به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ؛ نگاهی به آمارهای موجود از وضعیت مصرف منابع آب در كشور نشان میدهد كه از میزان برداشت سالانه بیش از 93 میلیارد مترمكعب آب از منابع سطحی و زیرسطحی كشور، 86 میلیارد مترمكعب (معادل 4/92 درصد) به مصرف كشاورزی میرسد، شش میلیارد مترمكعب (4/6 درصد) به عنوان آب شرب مصرف میشود و مابقی، صرف مصارف صنعتی میشود. با این احتساب، بخش اعظم مصرف آب كشور در بخش كشاورزی است. اما جدا از آمارهای مصرف آب، آمارهای هدررفت و بهرهوری آب در ایران نیز قابل تامل است كه اعداد مختلفی برای آنها ذكر شده است.
به عنوان مثال، بین 25 تا 35 درصد آب استحصال شده از طریق سدها و چاهها، در شبكههای آبیاری و پیش از رسیدن به زمینهای كشاورزی از دست میرود. از طرف دیگر در زمینهای كشاورزی نیز راندمان آبی بسیار كمتر از حد قابل قبول است. آمارهای وزارت جهاد كشاورزی راندمان 30 تا 35 درصدی را برای زمینهای كشاورزی كشور متصور هستند. هرچند برخی آمارها راندمان آبی زمینهای كشاورزی را 25 تا 30 درصد میدانند اما با مبنا قرار دادن آمارهای رسمی در همین زمینه، بین 65 تا 70 درصد آبی كه به زمینهای كشاورزی سرازیر میشود، به جای تولید محصول، هدر میروند. در صورتی كه استانداردهای جهانی راندمان 60 تا 70 درصدی را درباره آب كشاورزی مجاز میدانند. این هدررفت به دلیل استفاده از الگوهای سنتی و كم بازده آبیاری زمینها نظیر كشت غرقابی است.
از طرفی، الگوی كشت نیز به نوعی در هدررفتن آب در بخش كشاورزی موثر است. كشت محصولات نیازمند به آب فراوان در مناطق خشك، نیز به نوعی هدر دادن آب محسوب میشود. به عنوان مثال در گزارش عملكرد بخش كشاورزی یكی از استانهای كویری كشور به تولید حجم قابل توجهی «یونجه» برای تعلیف دام اشاره شده، حال آنكه در این استان، بخش عمده آب مصرفی بخش كشاورزی از چاههای عمیق و منابع آبی غیرتجدید شونده تامین میشود. با وجود این آمارها، اما وزارت نیرو در فصل تابستان، همواره بخش قابل توجه هشدارهای خود را بر مصرف آب شرب متمركز میكند و همواره از مصرفكنندگان این بخش میخواهد تا در مصرف آب صرفهجویی كنند. این در حالی است كه سهم هدر رفتن آب در این بخش 35 درصد (در حدود سالانه دو میلیارد مترمكعب) است. «مدیریت آب» از وظایف قانونی وزارت نیرو محسوب میشود.
از نظر علمی، مدیریت آب شامل مجموعه فعالیتهایی چون تامین، بهرهوری و تولید آب است. تامین به معنای بهرهبرداری از منابع آب و آمادهسازی آن برای استفاده مصرفكنندگان است؛ در بهرهوری، هدر رفت و استفاده غیرصحیح آب كنترل میشود و تولید آب نیز به معنای مدیریت آبخیزها، آبخوانها و منابع آب سطحی برای حفظ چرخههای طبیعی آب و بهرهبرداری پایدار از منابع است. اما با نگاهی به عملكرد وزارت نیرو، خصوصا در دو دهه گذشته، این مساله روشن میشود كه مسوولان مدیریت آب كشور تكیه فعالیتهای خود را بر «تامین آب» گذشتهاند؛ نه مدیریت كامل آب. شاهد این مدعا، ساخت سدها و بهرهبرداری از طرحهای انتقال حوضه به حوضه آب در نقاط مختلف كشور و با هدف تامین آب كشاورزی است؛ با وجود آنكه در بخش كشاورزی تلاش چندانی برای افزایش بهرهوری آب دیده نمیشود.
