دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۹
کد خبر: 79241
سلامت نیوز : امروزه حدس و گمانه‌زنی در مورد رییس آینده سازمان حفاظت محیط زیست توجه همه علاقه‌مندان به محیط زیست كشور را به خود جلب كرده و اسامی گوناگون و اشخاص مختلفی را می‌بینیم كه یا دیگران آنان را نامزد می‌كنند یا خود خویش را مطرح می‌كنند و سر زبان‌ها می‌اندازند. گروه معدودی نیز چراغ خاموش با‌لا بی كردن تصمیم‌گیران نهایت سعی خود را (نهانی) به عمل می‌آورند و منتظر نتیجه هستند ولی ظاهرا باید دو هفته تحمل داشته باشند! در این میان معدودی از چهره‌های مطرح باسابقه مدیریت در سطح كلان و مقبولیت ملی و بعضا جهانی (شاید به ظاهر!) علاقه چندانی به احراز این پست كلیدی نشان نمی‌دهند وبه‌راستی چه كسی به شروع به كار در این سازمان مغفول و تحت فشار و ستم می‌تواند علاقه داشته باشد. كارنامه روسای سازمان در ظرف دو دوره (هشت سال)به‌راستی غیرقابل دفاع است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ؛ اگرچه تفاوت‌های فاحش بین مدیریت خانم جوادی (و همسرش!) و مدیریت فعلی وجود داشت ولی در زمان هر دو مدیریت، سازمان و به همراه آن محیط زیست كشور رو به قهقرا رفت به گفته همه ناظران شیب تخریب و بزرگی آن در زمان مدیریت فعلی تشدید شد.

به یاد داریم كه در سال 84 خانم جوادی در لحظه تحویل تصدی‌گری سازمان گفتید «من یك خرابه تحویل گرفته‌ام.» این باند كه مهارت و مدیریت اداره یك دبیرستان را تجربه نكرده بود در راس سازمان با حدود هفت هزار نفر پرسنل و به وسعت ایران قرار گرفت و سیاست‌های نابخردانه و نابجای ایشان (و همسر!) موجب شد كه بارها شخصیت‌های شناخته شده و متخصصان محیط زیست نامه‌‌های سرگشاده در مطبوعات ارائه دادند و از سیاست‌های ایشان و وضع ناهنجار محیط زیست در آن دوره شكایت كردند. ساخت سدهایی كه دریاچه ارومیه را به این وضع انداخت در زمان ایشان اوج گرفت و ایشان وزیر نیرو را كه مسبب این ساخت و سازها بود به دریافت لقب پرطمطراق وزیر زیست‌محیطی مفتخر كردند!

وزارت نفت در زمان ایشان فعال مایشاء بود و هرجا كه می‌خواست مانند نای‌بند و كویر مركزی پالایشگاه و تاسیسات پتروشیمی‌ تاسیس ‌كرد. بی‌احترامی به پارك‌های ملی و تجاوز به آنها در زمان ایشان اوج گرفت و حتی جاده‌یی كه پارك ملی گلستان را به دو قسمت تقسیم كرده در زمان ایشان و با دستور شخص خانم جوادی احداث شد! طرح‌هایی نیز در زمینه مدیریت حیات وحش در زمان ایشان به دست همسرشان اجرا شد كه اتفاقا هیچ پیشینه و تخصصی در مورد حیات وحش نداشت از جمله نرده‌كشی در خارتوران برای تولیدمثل گورخر كه برخلاف كلیه موازین علمی، نیمه‌كاره به انجام رسید و كلی خرج روی دست سازمان گذاشت!

و تازه اینها همه در مقابل مدیریت فعلی هیچ انگاشته شد زیرا در این مدیریت، خفقان خبری به جایی رسید كه هیچ كارشناسی در داخل سازمان حق مصاحبه و خبررسانی نداشت و وظایف سازمان و عملكرد آن از همه كس پنهان نگه داشته شد و زمین‌های پارك ملی بمو و كلاه قاضی به مصادره رفت و حتی از پارك پردیسان نیز نگذشتند و هرگونه اطلاع‌رسانی را ممنوع كردند. در همین زمان در حالی كه وظایف اصلی سازمان به شدت مغفول مانده بود دست به كارهای نمایشی می‌زدند و وارد كردن ببر سیبری، به جای ببر مازندران و نیز صحبت از ورود شیر از هندوستان كردند.

سكوت خبری نه‌تنها كارشناس سازمان را دربرمی‌گرفت بلكه شامل خبرنگاران و فعالان محیط زیست هم شد و كوچك‌ترین انتقاد به دستگاه‌های امنیتی گزارش می‌شد و خبرنگاران ممنوع‌الورود به سازمان... حال باید دید اگر خانم جوادی یك خرابه تحویل گرفت، به آقای محمدی‌زاده چه تحویل داد و ایشان چه میراثی تحویل نفر بعدی خواهند داد! اجازه بدهید كلاه نصیحت‌گویی خود را به سر بگذارم و سخنی از سر دلسوزی و علاقه‌یی كه به این سازمان با وظایف خطیر آن دارم به همه كسانی كه داوطلب این لیست مهم هستند، ارائه دهم. از آنچه گذشت، مشخص می‌شود كه این پست برای ناآزموده و كسانی كه سابقه مدیریتی در امور كلان را ندارند، اصلا مناسب نیست چه در صورت تصدی چنین منصبی عرض خرد می‌برند و زحمت ما می‌دارند.

و از طرف دیگر آنان كه بدون پشتوانه فعالیت‌های اجرایی سودای چنین كاری را در سر می‌پروراندند سرنوشتی بهتر از رییس سال‌های 84 تا 88 نخواهند داشت. ولی آنان كه سابقه و لیاقت انجام این مهم را دارند نیز تكلیف دارند كه مهارت‌ها و شایستگی‌های خود را در این شرایط بحرانی كه محیط زیست به راستی بیمار است در طبق اخلاص ارائه دهند كه فرموده‌اند: «به كارهای گران مرد كار دیده فرست.» گرچه این كلمه مرد مانند «رجل» الزاما موید جنسیت شخص نمی‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha