وزارت كشاورزی متهم ردیف اول خشكسالی‌های اخیر است چون به گفته بسیاری از كارشناسان و مسئولان از جمله ندیمی در مجلس شورای اسلامی آب‌های روستایی و كشاورزی همچنان یك مشكل اساسی برای مردم است واین سوال مطرح است كه چطور نتوانستیم بعد از سی و چهار سال، مدیریت جمع‌آوری آبها را به‌گونه‌ای انجام دهیم كه این مشكلات مرتفع شود.

ایرانی‌ها چهار برابر استاندارد جهانی آب مصرف می‌كنند
سلامت نیوز : آیا آب تهران هم جیره‌بندی می‌شود؟ این سوال این روزها زیاد پرسیده می‌شود. سوالی كه نشات گرفته از هشدارهای جدی مسئولان به شهروندان است. به همین دلیل است كه این روزها تهرانی‌‌‌هاخوب می‌دانند كه فشار آب به‌ویژه در شب‌ها افت شدیدی پیدا می‌كند. هرچند تهرانی‌ها هنوز به شرایط یزدی‌ها واصفهانی‌ها برای جیره‌بندی آب نرسیده‌اند؛اصفهانی‌هایی كه در گفت‌وگو با «تهران‌امروز» از قحطی‌های روزانه آب در هفته‌های جاری خبر می‌دهند.

«معصومه ابتكار» عضو شورای شهر تهران هم آژیر كمبود آب را در پایتخت به صدا درمی‌آورد تا شاید دررهگذر هشدارهایی كه از سازمان جهانی آب شروع شده و این روزها از سوی كارشناسان زیادی شنیده می‌شود، راهكاری برای برون رفت از خشكسالی سی ساله آینده اندیشیده شود. معصومه ابتكار می‌گوید: «متاسفانه مصرف سرانه آب در كشور ما به نسبت الگوی جهان و كشورهای توسعه یافته فاصله زیادی دارد. در واقع در برخی فصول و شرایط مصرف آب در كشور ما ۳ یا ۴ برابر استاندارد جهانی است كه این نگران‌كننده است.» اما تلخی ماجرا به همین جاختم نمی‌شود و همانطور كه حمیدرضا خدابخشی كارشناسان آب در گفت‌وگو با تهران امروز می‌گوید: «هدر رفت آب در بخش كشاورزی ایران را به سراشیبی سقوط در بحران خشكسالی می‌كشاند.»

به‌گفته او، برای نمونه ۹۰ درصد از منابع آب سطحی و زیرزمینی كشورمان در بخش كشاورزی استفاده می‌شود اما به‌دلیل روش‌های آبیاری نامناسب و عدم اصلاح این مشكلات راندمان بخش كشاورزی ما تنها ۳۰ درصد است كه بیشترین نقش را در هدر رفت و آسیب به منابع آب دارد. هرچند ایرج ندیمی، نماینده مردم لاهیجان در مجلس شورای اسلامی به تازگی پرسیده است كه چطور بعد از سی و چهار سال نتوانسته‌ایم آب‌های سطحی را مدیریت كنیم؟ اما عدم مدیریت صحیح آب در سه دهه گذشته هماره با انتقاد شدید كارشناسان روبه‌رو بوده است؛ انتقاداتی كه كوچك‌ترین تاثیری در تصمیم‌گیری دولتمردان نداشته تا به امروز كه دوره 30 سال خشكسالی ایران بر اثر آمارهای جهانی آب شروع شده، باز هم ساخت سدی مانند «سد گتوند» -كه نه‌تنها زمین كشاورزی را آبیاری نكرد بلكه تبدیل به شوره‌زار كرد- یكی از افتخارات دولت حال حاضر باشد.

مدیریت بحران‌زا

با این وجود كارشناسان از جمله معصومه ابتكار اعتقاد دارد كه با استفاده صحیح از منابع آب از زوایای مختلف سیاست گذاری‌های دولتی و محلی توسط شورا‌ها و فرهنگسازی اصلاح الگوی مصرف می‌توان شیوه صحیح استفاده از آب را عملیاتی كرد. محمد درویش نیز در مورد وضعیت فعلی كم‌آبی در كشور به پایگاه اطلاع‌رسانی صدای طبیعت می‌گوید: چنانچه بر منابع فعلی آب كشور مدیریت درستی اعمال شود در آینده، وضعیت ما از كشورهای اطراف بهتر خواهد بود. ولی مشكلی كه ما داریم این است كه مدیریت حاكم بر منابع آبی بسیار مدیریت اشتباهی بوده كه موجب شده كشور با بحرانی به نام بحران آب روبه‌رو شود؛ مدیریتی كه تنها هنرش در انتقال آب‌های اشتباه و خشك كردن مبدا و مقصد آبرسانی‌ها بوده است. بنابراین هرچند هشدارها به ساكنان شهرهای مختلف از تهران تا اهواز و بوشهر برای صرف‌جویی درباره آب شروع شده اما كارشناسان شك ندارند كه اگر مسئولان دست از سد‌سازی برندارند و به كشاورزی جامه نو نپوشند، بی‌آبی ایران را زمینگیر خواهد كرد.

متهمان ردیف اول خشكسالی

وزارت كشاورزی متهم ردیف اول خشكسالی‌های اخیر است. چون به گفته بسیاری از كارشناسان و مسئولان از جمله ندیمی در مجلس شورای اسلامی آب‌های روستایی و كشاورزی همچنان یك مشكل اساسی برای مردم است واین سوال مطرح است كه چطور نتوانستیم بعد از سی و چهار سال، مدیریت جمع‌آوری آبها را به گونه‌ای انجام دهیم كه این مشكلات مرتفع شود. معصومه ابتكار هم می‌گوید: «۹۰ درصد از منابع آب سطحی و زیرزمینی كشورمان در بخش كشاورزی استفاده می‌شود اما به‌دلیل روش‌های آبیاری نامناسب و عدم اصلاح این مشكلات راندمان بخش كشاورزی ما تنها ۳۰ درصد است كه بیشترین نقش را در هدر رفت و آسیب به منابع آب دارد كه بی‌شك با همكاری دولت و مردم و بخش‌های خصوصی می‌توان روش‌های آبیاری كشاورزی را اصلاح كرد.»

تیغ انتقادات بارها روی گلوی وزارت جهاد كشاورزی گذاشته شد اما هربار كندتر از آن بوده كه بتواند این وزارتخانه را به پاسخگویی و جبران مافات مجبور كند. برای مثال وزارت جهاد كشاورزی حتی از پس مكانیزه كردن زمین‌های كشاورزی اطراف دریاچه «ارومیه» برنیامد تا هم دریاچه خشك شود و هم زمین‌ها و باغات كشاورزان منطقه تهدید شود. به‌رغم فشارهای چند سال اخیر افكارعمومی به این وزارتخانه و وزارت نیرو هنوز هم نمی‌توان افق روشنی از توقف مسیر رو به نابودی در این منطقه دید. وزارت نیرو هم اگر به اندازه وزارت جهاد كشاورزی گنهكار نباشد، كمتر از آن نیست. وزارت نیرو با سدسازی‌ها كه قرار بود هم زمین‌‌های كشاورزی را آبیاری كند و هم به تولید برق كشور كمك كند، زخمی عمیق به سفره‌های زیرزمینی آب زد. این وزارتخانه ها هرگز به جغرافیا و شرایط اقلیمی كشور توجه نكردند تا دیو خشكسالی و كم آبی را به جان كشور بیندازند. معصومه ابتكار یاد آوری می‌كند كه ایران در منطقه خشك و نیمه خشك قرار دارد.

