كارشناسان بر این عقیده اند كه برای كاهش میزان طلاق در جامعه باید ابتدا عوامل اصلی ای كه باعث بهوجود آمدن جدایی بین زوجین می شود را شناسایی كرد و بعد به دنبال راهكار برای كاهش طلاق بود چرا كه بدون آشنایی با این عوامل نمیتوان برای كاهش طلاق نسخه ای پیچید.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ دكتر افسر افشار نادری،جامعه شناس خانواده با اشاره به این نكته كه ابتدا باید علتهای ساختاری و غیرساختاری طلاق در جامعه مورد توجه قرار بگیرد تا بتوان برای كاهش میزان طلاق در جامعه فكری كرد، به تهران امروز میگوید: علت ساختاری طلاق ریشه در تغییرات جامعه دارد كه این موضوع بر روی خانواده نیز تاثیر میگذارد. از جمله این عوامل میتوان به عوامل فرهنگی، رسانه ای و مادی اشاره كرد كه افراد مدام درمعرض آنها هستند و این تغییرات خود به خود به خانواده منتقل و تغییرات ساختاری را در خانواده بوجود آورده و در نهایت منجر به طلاق بین زوجین میشوند.
به گفته وی بحران هویتی و شكل گرفتن هویت ناهمگون از طریق تجاربی كه بدون آگاهی قبلی به دست میآیند از دیگر عوامل طلاق است در حالی است كه در گذشته آگاهی افراد در خصوص موارد گوناگون براساس تجاربی بود كه بدست می آوردند اما درحال حاضر كه این آگاهی ها از طریق رسانه و بدون تجربه كردن بدست میآید این مساله باعث می شود تا فرد به درستی نداند كه چه كسی است، برای چه زندگی می كند و از زندگی چه میخواهد به همین علت دچار نوعی سردرگمی می شود. این مسائل در كنار جابهجا شدن ارزشها و زیادهخواهیای كه در میان افراد گسترش پیدا كرده باعث بروز مشكلات عدیدهای در زندگی می شود . وی میگوید: متاسفانه این روزها شاهد این هستیم كه ازدواج دیگر به خاطر بقای زندگی انجام نمیشود بلكه مسائلی همچون مهریه، مراسم ازدواج و چند روز خوش بودن به وقوع میپیوندد كه بعد از كمرنگ شدن این مسائل طلاق اولین تصمیم پیش پای زوجین میشود.
شناسایی عوامل، اولین قدم برای چاره جویی است
وی میگوید: زمانی كه عوامل طلاق را شناختیم میتوانیم به عنوان اولین قدم شروع به چارهجویی كنیم. نكته مهم این است كه از بین بردن عوامل ساختاری امكانپذیر نیست پس در قدم اول باید دانش و آگاهی جامعه را نسبت به مسائل بالا ببریم. به عنوان مثال میتوان عوامل عقیدتی را كه یكی از اصول مهم در طلاق زوجین از یكدیگر است با سیاستگذاری فرهنگی تعدیل كنیم. از سوی دیگر قوانین وضع شده در جامعه میتواند به كاهش طلاق كمك كند. مراكز همسر گزینی موضوع دیگری است كه افشار نادری به آن اشاره كرده و میگوید: نمیتوان همسرگزینی را از بیرون به فرد تحمیل كرد.
بلكه باید كمك كرد كه افراد ابتدا خود را بشناسند در عین حال برگزاری جدی كلاسهای مهارتهای زندگی و آموزش قبل از ازدواج میتواند به همسرگزینی مناسب كمك كند اما ابتدا باید این فرهنگ در جامعه جا بیفتد كه افراد ابتدا بتوانند خودشان را به طور دقیق شناسایی كنند، انتظاراتی كه از خودشان و دیگران دارند را دقیق بشناسند و بعد دركنار این خودشناسی مراكز همسرگزینی با برگزاری آموزشهایی این همخوانی و همسازگاری بین زوج جین را تشخیص دهند و آنها را در خصوص شروع زندگی مشترك و یا عدم شروع زندگی راهنمایی كنند.
به گفته وی همچنین میشود برای افرادی كه هنوز موردی را برای ازدواج انتخاب نكردهاند نیز كلاسهایی تشكیل داد و در آن اصول مهم مربوط به خود شناسی و سازگاری با دیگران و احترام به تفاوتهای فردی، به رسمیت شناختن هویت مستقل همسر آینده، منطقی كردن انتظارات در زندگی و داشتن شرایط مساعد برای زندگی مشترك را آموزش داد و فرد با شركت در این كلاسها تشخیص دهد كه از زندگی مشترك چه میخواهند و چه انتظاراتی باید از همسر آیندهاش داشته باشد و چگونه باید همسر آینده خود را انتخاب كند تا در زندگی مشترك به بنبست نرسد.
این جامعه شناس خانواده در خصوص نقش ریش سفیدان خانواده در كاهش طلاق میگوید: در قدیم حضور و دخالت ریشسفیدان به علت زندگی در خانوادههای گسترده درست بودو افراد به نظر آنها احترام میگذاشتند چرا كه آنها جزئی از خانواده بوده و نظر آنها برای دیگران اهمیت داشت و مورد احترام بود اما در زمان حاضر به خاطر زندگی گسسته ای كه شاهد آن هستیم خانوادهها دور از هم و به تنهایی زندگی میكنند و دیگر فردی قبول نمیكند كه فرد دیگری به عنوان ریشسفید در كار و زندگی آنها ولو به حق دخالت كند.
به گفته وی تصویب قوانین جامع و اصلاحگر متناسب با وضعیت فرهنگی و اجتماعی كنونی ازدواج و خانواده در كشور، آموزش مهارتهای زندگی در مراحل مختلف از طریق نهادهای فرهنگی و آموزشی، فرهنگسازی عمومی در خصوص شناخت خانواده سالم در كشور از طریق رسانهها از عواملی است كه میتوان به آنها به عنوان عواملی كه در كاهش طلاق موثر هستند نگاه كرد.
افشار نادری با تاكید بر این نكته كه نقش عوامل تحصیلی در طلاق بیتاثیر نیست میگوید: افراد تصور میكنند تحصیلات آگاهی فرد را بالا میبرد اما متاسفانه با خروجی هایی كه از دانشگاه ها شاهد هستیم میبینیم كه هیچ كس از دانشگاه به عنوان فردی آگاه خارج نمیشود بلكه افرادی پر توقع از نظام دانشگاهی خارج میشوند در حالی كه هدفمند كردن رشتههای تحصیلی دانشجویان و بومیكردن تحصیلات آنها در مناطق مختلف میتواند از عوامل تاثیر گذار در كاهش طلاق مورد توجه قرار بگیرد. این جامعه شناس خانواده با اشاره به اینكه ما نمیدانیم اساس فکری یک پسر و دختر اگر تازه برای ازدواج تصمیم بگیرند، بر چه معیاری استوار است؛ نفع فردی؟ منفعت جمعی؟ و منظورشان از ادامه زندگی با هم چیست؟ گفت:در واقع باید دید چگونه میتوان امروز جامعه را در جهتی هدایت کرد که تنها به خانواده به عنوان نهاد آیندهساز نگاه نکند، بلکه امروز را به درستی به سر برد تا فردا را بر مبنای آن بنا کند. نادری با مقایسه جامعه امروز با جامعه 20سال گذشته میگوید: ما در جامعه ایران شاهد دوقطبی شدن، کنترل اجتماعی و امکان پاداش دادن به رفتارهای خلاف هنجار هستیم و همه اینها موجب شده کسب قدرت، ثروت و تحصیل از راه مشروع فرهنگی صورت نگیرد و خانواده در انجام وظایف خود عاجز بماند.
در گذشته رابطه بر مبنای عاطفه و صمیمیت بوده، ارزشها برگرفته از نسل گذشته بوده، ازدواج آسان و طلاق سخت و انتظارات بر مبنای امکانات بوده است. این در حالی است که امروزه روابط عاطفی، قراردادی و بر مبنای تبادل است. ارزشهای رسانه ای استاندارد شده و نوگرا مثل برگزاری مراسم مفصل برای طلاق مطرح است، پس انتظارات بر مبنای نیازهای کاذب شکل گرفته در باورهای فرهنگی امروز، از ازدواج سخت و طلاق آسان بوده و ما شاهد تردید در باورهایی مثل وفاداری به همسر هستیم، این در حالی است كه برای كاهش طلاق در جامعه باید همه دست به دست هم دهیم و با دوری از هر گونه جهت گیری به فكر كاهش آسیبی باشیم كه ممكن است در آینده ای نه چندان دور از آنچه امروز به وقوع میپیوندد صدها بار مخرب تر باشد.
سلامت جنسی داشته باشید
دکتر محسن فرمهینی فراهانی - دکترای علوم تربیتی و دانشیار دانشگاه شاهد هم در پاسخ به اینكه چگونه می توان نهاد خانواده را مانند سابق به نهادی محكم و استوار تبدیل كرد میگوید: پاسخ گویی به نیازهای عاطفی وجنسی یکدیگر از مهمترین عوامل قوام بخشیدن نهاد خانواده است. او میگوید:از جمله عواملی كه به بقای خانواده كمك شایانی میكند، سلامت جنسی و كاركرد مناسب آن در چارچوب خانواده و بر اساس شرع، قانون و عرف است. چرا كه غریزه جنسی و ارضای صحیح آن یكی از اهداف و آثار تشكیل خانواده به شمار میرود و بدیهی است كه تعادل و استفاده بهینه از آن در مسیر مطلوب و پذیرفتهشده عقل و شرع، رمز سلامت و استحكام این میثاق مقدس خواهد بود.
به اعتقاد دكتر فراهانی ارضای نیازهای جنسی در تداوم واستحکام زندگی نقش اساسی دارد و به تجربه ثابت شده است كه در خانواده هایى كه مشكلات جنسى زوجها برطرف شده ، احتمال فروكش كردن مشكلات خانواده، افزایش یافته است . او می گوید: اگر هر کدام از زن وشوهر به ارضای نیازهای جنسی وعاطفی یکدیگر نپردازند زندگی سرد وخموده می شود. علاوه بر گرایش جنسی و غریزی مرد به زن و زن به مرد باید از عوامل دیگر یاد کرد که فراتر از عوامل جنسی است و میتوان از آن به عنوان نیاز عاطفی و روحی یاد کرد. انسان که جویای انس و الفت است در سایه محیط جمعی احساس آرامش روانی دارد.این احساس را به شکل کاملتری در محیط خانواده در پرتو حضور الفت همسر تجربه میکند.
از نظر این رفتارشناس اجتماعی، احترام متقابل اعضاى خانواده نسبت به یكدیگر موضوع مهم دیگری است كه این روزها در خانوادههای ایرانی كمتر دیده اما در تحكیم بنیاد خانواده موثر است. او میگوید: بى تردید، احترام متقابل زن و شوهر، و پدر و مادر با فرزند، به دلیل نقشى كه در سلامتى و تعالى خانواده دارد، بیشتر مورد تاكید است.
زوج ها به قضای الهی راضی باشند
دكتر فراهانی به موضوع چشم پوشى از لغزش هاى دیگران و تغافل (خود را به غفلت زدن) در برابر آنها هم تاكید میكند و میافزاید: یكى از عوامل مهم آرامش روانى و آسایش زندگى است. در زندگى خانوادگى، به وفور، مسائلى پیش مىآید كه اعضاى خانواده، از آن، چشم پوشى نمىكنند و آن را به رخ یكدیگر مىكشند. در این صورت، زندگى براى آنان تلخ و غیر قابل تحمّل میشود. از این رو، چشم پوشى از مسائل كم اهمّیت و قابل گذشت، موجب تقویت نهاد خانواده است. از نظر این رفتارشناس قناعت و ساده زیستى و رضامندى به قضاى الهى دو موضوع مهمی هستند كه در تحكیم نهاد خانواده موثرند.
به گفته وی زن و مرد، بخصوص در آغاز زندگى، با بهره گیرى از عنصر قناعت و ساده زیستى، مىتوانند در نهایت تنگدستى، پیوند مشترك خود را شیرین و بادوام كنند. او میگوید:یكى از وظایف مشترك اعضاى خانواده - كه در بن بست ها و فراز و نشیب ها، زندگى را گوارا مىسازد و موجبات دوام آن را فراهم مىكند رضامندى به قضاى الهى است كه نشات گرفته از سبك زندگی ایرانی-اسلامی است.
نظر شما