در واقع عملكرد وزارت نیرو در این دو دهه به شكلی بوده كه به جای اعمال سیاستهایی برای اصلاح الگوی مصرف آب در بخش كشاورزی، همواره برای این بخش آب تامین كرده. بخش كشاورزی نیز بدون بیم كم آبی، خود را ملزم به بالابردن راندمان زمینها ندانسته و در عوض برای بالا بردن میزان محصول، زمینهای دیگری را به زیركشت برده و آب بیشتری را طلب كرده. با نگاهی بدبینانه به این چرخه، میتوان اینطور تحلیل كرد كه نه تنها بخش كشاورزی قصدی برای صرف هزینه و اصلاح روشهای آبیاری نشان نداده كه از سوی دیگر، پیمانكاران ساخت سدها و طرحهای انتقال آب نیز، منافع خود را در ادامه همین چرخه معیوب دیدهاند. به این ترتیب، وزرات نیرو نیز همواره به جای مدیریت كامل آب، تنها بخشی از آن، یعنی تامین آب را دنبال كرده است. نمونه بارز این ادعا، وضعیت حوضه دریاچه ارومیه است.
این دریاچه امروز بیش از 75 درصد مساحت خود را از دست داده و مسوولان وزارت نیرو دربرابر معترضان به ساخت سد در این حوضه، همواره انگشت اتهام را به سوی خشكسالی دراز كردهاند. با این حال در آمارهای بخش كشاورزی این حوضه، چندان خبری از خشكسالی به چشم نمیخورد. به گفته «احمدعلی كیخا» معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، در این حوضه در ابتدای انقلاب اسلامی 5/2 میلیون تن محصول كشاورزی تولید میشده كه در حال حاضر این رقم به 10 میلیون تن رسیده. در تمام این سالها از كاهش چشمگیر محصولات كشاورزی در این حوضه خبری نیست و آمارهای بخش كشاورزی همواره شیبی تصاعدی داشتهاند. در عوض سطح آب دریاچه ارومیه شیبی نزولی داشته و امروز بیش از هفت متر از سطح طبیعی كاهش نشان میدهد.
اگرچه در كشور خشكی مانند ایران (كه بارندگی سالانه 250 میلیمتر و تبخیر سالانه آن حدود 900 میلیمتر محاسبه شده) صرفهجویی در مصرف آب چه در بخش كشاورزی، چه در بخش شرب و چه در صنعت، باید همواره به عنوان یك اصل و عادت در كشور پذیرفته شود، اما اینطور به نظر میرسد كه مدیریت بخش آب كشور، بیش از آنكه به مدیریت كامل و صحیح آب پرداخته باشد، همواره تامین صرف آب را در دستور كار قرار داده؛ رفتاری كه به هدررفت بالای آب و پایین ماندن راندمانهای آبی بخش كشاورزی دامن زده است. تاكید بر افزایش راندمان آب در بخش كشاورزی، بیش از تاكید بر صرفهجویی در مصرف آب شرب ضروری به نظر میرسد كه البته اقدام خاصی در این زمینه دیده نمیشود.
و نكته آخر اینكه، در سال 1389 بودجه مورد نیاز برای اجرای طرحهای آبیاری مكانیزه و بالابردن راندمان آبی مزارع در سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و كردستان (در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه) عددی معادل پنج هزار میلیارد تومان عنوان میشد كه این طرحها با بهانه كمبود اعتبارات به تصویب نرسید اما در همان سال دولت دو هزار و 500 میلیارد تومان برای احداث سدگتوند علیا و كمی بعد سه هزار میلیارد تومان برای احداث سد بختیاری اختصاص داد!
نظر شما