مسئله‌ای كه هرگز توسط تصمیم‌گیران و سدسازان جدی گرفته نشد. به گفته او در تاریخ، فرهنگ و ادبیات ما به مسئله كم آبی و طریقه صحیح مصرف از منابع آب توجه شده ولی از آنجا كه به گفته دانشمندان و مراكز تحقیقاتی در شرایط تغییر آب و هوا آن هم به‌صورت جدی قرار گرفته‌ایم بدون شك شاهد خشكسالی در بخشی از دنیا و توفان‌های شدید در سایر دنیا خواهیم بود. خشكسالی و كم‌آبی هماره در طول تاریخ ایران را تهدید می‌كرده و اتفاق تازه‌ای نیست. تنها تفاوت آن محدوده و گستره جغرافیایی آن بوده كه الان تمام كشور را تهدید می‌كند. برای همین است كه در دوره هخامنشی و ساسانی(2500 و1700 سال پیش) هماره بر آبخیزداری تاكید شده است.

ایرانیان در 2500سال پیش آبخیزداری را در مناطقی اعمال كرده‌اند كه از جمله پرآب‌ترین استان‌های كشور بوده‌اند. برای مثال موج‌های خروشان كارون، اروند و دز توسط آبخیزداری كنترل می‌شده و ایرانیان خوب می‌دانسته‌اند كه نگهداشت آب در دل زمین تنها راه جلوگیری از خشكسالی و قحطی آّب است. این درحالی است كه دولتمردان در 30 سال گذشته تا توانستند آب‌های خوزستان، لرستان،‌چهارمحال و بختیاری و... را به استان‌های خشك انتقال دادند و با سدسازی، آب‌های زیر زمینی را در یك نقطه جمع كردند تا توسط گرمای خورشید بخار شود. آنها در حالی روی تولید برق آبی تاكید كردند و به جان آب‌های زیرزمینی و سطحی افتادند كه به راحتی می‌توانستند از نیروی خورشیدی در استان‌های خشك و بیابانی استفاده كنند.

اما همانطور كه «محمدباقر صدوق» معاون سابق محیط طبیعی سازمان حفاظت از محیط‌زیست كشور به تهران‌‌امروز می‌گوید، مدیران ایرانی هرگز مرد كارهای سخت نبودند و هماره از مسیرهای كوتاه سعی می‌كردند تا پرونده كاری خود را سنگین نشان دهند. در نتیجه سدسازی‌ها و بی‌توجهی‌ها بود كه كشوردر شرایط اضطرار قحطی آب و برق قرار گرفته است. بخش بسیار زیادی از كشاورزی منطقه نابود شده و كشاورزان استان‌های مركزی از جمله اصفهانی‌ها و یزدی‌ها به جان هم افتاده‌اند. چهار محال‌و‌بختیاری كه از جمله پرآب‌ترین استان‌های كشور است دست نیاز به سوی تانكر‌های آب دراز كرده و هماره می‌ترسد كه آب‌های زیرزمینی باقی‌مانده آن توسط تونل‌هایی كه از سمت یزد در حال حفر هستند به یغما برود، بدون اینكه لب تشنه یزدی‌ها را - كه روزگاری با سیستم قنات و قنات‌داری مدیریت شده اند- خیس كند.

هرچند«مجید نامجو«وزیر نیرو به درستی از مردم خواسته است كه مراعات و صرفه‌جویی كنند تا از این گرما به‌صورت مطمئن عبور كنیم اما واقعیت ماجرا آن است كه خشكسالی‌های شروع شده به چند روز تابستان محدود نمی‌شود وهمانطور كه سازمان آب جهانی می‌گوید ما خشكسالی 30 ساله را در پیش داریم. بنابراین بیش از هركس و هر نهادی این وزارت نیرو و جهادكشاورزی است كه باید به روش‌های غلط گذشته پایان دهند و جهادی برای جمع كردن نیروهای متخصص در مدیریت آب آغاز كنند وگرنه با خواهش و تمنا مشكل كم آبی حل نخواهد شد، آن هم در كشوری كه بعد از نفت به كشاورزی وابسته است. هرچند سدها در این مملكت به نام كشاورزی ساخته می‌شوند و به خورد صنعت می‌روند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha