این ترتیب می‌توانیم به فردی جامعه گریز یا بر عکس ضداجتماعی و تکانشی تبدیل شویم و به مدت طولانی نتوانیم سکان زندگی خود را درست هدایت کنیم.

اگر نتوانیم بدون احساس شرمساری نزد خود اعتراف کنیم که اشتباه کرده‌ایم، شاید برای پوشاندن و سرپوش گذاشتن بر آن اشتباه مجبور شویم راه بسیار پرپیچ و خم و نادرستی را طی کنیم و روز به روز از احتمال داشتن نگرشی درست به زندگی دور بمانیم. طلاق شکست در زندگی نیست. اما شکست خوردن یک تصمیم است که باید با شهامت پذیرایش بود از این رو همان اندازه که مشاوره ازدواج برای افراد ضروری ا‌ست، مشاوره و درمان بعد از طلاق هم برای داشتن یک روند سالم روانی، لازم است تا افراد بتوانند بدون در جا زدن‌های غیرضروری با برنامه‌ریزی‌های جدید و سالم پایه‌های زندگی جدید را طراحی کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha